بحث ویکیپدیا:هیئت نظارت/بایگانی ۶: تفاوت میان نسخهها
←پیشبرد راهکار Kazemita1: + چکیدهٔ فرمول به زبان ساده |
|||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
:::::::بزرگترین مشکل روش پیشنهادی به زعم شما، قدرتمندترین جنبهاش به زعم من است. روش پیشنهادی وضعیت '''حال حاضر''' ویکیپدیا را در نظر میگیرد، و بضاعت کنونیاش (از نظر نامزد و رأیدهنده) را میسنجد. معیارهای مانای شما در برابر وضعیت پویای جامعه دوام نمیآورد. [[کاربر:4nn1l2|4nn1l2]] ([[بحث کاربر:4nn1l2|بحث]]) ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۰۷ (UTC) |
:::::::بزرگترین مشکل روش پیشنهادی به زعم شما، قدرتمندترین جنبهاش به زعم من است. روش پیشنهادی وضعیت '''حال حاضر''' ویکیپدیا را در نظر میگیرد، و بضاعت کنونیاش (از نظر نامزد و رأیدهنده) را میسنجد. معیارهای مانای شما در برابر وضعیت پویای جامعه دوام نمیآورد. [[کاربر:4nn1l2|4nn1l2]] ([[بحث کاربر:4nn1l2|بحث]]) ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۰۷ (UTC) |
||
::::::::@مهران: این روشی که الان هست همانند مثالهایی که خودتان آوردید برای تعداد آرای زیاد (بالای صد تا) مناسب است و اینجا که بیشتر آرا حول و حوش سی میچرخد عملاً ناکارآمد است و به کاربران ظلم میشود.--[[کاربر:Calak|<span style="color:blue">'''<span style="font-size:13px">چالاک'''</span></span>]] <sub>[[بحث کاربر:Calak|'''<span style="color:red">بحث</span>''']]</sub> ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC) |
::::::::@مهران: این روشی که الان هست همانند مثالهایی که خودتان آوردید برای تعداد آرای زیاد (بالای صد تا) مناسب است و اینجا که بیشتر آرا حول و حوش سی میچرخد عملاً ناکارآمد است و به کاربران ظلم میشود.--[[کاربر:Calak|<span style="color:blue">'''<span style="font-size:13px">چالاک'''</span></span>]] <sub>[[بحث کاربر:Calak|'''<span style="color:red">بحث</span>''']]</sub> ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC) |
||
=== روش مبتنی بر تعداد کل رای دهندگان === |
|||
'''ندکر مهم:''' نظری که من اینجا اکنون مینویسم، نظر شخصی من است؛ چمعبندی انتخابات جاری (دور پنجم هیئت نظارت) با اجماع دیوانسالاران انجام خواهد شد و این که از چه روشی استفاده میکنیم هم طبق اجماع خواهد بود. نظر من به معنی تایید یا رد استفاده از هر کدام از روشهای بالا نیست. |
|||
به نظر من روشی که تعداد کل رایدهندگان را در مخرج کسر میگذارد، قابل تامل است. در روش فعلی، وقتی حد نصب را مثلاً ۳۰ رای در نظر بگیریم کسی که ۲۸ رای موافق و ۱ رای مخالف دارد کلاً به حد نصاب نمیرسد اما کسی که ۲۷ رای موافق و ۴ رای مخالف دارد به حد نصاب رسیده و چون درصد آرای موافقش بالا است چه بسا برای هیئت برگزیده میشود. این همچنان که بالاتر گفته شد به نظر منطقی نیست. |
|||
اما روش پیشنهاد (که تفاضل آرای موافق و مخالف یک نامزد را در صورت کسر میگذارد و تعداد کل رایدهندگان یکتا در کل رایگیریهای همان دوره را در مخرج کسر) هم مشکلاتی دارد. من این روش را به دادهها دورهٔ پنجم اعمال کردم، نتیجه چنین شد: |
|||
{| class="wikitable sortable" |
|||
!نامزد||موافق||مخالف||کل رایدهندگان یکتا||درصد قدیم||درصد جدید |
|||
|- |
|||
|نوژن||39||3||49||92.86||73.47 |
|||
|- |
|||
|Mehran||32||4||49||88.89||57.14 |
|||
|- |
|||
|Fatemi127||27||3||49||90.00||48.98 |
|||
|- |
|||
|Ladsgroup||31||7||49||81.58||48.98 |
|||
|- |
|||
|PhoBiA||28||5||49||84.85||46.94 |
|||
|- |
|||
|In fact||27||5||49||84.38||44.90 |
|||
|- |
|||
|KhabarNegar||21||4||49||84.00||34.69 |
|||
|- |
|||
|Sa.vakilian||20||6||49||76.92||28.57 |
|||
|- |
|||
|4nn1l2||20||8||49||71.43||24.49 |
|||
|- |
|||
|Sahehco||15||8||49||65.22||14.29 |
|||
|- |
|||
|Diako1971||16||10||49||61.54||12.24 |
|||
|} |
|||
حالا اینجا یک سوال اساسی خواهیم داشت: چه درصد از آرا برای نامزد شدن کافی است؟ عدد ۷۰ درصد که الان استفاده میکنیم مال وقتی بود که مخرج کسر کل آرای همان نامزد باشد؛ این عدد را با درصد جدید نمیشود به کار برد، همچنان که میبینید آن وقت هیئت یک نفره میشود که ممکن نیست! |
|||
اگر تصمیم بر آن باشد که رایگیری با روش جدید جمعبندی بشود، میشود که یک درصد جدید هم برای برگزیده شدن انتخاب کرد اما به نظر من این درصد باید با اجماع کاربران (نه فقط دیوانسالاران) انتخاب بشود و آن نیازمند بحث و رایگیری است. به همین رو بنده معتقدم که برای انتخابات دور جاری نباید از این روش جدید استفاده بشود. اما تا انتخابات بعدی میتوان روش جدید و مرز برگزیدگی در آن روش را معین و سیاست انتخابات هیئت نظارت را به روز کرد. |
|||
باز هم تاکید میکنم که این نظر شخصی من است. ▬ [[کاربر:Huji|حجت]]/[[بحث_کاربر:حجت|<sup>بحث</sup>]] ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC) |
نسخهٔ ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۱۹
رد کردن جدول تا شروع بحثها |
اینجا یک صفحهٔ بحث برای گفتگو پیرامون بهبود صفحه هیئت نظارت/بایگانی ۶ است. |
|
تعداد اعضاء و گسترش اختیارات هیئت نظارت
پیرو بحثی که در قسمت نظرات ویکیپدیا:افزودن بندی بر انتخابات هیئت نظارت صورت گرفته، بهتر است در مورد نامحدود بودن تعداد اعضاء و همچنین گسترش اختیارت هیئت نظارت در اینجا بحث و تبادل نظر بشود.
هیئت نظارت به عنوان بالاترین مرجع در ویکیپدیای فارسی باید بتواند در رابطه با مسائل مربوط به دیوانسالاران، اعم از بازمدیر کردن یا نکردن و همچنین جمعبندی نظرخواهیها برای مدیر شدن یا دیوانسالار شدن و ... نظر آخر را بدهد. (در صورتیکه شکایتی وجود داشتهباشد) In fact ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۲۵ (UTC)
فراموش کردم این را بگویم که پذیرش یا عدم پذیرش این تغییرات، نشاندهنده این است که جامعه به چه میزان (بصورت عملی و نه حرفی) آماده پذیرش هیئت داوری است. باید دید... In fact ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۴۰ (UTC)
- لطفا درباره هر دو موضوع نظر بدهید. ممنون. In fact ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۰۸ (UTC)
بحث در زمینه نامحدود نمودن یا تغییر در تعداد اعضا
- اگر هدف نهایی رسیدن به هیئت داوری باشد بنظرم باید اختیارات و قوانین هیئت نظارت به اختیارات و قوانین هیئت داوری میل کند. آیا هیئت داوری تعداد اعضایش نامحدود است؟ -- آرمان (بحث) ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۱۷ (UTC)
- خیر، تا آنجایی که متوجه شدم محدودیت اعضای هیئت داوری انگلیسی در دورههای مختلف (بین ۱۲ تا ۱۸ نفر) متفاوت بوده، ولی از سال ۲۰۱۱ تا کنون حداکثر ۱۵ عضو را میپذیرند (وارد بحث ترانچهای آلفا و بتا و دورههای یکساله و دوساله نمیشوم). (البته آنها سازوکارهای حل اختلاف بسیار قویتر و نیز تقسیم کار خوبی داشتهاند و نیز گروهی به نام clerks (کارمندان) دارند که کمکشان میکنند و تفاوتهای دیگر که باید در نظر داشت). به هر حال روند آنها این است که به جای اینکه تعداد را نامحدود و در صد لازم برای پذیرش را بالا ببرند، تعداد اعضایشان محدود است ولی درصد پذیرششان اگر اشتباه نکنم ۵۰ درصد است و باید اعتراف کرد با ۱۵ نفر خیلی خوب مشکلاتشان را مدیریت کردهاند. -- دالبا ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)
- درصد پذیرششان ۵۰ درصد است را متوجه نشدم منظور چیست؟ یعنی از کل نامزدها ۵۰ درصد آنها انتخاب میشوند یا اینکه هرکس بیش از ۵۰ درصد رای موافقت کاربران را بدست بیاورد انتخاب میشود؟ دن کشیوت (بحث) ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۱۳ (UTC)
- منظورم این بود که همهٔ اعضا باید بالای ۵۰ درصد رأی موافق کسب کرده باشند.* -- دالبا ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۳۹ (UTC)
- @دالبا: دلیل اینکه در ویکی انگلیسی میتوان درصد رای موافق را تا ۵۰٪ پایین آورد این است که تعداد رای در انتخابات آنها خیلی بالا است. مقایسه کنید ۱۰۴۶ رای برای آخرین نامزد قبول شده در آخرین انتخابات ویکی انگلیسی و ۳۰ رای در آخرین انتخابات ویکی فارسی. اصولاً از نظر آماری، درصد رای موافق باید به تعداد رایها بستگی داشته باشد (ببینید توان آماری) و درصد رای ثابت صرفاً از نظر آزمون فرض آماری بیمعنا است. طاها (بحث) ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۰۰ (UTC)
- بله، همین شرط ۵۰ درصد را هم اکثراً نمیتوانند برآورده کنند (۱۵ نفرشان در یک دوره پر نمیشود) تا جایی که میدانم این پنجاه درصد را هم خود جیمی ولز به عنوان کفی که حاضر نیست به هیچ عنوان از آن پایینتر بیاید انتخاب کرده. منظور من هم این بود که تعداد لازم اعضا میتواند خود به خود درصد را تعیین کند. -- دالبا ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۲۳ (UTC)
- پایینتر از ۵۰٪ از نظر آماری اشتباهی بدیهی است. طاها (بحث) ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۲۹ (UTC)
- (وپ:تو) درست است. اگر قرار است تعداد اعضا را افزایش دهیم لازم است بدانیم که حداکثر میخواهیم چند کاربر اضافه کنیم و سپس با نگاهی به درصد آرای ادوار گذشته درصد مورد نظر را تعیین کنیم. مسلماً اگر تعداد اعضا افزایش یابد تعداد کسانی که نامزد میشوند هم بیشتر میشود و این درصد آرا را هم کاهش میدهد که باید اینها را همه ملاک قرار دهیم. --چالاک بحث ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۳۳ (UTC)
- @دالبا و Calak: من منظورم این بود که به جای اینکه درصد و تعداد رو از پیش تعیین کنیم، شرط قبولی رو گذراندن آزمونی به صورت زیر قرار دهیم: فرض کنیم رایها برای نامزد دادهشدهاند. حال فرض آماری را به این صورت تعریف کنیم که میزان مقبولیت فرد در جامعهٔ ویکی بالاتر از است. رایگیری برای فرد موفق دانسته میشود هرگاه براساس رایها برقرار باشد که در آن یک درصد اطمینان است. مثلاً، میتوانیم بگوییم که ما رایگیری را موفق میدانیم، هرگاه نامزد با احتمال بالاتر از مقبولیت جامعه را کسب کردهباشد.
- به نظرم این روش بررسی آٰرا و مشخص کردن دو پارامتر a و p بسیار بامعناتر و مدونتر از روش فعلی است و هم درصد رای مثبت و هم تعداد رای مثبت را به روش بامعنایی در تصمیمگیری در نظر میگیرد. طاها (بحث) ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۰۰ (UTC)
- @طاها: روش علمی و خوبی است، ولی اندازهٔ a و p را چگونه تعیین میکنیم؟ (آیا همچنان این پرسش مطرح نیست که آیا باید تعداد اعضا را محدود در نظر گرفت یا نه؟) -- دالبا ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)
- @دالبا: معمولاً برای p که مقادیر استاندارد ۰٫۹ یا ۰٫۹۵ انتخاب میشود (گرچه میتوان وابستگی تحلیلی آن به تعداد کل رایها را نیز محاسبه کرد). برای انتخاب a میتوان جدولی از نتیجهٔ این آزمون در دورههای پیش برحسب مقادیر متفاوت a محاسبه کرد و براساس آن جامعهٔ ویکی روی مقدار معینی به اجماع میرسند. به نظرم فعلاً میتوان تعداد اعضا را نامحدود گرفت؛ بعید میدانم با این تعداد رای که در انتخابات هست خیلیها در این آزمون با انتخاب مقدار معقولی برای a قبول شوند. طاها (بحث) ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)
- همچنین، برای مقدار ثابت p میتوان را برای هر نامزد حساب کرد به گونهای که نامزد را با اطمینان p پاس کند؛ درنتیجه میتوان نامزدها را برحسب رتبهبندی کرد. با این روش، میتوان درصد رای را با استفاده از تعداد رایها نرمالیزه کرد و روند را مطابق قبل ادامه داد. طاها (بحث) ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۴۱ (UTC)
- @طاها: روش علمی و خوبی است، ولی اندازهٔ a و p را چگونه تعیین میکنیم؟ (آیا همچنان این پرسش مطرح نیست که آیا باید تعداد اعضا را محدود در نظر گرفت یا نه؟) -- دالبا ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)
- (وپ:تو) درست است. اگر قرار است تعداد اعضا را افزایش دهیم لازم است بدانیم که حداکثر میخواهیم چند کاربر اضافه کنیم و سپس با نگاهی به درصد آرای ادوار گذشته درصد مورد نظر را تعیین کنیم. مسلماً اگر تعداد اعضا افزایش یابد تعداد کسانی که نامزد میشوند هم بیشتر میشود و این درصد آرا را هم کاهش میدهد که باید اینها را همه ملاک قرار دهیم. --چالاک بحث ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۳۳ (UTC)
- پایینتر از ۵۰٪ از نظر آماری اشتباهی بدیهی است. طاها (بحث) ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۲۹ (UTC)
- بله، همین شرط ۵۰ درصد را هم اکثراً نمیتوانند برآورده کنند (۱۵ نفرشان در یک دوره پر نمیشود) تا جایی که میدانم این پنجاه درصد را هم خود جیمی ولز به عنوان کفی که حاضر نیست به هیچ عنوان از آن پایینتر بیاید انتخاب کرده. منظور من هم این بود که تعداد لازم اعضا میتواند خود به خود درصد را تعیین کند. -- دالبا ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۲۳ (UTC)
- درصد پذیرششان ۵۰ درصد است را متوجه نشدم منظور چیست؟ یعنی از کل نامزدها ۵۰ درصد آنها انتخاب میشوند یا اینکه هرکس بیش از ۵۰ درصد رای موافقت کاربران را بدست بیاورد انتخاب میشود؟ دن کشیوت (بحث) ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۱۳ (UTC)
- @دالبا و Calak: در کاربر:طاها/ضریب مقبولیت این روش را بیشتر توضیح دادهام. طاها (بحث) ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۳:۴۹ (UTC)
- من با استفاده از ضریب مقبولیت که طاها زحمت کشیدند و توضیح دادند موافقم ولی فکر میکنم تعداد اعضای مورد نیاز همچنان قابل بحث است و مناسب است که در سیاست در نظر گرفته شود (هر چند در شرایط فعلی بعید باشد از بازهای که تعیین خواهد شد خارج شویم) -- دالبا ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۴۱ (UTC)
- @طاها، دالبا، Calak، Diako1971، In fact و Arash.pt: ما چند نفر را در این ویکی داریم که حال و حوصله محاسبه و وقت صرف کردن برای فهمیدن این شیوه را داشته باشند؟ بنظرتان تعددشان در حد مناسبی هست؟ دن کشیوت (بحث) ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)
- سوال دیگر اینکه چقدر لزوم دارد از این فرمول استفاده کنیم؟ اهمیت استفاده از آن در چه حدی است؟ دن کشیوت (بحث) ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۲۴ (UTC)
- آیا این فرمول میتواند مثلاً بین کاربری که یکی با ۲۰ رای موافق و ۰ رای مخالف و دیگری با ۵ رای موافق و ۰ رای مخالف هردو اجماع ۱۰۰ درصدی را کسب کردهاند تفاوت را نشان بدهد؟ دن کشیوت (بحث) ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۴۱ (UTC)
- من با استفاده از ضریب مقبولیت که طاها زحمت کشیدند و توضیح دادند موافقم ولی فکر میکنم تعداد اعضای مورد نیاز همچنان قابل بحث است و مناسب است که در سیاست در نظر گرفته شود (هر چند در شرایط فعلی بعید باشد از بازهای که تعیین خواهد شد خارج شویم) -- دالبا ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۴۱ (UTC)
- خیر، تا آنجایی که متوجه شدم محدودیت اعضای هیئت داوری انگلیسی در دورههای مختلف (بین ۱۲ تا ۱۸ نفر) متفاوت بوده، ولی از سال ۲۰۱۱ تا کنون حداکثر ۱۵ عضو را میپذیرند (وارد بحث ترانچهای آلفا و بتا و دورههای یکساله و دوساله نمیشوم). (البته آنها سازوکارهای حل اختلاف بسیار قویتر و نیز تقسیم کار خوبی داشتهاند و نیز گروهی به نام clerks (کارمندان) دارند که کمکشان میکنند و تفاوتهای دیگر که باید در نظر داشت). به هر حال روند آنها این است که به جای اینکه تعداد را نامحدود و در صد لازم برای پذیرش را بالا ببرند، تعداد اعضایشان محدود است ولی درصد پذیرششان اگر اشتباه نکنم ۵۰ درصد است و باید اعتراف کرد با ۱۵ نفر خیلی خوب مشکلاتشان را مدیریت کردهاند. -- دالبا ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)
به نظر من حداکثر هفت عضو داشته باشیم و عضو علیالبدل را حذف کنیم و درصد لازم را هم ۷۵٪ بگیریم. از میان این هفت عضو هم هر چند نفر که واجد شرایط شدند انتخاب شوند؛ چه اگر چهار نفر باشند و یا شش نفر (البته به تجربه همیشه پنج نفر میشود اگر بیشتر نشود). اگر هم بیش از پنج نفر انتخاب شد برای مختومه کردن هر پرونده لازم نیست همه نظر بدهند تا مدت زمان رسیدگی به پرونده زیاد نشود. اگر همه نظر دادند که بهتر ولی اگر یک ماه سپری شد و هنوز همه نظر نداده باشند اگر حداقل پنج نفر رأی داده باشند کافیست تا پرونده مختومه شود. --چالاک بحث ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۳۱ (UTC)
- با توجه به صحبت بین دو کاربر در بالا ظاهراً دلیل اینکه جیمی ولز به هیچ وجه حاضر نیست از کف ۵۰ درصد پایین بیاید این است که پایینتر از ۵۰٪ از نظر آماری اشتباهی بدیهی است. بنده فکر میکنم در ویکی انگلیسی چانه زنی جیمبو در جهت تسهیل شرایط بوده است. دن کشیوت (بحث) ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)
- فرمول ضریب مقبولیت در ویکی انگلیسی استفاده میشود یا نه؟ آیا بجای استفاده از فرمول ضریب مقبولیت، میتوانیم به عقل مشارکت کنندگان ویکی اعتماد کنیم؟ چون طبیعی است که اگر نامزدی مقبولیت ندارد کاربرها مشارکت نموده و رای مخالف میدهند بنابراین بطور خودبخود کسی با ضریب مقبولیت پایین انتخاب نخواهد شد. دن کشیوت (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۴۶ (UTC)
- @بشرزاد: نه، استفاده نمیشود چون تفاوتی هم ایجاد نمیکند به دلیل اینکه تعداد آرا زیاد است. ضمناً، این فرمول نباید بحث را از مسیر اصلیاش منحرف کند. طاها (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۵۴ (UTC)
- فرمول ضریب مقبولیت در ویکی انگلیسی استفاده میشود یا نه؟ آیا بجای استفاده از فرمول ضریب مقبولیت، میتوانیم به عقل مشارکت کنندگان ویکی اعتماد کنیم؟ چون طبیعی است که اگر نامزدی مقبولیت ندارد کاربرها مشارکت نموده و رای مخالف میدهند بنابراین بطور خودبخود کسی با ضریب مقبولیت پایین انتخاب نخواهد شد. دن کشیوت (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۴۶ (UTC)
تعیین تعداد اعضا
ما هم مثل ویکی انگلیسی حداکثر ۱۵ عضو بگیریم و حداقل اجماع را طبق نظر کاربر:Jimbo Wales درصد ۵۰ در نظر بگیریم و طبق فرمولهای کاربر:طاها و و کاربر:دالبا محاسبه کنیم؟ دن کشیوت (بحث) ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۰۵ (UTC)
و بهتر است طبق هر فرمول دیگری که بعداً به اجماع رسیدیم محاسبه کنیم. دن کشیوت (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۳۴ (UTC)
- موافق هستید؟ دن کشیوت (بحث) ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۰۵ (UTC)
- @طاها و دالبا: . دن کشیوت (بحث) ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۱۱ (UTC)
- موافق این افزایش تعداد داوران میتواند سهم و مسئولیت هر داور تقیسم نماید؛ لذا فشار کمتری به داوران در مورد تصمیم گیریهای سنگین وارد خواهد آمد. دن کشیوت (بحث) ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۰۵ (UTC)
- موافق اما به نظرم حداکثر ۱۰ را نیز به سختی پر بتوانیم بکنیم. مشکل نبودن کاربر آشنا به سیاستها و دارای وقت کافی برای کلنجار رفتن است. طاها (بحث) ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)
- مخالف ویکی انگلیسی ۱۰ برابر ما مقاله و ۵۰ برابر ما کاربر دارد و نباید براساس آن عمل کنیم. ما کلا ۱۵ نامزد نداریم که ۱۵ نفر را انتخاب کنیم. آیا قرار است هر کاربری که نامزد شد را انتخاب کنیم؟! برای ویکی فارسی حداکثر ۷ نفر کافیست. دوستان مثل اینکه در جریان آمار کاربران و مقالات ویکی فارسی نیستند. ضمن اینکه بهتر است این نظرخواهی به صورت جداگانه مطرح شده و اطلاعرسانی آن هم بیشتر باشد. برای چنین موضوعاتی باید کل کاربران ویکی فارسی مطلع شوند نه چند کاربری که این صفحه را پیگیری میکنند. چند ماه پیش هم برای تغییر سیاستهای داوری با یک نظرخواهی بسیار کوچک و پینگ کردن چند کاربر خاص به صورت مخفیانه نظرخواهی ایجاد و جمعبندی شد که کاملا کار اشتباهی بود و هنوز بعد از چند ماه بسیاری از کاربران حتی در جریان نظرخواهی و جمعبندی مربوطه نیستند. بهتر است قبل از این نظرخواهی حداقل یک ماه بحث ادامه داشته باشد تا کاربران مختلف نظرشان را اعلام کنند و سپس یک نظرخواهی درست حسابی ایجاد کنید و در یک بنر بالای دانشنامه در تمامی صفحات از کاربران دعوت به شرکت در نظرخواهی شود. برای یک فونت کل ویکی را خبر میکنیم و بنر میزنیم و ... و برای تغییر مهمترین سیاستهای دانشنامه میخواهیم با دو سه نفر بحث را جمعبندی کنیم. نظرخواهی حذف یک الگو و رده که نیست. ARASH PT بحث ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۱۴ (UTC)
- عرض کردم حداکثر ۱۵ نفر که اگر جنابعالی به توضیح جناب کاربر:طاها و کاربر:دالبا توجه بفرمایید و طبق فرمولهای مورد بحث در بالا احتمالاً عملاً تعداد افراد انتخاب شده کمتر از ۱۰ نفر خواهند بود. البته اگر برداشت بنده از صحبتهای آندو کاربر درست باشد. دن کشیوت (بحث) ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۲۴ (UTC)
- در مورد همان فرمول هم باید بحث شود. اینکه هر کاربری یک عدد و فرمول معرفی کند و نظرخواهی ایجاد کند که درست نیست. هنوز بحث شروع نشده شما نظرخواهی را ایجاد کردهاید و به دنبال رای موافق و مخالف هستید. یک ماه صبر کنید چند کاربر نظر دهند بعد هم همانطور که گفتم باید تمام این موارد را فهرست کرد و در یک نظرخواهی درست حسابی با اطلاعرسانی گسترده آن را مطرح کرد. ما برای تلفظ یک کلمه اطلاعرسانی بیشتری داریم تا تصویب سیاستهای دانشنامه !! ARASH PT بحث ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۲۹ (UTC)
- درست میفرمایید که شاید عجله بیش از حد صحیح نباشد؛ ولی اگر کسی میخواست کاری در زمینه نزدیک کردن هیئت نظارت به سیاست داوری انجام دهد ظرف این ۴ و ۵ سال انجام میداد. در مورد نظرسنجیهای تغییر فونت که در بالا اشاره فرمودید چون بیشتر با مخاطبان ویکی سروکار دارد لازم است در فضای خارج از ویکی هم اطلاع رسانی شود. در مورد این نظر خواهی هم اجباری نیست که سریعاً جمعبندی شود و کلاً هم اجباری نیست که اصلاً جمعبندی بشود. اگر مشارکت و بحثی وجود داشت و اگر دیوانسالاران مصلحت دانستند آنوقت بحث جمعبندی شده و به تغییراتی در سیاست منجر خواهد شد. دن کشیوت (بحث) ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۵۷ (UTC)
- در مورد همان فرمول هم باید بحث شود. اینکه هر کاربری یک عدد و فرمول معرفی کند و نظرخواهی ایجاد کند که درست نیست. هنوز بحث شروع نشده شما نظرخواهی را ایجاد کردهاید و به دنبال رای موافق و مخالف هستید. یک ماه صبر کنید چند کاربر نظر دهند بعد هم همانطور که گفتم باید تمام این موارد را فهرست کرد و در یک نظرخواهی درست حسابی با اطلاعرسانی گسترده آن را مطرح کرد. ما برای تلفظ یک کلمه اطلاعرسانی بیشتری داریم تا تصویب سیاستهای دانشنامه !! ARASH PT بحث ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۲۹ (UTC)
- عرض کردم حداکثر ۱۵ نفر که اگر جنابعالی به توضیح جناب کاربر:طاها و کاربر:دالبا توجه بفرمایید و طبق فرمولهای مورد بحث در بالا احتمالاً عملاً تعداد افراد انتخاب شده کمتر از ۱۰ نفر خواهند بود. البته اگر برداشت بنده از صحبتهای آندو کاربر درست باشد. دن کشیوت (بحث) ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۲۴ (UTC)
- متاسفانه سواد ریاضی من بالاتر از چهار عمل اصلی نیست. اگر این فرمول فقط ظاهری پیچیده دارد و میتوان آسان توضیح داد لطفا برای من توضیح دهید که این فرمول یعنی چه. اگر این فرمول واقعا پیچیده است که من با آن مخالفم. چون شیوهٔ پذیرفته شدن نامزدها به عضویت باید برای همگان قابل فهم باشد. دیاکو « بحث » ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۵ (UTC)
- @Diako1971: معنی روانتر این فرمول این است که ما میخواهیم عدد را پیدا کنیم که با احتمال p مطمئن باشیم که مقبولیت کاربر بیشتر از عدد است. راستش هدف پیچیدهتر کردن بحث نبود و فکر کنم این فرمول تنها روشی دیگر برای انتخاب اعضا است و بحثها بدون آن هم میتوانند پیش روند. امیدوارم با این فرمول بحثهای ضروری را از مسیر اصلی منحرف نکرده باشم. طاها (بحث) ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۵۸ (UTC)
- متاسفانه سواد ریاضی من بالاتر از چهار عمل اصلی نیست. اگر این فرمول فقط ظاهری پیچیده دارد و میتوان آسان توضیح داد لطفا برای من توضیح دهید که این فرمول یعنی چه. اگر این فرمول واقعا پیچیده است که من با آن مخالفم. چون شیوهٔ پذیرفته شدن نامزدها به عضویت باید برای همگان قابل فهم باشد. دیاکو « بحث » ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۵ (UTC)
- مخالف اندازهٔ جامعهٔ ویکیپدیای فارسی، بضاعت بیش از هفت عضو در هیئت را ندارد (که آن هم شامل دو عضو علیالبدل است). سطح فعالیتهای هیئت هم نشان میدهد که نیازی به اعضای بیشتر نیست. با نامحدود کردن یا افزایش اعضای هیئت مخالفم. ▬ حجت/بحث ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)
- @Huji: راستش پیشنهاد افزایش تعداد اعضا یک اندیشهٔ مقطعی و برای تزئین هیئت نیست و میتوان نشان داد که مشکلاتی واقعی را میتواند حل کند. در بسیاری از پروندهها، سخنگو باید ملتمسانه هفتهها به دنبال اعضا بدود تا یک خط نظرشان را بدهند یا اجماع پیشنهادی را تائید کنند. منظورم این است که اگر تعداد اعضا بیشتر بودند از برخی تاخیرهایی که در این دوره پیش آمد میشد جلوگیری کرد. طاها (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)
- تعداد اعضای هیئت داوری ویکی انگلیسی که کاربران فعال ما معتقدند تعدادش برای ما زیاد است، شاید این تعداد ربطی به گستردگی ویکی آنها نداشته باشد بلکه ممکن است این رقم، حداقل تعدادی باشد که آنها برای دموکراتیزه کردن فضای هیئت حکمیت لازم دیدهاند. دن کشیوت (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)
- طاهای عزیز: اگر اعضای هیئت نظارت/داوری این قدر نامسئول هستند که باید یک نفر دنبالشان بدود تا نظر بدهند، چاره آن نیست که تعداد را زیاد کرد. اگر این حرف شما واقعا درست است، بهتر است اعضا شرافتمندانه استعفا بدهند و قبول کنند که کفایت ندارند.
- بشرزاد عزیز: فرضیه شما تا وقتی اثباتش نکنید، فقط یک فرض است. من هم میتوانم چندین دلیل بیاورم که «شاید» تعداد بیشتر اعضا بد باشد، مثلا: رسیدن به اجماع را سخت میکند، مدیریت جلسات و پیدا کردن زمانی که برای همه کار کند را دشوار میکند، گروه را ترغیب به تصمیمگیری در غیاب برخی اعضا میکند که نهایتا باعث شکاف گروه به «فعالان» و «نیمهفعالان» میشود و گروه دچار جهتگیری میشود، انتخابات را پیچیدهتر میکند و ... تا جایی که من میدانم هیئت داوری ویکیپدیای انگلیسی (با آن عظمت) و آلمانی (که آن هم ویکی بسیار فعالی است) از اول تا حالا همیشه ده نفره بوده. مال اسپانیایی الان ۶ عضو و ۲ علیالبدل دارد، مال اوکراینی همیشه ۵ عضو داشته، مال روسی هم تا همین اواخر همیشه ۵ عضو داشت (تازگی به ۶ یا ۷ رسیدهاند) و اینها همگی ویکیهایی هستند که از ویکیپدیای فارسی بزرگتر هستند (یعنی کاربر فعال بیشتر دارند، نیاز به حل اختلاف بیشتر دارند، و ...). ▬ حجت/بحث ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۲۷ (UTC)
- «اعضا نامسئول هستند.» این قضاوت نادرستی است. واقعیت این است که اعضا عقل کل نیستند و بلکه مثل همه انسانها محدودیتهای ذهنی علمی و عقلی دارند که ممکن است این محدودیتها باعث شوند که آن اعضا نتوانند در مورد همه پروندهها اظهار نظر کنند. از نظر بنده یکی از ویژگیای برای یک داور شریف این است که اگر در مورد یک پرونده خاص عقلش قد نمیدهد، از اظهار نظر در آن مورد خاص خودداری کند نه اینکه در مورد همه پروندهها اظهار نظر کند که فردی مسئول شناخته شود و مورد تحسین قرار گیرد. دن کشیوت (بحث) ۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۱۲ (UTC)
- و دقیقاً یکی از اهدافم از جملهای که در چند سطر بالاتر عرض کردم و جنابعالی بدان پاسخ فرمودید این بود که سعی داشتم جنابعالی را متقاعد کنم استدلالهایی که ضمن رای مخالف فرمودهاید فرضیات هستند. دن کشیوت (بحث) ۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۳۷ (UTC)
- تعداد اعضای هیئت داوری ویکی انگلیسی که کاربران فعال ما معتقدند تعدادش برای ما زیاد است، شاید این تعداد ربطی به گستردگی ویکی آنها نداشته باشد بلکه ممکن است این رقم، حداقل تعدادی باشد که آنها برای دموکراتیزه کردن فضای هیئت حکمیت لازم دیدهاند. دن کشیوت (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)
- @Huji: راستش پیشنهاد افزایش تعداد اعضا یک اندیشهٔ مقطعی و برای تزئین هیئت نیست و میتوان نشان داد که مشکلاتی واقعی را میتواند حل کند. در بسیاری از پروندهها، سخنگو باید ملتمسانه هفتهها به دنبال اعضا بدود تا یک خط نظرشان را بدهند یا اجماع پیشنهادی را تائید کنند. منظورم این است که اگر تعداد اعضا بیشتر بودند از برخی تاخیرهایی که در این دوره پیش آمد میشد جلوگیری کرد. طاها (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)
عضو علیالبدل
عضو علیالبدل را شاید بهتر باشد حذف کنیم. وجود عضو علیالبدل مثل این است که به کاربر علیالبدل میگویند، تا دیگران و افراد مقبولتر هستند شما حق صحبت کردن ندارید. دن کشیوت (بحث) ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۴۸ (UTC)
- منظورتان این است که هیئت ۵ + ۲ نفری بشود ۵ نفری، یا این که تمام ۷ نفر (از جمله ۲ نفری که الان علیالبدل محسوب میشوند) بشوند عضو اصلی؟ ▬ حجت/بحث ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)
- فرقی نمیکند با هر دو موافق هستم؛ ولی مسلماً هیئت با ۷ نفر عضو اصلی به دیدگاههای بنده که معتقد به نامحدود نمودن تعداد اعضای ناظر بودم نزدیکتر است. دن کشیوت (بحث) ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۵۱ (UTC)
مشارکت اختیاری اعضا
سیاست فعلی بنحوی است که اگر یک ناظر به هر دلیل علاقه به مشارکت در پروندهای را نداشته باشد، کار هیئت لنگ میماند و ممکن است کل جامعه، ناظر را شماتت کنند که توانایی رسیدگی ندارد در حالی که ممکن است مرام و روش برخی ناظران این باشد که در هر پروندهای وارد نشوند. سوال اینجاست که آیا مشارکت داوران در هیئت ویکی انگلیسی اجباری است یا نه؟ و آیا عدم مشارکت برخی داوران در ویکی انگلیسی برای سیستم آنها مشکلی ایجاد میکند؟ دن کشیوت (بحث) ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۴۸ (UTC)
- مشارکت که اجباری نیست. در ویکی انگلیسی هم رای اکثریت براساس اعضای فعال محاسبه میشود. ARASH PT بحث ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
- در برخی موارد دیده شده در رسیدگی به پروندهها تعدادی از ناظران مشارکتشان را دیرتر انجام دادند و تصور میشود مورد انتقاد اعضای محترم جامعه قرار گرفتند. فکرش را بکنید فرضاً اگر در یکی از پروندههای دوره قبل یکی دو کاربر کلاً از مشارکت طفره میرفتند ممکن بود با احترام و اعتبارشان بازی شود. از این رو است که درخواست نمودم بررسی شود که آیا کار ناظران هیئت انگلیسی هم اجباری است یا خیر؟ و اگر هست تا چه حد؟ دن کشیوت (بحث) ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۱۱ (UTC)
- اجبار را در قوانین آنها ندیدهام. اما «common senes» آن است که وقتی عدهای داوطلب میشوند که در چنین کاری فعالیت کنند، موظف هم هستند که مشارکت کنند. این پرهیز از مشارکت هم از آن کارهایی است که در ویکیپدیای فارسی فقط پیدا میشود! ▬ حجت/بحث ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)
- در برخی موارد دیده شده در رسیدگی به پروندهها تعدادی از ناظران مشارکتشان را دیرتر انجام دادند و تصور میشود مورد انتقاد اعضای محترم جامعه قرار گرفتند. فکرش را بکنید فرضاً اگر در یکی از پروندههای دوره قبل یکی دو کاربر کلاً از مشارکت طفره میرفتند ممکن بود با احترام و اعتبارشان بازی شود. از این رو است که درخواست نمودم بررسی شود که آیا کار ناظران هیئت انگلیسی هم اجباری است یا خیر؟ و اگر هست تا چه حد؟ دن کشیوت (بحث) ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۱۱ (UTC)
بحث در زمینه گسترش اختیارات هیئت نظارت
بنده فکر میکنم دو راه متفاوت موضوع اختلاف کاربران بوده است:
- یکی اینکه بصورت یکهویی هیئت نظارت را تعطیل نموده و شروع اجرایی شدن سیاستهایی مترقی داوری را اعلام نماییم.
- دوم اینکه با نزدیک کردن سیاست نظارت فاویکی به سیاست ویکی انگلیسی عملاً سعی کنیم سیاستهای ویکی انگلیسی را در آن اجرایی کنیم تا نهایتا کارآیی هیئت، مشابه هیئت داوری ویکی انگلیسی شود. دن کشیوت (بحث) ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۰۵ (UTC)
- پیشنهاد میکنم از این دوره روند شکایت پس از ثبت آن به صورت پنهان صورت بگیرد و کاربران غیردرگیر فقط نتیجه جمعبندی را از طریق سخنگو دریافت کنند. به نظر میرسد درصورت قابل مشاهده بودن روند بررسی، اعضا بنا به ملاحظاتی از درجه سختگیری خود میکاهند و مماشات بیشتری از خود نشان میدهند که هیئت را با گذشت زمان مرتبا تضعیف کرده است.188.34.75.235 ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۳۲ (UTC)
- با نظر آیپی در بالا مخالف هستم. جز در مواردی که محرمانگی نقض میشود، باید هیئت به صورت علنی شکایت را دریافت کند. بحثهای داخلی هیئت لازم نیست که علنی باشند، اما نتیجهٔ نهایی و نحوهٔ استدلال هیئت باید علنی باشد. برای بالاترین نهاد ویکی، شفافیت حایز اهمیت فراوان است. ▬ حجت/بحث ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)
@Huji: لطفا نظرتان را در خصوص پیشنهاد بنده در مورد گسترش اختیارات هیات نظارت نیز اعلام نمایید. با سپاس. In fact ۳ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۰۶ (UTC)
- با آن، همچنان که در جای دیگر گفتهام، موافقم. منتها همچنان که جای دیگر هم گفتهام، دو تا تصمیمگیری باید بشود: (۱) چه اختیاراتی به هیئت نظارت افزوده شود، و (۲) آیا هیئتی که در زمان افزایش اختیارات مشغول به کار است هم این اختیارات اضافه را خواهد داشت، یا از دور بعد اختیارات افزوده خواهند شد.
- مثالش این میشود که تصمیم بگیریم (۱) هیئت نظارت مسئول نهایی برای حل اختلاف در مورد رباتها است و (۲) هیئت فعلی هم از زمان تصویب این بند، این مسئولیت را به عهده خواهد داشت ▬ حجت/بحث ۶ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۳ (UTC)
- من مشخصا گسترش اختیارات هیات نظارت به حوزه تصمیمات دیوانسالاران و ورود ناظران به شکایاتی که یک طرفش دیوانسالار(دیوانسالاران) است را پیشنهاد داده ام. فعلا با توجه به نیاز جامعه این موضوع قابل بحث است.
- در مورد این مطلب هم که از چه زمانی این اختیارات به هیات نظارت اضافه شود هم تاکنون اینگونه بوده که به محض اضافه شدن وظیفه جدید، بلافاصله اجرایی هم شده. مگر اینکه در مورد این اختیارات جدید ، مخالفی وجود داشته باشد و جامعه هم بپذیرد که به دور بعد موکول شود. ولی من فارغ از اینکه چه اشخاصی ناظر باشند ، نظرم بر آن است که هر چه سریعتر به شکایات از دیوانسالار(دیوانسالاران) نیز رسیدگی شود تا مرجعی مرضی الطرفین و قابل اعتماد برای حل اینگونه دعاوی در ویکی پدیای فارسی وجود داشته باشد. تا خدای نکرده شخص یا اشخاصی فکر نکنند که حقی از ایشان ضایع شده و محلی هم برای احقاق آن اصلا وجود ندارد.
- با احترام. In fact ۶ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۲۱ (UTC)
پیشنهاد جایگزین
من نمیفهمم دوستان چرا هیئت داوری را راهاندازی نمیکنید تا مشکل به یکباره حل شود و مرتبا میخواهید مشکلات هیئت نظارت را یک به یک حل کنید. هیئت نظارت محدود است چون هیئت داوری نیست و نمیشود با حفظ عنوان به صورت تدریجی تبدیل به هیئت داوری اش کرد!!!--سید (بحث) ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۲:۲۴ (UTC)
- احتمالاً این بیم وجود دارد که اگر یکباره این کار انجام شود و کل مسئولیت هیئت داوری به دوش اعضا بیفتد، نتوانند از عهدهٔ همهٔ وظایف محولشده برآیند (به علت نبود برخی زیرساختها و شرایط متفاوت ویکی ما)، همین بحث تعداد اعضا که بالا شده یک مشکل است، چون ویکی انگلیسی تعداد اعضا باید ۱۵ نفر باشد ولی اینجا ما الآن کل نامزدهایمان به ۱۵ نفر نمیرسد (که شاید لزومی هم نداشته باشد به آن تعداد عضو داشته باشیم ولی به هر حال با توجه به شرایط سختتر هیئت داوری احتمالاً هم تعداد نامزدان و هم تعداد انتخاب شدگان (به علت سختگیری بیشتر کاربران روی اختیارات جدید) از این هم کمتر خواهد شد*). البته شخصاً با اینکه به جای تلاش برای اصلاح سیاستهای موجود خودمان یکراست به سمت استفاده از اختیارات و سیاستهای هیئت داوری برویم و روی اصلاح آنها با توجه به نیازهایمان بحث کنیم (ولو به صورت بخشبخش) موافقم. -- دالبا ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۰۸ (UTC)
- آن ۱۵ نفر با توجه به اندازه جامعه ویکیپدیای انگلیسی است. اینجا ۷ تا ۹ نفر بهترین حالت است. --سید (بحث) ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۲۵ (UTC)
- موافق هستم؛ و موافق بودم که ایکاش بجای همین انتخابات وپ:ناظر۵ که الان در حال انجام است، برای تعیین اعضای هیئت داوری انتخابات برگزار میشد. البته در مورد قسمتهایی از مطالب تاپیکهای بالا بنده سعی نمودهام روی اصلاحاتی بحث شود که نتیجه آن به بومی سازی سیاست داوری منجر شود و میتواند برای حکمیت و داوری و نظارت و ... کاربرد داشته باشد. دن کشیوت (بحث) ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۲۹ (UTC)
- سید جان! من هم کمکم دارم به این نتیجه میرسم که به قول جناب بشرزاد بصورت یکهویی هیات داوری را راهاندازی کنیم. هیاتی که بتواند در تمام موارد حرف آخر را بزند و چون مادام العمر نیست جای هیچ نگرانی هم نیست. اگر داوری کوچکترین اشتباه یا لغزشی داشته باشد، دیگر برای سال بعد شانسی نخواهد داشت و جامعه دوباره به او اعتماد نخواهد کرد؛ ولی شدیدا با اجرای ترجمه انگلیسی آن مخالفم. باید بومی سازی شود. کاربرانی مثل آقا طاها، دالبا و ... خیلی میتوانند در این زمینه کمک کنند. In fact ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۵۹ (UTC)
- درود بر همگی، همانطور که اینجا توضیح دادهام،بحث ویکیپدیا:انتخابات هیئت نظارت/دور پنجم/KhabarNegar میتوان به طور موازی پیشرفت، بهطوریکه داوری شروع به کار کند با تمامی تفاصیلش و در کنارش همچنان هیئتنظارت باقی باشد صد البته با دامنهٔ کارایی کمتر. اینطور نه پلهای پشت سر خراب شود و نه کار لنگ میماند، برای انتخاب اعضای داوری نیز میتوان از افرادی که تجربهٔ چند دوره نظارت (دو دوره) را دارند، پس از کسب مقبولیت داوری توسط جامعهٔ ویکی بهرهگرفت. KhabarNegar خبرنگار ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۱۳ (UTC)
- اگر میخواهیم به سمت داوری پیش برویم
- الآن بحث و اجماع روی موضوعی مثل واگذاری اختیارات Ban Appeals Subcommittee به هیئت نظارت به نظرم میتواند مفید باشد (چیز خاصی هم ندارد و با توجه به شرایط ویکی ما باری بر دوش هیئت نخواهد گذاشت، بعد از اجماع فقط یک آدرس ایمیل (میلینگلیست) برای هیئت لازم خواهد بود).
- پس از آن هم میتوان روی سپردن مرحلهٔ پایانی «حل اختلاف» به هیئت بحث کرد (برعکس این دومی میتواند برای هیئت وقتگیر باشد که مشکل ما هم احتمالاً همینجاست و مهمترین گام خواهد بود (سیاست ویکیپدیا:داوری/راهنمای داوری هنوز کامل ترجمه نشده، ولی میشود با کمی چشمپوشی از توضیحات تفصیلی بهسرعت تکمیلش کرد، به شرطی که اراده و نیرو برای اجراییشدنش وجود داشته باشد و اعضای هیئت برای رسیدگی به پروندهها وقت داشته باشند/بگذارند. داشتن clerks (کارمندان) در اینجا میتواند به هیئت کمک کند که انتخابشان از میان داوطلبان و بر عهدهٔ هیئت خواهد بود، ولی این افراد باید با روندهای هیئت آشنا باشند و شاید ما فعلاً تعداد کافی داوطلب ماهر برای این کار نداشته باشیم و اعضا مجبور شوند فعلاً خودشان کارها متفرقهٔ را انجام دهند، به نظر میرسد مدیران میتوانند تا زمانی که اعضای کافی برای گروه کارمندان جذب شود کمک خوبی باشند (باز هم اگر وقت کنند).)
- و بعد از آن میماند اختیارات Audit Subcommittee که نیاز است اعضای هیئت برای بنیاد شناختهشده باشند (رسماً هیئت داوری تشکیل شود).
در کل همین سه گام را باید برداریم (داوری چیز دیگری هم دارد؟، اگر هست لطفاً تکمیل کنید) در اینجا دومی انصافاً بلند است و شاید اگر روشی پیدا کنیم که آن را هم چند بخش کنیم راحتتر بتوانیم جلو برویم، مثلاً فعلاً یک سد بگذاریم که برای ارجاع حل اختلاف نظر مساعد n مدیر/کاربر برای گشایش پرونده مورد نیاز است (چیزی مشابه آنچه الآن برای پذیرش شکایت در هیئت نظارت داریم [و شاید خود همین شرایط اما با گسترش موضوع برای حل اختلاف و نه فقط برای رسیدگی به وضعیت مدیران/کمک به مدیران] [و البته این تا زمانی خواهد بود که هیئت آنقدر قوی شود که خودش بتواند پروندهها را مستقیم (با کمک کارمندان) بررسی کند]. -- دالبا ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۲۷ (UTC)
- تغییر یک دفعهای به هیئت داوری نیاز به دو چیز دارد: یکی این که نشان بدهیم اجماع قوی برای چنین تغییری وجود دارد، و دوم این که نشان بدهیم که کسانی که به الف و ب برای ناظر بودن (با اختیارات محدودترش) رای دادهاند، قبول دارند که همین الف و ب بشوند داور. اگر اولی حاصل شود و دومی نشود، آن وقت باید سال بعد به جای انتخابات هیئت نظارت، انتخابات هیئت داوری انجام داد. اگر اولی حاصل نشود، در آن صورت نباید هیئت داوری تشکیل داد. نظر شخصی من آن است که افزایش تدریجی اختیارات ناظرها میتواند کمک کند که بعدها شرط اول راحتتر حاصل گردد ▬ حجت/بحث ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)
- پیشنهاد: میتوان هیئتداوری را شروع کرد، بدون آنکه هیئت نظارت بهسرعت تعطیل شود، بدینشکل که اینجا توضیح دادهام[۱](خلاصهاش اینهست که هیئت نظارت فعلاً باقی میماند با همین اختیاراتی که دارد و از آن طرف هیئت داوری با تمام اختیاراتش شروع به کار کند، و هیئت داوری برای مرحلهٔ آخر حلاختلاف + جایهایی که هیئت نظارت اختیارش را ندارد بهکار رود، و این روند باشد مادامی که هیئت داوری در نهایت به طور کامل به اجماع قوی برسد)، موفق باشید. KhabarNegar خبرنگار ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۲۸ (UTC)
منطق جمعبندی آرا
با نگاهی به نحوهٔ جمعبندی آرای ادوار گذشته نکتهای به نظرم رسید که اینجا مینویسم. جمعبندی به این صورت بوده که در مرحلهٔ اول، میانگین آرا محاسبه شده و صرفاً کسانی به مرحلهٔ بعدی راه یافتهاند که رایی بالاتر از میانگین داشتهاند. یعنی اگر مثلاً میانگین آرا ۲۲ بوده، و کاندید اول ۲۰ رای موافق داشته بدون مخالف؛ و کاندید دوم ۲۰ رای موافق و ۵ مخالف، کاندید دوم مطلوبتر شناخته شده به مرحله دوم راه پیدا میکند. من هیچ مبنایی برای این رویه در سیاست انتخابات هیات نظارت نیافتم. این شیوه غیر عادلانه و غیر منطقیست و رای مخالف داشتن را نشانهٔ مقبولیت تلقی میکند. راه عادلانه تر میتواند میانگین گرفتن از آرای موافق یا مابه التفاوت آرای موافق و مخالف باشد. اگر میانگین از همهٔ آرا (مثبت و منفی) گرفته نمی شده و من اشتباه میکنم لطفاً بفرمایید. --1234 (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۵۱ (UTC)
- روشی که استفاده میشده، روش معمول اجماع در ویکیپدیا است. همواره حدنصابی برای آرا وجود دارد، برای مثال کاربری که در نظرخواهی مدیریتی دارای ۱۰ موافق و بدون مخالف باشد انتخاب نمیشودُ اما کاربری که دارای ۱۰۰ موافق و ۲۰ مخالف باشد انتخاب میشود. ●مهران گفتمان● ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)
- پس منطقیست که رای مخالف به انتخاب شدن کاربر کمک کند؟ (رایهای موافق به کنار) --1234 (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)
- درصد موافقان و تعداد کل آرا تعیینکننده است و نه تعداد مخالفان. ●مهران گفتمان● ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)
- چرا کل آرا (منجمله رایهای مخالف) باید تعیین کننده باشد؟ با رای موافق مساوی، کسی که به او رای مخالف دادهاند مطلوب تر است یا کسی که به او رای ندادهاند (یعنی رای ممتنع دادهاند)؟ --1234 (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۱۵ (UTC)
- چون مشارکت در آن بیشتر است. برای مثال در نظرخواهی اخیر مدیریتی جناب MRG90، برخی معترض بودند که ۲۶ موافق کافی نیست، در حالی که مخالفان و ممتنعان آرا را به ۳۰ رساندند و اجماع (مشارکت) را کامل کردند. در نظرخواهیهای مدیریتی یا نبح ویکیپدیای انگلیسی هم همین شکل است، برای مثال یک نبح با ۴ موافق تمدید میشود، اما اگر همان نظرخواهی ۴ موافق و ۲ مخالف میداشت جمعبندی میشد. سنتی است که سالها در ویکیپدیای فارسی و انگلیسی استفاده میشود و به نظر هم منطقی است. روش شما بدعتی جدید است و نیاز به بحث بیشتری دارد، کاربران دیگر هم میتوانند نظرشان را بگویند. ●مهران گفتمان● ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۲۵ (UTC)
- خیر روش فعلی بدعت است. در انتخابات داوری ویکی انگلیسی هم چنین چیزی وجود ندارد که کل آرا ملاک غربالگری کاندیداها باشد و معیار (Support / (Support + Oppose)) * ۱۰۰ است (جمعبندی را ببینید، با معیار ۷۰ درصد کل آرای موافق و مخالف ویکی فارسی بعضی از انتخاب شدههای آنجا از مرحلهٔ اول هم عبور نمیکردند). قیاس این انتخابات با مدیریت که یک نامزد دارد صحیح نیست. در این انتخابات نام همهٔ نامزدها کنار هم درج شده بود و شما میتوانستید رای موافق بدهید، رای ندهید یا با او مخالفت کنید. --1234 (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۴۶ (UTC)
- چون مشارکت در آن بیشتر است. برای مثال در نظرخواهی اخیر مدیریتی جناب MRG90، برخی معترض بودند که ۲۶ موافق کافی نیست، در حالی که مخالفان و ممتنعان آرا را به ۳۰ رساندند و اجماع (مشارکت) را کامل کردند. در نظرخواهیهای مدیریتی یا نبح ویکیپدیای انگلیسی هم همین شکل است، برای مثال یک نبح با ۴ موافق تمدید میشود، اما اگر همان نظرخواهی ۴ موافق و ۲ مخالف میداشت جمعبندی میشد. سنتی است که سالها در ویکیپدیای فارسی و انگلیسی استفاده میشود و به نظر هم منطقی است. روش شما بدعتی جدید است و نیاز به بحث بیشتری دارد، کاربران دیگر هم میتوانند نظرشان را بگویند. ●مهران گفتمان● ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۲۵ (UTC)
- چرا کل آرا (منجمله رایهای مخالف) باید تعیین کننده باشد؟ با رای موافق مساوی، کسی که به او رای مخالف دادهاند مطلوب تر است یا کسی که به او رای ندادهاند (یعنی رای ممتنع دادهاند)؟ --1234 (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۱۵ (UTC)
- درصد موافقان و تعداد کل آرا تعیینکننده است و نه تعداد مخالفان. ●مهران گفتمان● ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)
- پس منطقیست که رای مخالف به انتخاب شدن کاربر کمک کند؟ (رایهای موافق به کنار) --1234 (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)
- @Sicaspi: این کار دلیل آماری نیز دارد؛ چون میزان یقین ما در پارامتر تخمینزده شده با افزایش تعداد رای افزایش پیدا میکند. (ببینید بازه اطمینان). طاها (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۳۲ (UTC)
- مشکل حرف شما این است که رای ندادن به یک نامزد را نمونه محسوب نمیکنید، و رای مخالف دادن به او را جزو نمونه میگیرید! یعنی منطق شما کسی که رای دهنده قانع شده به او رای مخالف بدهد را دارای وزنی بیشتر از کسی میداند که قانع نشده، حال این که باید برعکس باشد. امتناع از رای دادن به نامزدی که نامش موجود است چطور کم اهمیت تر است از رای مخالف دادن به او؟ همین که شما میبینید که میشود به شخص ایکس رای مخالف داد ولی داده نشده خود یک مشاهده است. --1234 (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۴۶ (UTC)
- با اجازه. نکتهای که جناب سیکاسپی در ابتدای این بحث گفتند قابل تامل است. من مثال مشابهی از کتاب یک نویسنده معروف در علم آمار برای تقریب به ذهن میآورم. فرض کنید دو فروشنده در فروشگاه اینترنتی آمازون یک جنس را با قیمت مساوی میفروشند. قاعدتاً شما بین این دو نفر کسی را که سابقه بهتری دارد از روی ارزشیابی مشتریان قبلی انتخاب میکنید. حالا فرض کنید فروشنده اول ۲ ارزشیابی مثبت دارد بدون هیچ ارزشیابی منفی؛ و فروشنده شماره دو ۹۰ ارزشیابی مثبت دارد و ۱۰ ارزشیابی منفی. فکر میکنم اکثر دوستان فروشنده دوم را مطمئن تر بدانند چون ۱۰۰ مشتری او را ارزیابی کردهاند. حال آنکه فروشنده دوم اگر چه بر اساس منطق جمعبندی آرای هیئت نظارت درصد بالاتری میگیرد فقط دو بار ارزشیابی شده است؛ و معلوم نیست در آینده ارزشیابیهای منفی بیشتری به او اضافه شود یا خیر.
- مشکل حرف شما این است که رای ندادن به یک نامزد را نمونه محسوب نمیکنید، و رای مخالف دادن به او را جزو نمونه میگیرید! یعنی منطق شما کسی که رای دهنده قانع شده به او رای مخالف بدهد را دارای وزنی بیشتر از کسی میداند که قانع نشده، حال این که باید برعکس باشد. امتناع از رای دادن به نامزدی که نامش موجود است چطور کم اهمیت تر است از رای مخالف دادن به او؟ همین که شما میبینید که میشود به شخص ایکس رای مخالف داد ولی داده نشده خود یک مشاهده است. --1234 (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۴۶ (UTC)
- @Sicaspi: این کار دلیل آماری نیز دارد؛ چون میزان یقین ما در پارامتر تخمینزده شده با افزایش تعداد رای افزایش پیدا میکند. (ببینید بازه اطمینان). طاها (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۳۲ (UTC)
- کوتاه سخن اینکه نویسنده نشان میدهد روش کمّی برای مقایسه آرا وجود دارد (که البته با روش پیشنهادی جناب سیکاسپی متفاوت است) و این روش لزوما مطابق با منطق میانگین آرا نیست. البته میتوان اثبات نمود وقتی تعداد آرا زیاد باشد میانگین آرا به جواب درست میل میکند.
- خلاصه اگر خواستید میتوانیم از روش مندرج در کتاب هم برای امتیاز دادن به کاندیداها استفاده کنیم. گرچه به نظرم میآید با توجه به اینکه تعداد کل آرا (موافق به اضافه مخالف) کما بیش در مورد کاندیداها نزدیک به هم است نتیجه نهایی تغییر چندانی با منطق فعلی نکند. --Kazemita1 (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۰۱ (UTC)
- مثالتان خیلی ارتباطی با منظور بنده ندارد. اولاً عددهایش خیلی اکستریم است، ثانیاً این را نادیده میگیرد که یک عده مشتری مشخص، هر دو محصول را دیده و تست کردهاند، و با این حساب به یکی هم مثبت بیشتر و هم منفی بیشتر دادهاند. در این حال آیا صرف «بیشتر بودن ریویوها» نشان دهنده بهتری محصول است؟ من فکر میکنم این بیشتر نشان دهندهٔ معروفیت محصول است تا بهتر بودن آن. 1234 (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)
- @Sicaspi: : بنده که روش پیشنهادی شما (میانگینگیری از موافقان) را هیچ کجا ندیدم استفاده شود.
- @Kazemita1: : کاملاً صحیح است، آنچه فرمودید روشی است که تاکنون در ویکیپدیا استفاده میشده و دقیقاً همان چیزی است که جناب Sicaspi با آن مخالفت میورزند. ●مهران گفتمان● ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۲۳ (UTC)
- @Sicaspi، Kazemita1 و Mehran: معادل فراوانیگرایانه آن روش را در اینجا توضیح دادهام. البته بخشی از حرف جناب سیکاسپی جالب است از این نظر که اگر کسی به کاربری رای نمیدهد ممکن است حرکتی بامعناتر از آنچه در ظاهر به نظر میرسد باشد. تحلیل چنین سیستمهایی نیازمند فرضهای متعدد است و فکر نکنم هرگز مورد قبول جامعه ویکی واقع شود. به هر حال، تا زمانی که رایها مخفی نباشند، باید رودربایستی در رایدادن و غیره را هم در نظر گرفت که تحلیلهای آماری را بسیار پیچیدهتر میکنند. طاها (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۵۷ (UTC)
- Mehran و طاها، عزیزان هنوز به دغدغهٔ اولیهٔ مطروحه پاسخی ندادند. لینکهای انتخابات ویکی انگلیسی را گویا ملاحظه نفرمودید. به هیچ عنوان رای مخالف در تعیین مقبولیت تاثیری ندارد. شما یک جا (جز ویکی فارسی) را به من نشان بدهید که بیشتر بودن آرای مخالف بتواند در مقبولیت نامزد تاثیر مثبت بگذارد.
- طاها، مبنای فرض شما چه بوده که آرای مخالف را در معیار مقبولیت دخیل کردهاید؟ مسلم است که آرای مخالف در انتخابات علنی وزن بیشتری از آرای مثبت و ممتنع دارند، ولی در رویهٔ شما، نه تنها در نتیجهٔ فرد (در مرحلهٔ اول) اثر منفی نمیگذارند، به مقبول تر پنداشته شدن وی میانجامند!
- رای منفی در انتخاباتها زیاد رایج نیست. همین باعث شده یک باور نادرستی در بین ماها شکل بگیرد که رای منفی و مثبت از یک جنسند در حالی که این طور نیست. رای منفی داده میشود که تاثیر منفی بگذارد پس به هر نحو محسوب کردن آن در مقبولیت خطاست. اگر نمونهٔ مشخصی خلاف این از انتخاباتها سراغ دارید لطفاً لینک بدهید.
- این رویه به سمت کاندید مشهورتر (که مجموع رای بیشتر دارد ولی نه لزوماً رایهای بیشترش ناشی از رای موافق بیشتر نیست) جهت گیری دارد. معروفیت را با مقبولیت یکی میگیرد.
- این بحثها کلی است، فکر نکنم به این دوره ربط خاصی داشته باشد. چون دیدم در بالا در حال پیش نهاد طرح و اصلاحات هستید این بحث را شروع کردم تا به این نقیصه اشاره کنم. 1234 (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)
- مقایسه با ویکی انگلیسی از نظر آماری صرفاً بیمعناست؛ چون که آنها جامعهٔ آماری بسیار بزرگتری دارند. اما منطق محاسبهٔ من براساس مفهوم بازه اطمینان است. طاها (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)
- من از لحاظ آماری مقایسهای نکردم، مقایسه بر اساس رویهٔ سنجیدن مطلوبیت است. میشود توضیح بفرمایید این مفهوم چه تاثیری میگذارد که باعث بشود رای مخالف هم لحاظ شود؟ 1234 (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)
- خوب من از لحاظ آماری گفتم که تعمیم آن رویهٔ مذکور به ویکیفا کار درستی نیست. از نظر آماری، واریانس تخمین ما با افزایش تعداد آرا (شامل آرای مخالف) کاهش مییابد و درنتیجه قطعیت ما بیشتر میشود. به عبارت دیگر، این ادعا که، (الف) مقبولیت کاربری با ۲۰ رای موافق و ۵ رای مخالف حدود ۸۰٪ است از (ب) مقبولیت کاربری دیگر با تنها ۲۰ رای موافق حدود ۱۰۰٪ است محتملتر است. طاها (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۵ (UTC)
- در توضیح صفحه تان، شما فرض میکنید عدهای که فقط به یک نفر رای میدهند، در انتخابات کاندیدهای دیگر حاضر نیستند. خوب روی چه حسابی؟ ما کلاً یک صفحه برای انتخابات داریم، همهٔ نامزدها هم کنار هم چیده شدهاند. هر کسی که به فقط یک نفرشان هم رای میدهد در واقع دارد دربارهٔ دیگران اعلام نظر میکند. چرا شما انتخاب هر نفر را مستقل از نامزدهای بالایی و پایینی اش فرض میکنید؟ وقتی دارید تاثیر تعداد رایها را در نظر میگیرید، این را برای «کل انتخابات» باید انجام بدهید، برای هر کسی که به صفحهٔ رای گیری دارای ۱۱ نامزد میآید نه این که انگار رای دادن به هر نامزدی در سیارهای مجزا از دیگری دارد انجام میشود. اینها دارند با هم رقابت میکنند بعد شما رای به یکی را مستقل از دیگری فرض میکنید. 1234 (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)
- خوب شما الان مبحث دیگری را مطرح میکنید پیرامون فرض استقلال در محاسبات ما. با اینکه فرض استقلال فرض خیلی معمولی است، اما همانگونه که گفتید فرض صحیحی نیست. میتوان این قضیه را تصحیح کرد اما تحلیل ما به سرعت پیچیده خواهد شد و بعید میدانم جامعهٔ ویکی چنین چیزی را قبول کند. لذا بحث در این مورد را فاقد جنبهٔ عملی میدانم. شرمنده. طاها (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۲۷ (UTC)
- نکته جناب سیکاسپی قابل تامل است و آرای مخالف نباید بتواند باعث برگزیدگی شود ولی پیچیدگی راه حل جایگزین آن قدر بالاست که مطلب جناب طاها را در مورد عدم استقبال عمومی تایید میکند. شاید بهتر باشد در انتخابات بعدی گزینه ممتنع را هم اضافه کنیم. که مثلا به ازای هر کاربری که در رای گیری مشارکت داشته، برای کسانی که به آنها رای نداده به طور خودکار ممتنع ثبت شود. اینکه میگویم انتخابات بعدی به این دلیل است که آرای انتخابات اخیر را اگر از هر روشی حساب کنیم نتیجه تکان نخواهد خورد احتمالأ.--Kazemita1 (بحث) ۳ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۲۴ (UTC)
- خوب شما الان مبحث دیگری را مطرح میکنید پیرامون فرض استقلال در محاسبات ما. با اینکه فرض استقلال فرض خیلی معمولی است، اما همانگونه که گفتید فرض صحیحی نیست. میتوان این قضیه را تصحیح کرد اما تحلیل ما به سرعت پیچیده خواهد شد و بعید میدانم جامعهٔ ویکی چنین چیزی را قبول کند. لذا بحث در این مورد را فاقد جنبهٔ عملی میدانم. شرمنده. طاها (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۲۷ (UTC)
- در توضیح صفحه تان، شما فرض میکنید عدهای که فقط به یک نفر رای میدهند، در انتخابات کاندیدهای دیگر حاضر نیستند. خوب روی چه حسابی؟ ما کلاً یک صفحه برای انتخابات داریم، همهٔ نامزدها هم کنار هم چیده شدهاند. هر کسی که به فقط یک نفرشان هم رای میدهد در واقع دارد دربارهٔ دیگران اعلام نظر میکند. چرا شما انتخاب هر نفر را مستقل از نامزدهای بالایی و پایینی اش فرض میکنید؟ وقتی دارید تاثیر تعداد رایها را در نظر میگیرید، این را برای «کل انتخابات» باید انجام بدهید، برای هر کسی که به صفحهٔ رای گیری دارای ۱۱ نامزد میآید نه این که انگار رای دادن به هر نامزدی در سیارهای مجزا از دیگری دارد انجام میشود. اینها دارند با هم رقابت میکنند بعد شما رای به یکی را مستقل از دیگری فرض میکنید. 1234 (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)
- خوب من از لحاظ آماری گفتم که تعمیم آن رویهٔ مذکور به ویکیفا کار درستی نیست. از نظر آماری، واریانس تخمین ما با افزایش تعداد آرا (شامل آرای مخالف) کاهش مییابد و درنتیجه قطعیت ما بیشتر میشود. به عبارت دیگر، این ادعا که، (الف) مقبولیت کاربری با ۲۰ رای موافق و ۵ رای مخالف حدود ۸۰٪ است از (ب) مقبولیت کاربری دیگر با تنها ۲۰ رای موافق حدود ۱۰۰٪ است محتملتر است. طاها (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۵ (UTC)
- من از لحاظ آماری مقایسهای نکردم، مقایسه بر اساس رویهٔ سنجیدن مطلوبیت است. میشود توضیح بفرمایید این مفهوم چه تاثیری میگذارد که باعث بشود رای مخالف هم لحاظ شود؟ 1234 (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)
- مقایسه با ویکی انگلیسی از نظر آماری صرفاً بیمعناست؛ چون که آنها جامعهٔ آماری بسیار بزرگتری دارند. اما منطق محاسبهٔ من براساس مفهوم بازه اطمینان است. طاها (بحث) ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)
پیشبرد راهکار Kazemita1
با تشکر از سیکاسپی برای بیان نگرانیهای بجایش، راهکار پیشنهادی جناب کاظمی نظرم را جلب کرد. قصد دارم راهکار ایشان را جلو ببرم. با در نظر گرفتن سه نکتهٔ: ۱) سادگی و همهفهمی نحوهٔ محاسبهٔ اجماع در حد چهار عمل اصلی حساب؛ ۲) تمام نشدن آرای مخالف به سود نامزد؛ ۳) در نظر گرفتن انتخابات به عنوان فرایندی به هم وابسته و نه مستقل؛ به نظرم راهکار جناب کاظمی مبنی بر اینکه «به ازای هر کاربری که در رای گیری مشارکت داشته، برای کسانی که به آنها رای نداده به طور خودکار ممتنع ثبت شود» حلال مشکلات است. فرمول محاسبهٔ اجماع از قرار زیر است: (موافق − مخالف)/(موافق + مخالف + ممتنع خودکار)
توجه شود که اگر کاربر:فلانی فقط در انتخابات نامزد الف شرکت کند، به همهٔ نامزدهای دیگر رأی ممتنع خودکار دادهاست. مثلاً جمعبندی انتخابات ناظر ۴ (ماتریس آرا) چنین خواهد شد:
کاربر | موافق | مخالف | ممتنع | اجماع (درصد) |
---|---|---|---|---|
Pouyana | ۳۳ | ۲ | ۱۵ | ۶۲ |
Taha | ۳۱ | ۱ | ۱۸ | ۶۰ |
Ladsgroup | ۳۲ | ۴ | ۱۴ | ۵۴ |
In fact | ۲۶ | ۵ | ۱۹ | ۴۲ |
Phobia | ۲۵ | ۵ | ۲۰ | ۴۰ |
PirHayati | ۲۰ | ۴ | ۲۶ | ۳۲ |
H.b.sh | ۱۷ | ۳ | ۳۰ | ۲۸ |
بدین ترتیب مطمئن میشویم که ۱) آرای مخالف به سود نامزد تمام نمیشود بلکه حقیقتاً ضرر میرساند؛ ۲) با در نظر گرفتن آرای ممتنع، فرض نادرست استقلال باطل میشود. مهمترین مزیت روش فوق حذف بند بحثبرانگیز «هر کاربر میبایستی حداقل مشارکت لازم را که معادل عرف ویکیفارسی و رأیگیریهای اخیر خصوصاً انتخابات دیوانسالاری میباشد کسب کند» است. به روش فوق، جمعبندی هیئت اول و سوم و چهارم دستخوش تغییر مهمی نمیشود ولی در هیئت دوم، تغییرات چشمگیر پدید میآید. ناگفته نماند که به نظر خودم جمعبندی هیئت دوم صحیح نبود! 4nn1l2 (بحث) ۶ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۴۱ (UTC)
- موافق + مخالف + ممتنع خودکار = تعداد کل رأیدهندگان. درست است؟ --چالاک بحث ۶ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۲۹ (UTC)
- بله؛ اسامی کل رأیدهندگان در هیئت چهارم در ستون اول این جدول آمدهاست (۵۰ کاربر). 4nn1l2 (بحث) ۶ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۵۳ (UTC)
- پس به زبان ساده (موافق − مخالف)/(تعداد کل رأیدهندگان). --چالاک بحث ۶ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۵۷ (UTC)
- بله؛ اسامی کل رأیدهندگان در هیئت چهارم در ستون اول این جدول آمدهاست (۵۰ کاربر). 4nn1l2 (بحث) ۶ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۵۳ (UTC)
طبق بحثهای بالای دوستان پیشنهاد موافق + مخالف + ممتنع خودکار = تعداد کل رأیدهندگان. بنظرم راهگشا باشد. -- آرمان (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۱۰ (UTC)
@Sicaspi، Kazemita1، Mehran و طاها: نظر شما عزیزان چیست؟ دیگران نیز لطفاً مشارکت کنند. 4nn1l2 (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۰۷ (UTC)
- سه مشکل در این ایده وجود دارد:
- موضوع مورد بحث مشارکت در رایگیری بود، با اضافه کردن تحمیلی رایهای ممتنع در واقع مشارکت به صورت مصنوعی افزایش پیدا میکند و نشاندهنده مشارکت واقعی کاربران نیست.
- درصدهای به دست آمده در رنج خیلی پایینی قرار خواهند گرفت. فرضاً الان درصدها حدود ۷۰ به بالا اگر باشند نشاندهنده مقبولیت کاربر. در حالیکه در این روش درصدها اکثراً به زیر ۵۰ کاهش داشتند که بیانگر هیچ چیزی نیست و نمیتوان عددی (مانند ۷۰) را به عنوان مبنا در نظر گرفت. اگر کاربری برای مثال ۱۰ موافق و ۲۰ مخالف داشته باشدُ درصدش عددی منفی خواهد بود که بیمعنی است.
- نحوه محاسبه درصد غیرعلمی است در هیچ انتخابات (یا حتی آزمونهای ورودی) از فرمول موافق منهای مخالف استفاده نمیشود. ●مهـران گفتمان● ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۵۶ (UTC)
- بنده مشارکت نمیکنم. بحث این صفحه که توسط جنابان اینفکت و دیاکو و بقیه .. و بنده پیگیری میشد، راجع به نزدیک شدن به سیاستهای داوری بود اما در همان لید صفحه به انحراف کشیده شد. در نتیجه حالا داریم راجع به فرمولهای آماری آرا بحث میکنیم. شما بحثهای مهم را ادامه دهید بنده با هر فرمولی که شما برای جمعبندی معرفی بفرمایید موافق هستم و همانطور که در بالای این صفحه با نظرات جنابان طاها و دالبا موافق بودم. دن کشیوت (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۱۳ (UTC)
- @بشرزاد: اگر قرار است مشارکت نکنید، بهتر بود کامنت نمیگذاشتید و بحث ما را منحرف نمیکردید.
- @Mehran: ۱) اگر کاربری تصمیم بگیرد به نامزد الف رأی موافق بدهد، به نامزد ب رأی مخالف بدهد، و به نامزد ج اصلاً رأی ندهد، شما تصمیم/عمل/اقدام سوم او را عملاً نادیده میگیرید. او تصمیم گرفته که با وجود شرکت در انتخابات به نامزد ج اصلاً رأی ندهد و این فرق دارد با کسی که اصلاً در انتخابات شرکت نکردهاست؛ ۲) هدف این است که بزنیم زیر کاسهکوزهٔ روش قبلی جمعبندی: پس «درصد ۷۰ به بالا نشاندهندهٔ مقبولیت کاربر است» دیگر کارگر نیست. اتفاقاً این درصدهای جدید به واقعیت نزدیکترند و آن درصدهای پیشین کاذباند. اگر آرای مخالف بیش از موافق باشد، یعنی جامعه اصلاً نمیخواهد که او عضو هیئت شود و اتفاقاً درصد منفی بیانگر تعبیری بسیار زیبا از این تفسیر است! ضمناً اگر مشکلتان صرفاً شکوه و جلال اعداد و ارقام است، میتوان اختلاف آرا (موافق منهای مخالف) را مبنا قرار داد و اصلاً درصدها را محاسبه نکرد، بدین ترتیب که هرکس اختلاف رأی بیشتری به دست آورد برنده است (پویان: ۳۱؛ طاها: ۳۰؛ لدزگروپ: ۲۸؛ اینفکت: ۲۱؛ فوبیا: ۲۰؛ پیرحیاتی: ۱۶؛ ه.ب.ش: ۱۴)؛ ۳) صرفاً چون در فلان انتخابات از این روش استفاده نمیشود، به معنای غیر علمی بودن روش فوق نیست. اگر دلیلی برای غیر علمی بودن روش پیشنهادی دارید، لطفاً مطرحش کنید. 4nn1l2 (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۴۲ (UTC)
- به نظر من غیرعلمی روشی است که الان داریم. مثلاً اگر در دورهای حداقل تعداد رأی ۳۰ تا باشد کاربری که ۲۹ رأی موافق دارد و بدون مخالف رد میشود ولی کاربری که همان ۲۹ رأی موافق دارد ولی چهار پنج تا مخالف دارد به دور بعد میرود. یعنی اگر موافقین برابر باشد کاربری مقبولتر است که مخالف بیشتری دارد! اینکه درصدها هم پایین آمده اصلا مهم نیست. میتوان بدون اینکه سقفی برای درصد در نظر بگیریم کاربرانی را که درصد بیشتری دارند انتخاب کنیم.--چالاک بحث ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)
- @4nn1l2: همواره برای یک فرضیه باید اثبات بیاورند که علمی است! :)
بهتر است به جای روشهای ابداعی که دارای مشکلات احتمالی هستند و خواهند بود، از روشهایی که تاکنون استفاده شده و امتحان خود را پس داده استفاده کنیم. روشی که فعلاً استفاده میشود، در اکثر پارلمانها و یا مجامع سهامداران و هیئت امنا و ... استفاده میشود، یک درصد قراردادی مانند ۵۰ یا ۷۰ یا ... هم به عنوان مبنا قرار میدهند. در مجلسها باید مجموع رایهای موافق و مخالف بیش از ۵۰ درصد باشد، در مجامع شرکتهای سهامی خداقل باید ۵۰ درصد سهامداران برای تصویب اساسنامه رای دهند، و از این دست مثالها فراوان است. همگی اینها درصد را از موافق بر مجموع موافق و مخالف به دست میآورند و با ممتنع هم کاری ندارند. روش جناب طاها هم بیس را بر روی همین روش قرار داده، صرفاً به دلیل اینکه یک یا چند کاربر روشی که مورد قبول همه دنیاست را ناعادلانه میپندارند، موافق تغییر آن به یک روش ابداعی که بازخوردهای نامشخصی دارد نیستم. مقاله en:Consensus decision-making هم بسیار مفید است و میتواند به بحثمان کمک کند، پیشنهاد میکنم نگاهی به آن بیافکنید. - @چالاک: دقیقاً باید این گونه باشد. وزیری که در مجلس دارای ۱۱۰ ممتنع و ۶۰ موافق و ۴۰ مخالف باشد انتخاب نمیشودُ در مقابل وزیری که دارای ۱۰۰ ممتنع و ۶۰ موافق و ۵۰ مخالف باشد انتخاب میشود. در مجمع سهامداران اگر ۳۵٪ سهامداران موافق و ۵٪ مخالف و ۶۰٪ ممتنع باشند (ممتنع کسانی هستند که رای نمیدهند) اساسنامه تصویب نمیگردد اما اگر ۳۵٪ سهامداران موافق و ۱۶٪ مخالف و ۴۹٪ ممتنع باشند تصویب میگردد. معنای اجماع دقیقاْ برابر با مشارکت است و نه صرفاْ چند رای موافق و مخالف. ●مـهـران گفتمان● ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۱۲ (UTC)
- @4nn1l2: همواره برای یک فرضیه باید اثبات بیاورند که علمی است! :)
- به نظر من غیرعلمی روشی است که الان داریم. مثلاً اگر در دورهای حداقل تعداد رأی ۳۰ تا باشد کاربری که ۲۹ رأی موافق دارد و بدون مخالف رد میشود ولی کاربری که همان ۲۹ رأی موافق دارد ولی چهار پنج تا مخالف دارد به دور بعد میرود. یعنی اگر موافقین برابر باشد کاربری مقبولتر است که مخالف بیشتری دارد! اینکه درصدها هم پایین آمده اصلا مهم نیست. میتوان بدون اینکه سقفی برای درصد در نظر بگیریم کاربرانی را که درصد بیشتری دارند انتخاب کنیم.--چالاک بحث ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)
- انتخابات پارلمان (برای گزینش نمایندگان) رأی مخالف ندارد، بنابراین با مشکل ما در اینجا مواجه نیستند. برای تصویب لوایح هم که مشکل وابستگی وجود ندارد (هر لایحه مستقل از لایحهٔ دیگر است) بنابراین باز با مشکل ما در اینجا مواجه نیستند. قضیهٔ سهامداران نیز چون تصویب لوایح برای سنجش رقابت نیست. روش جناب طاها، تا آنجا که فهمیدم، صرفاً احتمال مقبولیت نامزد را میسنجد و نه رقابت بین آنها را. مثلاً اگر همین انتخابات هیئت پنجم را در حجم بسیار وسیعتر (مثلاً صد هزار رأیدهنده) برگزار کنیم چقدر احتمال دارد که نتایج مشابهی با همین وضعیت کنونی رقم بخورد (درست میگویم طاها جان؟) اگر چنین باشد که این احتمالات عملاً بیارزش است!
- قضیهٔ علمی و غیرعلمی شبیه مرغ و تخممرغ است. مبنایتان برای علمی دانستن و ندانستن چیست؟ این موضوع به پیشبرد بحث کمکی نمیکند. مشکلات طرح قبلی آشکار شدهاست. آیا شما مشکلاتی در طرح جدید میبینید یا صرفاً گوی پیشگویی را به کار انداختهاید! :-) به نظر میرسد طرح جدید شرط حداقلی ۵۰ درصد مشارکت (مثل سهامداران) را بهتر از قبلی ارضا میکند و نگرانیهای شما را مرتفع (مقایسه کنید آرای کاربر:آرش را با کاربر:ساههکو در انتخابات هیئت دوم) بنابراین خواهشمندم به جای دفاع از طرح پیشین، مزایا و معایب طرح جدید را بررسی کنید. 4nn1l2 (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۵۲ (UTC)
- مشکلات را که همان اول گفتم و دلیل مخالفتم هم همانهاست که دوباره تکرار خواهم کرد. روش شما اصلاً مبتنی بر اجماعگیری نیست. یکی اینکه مشارکت در این روش تحمیلی و کاذب است (منظور ممتنع خودکار است)، دوم اینکه روش درصدگیری (یا حتی همان عدد موافق منهای مخالف) معیار مناسبی برای انتخاب نیست و درصدهای منفی هم نشاندهنده چیز خاصی نیستند (مثلاً نمیتوانیم بگوییم -۲۰٪ موافق بودند). فرض کنید من هم تعریفی جدید کنم، مثلاً بگویم یک قدرمطلق و رادیکال هم به آن اضافه کنیم، خوب روی چه حساب؟ برای همین میگویم غیرعلمی. و بزرگترین مشکل هم اینکه معیاری مانند ۵۰ یا ۷۰ و ... نداریم و در هر دوره به عدد میرسیم و واقعاً مشخص نیست که این افراد تا چه حد مورد قبول جامعه هستند. بنابراین از بین روش شما و روش فعلی، بنده مخالف شدید روش شما و موافق روش فعلی هستم. ●مـهـران گفتمان● ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۰۵ (UTC)
- مفاهیم به کار رفته: ۱) عملگر منها: برای آنکه به رأی مخالف اثر منفی بدهد و نیز با رأی ناموافق دیگر (ممتنع) تمایز داده شود. عملگر منها سادهترین و سرراستترین عملگری است که چنین وظیفهای از عهدهاش برمیآید؛ ۲) شمارش آرای ممتنع خودکار: نیروی چسبانندهٔ جزایر در یک مجتمعالجزایر جهت حصول یک «کل».
- چکیدهٔ فرمول: برای وابستهکردن نامزدان به یکدیگر، رأی «ممتنع خودکار» معرفی شد. برای تمایز قرار دادن بین آرای ناموافق (ممتنع و مخالف)، به رأی مخالف ضریب منفی یک اختصاص داده شد.
- شما قدر مطلق و رادیکال در فرمولتان بیاورید و عملکردشان را توجیه کنید، بنده دربست مخلصم. به نظرم روش پیشین ناکارامد است چون از تحلیل رفتار مثلاً کاربر:RAHA68 که در انتخابات شرکت کرده، به بنده رأی موافق داده، به جناب نوژن رأی مخالف داده و به جناب اینفکت رأی نداده عاجز است. در واقع روش فعلی، رفتار RAHA68 را در قبال نامزدی اینفکت دقیقاً مشابه رفتار جناب دالبا که اصلاً در انتخابات شرکت نکرده تفسیر میکند که قطعاً اشتباه است. بنده به این دلیل (عجز در تحلیل رفتار) روش پیشین را ناکارامد (به قول شما «غیرعلمی») میبینم نه صرفاً به دلیل آنکه عملگر منها درون فرمولش هست یا نیست!
- بزرگترین مشکل روش پیشنهادی به زعم شما، قدرتمندترین جنبهاش به زعم من است. روش پیشنهادی وضعیت حال حاضر ویکیپدیا را در نظر میگیرد، و بضاعت کنونیاش (از نظر نامزد و رأیدهنده) را میسنجد. معیارهای مانای شما در برابر وضعیت پویای جامعه دوام نمیآورد. 4nn1l2 (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۰۷ (UTC)
- @مهران: این روشی که الان هست همانند مثالهایی که خودتان آوردید برای تعداد آرای زیاد (بالای صد تا) مناسب است و اینجا که بیشتر آرا حول و حوش سی میچرخد عملاً ناکارآمد است و به کاربران ظلم میشود.--چالاک بحث ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC)
- مشکلات را که همان اول گفتم و دلیل مخالفتم هم همانهاست که دوباره تکرار خواهم کرد. روش شما اصلاً مبتنی بر اجماعگیری نیست. یکی اینکه مشارکت در این روش تحمیلی و کاذب است (منظور ممتنع خودکار است)، دوم اینکه روش درصدگیری (یا حتی همان عدد موافق منهای مخالف) معیار مناسبی برای انتخاب نیست و درصدهای منفی هم نشاندهنده چیز خاصی نیستند (مثلاً نمیتوانیم بگوییم -۲۰٪ موافق بودند). فرض کنید من هم تعریفی جدید کنم، مثلاً بگویم یک قدرمطلق و رادیکال هم به آن اضافه کنیم، خوب روی چه حساب؟ برای همین میگویم غیرعلمی. و بزرگترین مشکل هم اینکه معیاری مانند ۵۰ یا ۷۰ و ... نداریم و در هر دوره به عدد میرسیم و واقعاً مشخص نیست که این افراد تا چه حد مورد قبول جامعه هستند. بنابراین از بین روش شما و روش فعلی، بنده مخالف شدید روش شما و موافق روش فعلی هستم. ●مـهـران گفتمان● ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۰۵ (UTC)
روش مبتنی بر تعداد کل رای دهندگان
ندکر مهم: نظری که من اینجا اکنون مینویسم، نظر شخصی من است؛ چمعبندی انتخابات جاری (دور پنجم هیئت نظارت) با اجماع دیوانسالاران انجام خواهد شد و این که از چه روشی استفاده میکنیم هم طبق اجماع خواهد بود. نظر من به معنی تایید یا رد استفاده از هر کدام از روشهای بالا نیست.
به نظر من روشی که تعداد کل رایدهندگان را در مخرج کسر میگذارد، قابل تامل است. در روش فعلی، وقتی حد نصب را مثلاً ۳۰ رای در نظر بگیریم کسی که ۲۸ رای موافق و ۱ رای مخالف دارد کلاً به حد نصاب نمیرسد اما کسی که ۲۷ رای موافق و ۴ رای مخالف دارد به حد نصاب رسیده و چون درصد آرای موافقش بالا است چه بسا برای هیئت برگزیده میشود. این همچنان که بالاتر گفته شد به نظر منطقی نیست.
اما روش پیشنهاد (که تفاضل آرای موافق و مخالف یک نامزد را در صورت کسر میگذارد و تعداد کل رایدهندگان یکتا در کل رایگیریهای همان دوره را در مخرج کسر) هم مشکلاتی دارد. من این روش را به دادهها دورهٔ پنجم اعمال کردم، نتیجه چنین شد:
نامزد | موافق | مخالف | کل رایدهندگان یکتا | درصد قدیم | درصد جدید |
---|---|---|---|---|---|
نوژن | 39 | 3 | 49 | 92.86 | 73.47 |
Mehran | 32 | 4 | 49 | 88.89 | 57.14 |
Fatemi127 | 27 | 3 | 49 | 90.00 | 48.98 |
Ladsgroup | 31 | 7 | 49 | 81.58 | 48.98 |
PhoBiA | 28 | 5 | 49 | 84.85 | 46.94 |
In fact | 27 | 5 | 49 | 84.38 | 44.90 |
KhabarNegar | 21 | 4 | 49 | 84.00 | 34.69 |
Sa.vakilian | 20 | 6 | 49 | 76.92 | 28.57 |
4nn1l2 | 20 | 8 | 49 | 71.43 | 24.49 |
Sahehco | 15 | 8 | 49 | 65.22 | 14.29 |
Diako1971 | 16 | 10 | 49 | 61.54 | 12.24 |
حالا اینجا یک سوال اساسی خواهیم داشت: چه درصد از آرا برای نامزد شدن کافی است؟ عدد ۷۰ درصد که الان استفاده میکنیم مال وقتی بود که مخرج کسر کل آرای همان نامزد باشد؛ این عدد را با درصد جدید نمیشود به کار برد، همچنان که میبینید آن وقت هیئت یک نفره میشود که ممکن نیست!
اگر تصمیم بر آن باشد که رایگیری با روش جدید جمعبندی بشود، میشود که یک درصد جدید هم برای برگزیده شدن انتخاب کرد اما به نظر من این درصد باید با اجماع کاربران (نه فقط دیوانسالاران) انتخاب بشود و آن نیازمند بحث و رایگیری است. به همین رو بنده معتقدم که برای انتخابات دور جاری نباید از این روش جدید استفاده بشود. اما تا انتخابات بعدی میتوان روش جدید و مرز برگزیدگی در آن روش را معین و سیاست انتخابات هیئت نظارت را به روز کرد.
باز هم تاکید میکنم که این نظر شخصی من است. ▬ حجت/بحث ۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC)