ویکیپدیا:شیوهنامه/واژههایی که باید مواظب استفاده از آنها بود: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
حذف موارد بی دلیل و مرتب سازی |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
الفاظ طفرهآمیز دیدگاهها را بیطرف نمیکنند فقط قضیه را به نحوی ''ماستمالی''، مبهم و غیرمستقیم میکنند. بهتر است که یک عقیده به جای انتساب به منبعی بی نام و نشان، به یک شخص '''مشخص''' نسبت داده شود. |
الفاظ طفرهآمیز دیدگاهها را بیطرف نمیکنند فقط قضیه را به نحوی ''ماستمالی''، مبهم و غیرمستقیم میکنند. بهتر است که یک عقیده به جای انتساب به منبعی بی نام و نشان، به یک شخص '''مشخص''' نسبت داده شود. |
||
=== چند نمونه === |
==== چند نمونه ==== |
||
جملههای زیر نمونههایی از الفاظ طفره آمیزند که غالباً در ویکیپدیا یافت میشوند: |
جملههای زیر نمونههایی از الفاظ طفره آمیزند که غالباً در ویکیپدیا یافت میشوند: |
||
* «برخی مردم میگویند..» |
* «برخی مردم میگویند..» |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
* «غالب دانشمندان/محققان/دانشگاهیان...» |
* «غالب دانشمندان/محققان/دانشگاهیان...» |
||
=== مشکلهای دیگر === |
==== مشکلهای دیگر ==== |
||
مشکل اصلی الفاظ طفرهآمیز این است که آنها با دیدگاه بیطرف در تعارضند. هرچند که مشکلات دیگری هم دارند. |
مشکل اصلی الفاظ طفرهآمیز این است که آنها با دیدگاه بیطرف در تعارضند. هرچند که مشکلات دیگری هم دارند. |
||
* '''لحن انفعالی'''. لحن الفاظ طفرهآمیز معمولاً انفعالی است. این لحن از تأثیرگذاری متن میکاهد. |
* '''لحن انفعالی'''. لحن الفاظ طفرهآمیز معمولاً انفعالی است. این لحن از تأثیرگذاری متن میکاهد. |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
* '''تکرار''': تکرار جملهٔ «ظن عموم بر این است که فلانی فلان کار را کرده است.» در یک بند آن را مصنوع میکند. |
* '''تکرار''': تکرار جملهٔ «ظن عموم بر این است که فلانی فلان کار را کرده است.» در یک بند آن را مصنوع میکند. |
||
=== اصلاح الفاظ طفرهآمیز === |
==== اصلاح الفاظ طفرهآمیز ==== |
||
با الگوی «{{الگوی|طفرهآمیز}}» میتوان نظر دیگران را جلب کرد. |
با الگوی «{{الگوی|طفرهآمیز}}» میتوان نظر دیگران را جلب کرد. |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
اگر فقط گرد واقعیات بارز و عینی بگردیم دیگر لزومی ندارد که عقیدهای را ذکر کنیم. البته به این نکته توجه کنید که مقالهای که در آن هیچ اظهار نظر واضحی صورت نگرفته است هم میتواند جانبدارانه باشد: مثلاً اینکه چه واقعیاتی را ذکر میکند و به چه واقعیاتی اشاره نمیکند میتواند مقاله را جانبدارانه کند. |
اگر فقط گرد واقعیات بارز و عینی بگردیم دیگر لزومی ندارد که عقیدهای را ذکر کنیم. البته به این نکته توجه کنید که مقالهای که در آن هیچ اظهار نظر واضحی صورت نگرفته است هم میتواند جانبدارانه باشد: مثلاً اینکه چه واقعیاتی را ذکر میکند و به چه واقعیاتی اشاره نمیکند میتواند مقاله را جانبدارانه کند. |
||
=== استثناها === |
==== استثناها ==== |
||
همانند هر قانون کلی دیگری در اجرای این توصیهنامه، باید با توجه به سایر نیازهای مقاله جانب اعتدال رعایت شود. به ویژه هنگامی که نیاز به اختصار و وضوح داریم. |
همانند هر قانون کلی دیگری در اجرای این توصیهنامه، باید با توجه به سایر نیازهای مقاله جانب اعتدال رعایت شود. به ویژه هنگامی که نیاز به اختصار و وضوح داریم. |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
* هنگام نشان دادن تقابل یک عقیدهٔ در اقلیت: «گرچه آثار برامس بخشی از میراث موسیقی کلاسیک است اما بنجامین بریتن در ارزش آثار وی شک دارد.» اهمیت برامس تقریباً (اگر نه تحقیقاً) واقعیتی غیرقابل بحث است. هنگام توضیح نظر اقلیت لازم نیست که منبع عقیدهٔ اکثریت ذکر شود. |
* هنگام نشان دادن تقابل یک عقیدهٔ در اقلیت: «گرچه آثار برامس بخشی از میراث موسیقی کلاسیک است اما بنجامین بریتن در ارزش آثار وی شک دارد.» اهمیت برامس تقریباً (اگر نه تحقیقاً) واقعیتی غیرقابل بحث است. هنگام توضیح نظر اقلیت لازم نیست که منبع عقیدهٔ اکثریت ذکر شود. |
||
== برچسبهای مناقشهبرانگیز == |
=== برچسبهای مناقشهبرانگیز === |
||
{{میانبر|وپ:برچسب|وپ:تروریست}} |
{{میانبر|وپ:برچسب|وپ:تروریست}} |
||
{{Quote box |
{{Quote box |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
پیشوند شبه- القا میکند که چیزی غلط یا جعلی ست که بحث برانگیز است. پسوند -گیت تلقین کننده وجود رسوایی است. تنها وقتی از این الفاظ در مقاله استفاده کنید که به طور گسترده در خارج از آن مورد استفاده قرار گرفته باشد آن هم به طور در خط اگر شک دارید. مطمئن شوید که منابع معتبر وجود یک جنجال را تأیید کردهاند و لفظ برای دادن وزن نامتناسب به یک دیدگاه حاشیهای مورد استفاده قرار نمیگیرد. |
پیشوند شبه- القا میکند که چیزی غلط یا جعلی ست که بحث برانگیز است. پسوند -گیت تلقین کننده وجود رسوایی است. تنها وقتی از این الفاظ در مقاله استفاده کنید که به طور گسترده در خارج از آن مورد استفاده قرار گرفته باشد آن هم به طور در خط اگر شک دارید. مطمئن شوید که منابع معتبر وجود یک جنجال را تأیید کردهاند و لفظ برای دادن وزن نامتناسب به یک دیدگاه حاشیهای مورد استفاده قرار نمیگیرد. |
||
== مترادفهای ''گفت'' == |
|||
== «ادعا کرد»، «مدعی شد» == |
|||
{{میانبر|وپ:ادعا}} |
{{میانبر|وپ:ادعا}} |
||
با وجودی که کلمه «ادعا» میتواند درست استفاده شود، این کلمه ممکن است به نحوی نادرست، برای افکندن شک بر یک اظهار، مورد استفاده قرار گیرد. |
با وجودی که کلمه «ادعا» میتواند درست استفاده شود، این کلمه ممکن است به نحوی نادرست، برای افکندن شک بر یک اظهار، مورد استفاده قرار گیرد. |
||
== اصطلاحات فاقد دقت == |
== اصطلاحات فاقد دقت == |
||
=== حسن تعبیر === |
|||
=== نوواژهها === |
=== نوواژهها === |
||
{{همچنین ببینید|ویکیپدیا:نوواژه}} |
{{همچنین ببینید|ویکیپدیا:نوواژه}} |
||
خط ۹۶: | خط ۹۷: | ||
ساختن کلمات ترکیبی جدید با پیشوندها و پسوندهایی همچون ''پیش، پسا، غیر، شبه یا ضد'' میتواند به ایجاز و اختصار مطلب کمک کند اما باید مطمئن باشید که محصول آن اصطلاحی غلط انداز یا توهینآمیز نباشد یا وزن بیش از حدی به یک دیدگاه خاص نبخشد. برای مثال افزودن پسوند [[ایسم]] به یک کلمه این مفهوم را متبادر میکند که از یک نظام فکری مستقل صحبت میکنیم. |
ساختن کلمات ترکیبی جدید با پیشوندها و پسوندهایی همچون ''پیش، پسا، غیر، شبه یا ضد'' میتواند به ایجاز و اختصار مطلب کمک کند اما باید مطمئن باشید که محصول آن اصطلاحی غلط انداز یا توهینآمیز نباشد یا وزن بیش از حدی به یک دیدگاه خاص نبخشد. برای مثال افزودن پسوند [[ایسم]] به یک کلمه این مفهوم را متبادر میکند که از یک نظام فکری مستقل صحبت میکنیم. |
||
== احتمال دارد == |
=== احتمال دارد === |
||
در مورد حقایق علمی و یا گزارشها استفاده از کلمههایی که شبهه میافکنند یا از قوت جمله میکاهند ناپسند است. |
در مورد حقایق علمی و یا گزارشها استفاده از کلمههایی که شبهه میافکنند یا از قوت جمله میکاهند ناپسند است. |
||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۴: | ||
* ''بر اثر گرم کردن آب احتمال دارد آب جوش بیاید.'' |
* ''بر اثر گرم کردن آب احتمال دارد آب جوش بیاید.'' |
||
== «به نظر میرسد»، «احساس میشود» == |
=== «به نظر میرسد»، «احساس میشود» === |
||
== بهاصطلاح == |
|||
== میباشد غلط میباشد == |
== اغلاط لغوی == |
||
=== میباشد غلط میباشد === |
|||
{{میانبر|وپ:میباشد}} |
{{میانبر|وپ:میباشد}} |
||
بعضی از فضلا معتقدند که در نوشتههای معتبر فارسی هرگز ''میباشد'' بهجای ''است'' بهکار نرفته و بنابراین استعمال آن غلط است. به دو دلیل بهتر است از استعمالِ ''میباشد'' بهجای ''است'' پرهیز کرد. |
بعضی از فضلا معتقدند که در نوشتههای معتبر فارسی هرگز ''میباشد'' بهجای ''است'' بهکار نرفته و بنابراین استعمال آن غلط است. به دو دلیل بهتر است از استعمالِ ''میباشد'' بهجای ''است'' پرهیز کرد. |
||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۹: | ||
{{گفتاورد تزیینی|چون بوعلی درآمد، شیخ گفت: ما را اندیشهٔ زیارت میباشد|||''اسرارالتوحید''}}<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = نجفی| نام =ابوالحسن | پیوند نویسنده =| عنوان = غلط ننویسیم: فرهنگ دشواریهای زبان فارسی | ترجمه = | جلد = | سال = | ناشر = مرکز نشر دانشگاهی|مکان = تهران| شابک = 9789640105597| صفحه = صص ۳۷۷–۳۷۸| پیوند = | تاریخ بازبینی = {{جا:تاریخ}}}}</ref> |
{{گفتاورد تزیینی|چون بوعلی درآمد، شیخ گفت: ما را اندیشهٔ زیارت میباشد|||''اسرارالتوحید''}}<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = نجفی| نام =ابوالحسن | پیوند نویسنده =| عنوان = غلط ننویسیم: فرهنگ دشواریهای زبان فارسی | ترجمه = | جلد = | سال = | ناشر = مرکز نشر دانشگاهی|مکان = تهران| شابک = 9789640105597| صفحه = صص ۳۷۷–۳۷۸| پیوند = | تاریخ بازبینی = {{جا:تاریخ}}}}</ref> |
||
== «گاهی»، «خواهشاً» == |
=== «گاهی»، «خواهشاً» === |
||
== نمودن == |
=== نمودن === |
||
{{میانبر|وپ:فعل ماضی}} |
{{میانبر|وپ:فعل ماضی}} |
||
مثال: |
مثال: |
||
* ''او در مقطع راهنمایی تحصیل مینماید.'' به جای ''او در مقطع راهنمایی تحصیل میکند.'' |
* ''او در مقطع راهنمایی تحصیل مینماید.'' به جای ''او در مقطع راهنمایی تحصیل میکند.'' |
||
== «گفتنیاست»، «لازم است ذکر شود»، «به جرأت میتوان گفت» == |
=== «گفتنیاست»، «لازم است ذکر شود»، «به جرأت میتوان گفت» === |
||
== این در حالیاست که == |
نسخهٔ ۱۶ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۲۶
این رهنمود بخشی از شیوهنامهٔ ویکیپدیای فارسی است. مفاد و توصیههای این صفحه، نمایانگر آن دسته از استانداردهای مقالهنویسی/ویرایش است که بسیاری از ویراستاران، با اصول بنیادیِ آنها موافقند. با این که پیروی از مفاد این صفحه توصیه میشود، اما این مفاد جزو سیاستها نیستند. در ویرایش و بهروزرسانی این صفحه جسور باشید، ولی لطفاً پیش از انجام تغییرات عمده از صفحهٔ بحث برای مطرح کردن آن تغییرات و نظرخواهی دربارهٔ آنها استفاده کنید. |
واژهای نیست که استفاده از آن در یک مقاله ویکیپدیا همواره ممنوع باشد، اما بعضی واژگان ممکن است نمایشی ستیزهگر یا گنگ عرضه کنند. اگر چنین واژگانی، بد استفاده شوند، معانی متفاوتی از آن چه مد نظر بوده را میرسانند. لغاتی که به طور ضعیفی انتخاب شدهاند ممکن است یک نقطه نظر را به نحوی زیرکانه پیش ببرند، به طرزی غیرعمدی تحقیرآمیز باشند، یا فقط ناشی از شیوه غلط (مثلاً کلیشهها) باشند. تعدادی از واژگانی که باید از آنها اجتناب کرد یا با ملاحظه از آنها استفاده کرد اینجا فهرست شدهاند.
واژگانی که جهتگیری میدهند
الفاظ طفرهآمیز
الفاظ طفرهآمیز واژهها یا عبارتهایی هستند که جانبداری پنهان در جملات را با نسبت دادن آنها (و عقاید مطرح شده در آنها) به منابع بی نام و نشان پنهان میکنند. در واقع الفاظ طفرهآمیز بدون آنکه به خواننده اجازهٔ تدقیق در موثق بودن منبع را بدهند نوعی مرجعیت کاذب ایجاد میکنند. اگر جملهای نتواند بدون الفاظ طفرهآمیز منظور خود را برساند، بیطرفانه نیست. باید کوشش شود تا منبع موثق جمله پیدا شود و اگر نشد آن جمله حذف شود.
مثلاً این جمله به طرز آشکاری جانبدارانه است:
- «تهران باحالترین شهر دنیا است.»
جمله زیر هم میکوشد با استفاده از منابع نامشخص ظاهری غیرجانبدارانه به جمله بالا بدهد:
- «برخی میگویند تهران باحالترین شهر دنیا است».
جمله دوم از جمله اول بهتر است زیرا دستکم در پی آن نیست که عقیدهای را در قالب واقعیت محض عرضه کند. با این حال هنوز هم کامل نیست. چه کسی چنین میگوید؟ شما؟ من؟ این سخن چه زمانی گفته شده است؟ چه تعدادی از افراد چنین عقیدهای دارند؟ چگونه افرادی چنین عقیدهای دارند؟ چه تعصباتی دارند؟
الفاظ طفرهآمیز دیدگاهها را بیطرف نمیکنند فقط قضیه را به نحوی ماستمالی، مبهم و غیرمستقیم میکنند. بهتر است که یک عقیده به جای انتساب به منبعی بی نام و نشان، به یک شخص مشخص نسبت داده شود.
چند نمونه
جملههای زیر نمونههایی از الفاظ طفره آمیزند که غالباً در ویکیپدیا یافت میشوند:
- «برخی مردم میگویند..»
- «اعتقاد عمومی بر این است که...»
- «پیشنهاد / دیده شده است که ...»
- «بعضیها معتقدند...»
- «اکثر مردم میگویند...»
- «منتقدان/متخصصان میگویند...»
- «برخی تاریخنویسان استدلال میکنند که...»
- «از نظر بسیاری ...»
- «اتهامات...»
- «ظاهراً...»
- «بنا به گفتهها...»
- «دانشمندان/محققان/دانشگاهیان جدی...»
- «غالب دانشمندان/محققان/دانشگاهیان...»
مشکلهای دیگر
مشکل اصلی الفاظ طفرهآمیز این است که آنها با دیدگاه بیطرف در تعارضند. هرچند که مشکلات دیگری هم دارند.
- لحن انفعالی. لحن الفاظ طفرهآمیز معمولاً انفعالی است. این لحن از تأثیرگذاری متن میکاهد.
- حشو الفاظ طفرهآمیز حشوآمیزند. بیآنکه اطلاعاتی به جمله اضافه کنند آن را دراز میکنند.
- پیچیدهگویی الفاظ طفرهآمیز، برای انتقال نکته، نیاز به نوعی پیچیدهگویی دارند، مثلاً جملهٔ «مربع چهار ضلع دارد.» جملهای ساده است ولی جملهٔ «نظر عموم بر چهارضلعی بودن مربع است» موجب پیچیدگی بیمورد واقعیت میشود.
- برخی/بسیاری/اکثر/همه/اندکی. به کار بردن الفاظ طفرهآمیزی چون برخی معتقدند... منجر به پرسش این سؤال میشود که چند نفر چنین اعتقادی دارند. «آیا برخی یعنی اکثر؟» بسیاری یعنی چه تعداد؟ این امر باعث اتلاف وقت ویرایشگران شده و صبرشان را لبریز میکند.
- تکرار: تکرار جملهٔ «ظن عموم بر این است که فلانی فلان کار را کرده است.» در یک بند آن را مصنوع میکند.
اصلاح الفاظ طفرهآمیز
با الگوی «{{طفرهآمیز}}» میتوان نظر دیگران را جلب کرد.
برای اصلاح الفاظ طفرهآمیز میتوان دو کار اساسی انجام داد:
- ذکر منبع برای عقیدهٔ بیان شده.
- تغییر لحن به گونهای که به بیان واقعیات بارز بپردازد.
این جمله گونهای از نوشتار طفرهآمیز است:
- «برخی ابراز داشتهاند که جرج بوش بیسواد است.»
این یکی هم همانقدر طفرهآمیز است:
- «منتقدان جرج بوش ابراز داشتهاند که او بیسواد است.»
اما اگر منبع این عقیده را بیاوریم خود خواننده میتواند تصمیم بگیرد که آیا منبع موثق و قابلاعتماد هست یا خیر:
- «مایکل مور در کتاب سفیدپوستان احمق نامهای سرگشاده به جرج بوش نوشت و پرسید: جرج، آیا تو سواد خواندن و نوشتن در حد یک انسان بالغ را داری؟»
معمولاً کارکردن با جملات و الفاظ مداحانه بدون استفاده از الفاظ طفرهآمیز دشوار است. مثلاً جملهٔ «تیم ملی برزیل بهترین تیم ملی فوتبال جهان است» بسیار وسوسهانگیز است که این جمله به این صورت طفرهآمیز بازنویسی شود: «به نظر برخی از مردم تیم ملی برزیل بهترین تیم ملی فوتبال جهان است.» ولی چگونه میتوانیم این عقیده را به صاحبعقیدهای منتسب کنیم. میلیونها نفر طرفدار تیم برزیل هستند و صدها متخصص فوتبال تیم برزیل را برترین در تاریخ میدانند. کلید مشکل این است که از همان اول واژهٔ مداحانه را حذف کنیم: «برزیل تا به حال ۵ بار قهرمان جام جهانی شدهاست. هیچ کشور دیگری بیشتر از چهار بار قهرمان جام جهانی نشده است.» اگر فقط گرد واقعیات بارز و عینی بگردیم دیگر لزومی ندارد که عقیدهای را ذکر کنیم. البته به این نکته توجه کنید که مقالهای که در آن هیچ اظهار نظر واضحی صورت نگرفته است هم میتواند جانبدارانه باشد: مثلاً اینکه چه واقعیاتی را ذکر میکند و به چه واقعیاتی اشاره نمیکند میتواند مقاله را جانبدارانه کند.
استثناها
همانند هر قانون کلی دیگری در اجرای این توصیهنامه، باید با توجه به سایر نیازهای مقاله جانب اعتدال رعایت شود. به ویژه هنگامی که نیاز به اختصار و وضوح داریم.
اینها برخی از مواردی هستند که ممکن است استثنا به حساب آیند:
- هنگامی که خودِ باور یا اعتقاد موضوع بحث است. مثلاً، «در سدههای میانه اکثر مردم معتقد بودند که خورشید به گرد زمین میچرخد.»
- هنگامی که باورمندان یک عقیده شامل طیف گستردهای شده و سخت پرشمارند: «بعضی از مردم سگ را به عنوان حیوان خانگی ترجیح میدهند و برخی گربه را.»
- هنگام نشان دادن تقابل یک عقیدهٔ در اقلیت: «گرچه آثار برامس بخشی از میراث موسیقی کلاسیک است اما بنجامین بریتن در ارزش آثار وی شک دارد.» اهمیت برامس تقریباً (اگر نه تحقیقاً) واقعیتی غیرقابل بحث است. هنگام توضیح نظر اقلیت لازم نیست که منبع عقیدهٔ اکثریت ذکر شود.
برچسبهای مناقشهبرانگیز
... فرقه، نژادپرست، منحرف، فرقه، بنیادگرا، مرتد، افراطی، غیرواقعگرا، تروریستی، مبارز آزادی، اسطوره، شبه-، گیت، جنجالی…
برچسبهای دارای بار ارزشی مانند فرقه خواندن یک سازمان، نژادپرست، تروریست، یا مبارز آزادی خواندن یک فرد یا منحرف خواندن یک عمل جنسی میتواند نظرات ستیزه آمیز برانگیزد و مادامی که به طور گسترده توسط منابع معتبر برای توصیف موضوع مورد استفاده قرار نگرفته باشد (که در آن صورت به طور درخط نسبت داده میشود) باید از آن دوری کرد. از اسطوره به مفهوم غیررسمی دوری کنید و برای هر کاربرد رسمی این لفظ به طور دانشورانه زمینه سازی کنید.
پیشوند شبه- القا میکند که چیزی غلط یا جعلی ست که بحث برانگیز است. پسوند -گیت تلقین کننده وجود رسوایی است. تنها وقتی از این الفاظ در مقاله استفاده کنید که به طور گسترده در خارج از آن مورد استفاده قرار گرفته باشد آن هم به طور در خط اگر شک دارید. مطمئن شوید که منابع معتبر وجود یک جنجال را تأیید کردهاند و لفظ برای دادن وزن نامتناسب به یک دیدگاه حاشیهای مورد استفاده قرار نمیگیرد.
مترادفهای گفت
با وجودی که کلمه «ادعا» میتواند درست استفاده شود، این کلمه ممکن است به نحوی نادرست، برای افکندن شک بر یک اظهار، مورد استفاده قرار گیرد.
اصطلاحات فاقد دقت
حسن تعبیر
نوواژهها
نوواژهها اصطلاحاتی هستند که اخیراً یا در محیطهای خاصی رایج شدهاند که منحصر بدانها باقی ماندهاند. در بیشتر موارد، آنها در فرهنگهای لفات عمومی ظاهر نمیشوند، گرچه ممکن است به طور معمول درون جوامع یا مشاغل خاصی به کار بروند. از این واژگان باید دوری گزید زیرا تعاریف آنها ناپایدار است و بسیاریشان باقی نمیمانند. هنگامی که استفاده از یک نوواژه برای توصیف تحولات جدید در یک زمینه خاص لازم باشد معنی آن باید با منابع معتبر پشتیبانی شود.
ساختن کلمات ترکیبی جدید با پیشوندها و پسوندهایی همچون پیش، پسا، غیر، شبه یا ضد میتواند به ایجاز و اختصار مطلب کمک کند اما باید مطمئن باشید که محصول آن اصطلاحی غلط انداز یا توهینآمیز نباشد یا وزن بیش از حدی به یک دیدگاه خاص نبخشد. برای مثال افزودن پسوند ایسم به یک کلمه این مفهوم را متبادر میکند که از یک نظام فکری مستقل صحبت میکنیم.
احتمال دارد
در مورد حقایق علمی و یا گزارشها استفاده از کلمههایی که شبهه میافکنند یا از قوت جمله میکاهند ناپسند است.
مثال:
- احتمال دارد از او حین شکنجه اعتراف گرفته باشند.
- بر اثر گرم کردن آب احتمال دارد آب جوش بیاید.
«به نظر میرسد»، «احساس میشود»
اغلاط لغوی
میباشد غلط میباشد
بعضی از فضلا معتقدند که در نوشتههای معتبر فارسی هرگز میباشد بهجای است بهکار نرفته و بنابراین استعمال آن غلط است. به دو دلیل بهتر است از استعمالِ میباشد بهجای است پرهیز کرد.
نخست اینکه میباشد و دیگر صیغههای باشیدن در گفتار عادی مردم رایج نیست و البته زبانِ نوشتار — خاصه در مواردی که با مصطلحات علمی و فنی و مفاهیم تخیلی و استعاری سروکار ندارد — هرچه به زبان روزمره نزدیکتر باشد بهتر است (حتی میتوان گفت که یکی از وظایفِ اهل قلم این است که فاصلهٔ میان زبان گفتار و زبان نوشتار را تا جایی که لطمه به دقایق و ظرایفِ اندیشه نزند کمتر کنند).
دودیگر اینکه میباشد بهعنوان فعل اِسنادی هیچ فرقی با است ندارد و بنابراین نیازی نیست که جانشین آن شود، مگر برای پرهیز از تکرار؛ ولی تکرار فعل را لزوماً نباید از عیوب نگارش دانست (ر.ک: مدخل تکرار فعل از منبع مذکور).
بااینهمه، گرچه موارد استعمالِ میباشد بهنسبتِ است بسیار اندک است، ولی بزرگان شعر و نثر فارسی گاهگاه آن را بهجای این بهکار بردهاند:
« | چون بوعلی درآمد، شیخ گفت: ما را اندیشهٔ زیارت میباشد | » |
—اسرارالتوحید |
«گاهی»، «خواهشاً»
نمودن
مثال:
- او در مقطع راهنمایی تحصیل مینماید. به جای او در مقطع راهنمایی تحصیل میکند.
«گفتنیاست»، «لازم است ذکر شود»، «به جرأت میتوان گفت»
- ↑ نجفی، ابوالحسن. غلط ننویسیم: فرهنگ دشواریهای زبان فارسی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی. ص. صص ۳۷۷–۳۷۸. شابک ۹۷۸۹۶۴۰۱۰۵۵۹۷. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک)