اعظم‌الدوله زنگنه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

محمدحسین‌خان زنگنه ملقب به اعظم‌الدوله از سران عشایر و حکمرانان کرمانشاه در دوران مشروطه و نقش‌آفرینان حوادث این منطقه در آن دوران بود.

پدرش محمدرضاخان ظهیرالملک زنگنه در سال ۱۲۸۷ خورشیدی حاکم کرمانشاه شد اما چون پیر و فرتوت بود، پسر ارشدش محمدحسین خان را نایب الحکومه کرد و حکومت را عملاً به او سپرد. رفتار مستبدانه و سختگیرانه اعظم الدوله و اعمالی همچون سربریدن افراد و گذاشتنشان جلو توپ[۱] باعث چاپ گزارشهایی در مطبوعات داخل و خارج ایران علیه او شد. سید حسن تقی‌زاده در مجلس شورای ملی با استناد به گزارش روزنامه حقوق اعظم الدوله را متهم به وحشیگری کرد و گفت او «در روز روشن کاری کرده که در هیچ زمان توحشی چنین عملی از هیچ وحشی بروز نکرده‌است. در یکی از روزنامه‌های روس شرحی از تعدیات و ظلمهای او را نوشته و ترجمه هم شده‌است. اعظم‌الدوله یک نفر حسن نام پسر کماج‌فروشی را در روز روشن آورده با حالت او را کشته در صورتی که مادرش از عقب او آمده و چون پسر خود را کشته دید روی نعش او افتاده و از خون او آشامیده دیوانه شده در کوچه‌ها افتاده. او اشخاص دیگری را هم که کشته‌است عکس آنها را هم حاضر دارم. خوب است که این حاکم را بخواهند که کفایت او زیاده از حد است بعد از تحقیق چنین شخص ظالمی را به مجازات برسانند تا معلوم شود که دوره توحش نیست و عصر تمدن و عدالت است».
نظام السلطنه مافی نخست‌وزیر در پاسخ گفت: «آن روز اولی هم که راپورت داده‌اند که آقا رحیم را دهن توپ گذاشته. حال نمی‌دانم رئیس تلگرافخانه آنجا هم عمداً یا سهواً راپورت نداده. از خارج که شنیدم تلگراف کردم که هیچ‌کس این کار را نکرده‌است که تو کرده‌ای و البته باید مجازات شوی و همین‌طور به رئیس تلگراف خانه هم تلگراف کردم که چرا این مسئله را راپورت نداده و هنوز جواب آن نیامده و به حاکم جدید هم سپرده‌ام که او را تحت‌الحفظ روانه طهران نماید که در دیوانخانه عدلیه استنطاق شده و به مجازات برسد و حالا هم اقدام خواهد شد».[۲]

بازداشت و محاکمه اعظم الدوله امکانپذیر نشد و او به یاغی گری ادامه داد اما پدرش از حکومت کرمانشاه عزل شد تا اینکه پس از برکناری محمدعلی شاه و روی کارآمدن دوباره حکومت مشروطه، رضاقلی خان نظام السلطنه مافی حاکم کرمانشاه شد و در اسفند ۱۲۸۸ به وزارت داخله تلگراف کرد که اعظم‌الدوله را با آن که قریب هزار و دویست سواره و پیاده دور خود جمع کرده بود در بیستون دستگیر[۳] کرده و به تهران فرستاده‌است. با این حال از محاکمه اعظم الدوله خبری نداشت و سلیمان میرزا در ۲۲ فروردین ۱۲۸۹ با طرح سؤال از وزارت داخله علت آن را جویا شد و در مجلس گفت: «از اعظم‌الدوله کارهایی صادر شده که اسباب وحشت قلوب است به طوری که روح هر انسانی متنفر خواهد شد، چه خونها ریخته، شخصی را با سمبه و تفنگ کشته و جوانی را جلوی مادرش به جرم سی شاهی سر بریده و قریب شانزده نفر را به قتل رسانده‌است». قوام السلطنه معاون وزیر داخله در پاسخ گفت هیئت وزراء صلاح ندیده اعظم الدوله محاکمه شود چون می‌خواهند اول محاسبات دیوانی خود را بپردازد. سلیمان میرزا گفت اگر بخواهند خساراتی که اعظم الدوله به دولت و ملت وارد کرده، بگیرند تمام دارائی او را بگیرند باز کم دارند، او چند مرتبه یهودی‌ها و بازارها دهات و اطراف کرمانشاه را غارت کرده‌است.[۴]

اعظم الدوله نه تنها از چنگال عدالت گریخت بلکه کمتر از دو سال بعد در آذر ۱۲۹۰ خورشیدی (ذیحجه ۱۳۲۹ هجری قمری) حکمران کرمانشاه شد. او در شب یکشنبه یازدهم ذیحجه از راه کردستان وارد شهر شد اما فرخ خان ایلخانی به سبب اختلاف خط مشی سیاسی با اعظم الدوله و اظهار وفاداری به سالارالدوله برادر محمدعلی شاه که علیه حکومت مرکزی شورش کرده بود، حاضر به تحویل امور حکومتی نبود. بنابر گزارشی که میرزا عبدالله خان وزیری در آن زمان به مشروطه خواهان کرمانشاهی مقیم تهران فرستاد: «غروب سه شنبه سیزدهم رستم بیگ از منزل اعظم الدوله بیرون آمد که به خانه خودش برود، در میدان توپخانه محمد علی گنل با جمعی از اشرار به طرف او شلیک کردند. یک نفر از نوکرهای رستم بیگ کشته و دو نفر عموزاده‌های محمد علی به دست پسر رستم بیگ زخمی شدند. صبح چهارشنبه چهاردهم، اعظم الدوله بزرگان شهر را به منزل خودش دعوت کرد با حضور نمایندگان قنسول‌ها و نماینده کسبه پیغام به فرخ خان دادند که دست از مخالفت با دولت بردارد و برادروار دست به هم داده، شهر و طرق و شوارع را امنیت بدهند که هرگاه سالارالدوله خیال آمدن به شهر داشته باشد از او جلوگیری شود. کاغذی هم به قونسول‌ها نوشت که مفاد آن این است: من که اعظم الدوله هستم از طرف دولت مأمور حفظ شهر و امنیت طرق و شوارع شده‌ام و ابداً نزاع شخصی با کسی ندارم».

بعد از ظهر چهارشنبه، برحسب امر فرخ خان، پشت بام دیوانخانه و کاخ و ساعت مسجد عمادالدوله و جاهای دیگر را سوارهای خالصه و بستگان فرخ خان و سالار همایون و سالار مؤید و شهاب السلطان و علی آقا خشم مال و محمدعلی گنل سنگربندی کردند، از سه ساعت به غروب، شلیک توپ و تفنگ به طرف خانه اعظم الدوله شد تا دو ساعت از شب گذشته. صبح پنجشنبه باز شروع به دعوا شد. قریب بیست نفر تا آن روز کشته شدند. ظهر پنجشنبه در موقعی که گلوله از اطراف مثل تگرگ می‌بارید برحسب امر فرخ خان، از سنگرها نقاره خانه را به گلوله گرفتند. گویا یک نفر از عمله نقاره خانه مقتول شد و ساکت شدند. روز جمعه حسن معینی (معاون الملک) قورخانه را غارت کرد، سایر اشرار هم تلگرافخانه را غارت کردند. تا شب پنجشنبه ۲۲ ذیحجه نایره جنگ اشتعال داشت. قنبر سلطان کندوله ای تمام راه‌ها را به اعظم الدوله سد کرد، اعظم الدوله ناچار شد صبح پنجشنبه به قونسولخانه پناهنده شود. صبح جمعه ۲۳ ذیحجه سالارالدوله وارد کرمانشاه شد. شب شنبه فرخ خان دار فانی را وداع گفت و حکومت به سالار همایون واگذار شد. سالارالدوله هر قدر خواست که متحصنین از قنسولخانه خارج شوند که آنها را تلف کند، بیرون نیامدند. پس سوارهای حسن معاون الملک را مأمور خرابی املاک حضرات متحصنین کردو املاک دینور اعظم الدوله و املاک رستم بیگ و ابوالحسن خان را همگی خراب کردند و آنچه غله و شلتوک و توتون در این مزارع بود، همه را به غارت بردند.[۵]

عبدالحمید زنگنه وزیر فرهنگ کابینه حاج علی رزم آرا که در ۲۸ اسفند ۱۳۲۹ هدف گلوله قرار گرفت و پنج روز بعد درگذشت، فرزند اعظم الدوله بود.

تبارنامه[ویرایش]

محمدحسین‌خان زنگنه پسر مرحوم حاج محمدرضاخان ظهيرالملک امیرتومان پسر محمدزمان خان پسر علیرضا بیگ پسرامامقلی بیگ پسر حاج علی خان زنگنه (علی خان بیگ بیگلربیگی) [۶]

پانویس [ویرایش]

  1. جهانبخش ثواقب، پروین رستمی (بهار و تابستان ۱۳۹۸). «اوضاع سیاسی کرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ایران» (PDF). پژوهشنامه تاریخهای محلی ایران (۱۴): ۲۲۰.
  2. «مذاکرات جلسه ۲۶۱ دارالشورای ملی نوزدهم ربیع‌الاول ۱۳۲۶».[پیوند مرده]
  3. «مذاکرات جلسه ۵۵ دوره دوم مجلس شورای ملی یازدهم صفر ۱۳۲۸».[پیوند مرده]
  4. «مذاکرات جلسه ۷۸ دوره دوم مجلس شورای ملی اول ربیع‌الثانی ۱۳۲۸».[پیوند مرده]
  5. امیرحسین زنگنه منش، شهریاران کرد.
  6. اردشیر کشاورز-کتاب کرمانشاه ما به درونماى قديم شهر:اليگارشى، خاندان‌هاى حکومت‌گر در کرمانشاهان - صفحه 113