فابیانیسم: تفاوت میان نسخهها
جز Fajr18 صفحهٔ فابینیسم را به جنبش فابیانیسم منتقل کرد |
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۳) +مرتب(۳.۸): + رده:مدرسه اقتصاد لندن+رده:سوسیال دموکراسی+رده:دوره ویکتوریا |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فابینیسم''' {{به انگلیسی|fabianism}} یک جنبش سوسیالیستی است که |
'''فابینیسم''' {{به انگلیسی|fabianism}} یک جنبش سوسیالیستی است که که در [[انگلستان]] پدید آمد.هواداران این جنبش در سال ۱۸۸۴ در جامعه [[فابین]] متشکل شدند و از سردمداران این جنبش،[[سیدنی وب]]،[[جرج برناردشا]]،[[گراهام والاس]] و [[ه.ج.ولز]] بودند.'''فابینیسم ''' یک جنبش مسالمت جو است و نام خود را از نام [[فابیوس]] ،سردار رومی،گرفته است که با استزاتژی صبورانه و جنگ و گریز، [[هانیبال]] سردار کارتاژی را شکست داد.به عقیده فابین ها ،سوسیالیسم از طریق عکس العمل مسالمت جویانه و تدریجی جامعه در برابر مالکیت انحصاری و در نتیجه پیشرفت دموکراسی سیاسی و تطبیق اصول دموکراسی بر اقتصاد و توسعه مالکیت کلی و تغییر نظر نسبت به اخلاق اجتماعی و احساس مسئولیت در برابر منافع عمومی ،پدید می آید.برناردشا و و دیگر فابین ها از تئوری ارزش [[مارکس]] انتقاد می کردند و و پیرو نظریه [[استوارت میل]] و [[هنری جورج]] بودند.بعد از تشکیل [[حزب کارگر]] جامعه فابین به آن پیوست اما موجودیت خود را از دست نداد و به صورت یک گروه روشنفکر برای تحقیق و تبلیغ در داخل حزب باقی ماند. |
||
== جستارهای وابسته == |
== جستارهای وابسته == |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== منابع == |
== منابع == |
||
{{پانویس}} |
|||
* روزبه،خسرو،واژه های سیاسی،انتشارات پژوهش |
|||
{{جامعهشناسی-خرد}} |
|||
[[رده:دوره ویکتوریا]] |
|||
[[رده:سوسیال دموکراسی]] |
|||
[[رده:مدرسه اقتصاد لندن]] |
|||
[[af:Fabian Society]] |
[[af:Fabian Society]] |
نسخهٔ ۱۳ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۲۴
فابینیسم (به انگلیسی: fabianism) یک جنبش سوسیالیستی است که که در انگلستان پدید آمد.هواداران این جنبش در سال ۱۸۸۴ در جامعه فابین متشکل شدند و از سردمداران این جنبش،سیدنی وب،جرج برناردشا،گراهام والاس و ه.ج.ولز بودند.فابینیسم یک جنبش مسالمت جو است و نام خود را از نام فابیوس ،سردار رومی،گرفته است که با استزاتژی صبورانه و جنگ و گریز، هانیبال سردار کارتاژی را شکست داد.به عقیده فابین ها ،سوسیالیسم از طریق عکس العمل مسالمت جویانه و تدریجی جامعه در برابر مالکیت انحصاری و در نتیجه پیشرفت دموکراسی سیاسی و تطبیق اصول دموکراسی بر اقتصاد و توسعه مالکیت کلی و تغییر نظر نسبت به اخلاق اجتماعی و احساس مسئولیت در برابر منافع عمومی ،پدید می آید.برناردشا و و دیگر فابین ها از تئوری ارزش مارکس انتقاد می کردند و و پیرو نظریه استوارت میل و هنری جورج بودند.بعد از تشکیل حزب کارگر جامعه فابین به آن پیوست اما موجودیت خود را از دست نداد و به صورت یک گروه روشنفکر برای تحقیق و تبلیغ در داخل حزب باقی ماند.
جستارهای وابسته
منابع
- روزبه،خسرو،واژه های سیاسی،انتشارات پژوهش