فیلمفارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
جز اصلاح نویسه نادرست با استفاده از AWB
خط ۱: خط ۱:
{{بهبود منبع}}
{{بهبود منبع}}
[[پرونده:ShabajiKahoomPoster.jpg|بندانگشتی|150px| [[شاباجی خانم (فیلم)|شاباجی‌خانم‎]]، نمونه‌ای از یک فیلمفارسی]]
[[پرونده:ShabajiKahoomPoster.jpg|بندانگشتی|150px| [[شاباجی خانم (فیلم)|شاباجی‌خانم‌]]، نمونه‌ای از یک فیلمفارسی]]
'''فیلمفارسی''' اصطلاحی است که اولین بار توسط دکتر [[هوشنگ کاووسی]] در[[مجله فردوسی|مجلهٔ فردوسی]] برای سینمای عامه‌پسند ایران به کار برده شد و مثال معروف آن فیلم شاباجی خانم است. این اصطلاح به معنای محصولی سینمایی است که مولفه‌هایی همچون داستان‌پردازی عجولانه، قهرمان سازی، رقص و آواز کاباره‌ای بدون ارتباط به داستان، نبود روابط علت و معلولی، عشق‌های غیرواقعی، حادثه پردازی و غیره. این فیلم‌ها عموماً با گرته برداری از سینمای [[هالیوود]] و [[هند]] و در فضایی ایرانیزه ساخته می‌شدند.
'''فیلمفارسی''' اصطلاحی است که اولین بار توسط دکتر [[هوشنگ کاووسی]] در[[مجله فردوسی|مجلهٔ فردوسی]] برای سینمای عامه‌پسند ایران به کار برده شد و مثال معروف آن فیلم شاباجی خانم است. این اصطلاح به معنای محصولی سینمایی است که مولفه‌هایی همچون داستان‌پردازی عجولانه، قهرمان سازی، رقص و آواز کاباره‌ای بدون ارتباط به داستان، نبود روابط علت و معلولی، عشق‌های غیرواقعی، حادثه پردازی و غیره. این فیلم‌ها عموماً با گرته برداری از سینمای [[هالیوود]] و [[هند]] و در فضایی ایرانیزه ساخته می‌شدند.
کاوسی با ساختن «واژه- اصطلاحِ» کاربردی فیلمفارسی، توانست ضدگفتمانی را در برابر گفتمان مسلط آن روزهای سینمای ایران که از دورهٔ شروع مجدد در سال ۱۳۲۷ توسط کسانی مثل اسماعیل کوشان، تماماً در حوالی «فیلمفارسی» سیر می‌کرد ایجاد کند... او اصرار می‌کرد که فیلمفارسی را باید سر هم نوشت و دلیلش هم این بود که می‌خواست از به‌هم‌آمیزی این دو، مفهوم جدیدی ارائه کند. او با چسباندن «فیلم» به «فارسی» و رسیدن به واژهٔ «فیلمفارسی» سینمایی را هدف می‌گرفت که به‌زعم خودش نه فیلم بود و نه فارسی؛ بلکه آمیزه‌ای نچسب از این دو بود.
کاوسی با ساختن «واژه- اصطلاحِ» کاربردی فیلمفارسی، توانست ضدگفتمانی را در برابر گفتمان مسلط آن روزهای سینمای ایران که از دورهٔ شروع مجدد در سال ۱۳۲۷ توسط کسانی مثل اسماعیل کوشان، تماماً در حوالی «فیلمفارسی» سیر می‌کرد ایجاد کند... او اصرار می‌کرد که فیلمفارسی را باید سر هم نوشت و دلیلش هم این بود که می‌خواست از به‌هم‌آمیزی این دو، مفهوم جدیدی ارائه کند. او با چسباندن «فیلم» به «فارسی» و رسیدن به واژهٔ «فیلمفارسی» سینمایی را هدف می‌گرفت که به‌زعم خودش نه فیلم بود و نه فارسی؛ بلکه آمیزه‌ای نچسب از این دو بود.
خط ۳۵: خط ۳۵:


[[رده:سینمای ایران]]
[[رده:سینمای ایران]]

[[رده:فیلم‌فارسی|فیلم‌فارسی]]
[[رده:فیلم‌فارسی|فیلم‌فارسی]]

[[رده:فیلم‌های فارسی‌زبان]]
[[رده:فیلم‌های فارسی‌زبان]]

نسخهٔ ‏۹ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۳۴

شاباجی‌خانم‌، نمونه‌ای از یک فیلمفارسی

فیلمفارسی اصطلاحی است که اولین بار توسط دکتر هوشنگ کاووسی درمجلهٔ فردوسی برای سینمای عامه‌پسند ایران به کار برده شد و مثال معروف آن فیلم شاباجی خانم است. این اصطلاح به معنای محصولی سینمایی است که مولفه‌هایی همچون داستان‌پردازی عجولانه، قهرمان سازی، رقص و آواز کاباره‌ای بدون ارتباط به داستان، نبود روابط علت و معلولی، عشق‌های غیرواقعی، حادثه پردازی و غیره. این فیلم‌ها عموماً با گرته برداری از سینمای هالیوود و هند و در فضایی ایرانیزه ساخته می‌شدند. کاوسی با ساختن «واژه- اصطلاحِ» کاربردی فیلمفارسی، توانست ضدگفتمانی را در برابر گفتمان مسلط آن روزهای سینمای ایران که از دورهٔ شروع مجدد در سال ۱۳۲۷ توسط کسانی مثل اسماعیل کوشان، تماماً در حوالی «فیلمفارسی» سیر می‌کرد ایجاد کند... او اصرار می‌کرد که فیلمفارسی را باید سر هم نوشت و دلیلش هم این بود که می‌خواست از به‌هم‌آمیزی این دو، مفهوم جدیدی ارائه کند. او با چسباندن «فیلم» به «فارسی» و رسیدن به واژهٔ «فیلمفارسی» سینمایی را هدف می‌گرفت که به‌زعم خودش نه فیلم بود و نه فارسی؛ بلکه آمیزه‌ای نچسب از این دو بود.

ویژگی‌ها

روایت: این آثار مبتنی بر تصادف‌های باورنکردنی، چرخش‌های داستانی محیرالعقول و سوءتفاهم‌های اغراق‌آمیزند. طنزی دارند که در بهترین حالت ساده‌لوحانه و در بدترین حالت سخیف و توهین‌آمیز است، در حالی که تعلیق و اضطرابشان بیش‌تر به کمدی پهلو می‌زند تا یک هیجان سینمایی حساب شده.

شخصیت‌ها: آدم‌های این فیلم‌ها با وجودی که از تیپ‌های آشنای اجتماعی آمده‌اند معمولاً در حد همان تیپ می‌مانند و دروغین‌تر از آنند که به عنوان یک انسان صاحب هویت فردی جدی گرفته شوند.

موقعیت‌ها: تضاد طبقاتی که با عشق حل می‌شود و آن نزاع بی‌پایان سنت و مدرنیزم که معمولاً به نفع سنت به سرانجام می‌رسد.

شکل ساخت فیلم‌ها: بر اساس کلیشه‌های موفق و ستاره‌های محبوب آخرین فیلم و یا بازسازی فیلمفارسی‌های دیگر یا آثار موفق سینمای جهان. معمولاً هیچ چیز در آن‌ها تازه نیست.[۱]

نگارخانه

منابع

  1. یوسف لطیف‌پور (۳ مهر ۱۳۹۴). «نگاهی دوباره به فیلمفارسی؛ از مهوش تا امین حیایی». بی‌بی‌سی فارسی.