خوشه‌چینی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
خوشه چینان، اثر ژان‌فرانسوا میله

خوشه چینی گردآوری محصول جا مانده و پراکنده در کشتزار، پس از برداشت محصول اصلی است. خوشه چین آنکه پس از درو کردن کشت زار جو و گندم و جمع‌آوری حاصل، تک خوشه‌هایی که در آنجا مانده برای خویشتن جمع می‌کند.[۱][۲] گاه در نوشته‌های ادبی خوشه چین کسی است که از حاصل کار یا دانش یا هنر یا خرمن کسی اندکی برگیرد، که از هر جا برای خود چیزی اندوخته کند.[۱]

کاربرد در ادبیات پارسی[ویرایش]

واژه‌های خوشه چین و خوشه چینی به ادبیات پارسی راه یافته‌اند. همچون این بیت از حافظ:[۳]

ثوابت باشد ای دارای خرمناگر رحمی کنی بر خوشه چینی

نیز در آغاز شعری امروزی از کریم فکور:

من که فرزند این سرزمینمدر پی توشه‌ای خوشه چینم
شادم از پیشهٔ خوشه چینیرمز شادی بخوان از جبینم

در رمان سووشون اثر سیمین دانشور آمده است:

زری به کنار مزرعه آخری می‌رسد. مردها هنوز در حال درو کردن هستند و زنهای خوشه چین، به قطار کنار مزرعه نشسته‌اند و سرشان به طرف مزرعه است. همه‌شان چارقد سیاه بر سر دارند. می‌دانند که یوسف همیشه به مردها می‌گوید: «شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه چینها بیاید» و به همین جهت است که زن‌های خوشه چین دو تا جوال با خود می‌آورند.

جستارهای وابسته[ویرایش]

برداشت

محصول

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ناظم الاطبا
  2. فرهنگ دهخدا
  3. دیوان حافظ: نسخه علامه قزوینی و دکتر قاسم غنی.