درگاه:فلسفه/نوشتار برگزیده/۶
طبیعتگرائی یا ناتورالیسم (به انگلیسی: Naturalism) معمولاً در اشاره به این باور فلسفی بکار میرود که تنها قوانین و نیروهای طبیعت (نه قوانین و نیروهای فرا طبیعی) در جهان فعالند و چیزی فراتر از جهان طبیعی نیست. پیروان این اندیشه را ناتورالیست یا طبیعت گرا و خودش را ناتورالیسم یا طبیعتگرایی گویند. اینان بر آنند که قوانین طبیعی است که بر ساختار و رفتار عالم طبیعی حاکم است و کائنات مخلوق صرف همین قوانین است و آماج دانش کشف و انتشار بسامان قوانین طبیعی است. توجه داشته باشید که طبیعت گرا در عین حال به کسانی که در گیر پژوهشهای علمی (یا آموزش) طبیعت و جهان طبیعی (بویژه رشتههای جانوری و گیاهی) هستند گفته میشود تا از کسانی که دارای مشرب فلسفی خاصی هستند متمایز گردند. در این معنا «طبیعت گرا» و «زیست بوم گرا» مترادف یکدیگر میشوند. فیلسوف پاول کورتس میگوید بهترین راه شرح طبیعت، کارگیری اصول مادی، از جمله جرم و دیگر خواص فیزیکی و شیمیائی پذیرفته شده جامعه علمی است. افزون بر این، اینمعنا از طبیعتگرایی بر این است که روح، شبح و خدایان واقعیت نداشته طبیعت را هدفی نیست. معمولاً این معنای طبیعتگرایی را طبیعتگرایی متافیزیکی یا فلسفی مینامند. خدا باوران مخالف این اندیشهاند که هرچه هست طبیعت است و دیگر هیچ. به ایزد یا خدایانی که طبیعت را آفریدهاند باور دارند. در یزدان شناسی اینان نیز جای دارند و آنها را معلول علتهای ثانوی میدانند. در سده بیستم دبلیو وی کواین و جورج سانتی انا همراه فیلسوفانی دیگر چنین استدلال میکردند که موفقیت طبیعتگرایی در علم بدین معناست که روشهای علمی باید در فلسفه نیز کار گرفته شود. از این دیدگاه علم و فلسفه تشکیل یک پیوستار میدهند.