درگاه:ارمنی‌های ایران/گفتاورد

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

گفتاورد ۱

درگاه:ارمنی‌های ایران/گفتاورد/۱ لیلیت تریان

«مثلاً من مجسمه (مادر و بچه) را که با گچ ساخته‌ام، تحت تأثیر به دنیا آمدن یک نوزاد در فامیلمان شروع کردم. مادر این نوزاد همواره او را در آغوش خود داشت و دیدن این لحظات حس ساختن این مجسمه را در من ایجاد کرد. البته از گُل‌ها هم زیاد الهام می‌گیرم. آگوست رودن یک مجسمه دارد با نام «کسی که راه می‌رود». فرانسه که بودم آن را به آتلیه آورده بودند که ما از روی آن کار و کپی کنیم. این مجسمه به قدری نسبت به آن محیط بزرگ بود که عظمت آن مرا مرعوب خود کرده بود.»

گفتاورد ۲

گفتاورد ۳

درگاه:ارمنی‌های ایران/گفتاورد/۳ آلنوش طریان:

«من به پدرم گفتم می‌خواهم کاری کنم که از عهده هرکسی بر نیاید. از بچگی دیده و شنیده بودم که چطور مردم مثلاً می‌گویند: دخترها نمی‌توانند ریاضی بخوانند یا فلان کار را انجام دهند و این همیشه باعث آزردگی من می‌شد و می‌خواستم ثابت کنم که دختر یا پسر بودن فرقی ندارد و اگر انسان استعداد و پشتکار کافی داشته باشد، از عهده هر کاری بر می‌آید و ثابت هم کردم.»

گفتاورد ۴

گفتاورد ۵

درگاه:ارمنی‌های ایران/گفتاورد/۵ ساموئل خاچیکیان


«مادرم در اثر سوتفاهمی که هنگام مونتاژ خداحافظ تهران رخ داد، سکته کرد. من چندین روز برای اینکه فیلم را زودتر آماده کنم بدون خبر، چندین روز در مکانی به مونتاژ آن مشغول بودم و اصلاً گذر زمان را حس نمی‌کردم. مادرم نگران شده بود و به او به نادرست خبر داده بودند که ساموئل دچار حادثه شده‌است. مادرم طاقت نیاورد و دچار سکته قلبی گردید. من از مرگ مادرم به هم ریختم، زندگی ام دچار تلاطم شد. من دیگر هیچ کاری نمی‌توانستم بکنم».

گفتاورد ۶

گفتاورد ۷

گفتاورد ۸

درگاه:ارمنی‌های ایران/گفتاورد/۸ ایرن


سال‌ها به زندگی جمعی سینما عادت کرده بودم و زندگیم از طریق دستمزد فیلم‌هایی که بازی می‌کردم، می‌گذشت و چون همسر و فرزند نداشتم، سینما همه زندگیم بود و نیاز داشتم چیزی را به جای سینما در زندگیم جایگزین کنم؛ بنابراین سال ۱۳۶۲ برای دیدار خواهرم به آلمان رفتم، در آنجا به خودم گفتم حالا که دیگر نمی‌توانم در سینما فعالیت کنم، باید به فکر چاره باشم. به کمک دوستان در فرانکفورت در یک کلاس فشرده زبان و کلاس آموزش بهداشت و زیبایی پوست ثبت نام کردم و چهارده ماه دوره دیدم. وی تا حدود دیپلم درس خواند

گفتاورد ۹

درگاه:ارمنی‌های ایران/گفتاورد/۹ لیدا بربریان، موسیقی‌دان و منتقد هنری درباره ویگن:


«ویگن به معنای واقعی یک خوانندهٔ ایرانی است که هم در اجرای ترانه‌های ارمنی و هم در اجرای ترانه‌های فارسی مهارت داشت. هرچند او از ایران مهاجرت کرد هیچ وقت گذشتهٔ خود، کشورش و خاطرات ایران را فراموش نکرد. اجرای ترانه‌های بسیار در وصف ایران، بازگشت به وطن، دلتنگی برای وطن و عشق مؤید این موضوع است. او در یکی از مصاحبه‌هایش با من گفت که نفهمیدم زندگی من چگونه سپری شد چون شب‌ها خواندم و روزها خوابیدم.»

گفتاورد ۱۰

درگاه:ارمنی‌های ایران/گفتاورد/۱۰ لیلیت تریان


«با مجسمه‌سازی، آدم فضاهایی را خلق می‌کند که از زوایای مختلف قابل دید است و از هر طرف هم جلوه خاص خودش را دارد. این همان جذابیتی بود که سبب شد من به طرف مجسمه و مجسمه‌سازی گرایش پیدا کنم.»

گفتاورد ۱۱

گفتاورد ۱۲

گفتاورد ۱۳

گفتاورد ۱۴

گفتاورد ۱۵

گفتاورد ۱۶

گفتاورد ۱۷

گفتاورد ۱۸

گفتاورد ۱۹

گفتاورد ۲۰

گفتاورد ۲۱

گفتاورد ۲۲

گفتاورد ۲۳

گفتاورد ۲۴

گفتاورد ۲۵

گفتاورد ۲۶

گفتاورد ۲۷

گفتاورد ۲۸

گفتاورد ۲۹

گفتاورد ۳۰

گفتاورد ۳۱

گفتاورد ۳۲

گفتاورد ۳۳

گفتاورد ۳۴

گفتاورد ۳۵

گفتاورد ۳۶

گفتاورد ۳۷

گفتاورد ۳۸

گفتاورد ۳۹

گفتاورد ۴۰

گفتاورد ۴۱

گفتاورد ۴۲

گفتاورد ۴۳

گفتاورد ۴۴

گفتاورد ۴۵

گفتاورد ۴۶

گفتاورد ۴۷

گفتاورد ۴۸

گفتاورد ۴۹

گفتاورد ۵۰

گفتاورد ۵۱

گفتاورد ۵۲

گفتاورد ۵۳

گفتاورد ۵۴

گفتاورد ۵۵

گفتاورد ۵۶

گفتاورد ۵۷

گفتاورد ۵۸

گفتاورد ۵۹

گفتاورد ۶۰

گفتاورد ۶۱

گفتاورد ۶۲

گفتاورد ۶۳

گفتاورد ۶۴

گفتاورد ۶۵

گفتاورد ۶۶

گفتاورد ۶۷

گفتاورد ۶۸

گفتاورد ۶۹

گفتاورد ۷۰

گفتاورد ۷۱

گفتاورد ۷۲

گفتاورد ۷۳

گفتاورد ۷۴

گفتاورد ۷۵

گفتاورد ۷۶

گفتاورد ۷۷

گفتاورد ۷۸

گفتاورد ۷۹

گفتاورد ۸۰

گفتاورد ۸۱

گفتاورد ۸۲

گفتاورد ۸۳

گفتاورد ۸۴

گفتاورد ۸۵

گفتاورد ۸۶

گفتاورد ۸۷

گفتاورد ۸۸

گفتاورد ۸۹

گفتاورد ۹۰

گفتاورد ۹۱

گفتاورد ۹۲

گفتاورد ۹۳

گفتاورد ۹۴

گفتاورد ۹۵

گفتاورد ۹۶

گفتاورد ۹۷

گفتاورد ۹۸

گفتاورد ۹۹