ویکی‌پدیا:درخواست برابر انگلیسی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

برای بررسی موارد بایگانی‌شده به ویکی‌پدیا:درخواست برابر انگلیسی/بایگانی مراجعه کنید.
برای اضافه کردن یک مورد جدید، این‌جا کلیک کنید. (نیاز به راهنمایی؟)

شبکه نمایش خانگی[ویرایش]

می خواستم بدانم در کشورهای انگلیسی زبان به شبکه نمایش خانگی که در ایران مرسوم است چه می گویند؟(دنبال میان ویکی اش می گردم.)Gire 3pich2005 ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۲:۱۴ (UTC)[پاسخ]

نه دقیقا، فکر کنم بهتر است نام رده تان را عوض کنید، ولیen:Category:Home video را ببینید--سورنا/بحث)۲۲ شهریور ۱۳۸۹‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۱۹ (UTC)[پاسخ]
ظاهرا شبکه نمایش خانگی اسم یک نظام توزیع ویدئو تحت نظارت وزارت ارشاد است و بنابراین فقط به عنوان یک اسم خاص می تواند به کار رود. شاید رده:توزیع آثار صوتی و تصویری مناسب تر باشد چون هم فروش و هم اجاره را در برمی گیرد. --سعید (بحث) ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۱۷ (UTC)[پاسخ]

انسداد[ویرایش]

برگردان انسداد در هیدرولیک به انگلیسی + مقاله در ویکی‌انگلیسی-- آرمان (بحث) ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)[پاسخ]

چند درخواست[ویرایش]

دوستان من می خواهم مقالات نقره‌کاری٬ گیوه‌دوزی٬ سفال‌کاری و کاشی‌سازی را بسازم اما چون من بیشتر از منابع انگلیسی استفاده می کنم تا فارسی (به دلیل کیفیت بالاتر) می خواهم برابر انگلیسیشان را بدانم. با تشکر.--義満 و 彼の会話 ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)[پاسخ]

سفال‌کاری می شود pottery کاشی‌سازی tilework گیوه‌دوزی Giveh weaving (گیوه اسم خاص است) نقره‌کاری silverwork یا silversmithing --سعید (بحث) ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۱۷ (UTC)[پاسخ]

درخواست بهترین معادل در فارسی برای دو اصطلاح[ویرایش]

برای دو اصطلاح power train و drive train بهترن معادل های فارسی را میخوام. معنای این دو اصطلاح:
power train به مجموع مبدل قدرت و منبع قدرت در وسیله نقلیه گویند. مثلا مجموع مخزن سوخت و موتور احتراق داخلی. مثلا مجموع موتور الکتریکی و باتری (در خودروی الکتریکی)
drive train به مجموع همه power trainها در یک وسیله نقلیه گویند.

مرده شور[ویرایش]

مترادفی مناسب برای "مرده‌شور" نیافتم. مترادف انگلیسی برای این کلمه چیست؟--MehdiTalk ‏۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)[پاسخ]

آنها که رسم مرده شویی ندارند بعید می دانم چنین شغلی باشدرضا ۱۶۱۵ / ب ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
دوست گرامی همچنان که دوست عزیزمان رضا گفتند مرده‌شور معادلی ندارد اما برای مراسم آماده سازی مرده اصطلاح توالت (به فرانسوی: La toilette) را بکار میبرند که شامل شستن، آرایش و پوشاندن جامه میباشد. شاید بتوان گفت این گونه مسیحی مرده‌شوری باشد. ارژنـگ ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۵۴ (UTC)[پاسخ]
مرده شور Diener مرده شوی خانه Morgue --سعید (بحث) ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۱۷ (UTC)[پاسخ]

Ritualist قارونی گفتمان ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۳:۱۵ (UTC)[پاسخ]

پیه گیاهی[ویرایش]

سلام،
در صورت امکان ترجمه کلمه پیه گیاهی [۱] ؟
با احترام. Jacopo188 (بحث) ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۵۳ (UTC)[پاسخ]

جذبه[ویرایش]

آیا کلمه‌ای در فرهنگ انگلیسی وجود دارد که دقیقاً دارای محتوای کلمه "جذبه" همانگونه که در فرهنگ ایرانی وجود دارد، باشد؟ KhabarNegar خبرنگار ‏۲ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۵۱ (UTC)[پاسخ]

بستگی به موردش دارد. در یکی از کاربردهایش کلمه charisma برابر جذبه فارسی به‌کار می‌رود. مثلاً:
He had a charismatic personality. یعنی آدم باجذبه‌ای بود. مانی (بحث) ‏۲ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)[پاسخ]
دقیقاً من هم خودم به کارزما رسیدم، ولی نگفتم تا ایده‌ی پیش زمینه ندهم و نظر باقی را بدانم، مانی جان درسته به نظرم کاریزما نزدیک‌ترین هست ولی نمی دونم چرا ته دل آدم راضی نمیشه که کارزما را با جذبه که در بین مردم ایران گفتمانش هست یکی کنه... مرسی KhabarNegar خبرنگار ‏۲ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)[پاسخ]
توضیح بیشتر: جذبه سبیل داره و داد می‌زند.
کاریزما هوادار داره و تشویق میشه.
یک همچنین تفاوت هایی را می‌گویم. KhabarNegar خبرنگار ‏۲ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۰۲ (UTC)[پاسخ]
خیلی بستگی به جمله‌تان دارد. این‌ها هم هست. مانی (بحث) ‏۲ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۲۳ (UTC)[پاسخ]
Presence نیز مناسب هست. مثلاً آنچه من گفتم می‌شود Charismatic Presence مرسی ممنون :) KhabarNegar خبرنگار ‏۲ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۳۱ (UTC)[پاسخ]
منظور همان جذبه‌ی مثلاً مانند رضاخان هست‌دیگر نه جذبه‌ی جانی دپ مثلاً. گویا بهترینی که بتوانیم بیابیم همین‌هاست. ممــنون KhabarNegar خبرنگار ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)[پاسخ]
شاید یکی از اینها معادل با جذبه باشد: impressive, authorative, admirable. --سعید (بحث) ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۱۷ (UTC)[پاسخ]

بتن کریستالی[ویرایش]

معادل بتن کریستالی به انگلیسی برای دادن میان ویکی چیست؟188.245.145.205

Crystal Concrete --سعید (بحث) ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۱۷ (UTC)[پاسخ]

تودیع و معارفه[ویرایش]

با سلام، معادل انگلیسی برای «مراسم تودیع و معارفه» داریم؟ In2wiki (بحث) ‏۷ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۰۵ (UTC)[پاسخ]

سلام. اگر اشتباه نکنم، می‌شود farewell-introducing ceremony. به این دلیل تردید دارم که شاید اصطلاحی برای هردو با هم (یعنی به‌طور همزمان) وجود داشته باشد و من از آن خبر ندارم. برای حصول اطمینان، می‌توانیم در WP:RD/L بپرسیم. بنده کم‌وبیش آنجا هستم. معمولاً پاسخِ پرسش‌های اینچنینی را زود و دقیق می‌دهند. تمایل دارید خودتان بپرسید یا من بپرسم؟ Hamid Hassani (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۳۱ (UTC)[پاسخ]
سلام و تشکر برای پاسختان،برایم فرقی ندارد، خودتان بپرسید. In2wiki (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۳۹ (UTC)[پاسخ]
مطرح شد. می‌توانید موضوع را اینجا پیگیری کنید. شاد باشید. Hamid Hassani (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۳۸ (UTC)[پاسخ]
برای آیندگان: با توجه به پاسخ‌هایی که اینجا داده شد، handover برابر تودیع و معارفه هست. In2wiki (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۱۸ (UTC)[پاسخ]

بااجازه و سلام اضافه می‌کنم؛ برای نمونه: Inauguration برای مراسم معارفه و Valediction Ceremony هم برای مراسم تودیع و معارفه بکار می‌رود.

به‌طور کلی و معمول مراسم را Ceremony می‌گویند. بسته به مورد آن، واژهٔ مناسب با آن مورد پیش از Ceremony می‌آید،

مراسم خدا حافظی؛ Goodbye ceremony

مراسم تاجگذاری؛ Coronation ceremony

مراسم عروسی یا عقد؛ wedding ceremony یا marriage ceremony

مراسم گشایش؛ opening ceremony,

مراسم فارغ‌التحصیلی؛ graduation ceremony,

مراسم دادن جایزه؛ award ceremony,

مراسم به‌خاک‌سپاری funeral ceremony

-- Mpj7 (بحث) ‏۱۰ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۳۲ (UTC)[پاسخ]

با سپاس از جناب Mpj7،‏ closing یا closing ceremony هم به‌معنی «اختتامیه» یا «مراسم اختتامیه» است. در برخی موارد، گاهی ceremony به قرینه و به اقتضای بافتِ سخن حذف می‌شود؛ تقریباً مانند «مراسم» و شاید اندکی بیشتر. Hamid Hassani (بحث) ‏۱۱ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۰۱:۱۸ (UTC)[پاسخ]