ضد هنر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
گه هنرمند (ایتالیایی: Merda d'artista) یک اثر هنری در سال ۱۹۶۱ میلادی به‌دست هنرمند ایتالیایی پیرو مانزونی است که از ۹۰ قوطی حلبی تشکیل شده‌است که براساس گزارش‌ها هر کدام با ۳۰ گرم مدفوع پر شده‌است. یکی از دوستان او، انریکو باج، گفت که این قوطی‌ها «کنشی برای تمسخر سرسختانه دنیای هنر، هنرمندان و نقد هنری» بوده‌است.

ضد هنر (انگلیسی: Anti-art) اصطلاح کم‌کاربردی است که برای مجموعه‌ای از مفاهیم و نگرش‌هایی به کار می‌رود که تعاریف پیشین از هنر را رد می‌کنند و هنر را به‌طور کلی زیرِ پرسش می‌برند. تا حدودی متناقض، ضد هنر تمایل دارد این پرسش و رد آن را از دید هنری انجام دهد.[۱] این اصطلاح با جنبش دادا وابسته است و به‌طور کلی منسوب به مارسل دوشان پیش از جنگ جهانی اول در حدود سال ۱۹۱۴، زمانی که او آغاز به بهره بردن از اشیای بازیافت‌شده به عنوان هنر کرد، پذیرفته شده‌است. از آن برای توصیف اشکال انقلابی هنر به‌کار می‌رود. این اصطلاح بعدها به‌دست هنرمندان مفهومی دهه ۱۹۶۰ برای توصیف آثار کسانی که ادعا می‌کردند به‌طور کلی از هنر، از ساخت آثار قابل فروش کناره‌گیری کرده‌اند، به‌کار برده شد.[۲]

بیان ضد هنر ممکن است شکل سنتی داشته باشد یا نباشد یا معیارهای تعریف شدن به عنوان یک اثر هنری را سازگار با استانداردهای مرسوم داشته باشد.[۳][۴] آثار ضد هنر ممکن است بیانگر رد صریح داشتن معیارهای تعریف‌شده مرسوم به عنوان ابزاری برای تعریف هنر چیست و چه چیزی نیست باشد. آثار ضد هنر ممکن است استانداردهای هنری مرسوم را به‌طور کلی رد کنند،[۵] یا انتقاد را تنها بر جنبه‌های ویژه‌ای از هنر، مانند بازار هنر و هنر عالی متمرکز کنند. برخی از آثار ضد هنر ممکن است فردگرایی در هنر را رد کنند،[۶][۷] در حالی که برخی ممکن است «جهان‌شمولی» را به عنوان یک عامل پذیرفته‌شده در هنر رد کنند. افزون بر این، برخی از اشکال ضد هنر، هنر را به‌طور کامل رد می‌کنند، یا این ایده را که هنر قلمرو یا تخصص جداگانه‌ای است رد می‌کند.[۸] آثار ضد هنری نیز ممکن است بر اساس در نظر گرفتن هنر به عنوان سرکوبگر بخشی از مردم، هنر را رد کنند.[۹]

آثار هنریِ ضدهنر ممکن است با این گمانه که عموماً گمان می‌رود جدایی بین هنر و زندگی وجود دارد، اختلاف دیدگاه داشته باشند. آثار هنری ضد هنر ممکن است این پرسش را مطرح کنند که آیا «هنر» واقعاً وجود دارد یا خیر.[۱۰] «ضد هنر» به عنوان یک «نئولوژیزم متناقض» نامیده می‌شود، زیرا مخالفت آشکار آن با هنر در سازگاری با اصول[۱۱] قرن بیستم یا «هنر مدرن»، به‌ویژه جنبش‌های هنری که دارای خود هستند، دیده شده‌است. - آگاهانه به دنبال سرپیچی از سنت‌ها یا نهادها بود.[۱۲] با این حال، ضد هنر خود یک جنبش هنری متمایز نیست. این معمولاً با زمانی که طول می‌کشد نشان داده می‌شود - طولانی‌تر از زمانی که معمولاً به‌دست جنبش‌های هنری در بر می‌گیرد. با این حال، به برخی از جنبش‌های هنری برچسب «ضد هنر» زده می‌شود. جنبش دادا را نخستین جنبش ضد هنر می‌دانند. گفته می‌شود که خود اصطلاح ضد هنر به‌دست دادائیست مارسل دوشان در سال ۱۹۱۴ پدید آمد، و حاضر-آماده‌های مارسل دوشان او، به عنوان نمونه‌های نخستین اشیای ضد هنر بیان شده‌است.[۱۳] تئودور دبلیو. آدورنو در نظریه زیبایی‌شناسی (۱۹۷۰) بیان کرد که «... حتی الغای هنر نیز به هنر ارج می‌گذارد زیرا ادعای حقیقت هنر را جدی می‌گیرد».

ضد هنر به‌طور کلی در دنیای هنر به عنوان هنر پذیرفته شده‌است، اگرچه برخی، هنوز حاضر-آماده‌های مارسل دوشان را به عنوان هنر رد می‌کنند، برای نمونه گروه هنرمندان استاکیست[۲] که «ضد ضد هنر» هستند.[۱۴][۱۵]

منابع[ویرایش]

  1. David Graver. The aesthetics of disturbance: anti-art in avant-garde drama. University of Michigan Press, 1995, p. 7.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ "Glossary: Anti-art", Tate. Retrieved 23 January 2010.
  3. Paul N. Humble. "Anti-Art and the Concept of Art". In: "A companion to art theory". Editors: Paul Smith and Carolyn Wilde, Wiley-Blackwell, 2002, p. 250.
  4. Martin Puchner. "Poetry of the revolution: Marx, manifestos, and the avant-gardes". Princeton University Press, 2006, p. 226.
  5. Kathryn Atwood. "The Triumph of Anti-Art: Conceptual and Performance Art in the Formation of Post-Modernism". Afterimage, Sep 1, 2006.
  6. Peter Bürger "Theory of the Avant-Garde". Trans. Michael Shaw. Minneapolis: Minnesota. 1984, p. 51
  7. An Paenhuysen. "Strategies of Fame: The anonymous career of a Belgian surrealist". بایگانی‌شده در ۲۰۰۸-۰۹-۲۶ توسط Wayback Machine In: "Opening Peter Greenaway's Tulse Luper Suitcases". Guest edited by: Gray Kochhar-Lindgren, Image and Narrative, Vol.VI, issue 2 (12.) August 2005.
  8. Sadie Plant. "The most radical gesture: the Situationist International in a postmodern age". Taylor & Francis, 1992, p. 40.
  9. Interview of Roger Taylor by Stewart Home. "Art Is Like Cancer". Mute Magazine. 2004.
  10. Paul N. Humble. "Anti-Art and the Concept of Art". In: "A companion to art theory". Editors: Paul Smith and Carolyn Wilde, Wiley-Blackwell, 2002. Page 244
  11. "The Lights Go On and Off - WHAT ART IS Online, February 2002". www.aristos.org. Retrieved 15 December 2017.
  12. "Ernst Van Alphen, a Clark scholar from the Netherlands, suggested that Modernism itself can be characterized as anti-art in that since the earliest gestures of Dada and Futurism, art is seen as transformative and productive, breaking with institutions rather than destructive of images." Source: http://www.berkshirefinearts.com/?page=article&article_id=128&catID=3
  13. This is one dictionary definition of anti-art: "A loosely used term that has been applied to works or attitudes that debunk traditional concepts of art. The term is said to have been coined by Marcel Duchamp in about 1914, and his ready-mades can be cited as early examples of the genre. Dada was the first anti-art movement, and subsequently the denunciation of art became commonplace—almost de rigueur—among the avant-garde." Note the emphasis on the fact that most art adopts the same principles attributed to the concept of "anti-art". Source: http://www.encyclopedia.com/doc/1O5-antiart.html
  14. Ferguson, Euan. "In bed with Tracey, Sarah ... and Ron", The Observer, 20 April 2003. Retrieved on 2 May 2009.
  15. "Stuck on the Turner Prize", artnet, 27 October 2000. Retrieved on 2 May 2009.

پیوند به بیرون[ویرایش]