ویکیپدیا:گزیدن مقالههای برگزیده/رباعیات خیام
رباعیات خیام[ویرایش]
با توجه به کنارهگیری نامزد. -- – نوژن (بحث) ۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۴۴ (UTC)
رباعیات خیام (ویرایش • تاریخچه • بحث • پیگیری)
نامزدکننده: AnuJuno (بحث • مشارکتها) ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۴۴ (UTC)
جهت شفافسازی: این نوشتار توسط کاربر ارجمند Fajr18 نگاشته شده است و بنده با مشورت جناب مهران تصمیم به رساندن آن به مرحله برگزیدگی گرفتهام. ▬ AnuJuno ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۴۴ (UTC)
- سید (بررسی اولیه)
اگر توسعه یابد میتواند برگزیده شود.
- منبع شناسی: برای شروع در نظر داشته باشید که با یک موضوع تاریخی مواجه هستیم؛ بنابراین منبع شناسی ضرورت دارد. بخصوص چون رباعیات در قالب یک کتاب مستقل نبوده منبع شناسی خیلی ضرورت دارد. در حال حاضر این موضوع در مقاله بشدت پخش شده و خواننده از خلال مباحث بخصوص «اصالت رباعیات» اطلاعاتی به دست میآورد؛ بنابراین در ابتدای مقاله نیاز به منبع شناسی هست.
- منبعشناسی ایجاد شد▬ AnuJuno ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۰۳ (UTC)
- معرفی خیام: مورد مهم دیگر معرفی شاعر است. تقریباً هیچ بخش مستقلی برای آن وجود ندارد! با توجه به اینکه مقاله عمر خیام برگزیده است میتوانید از آن بهره جویید. از این رهگذر برخی اشکالات آن مقاله هم رفع میشود.
- مطمئن نیستم این کار چندان صحیح باشد. من تاکنون در نوشتارهای ترانهها، کتابها و فیلمها ندیدهام بخشی جداگانه برای معرفی پدیدآور ایجاد کرده باشند، مایلم نظر دیگر کاربران را نیز دراینباره بدانم.▬ AnuJuno ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۰۳ (UTC)
- یعنی برای درک بیان مضامین رباعیات لازم نیست فلسفه خیام و نوع نگرش وی نخست بیان شود. مثلاً میتوان شعر حافظ را بدون درک سنت عرفانی که وی به آن تعلق خاطر داشت فهیمد؟ --سید (بحث) ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)
- خب پرداختن به فلسفه خیام با «ایجاد بخشی مستقل برای آن» فرق میکند. من میتوانم در بخش ویژگیهای ادبی بیشتر به مضامین و فلسفه خیام بپردازم اما به ایجاد بخشی جداگانه نظر مثبتی ندارم.▬ AnuJuno ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۴۳ (UTC)
- افزوده شد▬ AnuJuno ۱ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۱۹ (UTC)
- یعنی برای درک بیان مضامین رباعیات لازم نیست فلسفه خیام و نوع نگرش وی نخست بیان شود. مثلاً میتوان شعر حافظ را بدون درک سنت عرفانی که وی به آن تعلق خاطر داشت فهیمد؟ --سید (بحث) ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)
- مطمئن نیستم این کار چندان صحیح باشد. من تاکنون در نوشتارهای ترانهها، کتابها و فیلمها ندیدهام بخشی جداگانه برای معرفی پدیدآور ایجاد کرده باشند، مایلم نظر دیگر کاربران را نیز دراینباره بدانم.▬ AnuJuno ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۰۳ (UTC)
- پراکندگی و تشتت: مشکل دیگر پراکندگی مقاله است به طوری که تصویر منسجمی به خواننده نمیدهد. مثلاً یک بار در بخش اصالت به تصحیح اشعار میپردازد و بار دیگر چند بخش پایینتر مستقلاً به تصحیح میپردازد. برای نمونه دیگر وسط بحث مضامین ذیل هرچه باداباد نوشته شده علی دشتی نیز در ضمن تحقیقات خود مینویسد: «نسبت دادن رباعیهایی به وی که مبانی آن صرفاً تجاهر به فسق است و یا بر تحقیر مبانی شرعی قرار دارد، اشتباه محض است. خب این چه ربطی به هرچه باداباد دارد؟ ظاهر مطلب این است که شما این دستهبندی را از هدایت گرفتهاید اما به هر حال این توضیحات بیشتر به بحث اصالت اشعار میخورد تا مضامین آن!
- پیشنهاد شما چیست؟ به نظر من ممکن است چارچوب فعلی نوشتار در حد عالی نباشد اما غیراستاندارد هم نیست.▬ AnuJuno ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۰۳ (UTC)
- بحث استاندارد بودن نیست. بحث انسجام متن است به طوری که خواننده برای یک موضوع در جاهای مختلف مقاله نگردد. مثلاً همه مواردی که به تصحیح مربوط میشود باید کنار هم آورده شود. --سید (بحث) ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)
- نیاز به یک کاربر با نگاهی متفاوت که زحمت منسجمتر کردن نوشتار بکشد شدیدن حس میشود، در حد توان خودم کار را پیش خواهم برد.▬ AnuJuno ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۴۳ (UTC)
- بحث استاندارد بودن نیست. بحث انسجام متن است به طوری که خواننده برای یک موضوع در جاهای مختلف مقاله نگردد. مثلاً همه مواردی که به تصحیح مربوط میشود باید کنار هم آورده شود. --سید (بحث) ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)
- پیشنهاد شما چیست؟ به نظر من ممکن است چارچوب فعلی نوشتار در حد عالی نباشد اما غیراستاندارد هم نیست.▬ AnuJuno ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۰۳ (UTC)
اگر یک نفر غیر از توسعه دهندگان اصلی فرصت کند یک بار مقاله را دوباره با یک نظم منطقی سازمان دهد، بسیار عالی خواهد شد. --سید (بحث) ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۲۵ (UTC)
- در راستای صحبتهای سطر بالا: عالی خواهد بود اگر کسی این مسئولیت را بر عهده بگیرد. من ماههاست که به فکر نامزدی این نوشتار بودهام و چشمم به شیوه کنونی خو گرفته است، اگر دستی دیگر به ویرایش و سازماندهی نوشتار وارد شود مطمئنن تأثیرش مثبت خواهد بود.▬ AnuJuno ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۰۳ (UTC)
- نوژن
سلام. من آن را خواهم خواند تا مگر اشاره گرامیان به نداشتن نظم منطقی برطرف شود. در میان مدت، آیا شما دسترسی به این کتاب
- The great 'Umar Khayyām: a global reception of the Rubáiyát -- A.A. Seyed-Gohrab (ed.)
دارید؟ چند مقاله بسیار مهم دربارهٔ رباعیات خیام و تأثیر آنها در خود دارد. -- نوژن (بحث) ۱۸ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۱:۴۸ (UTC)
- سپاس از شما جناب نوژن. بله من به این کتاب دسترسی دارم، بررسی میکنم و اطلاعاتش را به نوشتار خواهم افزود.▬ AnuJuno ۲۰ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۳۰ (UTC)
- بخش معرفی خیام که آورده شده است را اصلاح کنید و آن را یکپارچهتر سازید. برای نمونه، دو بار در آن آورده شده است که وی ریاضیدان بوده است!
- ابهام های بخش «منبعشناسی» را بردارید.
-- نوژن (بحث) ۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۲:۴۶ (UTC)
- سید (بررسی مجدد)
- من بخشی را برای معرفی خیام از مقاله اصلی وی که برگزیده است اضافه کردم.
- در مواردی به نظر توضیحات مقاله ناکافی ود برچسب [مبهم] زدم.
- در بخش ویژگی های ادبی از توضیحات به نظر می رسد که وی سبک خراسانی دارد. خب اگر این طور است مشخص بفرمایید.
- بخش منبع شناسی، نسخه ها و بخش اصالت به هم ارتباط دارد. باید کنار هم بیاید و نیز مطالب ذیل آنها مرتبط شود. منبع شناسی به دو بخش منابع اولیه یعنی همان نسخه ها و منابع ثانویه یعنی آثار درباره خیام تقسیم می شود.
- در مقاله به کتاب های چندی نظیر ترانههای خیام اشاره شده است که باید در بخش منبع شناسی معرفی شود.
- بخش مضامین کلی ضعیف نوشته شده است. مواردی از آن مبهم به نظر می رسد. خیلی از آنچه به صورت فکت آورده شده در واقع دیدگاه یک مفسر خاص است و باید مشخص شود چه کسی چنین نظری داده است. برخی اشکالات را در ذیل می نویسم.
- در بخش مضامین کلی بین قسمت تقدیرگرایی و گردش دوران تناقض هست! یک جا می گوید از محوریترین مضامین در رباعیات خیام جبر است. بعد می گوید یام این پندار را که گردش چرخ فلک اساس ذلت یا سعادت انسان است را رد میکند و بر این باور است که حواله کردن غم و شادی انسان به تقدیر امری اشتباه است!!! در واقع با توجه به منابع به نظر می رسد دو دیدگاه درباره وی وجود دارد و باید مشخص شود کدام مفسر چه دیدگاهی دارد.
- جمله دشتی در جای مناسب قرار ندارد علی دشتی نیز در ضمن تحقیقات خود مینویسد:«نسبت دادن رباعیهایی به وی که مبانی آن صرفاً تجاهر به فسق است و یا بر تحقیر مبانی شرعی قرار دارد، اشتباه محض است. باید از بخش مضامین به بخش «اصالت» منتقل شود.
- اینکه دم غنیمت شماری از مبانی فکری ایران پیش از اسلام به شمار میرود نیازمند تحقیق است. به نظر یک ادعای بسیار بزرگ می رسد! نمی توان آن را به عنوان یک فکت تلقی کرد و باید مشخص شود دیدگاه چه کسی است. ضمنا ارتباط سخن دکتر زرین کوب با خیام مبهم است.
- بخش تاثیرگذاری خیام بر ادبیات نیازمند تفصیل بیشتر است. آیا وی هیچ تاثیری بر شعر معاصر ایران نداشته است!
- برخی قسمت ها نیازمند منبع است.
- آیا تحقیقات جدید درباره خیام در منابع غربی هم دیده شده است؟[۱]
--سید (بحث) ۲۵ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)
@نوژن: معرفی خیام را من از مقاله خیام کپی کردم تا مقاله کاملتر شود. اگر اصلاحی نیاز می بینید لطفا خودتان اعمال بفرمایید.--سید (بحث) ۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۳۲ (UTC)
با درود و عرض پوزش بابت تأخیر. متأسفانه من درگیرتر از آنم که فرصت ادامه این نامزدی را داشته باشم. باشد برای فرصتی بهتر. پوزش دوباره▬ AnuJuno ۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۲۶ (UTC)