درگاه:شاهنامه/خوان/۴

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
خوان چهارم: زن جادوگر

رستم پویان در راه دراز می­راند تا آنکه به چشمه ساری رسید پر گل و گیاه و فرح‌بخش. خوانی آراسته در کنار چشمه، گسترده بود و بره­ای بریان با دیگر خوردنی­ها در آن جای داشت. جامی زرین پر از باده نیز در کنار خوان دید. رستم شاد شد و بی­خبر از آنکه خوان دیوان است فرود آمد و بر خوان نشست و جام باده را نیز نوش کرد. سازی در کنار جام بود؛ آن را برگرفت و سرودی نغز در وصف زندگی خویش خواندن گرفت.
آواز رستم و ساز وی به گوش پیرزن جادو رسید. بی­درنگ خود را بر صورت زن جوان زیبایی بیاراست و پر از رنگ و بوی نزد رستم خرامید. ادامه...