فردگوند: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== زندگینامه == |
== زندگینامه == |
||
فردگوند دختر دهقانانی فقیر در نزدیکی [[موندیدیه]] در [[پیکاردی]] بود که از سنین پایین به خدمت [[اودوورا]]، نخستین همسر شیلپریک، درآمد<ref name="Humanities"> |
|||
⚫ | |||
{{یادکرد وب |
|||
| نشانی = http://www.humanitiesweb.org/human.php?s=s&p=l&a=c&ID=2156&o= |
|||
| عنوان = A Popular History of France Vol 1 - CHAPTER VIII. THE MEROVINGIANS. |
|||
|نویسنده = Guizot, Francois Pierre Guillaume |
|||
| تاریخ بازدید = ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲ |
|||
| ناشر = Humanities Web |
|||
⚫ | }}</ref> و جزو خدمتکاران او شد.<ref name="ویکی سورس" /> فردگوند دختری زیبا، زبردست، جسور و بلندپرواز بود و دیری نپایید که توجه پادشاه به او جلب و احساساتش برانگیختهشد.<ref name="Humanities" /> شیلپریک با وسوسهٔ فردگوند از همسرش اودوورا جدا شده و او را به صومعهای فرستاد، اما پس از این کار بهجای ازدواج با فردگوند، در سال ۵۶۷ با [[گالسوینتا]] ازدواج نمود.<ref name="ویکی سورس"> |
||
{{یادکرد وب |
{{یادکرد وب |
||
| نشانی = http://en.wikisource.org/w/index.php?title=The_New_International_Encyclop%C3%A6dia/Fredegunda&oldid=2036330 |
| نشانی = http://en.wikisource.org/w/index.php?title=The_New_International_Encyclop%C3%A6dia/Fredegunda&oldid=2036330 |
نسخهٔ ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۰
فردگوند | |
---|---|
ملکه نوستریا | |
![]() فردگوند و شیلپریک یکم | |
درگذشته | ۵۹۶ یا ۵۹۷[۱] پاریس [۱] |
همسر | |
فرزند(ان) | کلوتار دوم و دو پسر دیگر که در کودکی مردند |
دودمان | مروونژیها |
فردگوند یا فردگوندا (به [ Fredegundis، به فرانسوی: Frédégonde] Error: {{Lang-xx}}: متن دارای نشانهگذاری ایتالیک است (راهنما)) (مرگ ۵۹۶ یا ۵۹۷) همسر شیلپریک یکم، پادشاه فرانکی سوآسون از دودمان مروونژیها بود.[۱]
زندگینامه
فردگوند دختر دهقانانی فقیر در نزدیکی موندیدیه در پیکاردی بود که از سنین پایین به خدمت اودوورا، نخستین همسر شیلپریک، درآمد[۲] و جزو خدمتکاران او شد.[۳] فردگوند دختری زیبا، زبردست، جسور و بلندپرواز بود و دیری نپایید که توجه پادشاه به او جلب و احساساتش برانگیختهشد.[۲] شیلپریک با وسوسهٔ فردگوند از همسرش اودوورا جدا شده و او را به صومعهای فرستاد، اما پس از این کار بهجای ازدواج با فردگوند، در سال ۵۶۷ با گالسوینتا ازدواج نمود.[۳] گالسوینتا خواهر برونهیلدا، ملکهٔ اوسترازیا و همسر سیگبرت یکم، برادر ناتنی شیلپریک، بود که مدتی پس از ازدواجش در همان سال درگذشت. او را یا خود فردگوند[۳] و یا شیلپریک با تحریک فردگوند خفه کردهبودند.[۴] شیلپریک سپس تنها چند روز پس از مرگ دومین همسرش با فردگوند ازدواج نمود.[۴] از سوی دیگر مرگ گاسوینتا موجب خشم بونهیلدا و بروز خصومتی شدید میان او و فردگوند گردید و دشمنی بین دو خانواده تا بیش از ۴۰ سال ادامه یافت.[۱]
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/6c/Queen_Fredegonde_seated_on_her_Throne_gives_orders_to_two_young_Men_of_Terouanne_to_assassinate_Sigebert_King_of_Austrasia_Window_in_the_Cathedral_of_Tournai_Fifteenth_C.png/200px-thumbnail.png)
فردگوند نفوذی ویرانگر بر شیلپریک داشت و او را مجبور نمود تا جنگی را علیه اوسترازیا آغاز نماید. این جنگ با پیروزی سیگبرت یکم، پادشاه اوسترازیا و شکست شیلپریک بهپایان رسید. اما پادشاه پیروز در سال ۵۷۵ و با دسیسهچینی فردگوند بهقتل رسید.[۴] فردگوند همچنین برای کشتن گونترام (برادر شوهر خود و پادشاه بورگوندی)، شیلدبرت دوم (پسر سیگبرت) و برونهیلدا چندین بار تلاش نمود.[۱] او همچنین بهمنظور بر تختنشاندن فرزندان خود با بدطینتی به مبارزه با پسران شیلپریک از همسر اولش پرداخت و هر سه پسر بهنامهای تئودبرت، مرویش و کلوویس سرانجامی جز مرگ نیافتند. با وجود این نخستین پسر فردگوند به نام تیری کمی پس از تولد جان باخت و او که گمان میبرد فرزندش را افسون کردهبودند فرمان به شکنجهٔ زنانی داد که به جادوگری متهمشان ساختهبود.[۴] دومین پسر فردگوند نیز در کودکی مرد تا آنکه سومین پسر او بهنام کلوتار زنده ماند تا بعدتر با عنوان کلوتار دوم بر تخت پادشاهی نشیند.[۴] اما هنوز چند روز از تولد سومین پسر فردگوند در سال ۵۸۴ نگذشته بود که این بار خود شیلپریک بهطرز مشکوکی بهقتل رسید. فردگوند نخست به همدستی در قتل پادشاه متهم شد اما چون با مرگ شیلپریک او نیز حامی اصلی خود را از دست میداد احتمال دستداشتن ملکه در این ترور کمرنگ گردید.[۴]
پس از مرگ شیلپریک، فردگوند تمامی پول و جواهرات او را برداشت و همراه با پسر سهماهاش کلوتار در کلیسای جامع پاریس پناه جست.[۱] او از گونترام، پادشاه بورگوندی درخواست کمک نمود و او تا هنگام مرگش در سال ۵۹۲، فردگوند و فرزندش را تحت حمایت خود گرفت و از کلوتار در برابر دیگر برادرزادهاش شیلدبرت، پادشاه اوسترازیا محافظت نمود. فردگوند از آن تاریخ تا هنگام مرگش به ادارهٔ نوستریا پرداخت و تمام تلاشش را بهکار بست تا از هرگونه اتحاد میان گونترام و شیلدبرت پس از پیمان آندولو جلوگیری نماید. او حتی چندین نوبت تلاش نمود تا با استخدام و فرستادن مزدورانی مجهز به چاقوهایی سمی شیلدبرت را بهقتل برساند.[۴]
شیلدبرت در سال ۵۹۵ درگذشت و پس از آن فردگوند به تقویت نوستریا و تضعیف اوسترازیا پرداخت. او توانست چند شهر را در نزدیکی پاریس تصاحب نماید و تئودبرت دوم، پسر شیلدبرت را در نبرد لافو در نزدیکی سوآسون شکست دهد. اما فردگوند کمی پس از این پیروزی در خواب مُرد.[۴]
فردگوند زنی بهشدت بیرحم و قاتل بود چنانکه گرگوری توری، اسقف تور و تاریخنگار همعصر او نوشت: «تقریباً هیچکس از نظر هیولاصفتی بهپای او نمیرسد».[۱]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ «Fredegund». Encyclopedia Britannica Online. دریافتشده در ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Guizot, Francois Pierre Guillaume. «A Popular History of France Vol 1 - CHAPTER VIII. THE MEROVINGIANS». Humanities Web. دریافتشده در ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ «The New International Encyclopædia/Fredegunda». Wikisource, The Free Library. دریافتشده در ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ ۴٫۷ «1911 Encyclopædia Britannica/Fredegond». Wikisource, The Free Library. دریافتشده در ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲.