صلح داخلی
این مقاله ممکن است برای مطابقت با استانداردهای کیفی ویکیپدیا نیازمند بازنویسی باشد. (ژانویه ۲۰۲۱) |
"صلح داخلی" داستان کوتاه نوشتهی چینوآ آچبه (Chinua Achebe) در سال 1971 است. این داستان درباره تأثیرات جنگ داخلی نیجریه (1970 - 1967) بر مردم و "صلح داخلی" متعاقب آن است.
خلاصه داستان
[ویرایش]داستان پس از پایان جنگ داخلی در شرق نیجریه آغاز می شود. قهرمان داستان ، جاناتان ایوگبو (Jonathan Iwegbu)، توانسته بود دوچرخه خود را نگه دارد که برای درآمدزایی آن را به تاکسی تبدیل می کند. در طی دو هفته او 150 پوند پول درمیآورد . جاناتان برای جستجوی خانهاش به انوگو سفر میکند، و با کمال تعجب خانهاش را سالم و سرپا میبیند، در حالی که دیگر ساختمانهای اطراف آن تخریب شدهاند. خانه به کمی تعمیر نیاز دارد، پس جاناتان وسایلی را از اطراف پیدا میکند و کاری میکند که خانهاش دوباره شبیه یک خانه شود. سپس خانوادهاش را برمیگرداند. کل خانواده سخت تلاش میکنند تا زندگیشان را از نو بسازند. درحالیکه ماریا کوفتهی آکارا میپزد تا به همسایهها بفروشد، بچهها انبه میچینند تا به همسر سربازها بفروشند. جاناتان وقتی که میفهمد کار به عنوان معدنچی برای او ممکن نیست، تصمیم میگیرد بیرون از خانه یک بار مشروبفروشی برای سربازها باز کند.
به خاطر تحویل ارز شورشیان به خزانهداری، دولت لطفی در حق جاناتان میکند و 20 پوند ارز قانونی در عوض آن به جاناتان میدهد. شب بعد، گروه بزرگی از سارقان به خانهی او میآیند و 100 پوند از او طلب میکنند. وقتی جاناتان پاسخ می دهد که فقط 20 پوند دارد، رهبر سارقین از او می خواهد پول را از پنجره باز تحویل دهد. بعد از گرفتن پول، زندگی برای جاناتان مثل همیشه ادامه دارد زیرا "هیچ چیز خدا را متحیر نمیکند"، به این معنی که این سرقت در نظر خداوند معنای والاتری نسبت به آنچه برای جاناتان به نظر میرسید، دارد.
بررسی اجمالی شخصیت
[ویرایش]- جاناتان ایوگبو
جاناتان ایوگبو ، قهرمان داستان "صلح داخلی" ، هستهی خوش بین کل داستان است. علیرغم ویرانی های اخیر در جنگ بیافران، جاناتان لحنی شاد را در برابر مرگ نشان می دهد. خوش بینی جاناتان برای اولین بار در پاراگراف اول، وقتی که فریاد میزند چقدر از زندگی خوشحال است، نشان داده می شود . نقل قولی که تا پایان کتاب تکرار میشود این نکته را منعکس میکند که تم داستان "چیزی خدا را متحیر نمیکند" است.[۱] و سپس به توضیح دادن ادامه میدهد "او با پنج نعمت گرانبها جنگ را به پایان رساند --- خودش ،همسرش ماریا ، و سه نفر از چهار فرزندشان."[۱] قهرمان داستان خوشحال است زیرا اکنون می تواند از همراهی افراد زنده لذت ببرد، به جای اینکه برای درگذشتگان غمگین باشد. خوش بینی جاناتان وقتی برای اولین بار خانهاش را دید که کمی آسیب دیده بود، همچنان ادامه داشت. "اما این چه بود؟"[۱] و سپس او به توضیح دادن ادامه می دهد که او روزها به اندازه کافی فرصت برای جستجوی مواد داشت " قبل از اینکه هزاران نفر دیگر از غارهای خود در جنگل بیرون بیایند و به دنبال همان چیزها بروند،"[۱] که بیشتر بر خوشبینی او و فواید آن تأکید دارد. بعداً در داستان، جاناتان یک بار باز می کند، و شغلی جدید ایجاد میکند به جای این که مدام به این فکر کند که شغل سابقش، استخراج زغال سنگ، دیگر در دسترس نیست. خوش بینی جاناتان تا پایان داستان حتی وقتی کل پول هایش توسط سارقان به سرقت می رود تزلزل ناپذیر است.
زمینهی تاریخی
[ویرایش]بیشتر نوشتههای چینوآ آچبه از وقایع جنگ بیافران و پاسخ به جنگی که برای بسیاری از نویسندگان ایگبو، مبارزهای برای بقا، جستجو برای آغازی جدید برای آفریقا و بازتعریف هویت سیاه پوستان در زمینهی رفتاری پیچیدهی جهانی بود، الهام گرفته شدهاست.[۲] چینوآ آچبه که در آن زمان رمان نویس برجستهای بود، در فعالیت های ادبی پس از جنگ ایگبو پیشگام بود. آچبه اظهار دارد:[۳]
برای من واضح است که نویسندهی خلاق آفریقایی که سعی میکند از مسائل اجتماعی و سیاسی مهم آفریقای معاصر اجتناب کند، در نهایت کاملاً بی معنی خواهد بود --- مثل مرد نادانی که در ضربالمثل خانهی در حال سوختن را رها میکند تا به دنبال موشی برود که از شعلهها فرار میکند.
آچبه این واقعیت که بحران بیافران تاثیر زیادی بر خلاقیت او داشته را پنهان نمیکند.
یادداشتها
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ Achebe, Chinua (1971). "Civil Peace". Bedford/St. Martin's: 10.
- ↑ Emenyonu, Ernest (2003). "Post-War Writing In Nigeria". African Studies Association: 49–54.
- ↑ Achebe, Chinua (1968). "The African writer and the Biafran cause; a paper read at a political science seminar, at Makerere University College, Kampala, Uganda, on 25th August, 1968": 8–14.
{{cite journal}}
: Cite journal requires|journal=
(help)
منابع
[ویرایش]{{cite web}}
: نگهداری CS1: url-status (link)
- Charters, [edited by] Ann (2011). The story and its writer : an introduction to short fiction (Compact 8th ed.). Boston: Bedford/St. Martins. pp. 9. ISBN 0-312-59624-3.
{{cite book}}
:|first=
has generic name (help) - Achebe, Chinua (1971). Civil Peace. Bedford/St. Martin's. p. 10.
- Achebe, Chinua (1968). The African writer and the Biafran cause; a paper read at a political science seminar, at Makerere University College, Kampala, Uganda, on 25th August, 1968. pp. 8–14.
- Emenyonu, Ernest (2003). Post-War Writing In Nigeria. African Studies Association. pp. 49–54.
آثار چینوآ آچبه | |
---|---|
رمانها | چیزهایی که جدا افتادند (1958) - دیگر آسانی نیست (1960) - تیر خدا (1964) - مردی از مردم (1966) - مورتپههای ساوانا (1987) |
داستانهای کوتاه | راه مردگان (1953) - صلح داخلی (1971) - طلبکار انتقامجو (1972) |
داستانهای کودکانه | چایک و رودخانه (1966) |
غیرداستانی | امیدها و موانع: مقالات برگزیده (1988) - تصویری از آفریقا (1975) - کشوری وجود داشت (2012) |