عزم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

آهنگ یا عزم (به انگلیسی: Grit) در روان‌شناسی یک مشخصه مثبت و غیرشناختی است که مبتنی بر اشتیاق افراد برای رسیدن به یک هدف بلندمدت ویژه است. این اشتیاق توأم با یک نیروی انگیزشی قدرتمند می‌باشد. مداومت در تلاش در افراد دارای این ویژگی باعث می‌شود فرد بتواند بر موانع یا چالش‌هایی که در مسیر دشوار رسیدن به موفقیت وجود دارد غلبه کند. در واقع این ویژگی به عنوان یک نیروی پیشران در تحقق واقعیت عمل می‌کند. مفاهیم مرتبط با این سازه روان‌شناسی شامل پشتکار، سرسختی، تاب آوری، بلند همتی، نیاز به موفقیت و وظیفه‌شناسی می‌شود.

تعریف عزم[ویرایش]

عزم به عنوان «پشتکار و اشتیاق به سمت اهداف بلندمدت» تعریف شده‌است.[۱] این ویژگی بر اساس مجموعه‌های بیوگرافی پیشگامان مشهور در تاریخ، محققان و دانشمندانی که نسبت به هم دوره‌ای‌های خود موفق‌تر و با نفوذتر بودند، ساخته شد. این افراد معمولاً توانایی‌هایی فراتر از توانایی‌هایی معمول داشتند.[۲][۳][۴] درحالی‌که توانایی از اهمیت اساسی برخوردار است، این افراد از «اشتیاق» و «استمرار انگیزه و تلاش» برخوردار بودند.[۱] داکورث و همکاران (۲۰۰۷) معتقدند که این دو مؤلفه عزم باعث می‌شود که این ویژگی از سایر سازه‌های مشابه متمایز شود. عزم به عنوان یک ویژگی با ثبات در نظر گرفته می‌شود که به بازخوردهای فوری مثبت نیاز ندارد.[۱] افرادی که عزم بیشتری دارند قادر به حفظ انگیزه و تلاش خود در طول یک دوره طولانی با وجود شکست‌ها و ناملایمات هستند. اشتیاق و تعهد آن‌ها برای دستیابی به اهداف بلندمدت، عامل مهمی است که توانایی و استقامت لازم برای دلسرد نشدن در زمان روبه‌رو شدن با چالش‌ها و موانع را فراهم می‌کند.[۱]

مقایسه مقالات[ویرایش]

عزم و روان‌شناسی مثبت‌نگر[ویرایش]

عزم با روان‌شناسی مثبت‌نگر به ویژه با پشتکار ارتباط دارد. همان‌طور که قبلاً ذکر شد، توانایی تمرکز و دنبال کردن یک هدف در مدت زمان طولانی یکی از جنبه‌های مثبت عزم است. این بخش از روان‌شناسی مثبت‌نگر، به فرایند پشتکار به عنوان یک شاخص مثبت برای اهداف بلندمدت علاقه‌مند است.[۵] داکورث و همکارانش (۲۰۱۴) در پژوهشی نشان دادند که عزم و دو مؤلفه آن مداومت در تلاش و ثبات در علایق می‌تواند تا حدودی ناشی از تفاوت‌های موجود در این باشد که چه چیزی موجب شادی افراد می‌شود.[۶]

عزم و هوش[ویرایش]

هوش یکی از بهترین پیش‌بینی‌کننده‌های موفقیت است.[۷] هوش موفقیت تحصیلی و همچنین موفقیت شغلی را پیش‌بینی می‌کند.[۸] با توجه به اینکه هوش و عزم هر دو پیش‌بینی‌کننده موفقیت است، ممکن است انتظار داشته باشیم که ارتباط زیادی بین این دو سازه روانشناختی وجود داشته باشد. اما این سؤال پیش می‌آید که "چرا برخی افراد موفق تر از همتایان هوشی خود هستند؟"[۱] داکورث و همکارانش (۲۰۰۹) چهار مطالعه انجام دادند که نشان داد عزم ارتباط متعامد و تا حدودی معکوس با هوش دارد.[۹] این بدان معنا است که علی‌رغم بسیاری از معیارهای متداول عملکرد عزم ارتباطی با هوش ندارد. پژوهشگران بیان کرده‌اند این یافته به تشریح این مسئله کمک می‌کند که چرا برخی افراد باهوش عملکرد منسجم و هماهنگی در طولانی مدت ندارند.

عزم و شخصیت[ویرایش]

عزم با الگوی پنج عاملی شخصیت که مرکب از گروهی از ابعاد شخصیتی شامل بازبودن به تجارب جدید، برونگرایی، روان رنجوری، تطابق‌پذیری و وظیفه‌شناسی است، مقایسه شده‌است.[۱۰] در یک تحقیق که توسط داکورث و کوئین (۲۰۰۹) انجام شد، نشان داده شد که بین عزم و وظیفه‌شناسی همبستگی بالایی وجود دارد (r = .77, p <.۰۰۱ و r = .73, p <.۰۰۱). در تحقیق دیگری که بر روی گروه بزرگی از دوقلوها انجام شد نشان داده شد که وظیفه‌شناسی و عزم به میزان ۰/۸۶ همبستگی ژنتیکی دارند.[۱۱] با وجود این همبستگی بالا، بیان شده‌است که عزم با اهداف بلندمدت و چندساله ارتباط بیشتری دارد.[۱]

منابع[ویرایش]

  1. ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ Duckworth, A.L. , Peterson, C. , Matthews, M.D. , & Kelly, D.R. (2007). "Grit: Perseverance and passion for long-term goals" بایگانی‌شده در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine. Journal of Personality and Social Psychology, 92 (6), p. 1087.
  2. ↑ Galton, Francis (1892). Hereditary Genius. New York: Appleton.
  3. ↑ Cox, C.M. (1926). Genetic studies of genius: Vol. 2. The early mental traits of three hundred geniuses. Stanford, CA: Stanford University Press.
  4. ↑ Terman, L.M. & Oden, M.H. (1947). The gifted child grows up: Twenty-five years' follow-up of a superior group. Oxford, England: Stanford University Press.
  5. ↑ Peterson, C. , Seligman, M.E. (2004). Character Strengths and virtues: A handbook and classification. Grit is also the way people act and behave. For example: She showed true grit in what she did to help Wilbur Oxford: Oxford University Press.
  6. ↑ Katherine R. Von Culin, Eli Tsukayam and Angela L. Duckwort, (2014) Unpacking grit: Motivational correlates of perseverance and passion for long-term goals. The Journal of Positive Psychology.
  7. ↑ Gottfredson, L. S. (1997). Why g matters: The complexity of everyday life. Intelligence, 24, 79–132. pdf
  8. ↑ Neisser, U. , Boodoo, G. , Bouchard, T.J. , Boykin, A.W. , Brody, N. , et al. (1996). Intelligence: Knowns and unknowns. American Psychologist, 51, 77-101. pdf
  9. ↑ Duckworth, A.L. & Quinn, P.D. (2009). Development and validation of the Short Grit Scale (GRIT–S). Journal of Personality Assessment, Vol 91(2), pp. 166-174.[۱] بایگانی‌شده در ۹ ژوئن ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine
  10. ↑ Goldberg, L. R. (1990). An alternative "description of personality": The big-five factor structure. Journal of Personality and Social Psychology, 59, 1216-1229.
  11. ↑ Rimfeld, Kaili; Kovas, Yulia; Dale, Philip S. & Plomin, Robert (2016).True Grit and Genetics: Predicting Academic Achievement From Personality. Journal of Personality and Social Psychology, No Pagination.
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=عزم&oldid=37393449»