ویکیپدیا:شیوهنامه/واژههایی که باید مواظب استفاده از آنها بود: تفاوت میان نسخهها
←میباشد غلط میباشد: بازخوانی |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== برچسبهای مناقشهبرانگیز == |
== برچسبهای مناقشهبرانگیز == |
||
{{اصلی|وپ:برچسب}} |
|||
{{Quote box |
{{Quote box |
||
|width = 70% |
|width = 70% |
نسخهٔ ۱۴ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۳۳
این رهنمود بخشی از شیوهنامهٔ ویکیپدیای فارسی است. مفاد و توصیههای این صفحه، نمایانگر آن دسته از استانداردهای مقالهنویسی/ویرایش است که بسیاری از ویراستاران، با اصول بنیادیِ آنها موافقند. با این که پیروی از مفاد این صفحه توصیه میشود، اما این مفاد جزو سیاستها نیستند. در ویرایش و بهروزرسانی این صفحه جسور باشید، ولی لطفاً پیش از انجام تغییرات عمده از صفحهٔ بحث برای مطرح کردن آن تغییرات و نظرخواهی دربارهٔ آنها استفاده کنید. |
واژهای نیست که استفاده از آن در یک مقاله ویکیپدیا همواره ممنوع باشد، اما بعضی واژگان ممکن است نمایشی ستیزهگر یا گنگ عرضه کنند. اگر چنین واژگانی، بد استفاده شوند، معانی متفاوتی از آن چه مد نظر بوده را میرسانند. لغاتی که به طور ضعیفی انتخاب شدهاند ممکن است یک نقطه نظر را به نحوی زیرکانه پیش ببرند، به طرزی غیرعمدی تحقیرآمیز باشند، یا فقط ناشی از شیوه غلط (مثلاً کلیشهها) باشند. تعدادی از واژگانی که باید از آنها اجتناب کرد یا با ملاحظه از آنها استفاده کرد اینجا فهرست شدهاند.
الفاظ طفرهآمیز
برچسبهای مناقشهبرانگیز
... فرقه، نژادپرست، منحرف، فرقه، بنیادگرا، مرتد، افراطی، غیرواقعگرا، تروریستی، مبارز آزادی، اسطوره، شبه-، گیت، جنجالی...
برچسبهای دارای بار ارزشی مانند «فرقه» خواندن یک سازمان، «نژادپرست»، «تروریست»، یا «مبارز آزادی» خواندن یک فرد یا «انحرافی» خواندن یک عمل جنسی میتواند نظرات ستیزهآمیزی را برانگیزد و مادامی که به طور گسترده توسط منابع معتبر برای توصیف موضوع مورد استفاده قرار نگرفته باشد (که در آن صورت در متن به منبع موردنظر نسبت داده میشود)، باید از آن دوری کرد. از واژههای «افسانه» و «اسطوره» در مفهوم غیررسمی دوری کنید و برای هر کاربردِ رسمی این لفظ به طور دانشورانه زمینهسازی کنید.
به جای آنکه شخصی را با صفتی مبهم همچون «جنجالی» توصیف کنید، اطلاعات لازم را درمورد جنجالهای مربوط، به خوانندگان بدهید و مطمئن شوید که منابع معتبر وجودِ یک جنجال را تأیید کردهاند و لفظ جنجال برای دادنِ وزن نامتناسب به یک دیدگاه حاشیهای مورد استفاده قرار نمیگیرد.
«ادعا کرد»، «مدعی شد»
با وجودی که کلمه «ادعا» میتواند درست استفاده شود، این کلمه ممکن است به نحوی نادرست، برای افکندن شک بر یک اظهار، مورد استفاده قرار گیرد.
اصطلاحات فاقد دقت
نوواژهها
نوواژهها اصطلاحاتی هستند که اخیراً یا در محیطهای خاصی رایج شدهاند که منحصر بدانها باقی ماندهاند. در بیشتر موارد، آنها در فرهنگهای لفات عمومی ظاهر نمیشوند، گرچه ممکن است به طور معمول درون جوامع یا مشاغل خاصی به کار بروند. از این واژگان باید دوری گزید زیرا تعاریف آنها ناپایدار است و بسیاریشان باقی نمیمانند. هنگامی که استفاده از یک نوواژه برای توصیف تحولات جدید در یک زمینه خاص لازم باشد معنی آن باید با منابع معتبر پشتیبانی شود.
ساختن کلمات ترکیبی جدید با پیشوندها و پسوندهایی همچون پیش، پسا، غیر، شبه یا ضد میتواند به ایجاز و اختصار مطلب کمک کند اما باید مطمئن باشید که محصول آن اصطلاحی غلط انداز یا توهینآمیز نباشد یا وزن بیش از حدی به یک دیدگاه خاص نبخشد. برای مثال افزودن پسوند ایسم به یک کلمه این مفهوم را متبادر میکند که از یک نظام فکری مستقل صحبت میکنیم.
احتمال دارد
در مورد حقایق علمی و یا گزارشها استفاده از کلمههایی که شبهه میافکنند یا از قوت جمله میکاهند ناپسند است.
مثال:
- احتمال دارد از او حین شکنجه اعتراف گرفته باشند.
- بر اثر گرم کردن آب احتمال دارد آب جوش بیاید.
«به نظر میرسد»، «احساس میشود»
بهاصطلاح
میباشد غلط میباشد
بعضی از فضلا معتقدند که در نوشتههای معتبر فارسی هرگز میباشد بهجای است بهکار نرفته و بنابراین استعمال آن غلط است. به دو دلیل بهتر است از استعمالِ میباشد بهجای است پرهیز کرد.
نخست اینکه میباشد و دیگر صیغههای باشیدن در گفتار عادی مردم رایج نیست و البته زبانِ نوشتار — خاصه در مواردی که با مصطلحات علمی و فنی و مفاهیم تخیلی و استعاری سروکار ندارد — هرچه به زبان روزمره نزدیکتر باشد بهتر است (حتی میتوان گفت که یکی از وظایفِ اهل قلم این است که فاصلهٔ میان زبان گفتار و زبان نوشتار را تا جایی که لطمه به دقایق و ظرایفِ اندیشه نزند کمتر کنند).
دودیگر اینکه میباشد بهعنوان فعل اِسنادی هیچ فرقی با است ندارد و بنابراین نیازی نیست که جانشین آن شود، مگر برای پرهیز از تکرار؛ ولی تکرار فعل را لزوماً نباید از عیوب نگارش دانست (ر.ک: مدخل تکرار فعل از منبع مذکور).
بااینهمه، گرچه موارد استعمالِ میباشد بهنسبتِ است بسیار اندک است، ولی بزرگان شعر و نثر فارسی گاهگاه آن را بهجای این بهکار بردهاند:
« | چون بوعلی درآمد، شیخ گفت: ما را اندیشهٔ زیارت میباشد | » |
—اسرارالتوحید |
«گاهی»، «خواهشاً»
نمودن
مثال:
- او در مقطع راهنمایی تحصیل مینماید. به جای او در مقطع راهنمایی تحصیل میکند.
«گفتنیاست»، «لازم است ذکر شود»، «به جرأت میتوان گفت»
این در حالیاست که
- ↑ نجفی، ابوالحسن. غلط ننویسیم: فرهنگ دشواریهای زبان فارسی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی. ص. صص ۳۷۷–۳۷۸. شابک ۹۷۸۹۶۴۰۱۰۵۵۹۷. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک)