هویت روایی
هویت شخصی هر فرد عبارت است از برداشتی که خود او از زندگیش دارد. این برداشت در شکل روایتی است که از گذشته فرد آغاز شده و تا چشماندازی از آینده او ادامه مییابد.[۱] بدینترتیب، هویت روایی داستانی است پویا که هر فردی، برای معنی بخشیدن به زندگیش، در ذهن خود ایجاد میکند.[۲]
شکل گیری هویت روایی
[ویرایش]کودکان در طی نخستین سال زندگیشان نقش بازیگر را دارند و به تدریج از طریق تقلید و توجه در مییابند که رفتار والدینشان هدفمند است.[۳] در دو سالگی، کودک علاوه بر بازیگری در نقش کارگردانی نیز عمل میکند. به مرور زمان والدین کودک را به بیان تجربیات خودش تشویق میکنند.[۴] تا پنج سالگی کودک به ویژگیهای استاندارد داستان آگاه میشود. از آن به بعد، داستانهای گفته شده توسط کودک دارای نظم علت-معلولی و نظم موضوعی هستند. کودکانی که از والدینشان داستانهای شخصی زیاد میشنوند قبل از سن پیش دبستانی به بیان روایتهای منسجم قادر هستند.[۵] مهارت داستانگویی در دوره نوجوانی، از طریق بحث، مقایسه و تحلیل تمایلات درونی و غور در حوادث گذشته، پیوسته روندی صعودی دارد. همزمان عوامل فرهنگی در شکلگیری هویت روایی تأثیر میگذارند. توانایی پردازش روایات در قالب داستان زندگی و ایجاد هویت در حوالی بلوغ ظاهر شده،[۶] رسیدن به بزرگسالی را ممکن کرده[۷] و تا پایان امر به زندگی معنی میبخشد.[۸][۹]
اجزا روایتهای هویتی
[ویرایش]روایتهای هویتی اغلب بر مبنای ساختار و موضوع ارزیابی میشوند.
ساختار
[ویرایش]نظم (coherence) از اصلیترین اجزای ساختاری روایت هاست. با افزایش سنّ کودک، چهار نوع نظم در داستانهایشان ظاهر شده و به مرور افزایش مییابد. این نظمها به قرار زیرند:[۶]
- نظم زمانی: رعایت ترتیب زمانی حوادث.
- نظم عللی: تأکید بر رابطه علّت-معلولی بین حوادث روایت.[۱۰]
- نظم موضوعی: خارج نشدن از موضوع اصلی روایت و حفظ روند وقایع در حول این موضوع.
- هماهنگی فرهنگی: فرمت و لحن بیان داستان با زمینه فرهنگی راوی هماهنگ میشود.
محتوی
[ویرایش]از دیدگاه محتوی، پژوهشگران روایتهای هویتی را در یکی از گونههای زیر قرار میدهند: رستگاری، افول، عاملیت، صمیمیت، خود اکتشافی، سرانجام منطقی، و معنی سازی.[۱۱] یک گونه جدید، با نام کارایی، اخیرا در طبقهبندیها آورده میشود.[۱۲]
- رستگاری: راوی از حالت منفی به حالت مثبت گذر میکند (A → B). چنین گذاری میتواند یکی از موارد زیر باشد: فداکاری (تحمل حالت بد A برای دریافت منفعت B)، بازیابی (بازیافت حالت مثبت بعد از گم کردن آن)، رشد (بهسازی خویشتن از نظر روانی، جسمی و شخصیتی)، یا فراگیری (آموختن مهارتها، دانشها و عقلانیت جدید).
- افول: راوی از حالت مثبت به حالت منفی گذر میکند (B → A). اغلب، این گذر با انکار یا عدم توانایی در یاد آوری حالت مثبت قبلی همراه است. زیر-موضوعات معمول در افول موارد زیر را شامل میشوند: قربانی سازی، لو دادن، باخت، شکست، بیماری/آسیب جسمی، نا امیدی، یا سرخوردگی.
- عاملیت: به میزان خودمختاری راوی و توانایی او در هدایت زندگیش گفته میشود. عاملیت، بعضی وقتها، به چهار زیر-گونه تقسیم میشود: خود-اربابی (قهرمان ٔبر خویشتن مسلط است و برای بهبود آن تلاش میکند)، مقام/پیروزی (قهرمان به مقام بالاتری نسبت به همگنانش دست مییابد)، دستاورد/مسولیت (قهرمان دستآوردهای قابل توجه در برخی زمینهها داشتهاست)، و توانمندسازی (قهرمان از طریق برهم کنش با چیزی بزرگتر از خود بهتر شد).
- صمیمیت: راوی برای تشکیل دادن دوستی/رابطه نزدیک، و نمایش عاطفه و وابستگی گروهی انگیزه دارد. موضوعات اصلی در صمیمیت عبارتند از: عشق/دوستی، هم صحبتی، بخشش یا کمک به دیگری، یا یک حس کلی اتحاد/باهمی با همه/دیگران.
- خود اکتشافی: عبارت است از میزانی که راوی در حین بازگویی به خود-اکتشافی روی میآورد.[۱۱][۱۳]
- سرانجام منطقی: نشانگر اندازه فرونشینی تنشها است و روایت را با نوعی پایان مقبول مجهز میکند.[۱۱]
- معنی سازی: عبارت است از برداشت معنی از روایت. درجه معنی داری روایتها میتواند از بیمعنی (نقل ساده داستان) تا نغز (برداشت نکات بینشی از داستان) متغیر باشد.[۱۱][۱۴]
کاربرد ها
[ویرایش]مبحث هویت روایی و روشهای مطالعاتی مربوطه در زمینههای مختلفی مورد استفاده قرار گرفتهاند. در زیر چند مثال ارائه میشوند.
مطالعات تجربی بر تغییر هویتی روایی در طی پروسه روان درمانی دلالت میکنند. تحقیقات نشان دادهاند که با مرور زمان تراپی بیماران در داستانهای خود نقشهای آمرانه تر از خود به نمایش میگذارند.[۱۵] این افزایش در نقش آمریت نشان بهبود در سلامت روانی میباشد. بدینترتیب با مطالعه داستانهای زندگی افراد میتوان اثر بخشی و روند تراپی را اندازه گرفت.
روایتهای نوشته شده توسط افراد با بیماریهای روانی شدید، مانند اسکیزوفرنی، برای برآورد اثر بخشی روشهای درمانی مطالعه شدهاند.[۱۶] مطالعات نشان دادهاند که این نوع بیماران، در صورت بهبود، روایتهای منظم تر خلق میکنند.[۱۷]
زندانیان
[ویرایش]هویت روایی برای برآورد تحول زندانیان استفاده شدهاند.[۱۸] زندانیان متحول شده خود منفی (آنی که جنایت کرده) را در درکی کلیتر از خودشان ادغام نمودهاند.
منابع
[ویرایش]- ↑ Davenpor, John J. (2012). Narrative Identity, Autonomy, and Mortality. New York: Routledge. p. 2.
- ↑ Bauer, Jack J; McAdams, Dan P.; Pals, Jennifer L. (2008). "Narrative identity and eudaimonic well-being" (PDF). Journal of Happiness Studies. 9 (1): 81–104.[پیوند مرده]
- ↑ Young, Gerald (2011). Development and Causality: Neo-Piagetian Perspectives. London: Springer Sciences. p. 446.
- ↑ Hoyt, Timothy (2009). "The Development of Narrative Identity in Late Adolescence and emergent Adult". Developmental Psychology. 2 (45): 588–574. doi:10.1037/a0014431.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ Singer, Jefferson (2013). "Self-Defining Memories, Scripts, and the Life Story: Narrative Identity in Personality and Psychotherapy". Journal of Personality. doi:10.1111/jopy.12005.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ Habermas, T. & Bluck, S. (2000). Getting a life: The emergence of the life story in adolescence. Psychological Bulletin, 126(5).
- ↑ Goldberg, L. R. (1993). "The structure of phenotypic personality traits". American Psychologist 48 (1): 26–34.
- ↑ Bohlmeijer, E. , Roemer, M. , Cuijpers, P. , & Smit, F. (2000). The effect of reminiscence on psychological well-being in older adults: A meta-analysis. Aging & Mental Health, 11(3), 291-300.
- ↑ Staudinger, U. (2001). Life reflection: A socialcognitive analysis of life review. Review of General Psychology, 5, 148-160.
- ↑ Pals, J.L. (2006). "Narrative identity processing of difficult life experiences: Pathways of personality development and positive self-transformation in adulthood." Journal of Personality, 74(4), 1079-1110.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ McAdams, Dan (4 June 2013). "Narrative Identity". Current Directions in Psychological Science. 22 (3). doi:10.1177/0963721413475622.
- ↑ Carless & Douglas, "In the Boat but Selling Myself Short:Stories, Narratives, and Identity Development in Elite Sport", The Sport Psychologist 27 (1): 27-29.
- ↑ «درباره هوش هیجانی و خود اکتشافی چه میدانید؟». خبرآنلاین. ۱۰ مرداد ۱۳۹۱.
- ↑ McLean (2003). "Adolescents' self-defining memories about relationships". Developmental Psychology. 39.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ Adler, J.M. (2012). Living into the story: Agency and coherence in a longitudinal study of narrative identity development and mental health over the course of psychotherapy. Journal of Personality and Social Psychology, 102(2), 367-389.
- ↑ Lysaker, P.H. , Lancaster, R. S. , & Lysaker, J. T. (2003). Narrative transformation as an outcome in the psychotherapy of schizophrenia. Psychology and Psychotherapy: Theory, Research and Practice, 76, 285-299.
- ↑ Lysaker, P. H. , Davis, L. W. , Hunter, N. L. , Nees, M. A. , & Wickett, A. (2005). Personal narratives in schizophrenia: Increases in coherence following 5 months of vocational rehabilitation. Psychiatric Rehabilitation Journal, 29, 66-68.
- ↑ Maruna, S. , Wilson, L. & Curran, K. (2006). Why God is often found behind bars: Prison conversion and the crisis of self-narrative. Research in Human Development, 3, 161 - 184.