دختران قوچان
دختران قوچان اشاره به واقعهٔ فروش دختران قوچان به ترکمانها و ارامنهٔ عشقآباد در بهار ۱۳۲۳ هجری قمری در عصر حکومت غلامرضاخان اینانلو و پسرش امیرحسین خان در خراسان اشاره دارد. در بحبوحهٔ انقلاب مشروطه و شکلگیری مجلس، این ماجرا در فضای عمومی ایران جنجالانگیز شد. افسانه نجمآبادی در کتاب حکایت دختران قوچان به بررسی این ماجرا پرداختهاست. علیاکبر دهخدا در آن زمان در ستون چرند و پرند تصنیفی را در این زمینه با ترجیع «ای خدا کسی فکر ما نیست» منتشر کرد.[۱] حمیدرضا شاهآبادی در داستان لالایی برای دختر مرده به این ماجرا اشاره کردهاست.
احمد کسروی در این باره مینویسد:[۲]
ایرانیان عشقآباد، تلگرافی به مجلس فرستاده بودند بدینسان: «ما به چشم خود دیدیم که اطفالِ قوچانیها را در عشقآباد مثل گوسفند و سایر حیوانات به ترکمانان میفروختند و کسی نبود دادرسی نماید…» در نشست ششم اسفند (۱۳ محرم) میرزا محمود کتابفروش آگاهیهای گشادهتری در آن باره داده چنین گفت که داستان دو تاست: یکی آن که در سال گذشته در خراسان ملخخواری شده و کشتها بار نداده بود. مردم به شاه نامه نوشته و دادخواهی کردند و شاه گفت کسی برای بازرسی فرستاده شود. ولی عینالدّوله گوش نداد و آصفالدّوله [حکمران خراسان] و کارکنان او فشار آورده مالیات خواستند و مردم ناگزیر شده دختران خود را فروختند که ترکمانها خریدند. دیگر آن که سالار مُفخّم بجنوردی از سوی دولت برای جلوگیری از تاخت و تاراج ترکمانها میبود و سالانه پولی از آن باره میگرفتی، ولی آصف الدّوله آن پول را بُرید و او نیز ترکمانان را برانگیخت که به خاک قوچان ریختند و پس از کشتار و تاراج شصت تن از زنان و دختران را دستگیر کرده با خود بردند و در عشقآباد فروختند.
منابع
[ویرایش]- ↑ «حکایت ناتمام دختران قوچان».
- ↑ کسروی، احمد. تاریخ مشروطه ایران. امیرکبیر. صص. ۲۲۶–۲۲۷.