افغانستان در ۱۹۰۰ (میلادی)
| |||||
دههها: | |||||
---|---|---|---|---|---|
جستارهای وابسته: | سایر رویدادهای ۱۹۰۰ فهرست سالهای افغانستان |
رویدادهای که در سال ۱۹۰۰ میلادی در افغانستان رخ دادهاند در زیر بیان شدهاست.
شایعههای مبنی بر تهاجم روسیه در طول سال پیوسته شنیده میشود و از جمله مواردی است که سبب آزار امیر عبدالرحمن خان میشود. وی شاکی است که حکومت بریتانیا هیچ اشتیاقی به نگرانیهای وی ندارد و هر بار که وی از دولت هند درخواست میکند تا در رابطه به حملات روسیه بررسی انجام دهند، اصلاً پاسخی از آنها دریافت نمیکند، مگر این پیشنهاد که افغانستان به ساخت خطوط راهآهن و تلگراف در اراضی خود رضایت نشان دهد. وی میگوید که اینگونه رضایت از نقطه نظر یک افغان غیرممکن بوده و صرفاً قدمی بهسوی نابودی است. امیر برای چندین سال توجه بسیاری به افزایش موثریت ارتش منظم خود نمودهاست که از جانب قبایل اطراف مرز نیز حمایت میگردد و این امر میتواند برای هر کسی که بخواهد اراضی وی را اشغال کند مهیب باشد. امیر هیچگاهی رویه دفاعی خود را ترک نکردهاست و در همین حال بر اساس توافقی که با انگلستان دارد، میتواند درصورت حمله غیر موجه به خاک خود از دولت بریتانیا خواهان کمک شود.
تجارت با هندوستان بخاطر سیاست مالی امیر وضعیت خوبی ندارد. وی علاوه بر اینکه امتیاز انحصاری اقلام مختلف را به دولت خود واگذار کردهاست، صادرات اسب به هندوستان و واردات نمک از آن کشور را نیز منع قرار دادهاست. تنها ۶۲ بار شتر پیشاور را ترک میکند، در حالیکه این رقم در سال قبلی ۲٬۲۸۵ بار شتر بودهاست.
متصدیان[ویرایش]
ژئون ۱۹۰۰[ویرایش]
بیماری همهگیر وبا در ولایات جلالآباد و کابل شیوع و تا اوایل آگست ادامه مییابد، که منتج به مرگ حدود ۵٬۰۰۰ نفر در کابل میشود. بعد از رفتن سِر توماس سالتر پاین کارگاههای دولت تحت مدیریت خود افغانها به کار روزمره خود ادامه میدهند.
سپتامبر ۱۹۰۰[ویرایش]
قبایل مسعود وزیری حملات کوچک خود را از سر میگیرند. گروهی از آنها در شب ۲۳ ام اکتوبر به یک پوسته نظامی در نسران حمله میکنند، دو تن را به قتل میرسانند و دفتر مجله را به غارت میبرند. بریدمل/ستوان هینیسی به تعقیب آنها راه میآفتد، اما نیروی وی برای دستگیری آنها کافی نبوده و آنها به دره تنگ فرار میدهد. یکی از مسعودیهای که مجروح بوده و در زمین دراز کشیدهاست از فاصله حدوداً دو نیم متر بریدمل هینیسی را زیر آتش گرفته و وی را به قتل میرساند. از مهاجمین نیز یک نفر کشته و پنج نفر مجروح میگردد.
اکتبر ۱۹۰۰[ویرایش]
یک عملیات موفقیتآمیز توسط قطعهٔ نظامی کوچک بر علیه ماداخیلها در توچی-پاس انجام میشود. چهار برج دیدبانی پشتونها توسط نیروهای نظامی ویران میشود و از طرف پشتونها هیچ مقاومتی صورت نمیگیرد. این عملیات به دلیل این صورت میگیرد که خیلها نپذیرفتند تا چند سردسته جنگجوها که در حمله شنیع/ زشت ۱۸۹۷ در میزار متهم بودند را تسلیم نمایند.
نوامبر ۱۹۰۰[ویرایش]
امیر عبدالرحمن زندگینامه خود را به چاپ میرساند و در آن از اینکه سیاست انگلستان در قبال امور افغانستان بیثبات و در نوسان است شکایت داشته و روی اهمیت روابط دیپلماتیک مستقیم با بریتانیا تأکید میکند. وی میگوید که انگلستان میباید به افغانستان اطمینان نموده و از آن حمایت معنوی و مادی بیشتر نماید تا این کشور بتواند سرزمین مستقل قبایل پشتون را به خود ضمیمه نموده و یک ائتلاف سهگانه با دولتهای مسلمان همسایه، ایران و ترکیه تشکیل دهد. همچنین افغانستان میباید برای خود یک راهی به بحر آزاد داشته باشد تا کشتیهای بخار آن بتواند در بندرگاه خود بارگیری و تخلیه شود. وی فکر میگردد که سیاست افغانستان در قبال دو همسایه قوی خود یعنی انگلستان و هند، باید با همسایهٔ که کمترین یورشگری را دارد دوستانه بوده و در قبال همسایهٔ که میخواهد از خاک این کشور عبور کند، یا به استقلال آن تداخل نماید، خصمانه باشد.
۸ نوامبر ۱۹۰۰[ویرایش]
فرماندار دیرهجات دبلیو. آر.اچ. مرک با ۵۰۰ تن از وزیریهای مسعود ملاقات میکند و شرایط دولت را به آنها اعلام میدارد. پرداخت جریمهٔ به مبلغ ۰٫۱ میلیون تقاضا میگردد، نصف آن باید تا ۲۵ نومبر پرداخت گردد، در غیر آن تمام قبیله از تاریخ اول دسمبر تحت محاصره قرار میگیرد. مسعودها با ترس از محاصرهی که به مراتب فراتر از جریمه است، توافق نمود تا جریمه را بپردازند و قول میدهند تا دوباره تهاجم نکنند. ملا پوونده که رهبر متعصب آنها است شخصاً در گردآوری جریمه در ماه دسامبر همکاری میکند.