کارتل خلیج
Cártel del Golfo | |
لوگوی کارتل خلیج | |
| بنیانگذاری | 1930s |
|---|---|
| بنیانگذار(ان) | خوان نپوموسنو گوئرا , خوان گارسیا آبرگو |
| محل بنیانگذاری | مکزیک |
| سالهای فعالیت | 1930s–اکنون |
| قلمرو | شمال مکزیک و جنوب ایالات متحده آمریکا |
| قومیت | بیشتر مکزیکی افراد محدودی گواتمالای |
| شمار اعضاء | 50,000–100,000 |
| رهبران | خوان ریس مخیا-گونزالس |
| فعالیتهای جنایی | موادمخدر، ادم ربایی، سرقت مسلحانه، پولشویی،جرایم سازمانیافته، زورگیری،و تهدید |
| رقیبان | |
کارتل گالف (به اسپانیایی: Cártel del Golfo یا Golfos یا CDG) به معنای «کارتل خلیج» که منظور خلیج مکزیک است، یکی از قدیمیترین و قدرتمندترین ادم خطرناک[۱] گروههای جرایم سازمانیافته قاچاق مواد مخدر در کشور مکزیک است.[۲] این گروه یکی از بازیگران اصلی در جنگ مواد مخدر در مکزیک است که بین گروههای رقیب قاچاق مواد مخدر و ارتش مکزیک در جریان است.[۳] دولت ایالات متحده آمریکا کارتل گالف را مسوول ارسال سالانه دهها تُن مواد مخدر به داخل خاک این کشور میداند.[۴]
در سال ۲۰۱۰ کارتل لوس زتاس از کارتل گالف جدا شد و به یکی از بیرحمترین کارتل های قاچاق مواد مخدر تبدیل شد. گروه لوس زتاس در ابتدا شاخه مسلحِ کارتل گالف بود.[۵]
تاریخچه
[ویرایش]تأسیس: دهه ۱۹۳۰
[ویرایش]کارتل گلف، یک کارتل مواد مخدر مستقر در ماتاموروس، تامائولیپاس ، مکزیک، در دهه 1930 توسط خوان نپوموسنو گوئرا تأسیس شد . کارتل گلف که در ابتدا با نام کارتل ماتاموروس (به اسپانیایی: Cártel de Matamoros ) شناخته میشد، در ابتدا الکل و سایر کالاهای غیرقانونی را به ایالات متحده قاچاق میکرد. پس از پایان دوران ممنوعیت الکل، این گروه جنایتکار کنترل قمارخانهها، حلقههای فحشا، یک شبکه سرقت خودرو و سایر قاچاقهای غیرقانونی را در دست گرفت. این گروه در دهه 1970 تحت رهبری خوان گارسیا آبرگو، به طور قابل توجهی رشد کرد .
دوران گارسیا ابرگو (دهه 1980-1990)
[ویرایش]تا دهه 1980، گارسیا آبرگو شروع به وارد کردن کوکائین به عملیات قاچاق مواد مخدر کرد و در برابر آنچه که اکنون کارتل خلیج، بزرگترین سلسله جنایتکار در مرز ایالات متحده و مکزیک، نامیده میشد، دست بالا را داشت . گارسیا آبرگو با مذاکره با کارتل کالی ، توانست 50٪ از محموله را به عنوان وجه تحویل از کلمبیا دریافت کند ، به جای 1500 دلار آمریکا برای هر کیلوگرم که قبلاً دریافت میکردند. با این حال، این مذاکره مجدد، گارسیا آبرگو را مجبور کرد تا رسیدن محصول از کلمبیا به مقصد را تضمین کند. در عوض، او انبارهایی را در امتداد مرز شمالی مکزیک ایجاد کرد تا صدها تن کوکائین را نگهداری کند. این امر به او اجازه داد تا یک شبکه توزیع جدید ایجاد کند و نفوذ سیاسی خود را افزایش دهد. گارسیا آبرگو علاوه بر قاچاق مواد مخدر، میلیونها دلار پول نقد را برای پولشویی ارسال میکرد. حدود سال 1994، تخمین زده میشد که کارتل خلیج تا "یک سوم کل محمولههای کوکائین" را که از تأمینکنندگان کارتل کالی به آمریکا منتقل میشد، مدیریت میکرد. در طول دهه 1990، دفتر دادستان کل مکزیک تخمین زد که کارتل خلیج"بیش از 10 میلیارد دلار آمریکا ارزش دارد."
فساد در ایالات متحده
[ویرایش]روابط گارسیا آبرگو فراتر از فساد دولت مکزیک و به ایالات متحده گسترش یافت. با دستگیری یکی از قاچاقچیان گارسیا آبرگو، خوان آنتونیو اورتیز، مشخص شد که این کارتل بین سالهای 1986 تا 1990، چندین تن کوکائین را با اتوبوسهای اداره مهاجرت و تابعیت ایالات متحده حمل میکرده است. همانطور که آنتونیو اورتیز اشاره کرد، این اتوبوسها حمل و نقل بسیار خوبی را انجام میدادند، زیرا هرگز در مرز متوقف نمیشدند.
همچنین مشخص شد که علاوه بر کلاهبرداری اتوبوس INS، گارسیا آبرگو «معامله ویژهای» با اعضای گارد ملی تگزاس داشت که چندین تن کوکائین و ماریجوانا را از جنوب تگزاس به هوستون برای کارتل منتقل میکردند.
نفوذ گارسیا آبرگو زمانی آشکار شد که یک مأمور اداره تحقیقات فدرال ایالات متحده (FBI) به نام کلود د لا او، در سال 1986، در شهادتی علیه گارسیا آبرگو اظهار داشت که او بیش از 100000 دلار آمریکا رشوه دریافت کرده و اطلاعاتی را فاش کرده است که میتوانست یک خبرچین FBI و همچنین روزنامهنگاران مکزیکی را به خطر بیندازد. در سال 1989، کلود به دلایل نامعلومی از این پرونده کنار گذاشته شد و یک سال بعد بازنشسته شد. گارسیا آبرگو در تلاش برای جمعآوری اطلاعات بیشتر در مورد عملیات نیروهای انتظامی ایالات متحده، به این مأمور رشوه داد.
دستگیری آبرگو
[ویرایش]تجارت گارسیا ابرگو به حدی گسترش یافته بود که افبیآی در سال 1995 او را در فهرست ده نفر تحت تعقیب قرار داد . او اولین قاچاقچی مواد مخدری بود که در این فهرست قرار گرفت. در 14 ژانویه 1996، گارسیا ابرگو در خارج از یک مزرعه در مونتری، نوئوو لئون دستگیر شد . او به سرعت به ایالات متحده مسترد شد و هشت ماه پس از دستگیری در آنجا محاکمه شد. گارسیا ابرگو به 22 فقره پولشویی ، نگهداری مواد مخدر و قاچاق مواد مخدر محکوم شد. هیئت منصفه همچنین دستور توقیف 350 میلیون دلار از داراییهای گارسیا ابرگو را صادر کردند - 75 میلیون دلار بیشتر از آنچه قبلاً برنامهریزی شده بود. خوان گارسیا آبرگو در حال حاضر در حال گذراندن 11 حکم حبس ابد در یک زندان فوق امنیتی در کلرادو، ایالات متحده است. در سال 1996، فاش شد که سازمان گارسیا آبرگو میلیونها دلار رشوه به سیاستمداران و مأموران اجرای قانون برای محافظت از او پرداخت کرده است. بعداً پس از دستگیری او ثابت شد که معاون دادستان کل مسئول پلیس قضایی فدرال مکزیک بیش از 9 میلیون دلار آمریکا برای محافظت از گارسیا آبرگو جمعآوری کرده است.
دستگیری گارسیا آبرگو حتی با اتهامات فساد نیز همراه بود. اعتقاد بر این است که دولت مکزیک از همان ابتدا از محل اختفای گارسیا آبرگو اطلاع داشت و به دلیل اطلاعاتی که او در مورد میزان فساد در درون دولت داشت، از دستگیری او خودداری کرده بود. گفته میشود افسر دستگیرکننده، که از فرماندهان FJP بود، یک خودروی مرکوری گرند مارکیز ضد گلوله و 500000 دلار آمریکا از یک کارتل رقیب برای اجرای حکم دستگیری گارسیا آبرگو دریافت کرده بود.
نظریههای دیگری مطرح شده است که ادعا میکند دستگیری گارسیا آبرگو برای برآورده کردن خواستههای ایالات متحده و دریافت گواهی از وزارت دادگستری (DOJ) به عنوان شریک تجاری بوده است، رأیگیری که قرار بود در 1 مارس برگزار شود. گارسیا آبرگو در 14 ژانویه 1996 دستگیر شد و مکزیک اندکی پس از آن در 1 مارس گواهی را دریافت کرد.
- ایالات متحده علیه گارسیا ابرگو
پس از دستگیری او در خارج از شهر مونتری، نوئوو لئون، این سلطان مواد مخدر به مکزیکوسیتی پرواز کرد و از آنجا توسط مأمور فدرال ایالات متحده با هواپیمای شخصی به هوستون ، تگزاس منتقل شد. گارسیا آبرگو که شلوار راحتی و پیراهن راه راه پوشیده بود، بلافاصله به ایالات متحده مسترد شد و در آنجا توسط یک مأمور افبیآی مورد بازجویی قرار گرفت و اعتراف کرد که "دستور قتل و شکنجه مردم را داده"، به مقامات ارشد مکزیکی رشوه داده و مقادیر زیادی مواد مخدر را به ایالات متحده قاچاق کرده است. با این حال، دادستانهای او، گارسیا آبرگو را به عنوان شهروند ایالات متحده محاکمه کردند زیرا او همچنین دارای گواهی تولد آمریکایی بود، اگرچه مقامات مکزیکی ادعا کردند که این گواهی "جعلی" است. او همچنین یک گواهی تولد رسمی داشت که ادعا میکرد گارسیا آبرگو در واقع در مکزیک متولد شده است. به گزارش روزنامه براونزویل هرالد ، گارسیا ابرگو در حالی که لبخند بر لب داشت و با شور و شوق با وکلایش صحبت میکرد، وارد دادگاه شد. وکلای او به او کمک کردند تا حرفهایش را از اسپانیایی به انگلیسی ترجمه کند. ساعاتی پس از آنکه قاضی به گارسیا ابرگو گفت که قرار است بقیه عمرش را در زندان بگذراند، مجازات اعدام برای دادستانها منتفی شد.
طبق اسناد واقعی ارائه شده در دادگاه در 8 مه 1998، سندیکای جنایی کارتل گلف مستقر در ماتاموروس مسئول قاچاق مقادیر عظیمی مواد مخدر به ایالات متحده از اواسط دهه 1970 تا اواسط دهه 1990 بود و گارسیا آبرگو به یازده حبس ابد محکوم شد. در طول محاکمه چهار هفتهای، 84 شاهد، از "ماموران اجرای قانون گرفته تا قاچاقچیان مواد مخدر محکوم شده"، اعتراف کردند که گارسیا آبرگو محمولههای کوکائین کلمبیایی را با هواپیما قاچاق کرده و سپس آنها را در چندین شهر مرزی در امتداد مرز مکزیک و ایالات متحده قبل از قاچاق به دره ریو گراند، انبار کرده است .
علاوه بر این، مطرح شد که گارسیا ابرگو قبلاً در براونزویل، تگزاس به اتهام سرقت خودرو شش ساله دستگیر شده بود، اما بعداً بدون هیچ اتهامی آزاد شد. دو مرد از دره ریو گراند قبل از دستگیری این قاچاقچی مواد مخدر به جرم پولشویی بیش از 30 میلیون دلار برای گارسیا ابرگو متهم شدند. او همچنین در سال 1984 مسئول قتل عام 6 نفر در لا کلینیکا رایا، بیمارستانی که اعضای رقیب مواد مخدر در آن تحت درمان بودند، شناخته شد و همچنین به خاطر قتل عام زندان سرسو در سال 1991، که در آن 18 زندانی کشته شدند - هر دو در ماتاموروس، تامائولیپاس - مقصر شناخته شد.
پس از دوران گارسیا-آبرگو
[ویرایش]پس از دستگیری آبرگو در سال 1996 توسط مقامات مکزیکی و تبعید او به ایالات متحده، خلاء قدرت ایجاد شد و چندین عضو ارشد برای رهبری مبارزه کردند.
هومبرتو گارسیا آبرگو، برادر خوان گارسیا آبرگو، سعی کرد رهبری کارتل خلیج فارس را به دست بگیرد، اما در نهایت در تلاش خود شکست خورد. او نه مهارتهای رهبری داشت و نه از حمایت تأمینکنندگان مواد مخدر کلمبیایی برخوردار بود. علاوه بر این، او تحت نظر بود و به طور گسترده شناخته شده بود، زیرا نام خانوادگیاش نیز بیشتر به همین معنی بود. قرار بود اسکار مالرب د لئون و رائول والادارس دل آنخل جایگزین او شوند ، تا اینکه اندکی بعد دستگیر شدند، و این باعث شد چندین ستوان کارتل برای رهبری بجنگند. مالرب سعی کرد 2 میلیون دلار برای آزادی خود به مقامات رشوه دهد، اما این درخواست رد شد. هوگو بالدومرو مدینا گارزا ، معروف به ال سینیور پادرینو د لوس تریلرز (ارباب تریلرها)، یکی از مهمترین اعضای بازآفرینی کارتل خلیج فارس محسوب میشود. او بیش از 40 سال یکی از مقامات ارشد کارتل بود و هر ماه حدود 20 تن کوکائین به ایالات متحده قاچاق میکرد. شانس او در نوامبر 2000 به پایان رسید، زمانی که در تامپیکو ، تامائولیپاس دستگیر و در لا پالما زندانی شد . پس از دستگیری مدینا گارزا، پسر عمویش آدالبرتو گارزا دراگوستینویس به اتهام تشکیل بخشی از کارتل خلیج و پولشویی مورد بازجویی قرار گرفت، اما پرونده هنوز باز است. نفر بعدی سرجیو گومز ملقب به ال چکو بود ، با این حال، رهبری او کوتاه مدت بود و در آوریل 1996 در واله هرموسو ، تامائولیپاس ترور شد. پس از این، اوسیل کاردناس گویلن در ژوئیه 1999 پس از ترور سالوادور گومز هررا ملقب به ال خاوا ، رهبر مشترک کارتل خلیج و دوست نزدیک او، کنترل کارتل را به دست گرفت و نام ماتا آمیگوس (قاتل دوستان) را برای خود به ارمغان آورد.
دوران اوزیل کاردناس گیلن
[ویرایش]با بالا گرفتن درگیریها با گروههای رقیب، اوسیل کاردناس گویلن بیش از 30 نفر از فراری های نیروهای ویژه ارتش مکزیک را برای تشکیل شاخه مسلح کارتل جستجو و جذب کرد. لوس زتاس ، همانطور که شناخته میشوند، به عنوان ارتش مزدور خصوصی استخدام شده کارتل خلیج خدمت میکردند. با این وجود، پس از دستگیری و استرداد کاردناس، اختلافات داخلی منجر به جدایی بین خلیج و زتاس شد.
لوس زتاس
[ویرایش]در سال 1997، کارتل خلیج فارس شروع به استخدام پرسنل نظامی کرد که خسوس گوتیرز ربولو ، ژنرال ارتش آن زمان، آنها را به عنوان نمایندگان دفاتر PGR در برخی از ایالتهای مکزیک منصوب کرده بود. خورخه مادرازو کوئلار، پس از مدت کوتاهی زندانی شدن، سیستم امنیت عمومی ملی (SNSP) را برای مبارزه با کارتلهای مواد مخدر در امتداد مرز ایالات متحده و مکزیک ایجاد کرد. پس از آنکه اوسیل کاردناس گویلن در سال 1999 کنترل کامل کارتل خلیج فارس را به دست گرفت، خود را در نبردی بیحد و حصر برای حفظ سازمان و رهبری بدنام خود یافت و به دنبال اعضای نیروهای ویژه ارتش مکزیک برای تبدیل شدن به شاخه مسلح نظامی کارتل خلیج فارس بود. هدف او محافظت از خود در برابر کارتلهای مواد مخدر رقیب و ارتش مکزیک بود تا به عنوان رهبر قدرتمندترین کارتل مواد مخدر در مکزیک، وظایف حیاتی را انجام دهد. از جمله اولین افرادی که با او در ارتباط بودند، آرتورو گوزمان دکنا ، یک ستوان ارتش بود که طبق گزارشها، کاردناس از او خواسته بود تا به دنبال "بهترین افراد ممکن" بگردد. در نتیجه، گوزمان دکنا از نیروهای مسلح فرار کرد و بیش از 30 نفر از فراریان ارتش را برای تشکیل بخشی از شاخه شبهنظامی جنایی جدید کاردناس به خدمت گرفت. آنها با حقوق بسیار بالاتر از حقوق ارتش مکزیک اغوا شدند. از جمله فراریان اصلی ، جیمی گونزالس دوران ، خسوس انریکه رخون آگیلار ، و هریبرتو لازکانو ، بودند که بعداً رهبر عالی کارتل مستقل لوس زتاس شد. ایجاد لوس زتاس دوران جدیدی از قاچاق مواد مخدر را در مکزیک به ارمغان آورد، و کاردناس نمیدانست که در حال ایجاد خشنترین کارتل مواد مخدر در کشور است. بین سالهای 2001 تا 2008، سازمان کارتل خلیج فارس و لوس زتاس به طور کلی با نام لا کامپنیا ( شرکت ) شناخته میشد.
یکی از اولین ماموریتهای لوس زتاس، ریشهکن کردن لوس چاچوها، گروهی از قاچاقچیان مواد مخدر تحت فرمان کارتل میلنیو بود که در سال 2003 بر سر کریدورهای مواد مخدر تامائولیپاس با کارتل خلیج فارس اختلاف داشتند. این باند توسط دیونیسیو رومن گارسیا سانچز ملقب به ال چاچو کنترل میشد که تصمیم گرفته بود به کارتل خلیج فارس خیانت کند و اتحاد خود را با کارتل تیخوانا تغییر دهد ؛ با این حال، او در نهایت توسط لوس زتاس کشته شد. هنگامی که کاردناس موقعیت و برتری خود را تثبیت کرد، مسئولیتهای لوس زتاس را گسترش داد و با گذشت سالها، آنها برای کارتل خلیج فارس بسیار مهمتر شدند. آنها شروع به سازماندهی آدمربایی کردند ؛ مالیات وضع کردند، بدهیها را جمعآوری کردند و باجگیریهای محافظتی را اداره کردند ؛ تجارت اخاذی را کنترل میکردند ؛ تأمین امنیت مسیرهای تأمین و قاچاق کوکائین که به عنوان پلازا (منطقه) شناخته میشوند و اعدام دشمنانش، اغلب با وحشیگریهای عجیب و غریب. در پاسخ به قدرت رو به افزایش کارتل خلیج فارس، رقیب کارتل سینالوآ یک گروه مجری بسیار مسلح و آموزش دیده به نام لوس نگروس تأسیس کرد . این گروه مشابه لوس زتاس عمل میکرد، اما با پیچیدگی و موفقیت کمتر. حلقهای از کارشناسان معتقدند که شروع جنگ مواد مخدر مکزیک در سال 2006 (زمانی که فیلیپه کالدرون برای متوقف کردن خشونت فزاینده، نیروهایی را به میچوآکان فرستاد) آغاز نشد ، بلکه در سال 2004 در شهر مرزی نوئوو لاردو ، زمانی که کارتل خلیج فارس و لوس زتاس با کارتل سینالوآ و لوس نگروس جنگیدند، آغاز شد.
در سال 2002، سه بخش اصلی کارتل وجود داشت که همگی توسط کاردناس اداره میشدند: خورخه ادواردو "ال کوس" کوستیلا سانچز ، آنتونیو "تونی تورمنتا" کاردناس گویلن ، و هریبرتو "ال لازکا" لازکانو لازکانو .
پس از دستگیری کاردناس، رئیس کارتل خلیج فارس، در سال 2003 و استرداد او در سال 2007، چشمانداز لوس زتاس تغییر کرد - آنها شروع به مترادف شدن با کارتل خلیج کردند و نفوذ آنها در درون سازمان افزایش یافت. لوس زتاس مستقل از کارتل خلیج شروع به رشد کرد و سرانجام در اوایل سال 2010 بین آنها جدایی رخ داد
رویارویی با مأموران آمریکایی
[ویرایش]نوشتار اصلی: بنبست ۱۹۹۹ ماتاموروس
در 9 نوامبر 1999، دو مأمور آمریکایی از اداره مبارزه با مواد مخدر (DEA) و FBI توسط کاردناس گیلن و تقریباً 15 نفر از نوچههایش در ماتاموروس با اسلحه تهدید شدند. این دو مأمور به همراه یک خبرچین به ماتاموروس سفر کردند تا در مورد عملیات کارتل خلیج فارس اطلاعات جمعآوری کنند. کاردناس گیلن از مأموران و خبرچین خواست که از وسیله نقلیه خود پیاده شوند، اما آنها از اطاعت از دستورات او خودداری کردند. این حادثه با تهدید کاردناس گیلن به کشتن آنها در صورت عدم رعایت و آماده شدن افراد مسلحش برای تیراندازی، تشدید شد. مأموران سعی کردند به او استدلال کنند که کشتن مأموران فدرال ایالات متحده، تعقیب و گریز گستردهای را از سوی دولت ایالات متحده به دنبال خواهد داشت. کاردناس گیلن در نهایت آنها را رها کرد و تهدید کرد که اگر به سرزمین مادریاش بازگردند، آنها را خواهد کشت.
این بنبست باعث شد تا تلاشهای گستردهای از سوی نیروهای انتظامی برای سرکوب ساختار رهبری کارتل خلیج فارس آغاز شود. دولتهای مکزیک و ایالات متحده تلاشهای خود را برای دستگیری کاردناس گیلن افزایش دادند. پیش از این بنبست، او به عنوان یک بازیگر کوچک در تجارت بینالمللی مواد مخدر شناخته میشد، اما این حادثه شهرت او را افزایش داد و او را به یکی از تحت تعقیبترین مجرمان تبدیل کرد. افبیآی و اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا (DEA) اتهامات متعددی را علیه او مطرح کردند و برای دستگیری او 2 میلیون دلار جایزه تعیین کردند.
دستگیری و استرداد کارداناس
[ویرایش]رهبر سابق کارتل خلیج، اوسیل کاردناس گویلن، در 14 مارس 2003 در شهر ماتاموروس، تامائولیپاس، در تیراندازی بین ارتش مکزیک و افراد مسلح کارتل خلیج دستگیر شد. او یکی از ده فراری تحت تعقیب افبیآی بود که 2 میلیون دلار برای دستگیری او جایزه تعیین کرده بود. طبق بایگانیهای دولتی، این عملیات نظامی شش ماهه به صورت مخفیانه برنامهریزی و اجرا شد؛ تنها افرادی که از آن مطلع بودند، رئیس جمهور ویسنته فاکس ، وزیر دفاع مکزیک، ریکاردو کلمنته وگا گارسیا، و دادستان کل مکزیک، رافائل ماسدو د لا کونچا بودند. پس از دستگیری، کاردناس به زندان فدرال و فوق امنیتی لا پالما فرستاده شد. با این حال، اعتقاد بر این بود که کاردناس هنوز کارتل خلیج را از زندان کنترل میکرد، و بعداً به ایالات متحده مسترد شد، جایی که به جرم پولشویی، قاچاق مواد مخدر و تهدید به مرگ برای مأموران فدرال ایالات متحده به 25 سال زندان در هوستون، تگزاس محکوم شد. گزارشهای PGR و El Universal حاکی از آن است که کاردناس و بنجامین آرلانو فلیکس ، از کارتل تیخوانا، در زندان با هم متحد شدند. علاوه بر این، کاردناس از طریق یادداشتهای دستنویس، دستوراتی در مورد جابجایی مواد مخدر در امتداد مکزیک و به ایالات متحده صادر میکرد، اعدامها را تأیید میکرد و فرمهایی را برای خرید نیروهای پلیس امضا میکرد. و در حالی که برادرش آنتونیو کاردناس گویلن، کارتل خلیج را رهبری میکرد، کاردناس هنوز از طریق پیامهای وکلا و نگهبانانش، دستورات حیاتی را از لا پالما صادر میکرد.
با این حال، دستگیری و استرداد کاردناس باعث شد که چندین ستوان ارشد از هر دو کارتل خلیج و لوس زتاس بر سر کریدورهای مهم مواد مخدر به ایالات متحده، به ویژه شهرهای ماتاموروس، نوئوو لاردو ، رینوسا و تامپیکو - که همگی در ایالت تامائولیپاس واقع شدهاند - با هم بجنگند. آنها همچنین برای شهرهای ساحلی آکاپولکو، گوئررو و کانکون، کینتانا رو ؛ پایتخت ایالت مونتری، نوئوو لئون، و ایالتهای وراکروز و سن لوئیس پوتوسی جنگیدند . هریبرتو لازکانو پس از استرداد کاردناس، با خشونت و ارعاب خود، کنترل لوس زتاس و کارتل خلیج را به دست گرفت. ستوانهایی که زمانی به کاردناس وفادار بودند، شروع به پیروی از دستورات لازکانو کردند، که سعی داشت با انتصاب چندین ستوان برای کنترل مناطق خاص، کارتل را دوباره سازماندهی کند. مورالس تروینو به سرپرستی نووو لئون منصوب شد . خورخه ادواردو کوستیلا سانچز در ماتاموروس; هکتور مانوئل ساوسدا گامبوآ ، ملقب به ال کاریس ، کنترل نووو لاردو را به دست گرفت. گرگوریو ساوسدا گامبوآ، معروف به ال گویو ، به همراه برادرش آرتورو، کنترل میدان رینوسا را به دست گرفتند . آرتورو باسورتو پنیا، با نام مستعار ال گرانده ، و ایوان ولاسکز-کابالرو با نام مستعار الطالبان کنترل کوئینتانا رو و گوئررو را به دست گرفتند . آلبرتو سانچز هینوجوزا ، با نام مستعار Comandante Castillo ، تاباسکو را به دست گرفت . با این حال، اختلافات مداوم کارتل خلیج و لس زتاس را به یک گسست اجتناب ناپذیر سوق داد. در 18 آگوست 2013، ماریو رامیرز تروینو، رهبر کارتل خلیج، دستگیر شد.
- آمریکا مقابل اوسیل کاردناس گیلن
در سال 2007، کاردناس به ایالات متحده مسترد شد و به دست داشتن در توطئه برای قاچاق مقادیر زیادی ماریجوانا و کوکائین، نقض «قانون تجارت مجرمانه مداوم» (که به عنوان «قانون سلطان مواد مخدر» نیز شناخته میشود) و تهدید دو افسر فدرال ایالات متحده متهم شد. درگیری این دو مأمور با این قاچاقچی بزرگ مواد مخدر در سال 1999 در شهر ماتاموروس، تامائولیپاس، منجر به این شد که ایالات متحده کاردناس را متهم کند و دولت مکزیک را برای دستگیری او تحت فشار قرار دهد. در سال 2010، او سرانجام پس از متهم شدن به 22 اتهام فدرال ، به 25 سال زندان محکوم شد . دادگاه قفل شد و از حضور عموم مردم در جریان دادرسی جلوگیری شد. این دادرسی در دادگاه منطقهای ایالات متحده برای ناحیه جنوبی تگزاس در شهر مرزی براونزویل، تگزاس برگزار شد . کاردناس در زندان فوق امنیتی که در آن است، از تعامل با سایر زندانیان منع شده است .
نزدیک به 30 میلیون دلار از داراییهای این قاچاقچی سابق مواد مخدر بین چندین سازمان اجرای قانون در تگزاس توزیع شد. کاردناس در ازای یک حکم حبس ابد دیگر، موافقت کرد که با مأموران آمریکایی در زمینه اطلاعات جاسوسی همکاری کند. دادگاه فدرال ایالات متحده دو هلیکوپتر متعلق به کاردناس را به ترتیب به بانک توسعه تجارت کانادا و شرکت تأمین مالی تجهیزات GE کانادا واگذار کرد. هر دوی آنها از «درآمدهای حاصل از مواد مخدر» خریداری شده بودند.
جدایی از لوس زتاس
[ویرایش]مشخص نیست کدام یک از این دو - کارتل خلیج یا لوس زتاس - درگیری را که منجر به فروپاشی آنها شد، آغاز کرد. با این حال، مشخص است که پس از دستگیری و استرداد اوسیل کاردناس گیلن، لوس زتاس از نظر درآمد، عضویت و نفوذ از کارتل خلیج پیشی گرفت. برخی منابع فاش میکنند که در نتیجه برتری لوس زتاس، کارتل خلیج از نیروی رو به رشد گروه مجری خود احساس خطر کرد و تصمیم گرفت نفوذ آنها را محدود کند، اما در نهایت در تلاش خود شکست خورد و جنگ را آغاز کرد. طبق گفتههای پرچمهای مواد مخدر به جا مانده از کارتل خلیج فارس در ماتاموروس، تامائولیپاس و رینوسا، تامائولیپاس، دلیل فروپاشی آنها این بود که لوس زتاس عملیات خود را گسترش داده و شامل اخاذی، آدمربایی ، ترور، سرقت و سایر اقداماتی که با آنها مخالف بود، شده بود. لوس زتاس که حاضر به تحمل چنین سوءاستفادهای نبود، با نصب بنرهای خود در سراسر تامائولیپاس به این اتهامات پاسخ داد و با آنها مقابله کرد. آنها به طور کنایهآمیزی خاطرنشان کردند که زمانی که به عنوان مجریان کارتل خلیج فارس خدمت میکردند، به دستور آنها اعدام و آدمربایی انجام دادهاند و آنها تنها برای همین هدف ایجاد شدهاند. همچنین، لوس زتاس خاطرنشان کرد که کارتل خلیج فارس غیرنظامیان بیگناه را نیز میکشد و سپس آنها را به خاطر جنایات خود سرزنش میکند.
با این وجود، منابع دیگر همچنین فاش میکنند که آنتونیو کاردناس گویلن، برادر اوزیل و یکی از جانشینان کارتل خلیج، به قمار، رابطه جنسی و مواد مخدر معتاد بود و همین امر باعث شد که لوس زتاس رهبری او را تهدیدی برای سازمان بداند. با این حال، گزارشهای دیگر اشاره میکنند که این جدایی به دلیل اختلاف نظر در مورد اینکه چه کسی پس از استرداد اوزیل رهبری کارتل را به عهده بگیرد، رخ داده است. نامزدهای کارتل خلیج، آنتونیو کاردناس و خورخه ادواردو کاستیلا سانچز بودند، در حالی که لوس زتاس رهبری رئیس فعلی خود، هریبرتو لازکانو لازکانو، را میخواست. با این حال، منابع دیگر اشاره میکنند که کارتل خلیج به دنبال ایجاد آتشبس با رقبای خود در کارتل سینالوآ بود و لوس زتاس نمیخواست توافقنامه را به رسمیت بشناسد، که باعث شد آنها به طور مستقل عمل کنند و در نهایت از هم جدا شوند. از سوی دیگر، منابع دیگر فاش میکنند که لوس زتاس از کارتل خلیج فارس جدا شد تا با کارتل بلتران-لیوا متحد شود ، که منجر به درگیری بین آنها شد. منابع دیگر ذکر میکنند که آنچه درگیری بین آنها را آغاز کرد زمانی بود که ساموئل فلورس بورگو، ملقب به ال مترو 3 ، ستوان کارتل خلیج فارس، سرجیو پنیا مندوزا، ملقب به ال کنکورد 3 ، ستوان لوس زتاس را به دلیل اختلاف بر سر کریدور مواد مخدر رینوسا، تامائولیپاس، که هر دو از آن محافظت میکردند، کشت. اندکی پس از مرگ او، لوس زتاس از کارتل خلیج فارس خواست که قاتل را تحویل دهد، اما آنها این کار را نکردند و ناظران معتقدند که این امر باعث جنگ شد.
تامائولیپاس تا اوایل سال ۲۰۱۰، زمانی که لوس زتاس، نیروهای مسلح کارتل گلف، از کارتل گلف جدا شده و علیه آن قیام کردند و جنگ خونینی بر سر قلمرو خود به راه انداختند، عمدتاً از خشونت در امان ماند. با شروع خصومتها، سازمان گلف با رقبای سابق خود، کارتل سینالوآ و لا فامیلیا میچوآکانا ، با هدف از بین بردن لوس زتاس، متحد شد. در نتیجه، لوس زتاس با کارتل خوارز ، کارتل بلتران-لیوا و کارتل تیخوانا متحد شد.
دوران آنتونیو کاردناس گیلن
[ویرایش]برادر اوسیل کاردناس، آنتونیو کاردناس گویلن، به همراه خورخه ادواردو کاستیلا سانچز ( ال کوس )، یک پلیس سابق، جای خالی اوسیل را پر کردند و رهبران کارتل خلیج شدند. مرگ آنتونیو به کاستیلا سانچز اجازه داد تا به عنوان رهبر مشترک کارتل خلیج و رئیس متروها، یکی از دو جناح درون کارتل خلیج، تبدیل شود. ماریو کاردناس گویلن ، برادر اوسیل و آنتونیو، رهبر دیگر کارتل خلیج و رئیس روخوها، جناح دیگر درون کارتل خلیج و نسخه موازی متروها، است.
کاستیلا اغلب به عنوان "قویترین رهبر" این دو نفر شناخته میشد، اما با آنتونیو کاردناس، که به عنوان نماینده برادر زندانیاش عمل میکرد، همکاری میکرد. با این حال، آنتونیو در 5 نوامبر 2010 در تیراندازی هشت ساعته با نیروهای دولتی مکزیک در شهر مرزی ماتاموروس، تامائولیپاس، کشته شد. منابع دولتی ادعا کردند که این عملیات - که در آن بیش از 660 تفنگدار دریایی، 17 وسیله نقلیه و سه هلیکوپتر شرکت داشتند - هشت کشته بر جای گذاشت: سه تفنگدار دریایی، یک سرباز و چهار فرد مسلح، از جمله آنتونیو کاردناس. منابع دیگر اشاره میکنند که یک خبرنگار نیز در تیراندازی کشته شد. این عملیات به رهبری ارتش نتیجه بیش از شش ماه کار اطلاعاتی بود. تلویزیون میلنیو اشاره کرد که مقامات مکزیکی پیش از این حادثه دو بار سعی در دستگیری کاردناس گویلن داشتهاند، اما افراد مسلح شخصی او حواس نیروهای مکزیکی را پرت کرده و به او اجازه دادهاند که با خودروی زرهیاش اسکورت شود.
درگیریها حدود ساعت 10 صبح آغاز شد و تا ساعت 6 بعد از ظهر، تقریباً همزمان با کشته شدن کاردناس گیلن، ادامه یافت. تیراندازیهای شدید باعث بسته شدن موقت سه پل بینالمللی در ماتاموروس، به همراه دانشگاه تگزاس در براونزویل ، درست در آن سوی مرز، شد. حمل و نقل عمومی و کلاسهای مدرسه در ماتاموروس لغو شد و فعالیتها در سراسر شهرداری به حالت تعلیق درآمد ، زیرا اعضای کارتل واحدهای حمل و نقل عمومی را ربودند و دهها مانع جادهای ایجاد کردند تا از بسیج سربازان، تفنگداران دریایی و نیروهای پلیس فدرال جلوگیری کنند. درگیریهای خیابانی موجی از وحشت را در بین مردم ایجاد کرد و باعث انتشار و پخش پیامهایی از طریق شبکههای اجتماعی مانند توییتر و فیسبوک شد که درگیریها بین مقامات و اعضای کارتل را گزارش میداد. هنگامی که مقامات مکزیکی به محلی که آنتونیو کاردناس ( تونی تورمنتا ) در آنجا حضور داشت، رسیدند، افراد مسلح با نارنجک و گلولههای کالیبر بالا به سربازان و پلیسها حمله کردند. گزارشها حاکی از آن است که آنتونیو کاردناس توسط لوس اسکورپیونز ( عقربها )، شاخه مسلح ادعایی کارتل خلیج فارس و ارتش شخصی آنتونیو کاردناس که به عنوان تک تیرانداز و محافظ او خدمت میکرد، محافظت میشد. روزنامه لا خورنادا اشاره کرد که بیش از 80 خودروی شاسی بلند پر از افراد مسلح برای محافظت از کاردناس گیلن جنگیدند و بیش از 300 نارنجک در تیراندازی آن روز استفاده شد. و حتی پس از کشته شدن این قاچاقچی مواد مخدر، موانع جادهای در بقیه روز ادامه یافت.
روزنامه گاردین اشاره کرد که در یک ویدیوی یوتیوب، کاروانی از خودروهای شاسیبلند پر از افراد مسلح و وانتهایی پر از تفنگداران دریایی در حال تعقیب و گریز در خیابانهای ماتاموروس، تامائولیپاس دیده شدند. و اگرچه هیچ درگیری قابل مشاهدهای بین این دو وجود نداشت، اما شدت اوضاع از طریق صداهای پسزمینه انفجار نارنجک و تیراندازی خودکار مشخص بود. یک ویدیوی خبری از Televisa ، که آن هم در یوتیوب است، تصاویری از درگیریهای آن روز را نشان میدهد. علاوه بر این، چندین رهگذر نیز تیراندازیها را ضبط کردند.
با این وجود، طبق گزارش روزنامههای براونزویل هرالد و مانیتور از آن سوی مرز در براونزویل، تگزاس و مکآلن، تگزاس ، حدود 50 نفر در این درگیریهای مسلحانه کشته شدند. اگرچه این خبر تأیید نشده است، اما KVEO-TV ، چندین منبع آنلاین و شاهدان، به همراه یک مأمور اجرای قانون که ترجیح داد نامش ناشناس بماند، اشاره کردند که بیش از 100 نفر در آن روز در ماتاموروس جان باختند. مرگ آنتونیو کاردناس گیلن نیز چند روز پس از کشته شدن او، باعث ایجاد موجی از خشونت در رینوسا، تامائولیپاس شد. علاوه بر این، مرگ او همچنین باعث جنگ بر سر قلمرو با لوس زتاس در شهر سیوداد میر، تامائولیپاس شد که منجر به مهاجرت بیش از 95٪ از جمعیت آن شد. بنرهایی که توسط لوس زتاس، شاخه مسلح سابق کارتل خلیج فارس، نوشته شده بود، در سراسر مکزیک به نمایش درآمد و مرگ کاردناس گیلن را جشن گرفت. باراک اوباما ، رئیس جمهور ایالات متحده ، با رئیس جمهور مکزیک، فیلیپه کالدرون، تماس گرفت و به او و نیروهای مکزیکی برای عملیات در ماتاموروس تبریک گفت و تلاش خود را علیه جرایم سازمان یافته تکرار کرد.
پس از این حادثه، اختلاف نظر زیادی در مورد سرنوشت کارتل خلیج فارس وجود داشت. برخی از کارشناسان معتقد بودند که مرگ آنتونیو کاردناس برای کارتل خلیج فارس وحشتناک خواهد بود و لوس زتاس آنها را سرنگون کرده و در نهایت کنترل تامائولیپاس را به دست خواهد گرفت. برخی دیگر توضیح دادند که چگونه مرگ او به خورخه ادواردو کاستیلا سانچز اجازه داد تا رهبری کامل کارتل را به دست بگیرد و این امر روابط با کلمبیا را تقویت کرده و مسیر کارتل خلیج فارس را هموارتر کند، کاری که با آنتونیو کاردناس به عنوان رهبر مشترک بسیار دشوار بود.
لوس اسکورپیونز
[ویرایش]اعتقاد بر این بود که لوس اسکورپیونز، که با نام گروه اسکورپیوس، ( عقربها )، نیز شناخته میشود، گروه مزدوری بود که از آنتونیو کاردناس گیلن ، رهبر سابق این سازمان، محافظت میکرد. طبق گزارشهای دولت مکزیک، لوس اسکورپیونز توسط آنتونیو کاردناس گیلن ایجاد شده و از بیش از 60 غیرنظامی، افسر پلیس سابق و مقامات نظامی سابق تشکیل شده است. به گفته ال یونیورسال ، چندین موزیک ویدیو در یوتیوب وجود دارد که قدرت این گروه مسلح را از طریق مواد مخدر ستایش میکند . پس از جدایی بین کارتل خلیج فارس و لوس زتاس (که تا آن زمان به عنوان شاخه مسلح کارتل عمل میکرد)، لوس اسکورپیونز به شاخه مسلح کل سازمان خلیج فارس تبدیل شد. اولین اشاره به لس اسکورپیونز در رسانهها در سال 2008 بود، زمانی که ال یونیورسال مقالهای در مورد برخی از "شاهدان تحت حمایت" از کارتل خلیج فارس نوشت که اتحاد بین کارتل بلتران-لیوا و لس زتاس را به مقامات مکزیکی محکوم کردند و اینکه کارتل خلیج فارس، لس اسکورپیونز را برای متوقف کردن و متعادل کردن هژمونی رو به رشد لس زتاس ایجاد کرده است.
با این حال، برادرش Osiel Cárdenas Guillén وجود این گروه مزدور را تایید نکرد، زیرا او Los Zetas، نسخه موازی Los Escorpiones را ایجاد کرده بود و آنها علیه سازمان روی آورده بودند. ال یونیورسال گزارش داد که مقامات مکزیکی افراد مسلحی را که درگیر رویارویی با سربازان در Matamoros، Tamaulipas بودند ، به عنوان اعضای گروه Los Escorpiones شناسایی کردند. به همراه آنتونیو کاردناس، اعضای زیر از لس اسکوربیونز کشته شدند: سرجیو آنتونیو فوئنتس، با نام مستعار ال تایسون یا اسکورپیون 1 . رائول مارمولخو گومز با نام مستعار اسکوپیون 18 ; هوگو لیرا با نام مستعار Escorpión 26 ; و Refugio Adalberto Vargas Cortés با نام مستعار Escorpión 42 . دستگیری مارکو آنتونیو کورتز رودریگز با نام مستعار اسکورپیون 37 و خوسو گونزالس رودریگز با نام مستعار اسکورپیون 43 - دو نفری که پس از تیراندازی 5 نوامبر 2010 در بیمارستان بستری شدند - به نیروهای مکزیکی این امکان را داد که ساختار اسکورت را درک کنند.[۶]
امروزه
[ویرایش]درگیریهای داخلی متروها و روخوسها
[ویرایش]مقاله اصلی: اختلافات داخلی در کارتل خلیج
در اواخر دهه 1990، اوسیل کاردناس گویلن، رهبر سابق کارتل گلف، علاوه بر لوس زتاس، گروههای مشابه دیگری را نیز در چندین شهر تامائولیپاس تأسیس کرد. هر یک از این گروهها با کدهای رادیویی خود شناسایی میشدند: روخوسها (قرمزها) در رینوسا مستقر بودند؛ متروها در ماتاموروس مستقر بودند ؛ و لوبوسها (گرگها) در لاریدو تأسیس شدند. درگیری داخلی بین متروها و روخوسهای کارتل گلف در سال 2010 آغاز شد، زمانی که خوان مخیا گونزالس ، ملقب به ال آر-1 ، به عنوان نامزد رئیس منطقهای رینوسا نادیده گرفته شد و به "فرانترا چیکا"، منطقهای که شامل میگل آلمان ، کامارگو و سیوداد مایر میشود - مستقیماً در آن سوی مرز ایالات متحده و مکزیک از شهرستان استار، تگزاس - اعزام شد . منطقهای که مخیا گونزالس میخواست به ساموئل فلورس بورگو داده شد ، که نشان میدهد متروها بالاتر از روخوسها قرار دارند.
اطلاعات تایید نشدهای که توسط مانیتور منتشر شد ، نشان میداد که دو رهبر روخوس، مخیا گونزالس و رافائل کاردناس ولا ، برای کشتن فلورس بورگو با هم متحد شدند. کاردناس ولا از فلورس بورگو و متروها کینه به دل داشت، زیرا معتقد بود که آنها ارتش مکزیک را به ردیابی و کشتن عمویش آنتونیو کاردناس گیلن در 5 نوامبر 2010 هدایت کردهاند. منابع دیگر نشان میدهند که این درگیری داخلی میتواند ناشی از سوءظنهایی باشد که روخوسها نسبت به دشمن سرسخت کارتل گلف، لوس زتاس، "بیش از حد ملایم" بودند. هنگامی که کارتل گلف و لوس زتاس در اوایل سال 2010 از هم جدا شدند، برخی از اعضای روخوس در کارتل گلف ماندند، در حالی که برخی دیگر تصمیم به ترک و پیوستن به نیروهای لوس زتاس گرفتند.
InSight Crime توضیح میدهد که اختلاف اساسی بین روخوسها و متروها بر سر رهبری بود. کسانی که به خانواده کاردناس وفادارتر بودند، با روخوسها ماندند، در حالی که کسانی که به خورخه ادواردو کاستیلا سانچز وفادار بودند، مانند فلورس بورگو، از متروها دفاع کردند.
در ابتدا، کارتل گلف به آرامی فعالیت میکرد، اما درگیریهای داخلی بین دو جناح در کارتل گلف زمانی آغاز شد که فلورس بورگو در 2 سپتامبر 2011 کشته شد. هنگامی که روخوها به متروها، بزرگترین جناح کارتل گلف، حمله کردند، درگیریهای مسلحانه در سراسر تامائولیپاس آغاز شد و محمولههای مواد مخدر بین یکدیگر دزدیده شد، اما متروها موفق شدند کنترل شهرهای بزرگ را که از ماتاموروس تا میگل آلهمن، تامائولیپاس امتداد داشتند، حفظ کنند.
برخی از کارشناسان استدلال این موضوع را که کارتل خلیج فارس تهدید مستقیمی برای دولت ایجاد نمیکند، دشوار دانستهاند ، زیرا آنها "به دنبال تغییر سیاسی نیستند" و فقط میخواهند با تجارت خود تنها باشند. مشاهدات نشان میدهد که کارتل خلیج فارس سرزمینها را کنترل میکند و قوانین خود را - که اغلب خشونتآمیز و خونین است - بر مردم تحمیل میکند. و با انجام این کار، آنها ذاتاً به یک "رقیب" با دولت تبدیل میشوند، که ادعای حاکمیت بر سرزمینهای خود را نیز دارد. مانند سایر سازمانهای قاچاق مواد مخدر، کارتل خلیج فارس نیز با استفاده از سودهای کلان خود برای رشوه دادن به مقامات ، نهادهای دولتی، به ویژه در سطوح ایالتی و محلی را تضعیف میکند .
حضور در آمریکا
[ویرایش]کارتل خلیج دارای هستههای مهمی است که در داخل ایالات متحده - به عنوان مثال در میشن ، روما و ریو گراند سیتی - فعالیت میکنند و حضور آنها در حال گسترش است. توماس ای. شانون ، دیپلمات و سفیر ایالات متحده، اظهار داشت که سازمانهای جنایتکار مانند کارتل خلیج فارس، نهادها را در مکزیک و آمریکای مرکزی "به طور قابل توجهی تضعیف" کردهاند و موجی از خشونت را در ایالات متحده ایجاد کردهاند. ارزیابی ملی تهدید مواد مخدر ایالات متحده خاطرنشان کرد که سازمانهای قاچاق مواد مخدر مانند کارتل خلیج فارس در ایالات متحده نسبت به مکزیک ساختار کمتری دارند و اغلب برای فعالیت در داخل ایالات متحده به باندهای خیابانی متکی هستند. دستگیری چندین ستوان کارتل خلیج فارس، همراه با خشونتها و آدمرباییهای مرتبط با مواد مخدر، نگرانیهایی را در بین مقامات تگزاس ایجاد کرده است که جنگ مواد مخدر در مکزیک و کارتلهای مواد مخدر در تگزاس در حال وقوع است . روابط قوی کارتل خلیج فارس با باندهای زندان در ایالات متحده نیز نگرانی مقامات آمریکایی را برانگیخته است. گزارشها حاکی از آن است که کارتلهای مواد مخدر مکزیکی در بیش از 1000 شهر در ایالات متحده فعالیت میکنند. در سال 2013، عضو ارشد کارتل خلیج، اورلیو کانو فلورس، به بالاترین عضو کارتل تبدیل شد که در 15 سال گذشته توسط هیئت منصفه ایالات متحده محکوم شده است. در ژانویه 2020، خورخه کاستیلا-سانچز، عضو ارشد کارتل خلیج ایالات متحده، به توطئه بینالمللی قاچاق مواد مخدر برای توزیع کوکائین و ماریجوانا به ایالات متحده اعتراف کرد.
حضور در اروپا
[ویرایش]اعتقاد بر این است که کارتل خلیج با «ندرانگتا» ، یک گروه جرایم سازمانیافته در ایتالیا که با لوس زتاس نیز مرتبط است، ارتباط دارد. گزارشها حاکی از آن است که کارتل خلیج از تلفنهای هوشمند بلکبری برای ارتباط با «ندرانگتا» استفاده میکرده است، زیرا رهگیری پیامها «معمولاً دشوار است». در سال 2009، سازمان خلیج فارس به این نتیجه رسید که گسترش فرصتهای بازار خود در اروپا، همراه با قدرت یورو در برابر دلار آمریکا، ایجاد یک شبکه گسترده در آن قاره را توجیه میکند. مناطق اصلی تقاضا و مصرف مواد مخدر در اروپای شرقی، کشورهای جانشین اتحاد جماهیر شوروی ، است . در اروپای غربی، افزایش اصلی در مصرف کوکائین بوده است. در کنار بازار ایالات متحده، بازار مواد مخدر در اروپا از جمله پرسودترین بازارها در جهان است، جایی که اعتقاد بر این است که کارتلهای مواد مخدر مکزیکی با گروههای مافیایی اروپا معامله دارند.
حضور در آفریقا
[ویرایش]کارتل خلیج و دیگر گروههای قاچاق مواد مخدر مکزیکی در بخشهای شمالی و غربی آفریقا فعال هستند. اگرچه کوکائین در آفریقا کشت نمیشود، اما سازمانهای مکزیکی، مانند کارتل خلیج، در حال حاضر از حاکمیت قانون در غرب آفریقا که به دلیل جنگ، جرم و فقر با مشکل مواجه است، سوءاستفاده میکنند تا مسیرهای عرضه به بازار مواد مخدر غیرقانونی اروپا که به طور فزایندهای سودآور است را گسترش دهند.
کارتل خلیج در مقابل لوس زتاس
[ویرایش]شایعات مربوط به فروپاشی اتحاد بین کارتل خلیج فارس و لوس زتاس در سپتامبر 2009 در وبلاگها و ایمیلهای انبوه آغاز شد، اما تقریباً در تمام طول آن سال - یک شایعه - به همین شکل باقی ماند. اما در 24 فوریه 2010، صدها کامیون با نشانهای CDG ، XXX و M3 (نشانهای کارتل خلیج فارس) شروع به حرکت در خیابانهای شمال تامائولیپاس کردند. درگیری بین این دو گروه ابتدا در رینوسا، تامائولیپاس رخ داد و سپس به نوئوو لاردو و ماتاموروس گسترش یافت. سپس جنگ در 11 شهرداری تامائولیپاس گسترش یافت که 9 مورد از آنها با ایالت تگزاس هممرز بودند. به زودی، خشونت ایجاد شده بین این دو گروه به ایالتهای همسایه تامائولیپاس، نوئوو لئون و وراکروز ، گسترش یافت . درگیری آنها حتی در خاک ایالات متحده نیز رخ داده است، جایی که کارتل گلف در 5 اکتبر 2010 دو عضو زتا را در براونزویل، تگزاس به قتل رساند. در بحبوحه خشونت و وحشت، مقامات محلی و رسانهها سعی کردند اوضاع را کماهمیت جلوه دهند و ادعا کنند که "هیچ اتفاقی نیفتاده است"، اما پنهان کردن حقایق غیرممکن بود. درگیری بین این دو گروه، کل شهرها را در روز روشن فلج کرده است. چندین شاهد ادعا کردند که بسیاری از شهرداریهای سراسر تامائولیپاس "مناطق جنگی" بودهاند و بسیاری از مشاغل و خانهها سوزانده شدهاند و مناطقی را در "ویرانی کامل" قرار دادهاند. حمام خون در تامائولیپاس باعث مرگ هزاران نفر شده است، اما بیشتر تیراندازیها و شمارش اجساد اغلب گزارش نمیشوند. پیچیدگی و مزیت ارضی لوس زتاس، کارتل گلف را مجبور کرد تا به دنبال اتحاد با کارتل سینالوآ و لا فامیلیا میچوآکانا باشد. علاوه بر این، استراتفور خاطرنشان کرد که این سه سازمان همچنین به دلیل "نفرت عمیق" از لوس زتاس متحد شدند. در نتیجه، لوس زتاس برای حمله متقابل به کارتلهای مخالف، با کارتل بلتران لیوا و کارتل تیخوانا متحد شد.
در 10 نوامبر 2014، سندی از دولت مکزیک در رسانهها منتشر شد که ادعا میکرد جناح لوس روخوس از کارتل خلیج فارس قصد دارد با لوس زتاس متحد شود. این اتحاد احتمالی توسط خوان ریس مخیا گونزالس (معروف به "R1") از کارتل خلیج فارس و روجلیو گونزالس پیزانیا (معروف به "Z-2") از لوس زتاس انجام شد. دومی ماهها قبل از زندان آزاد شد، اگرچه قرار بود در ژانویه 16 سال را پشت میلههای زندان بگذراند. مقامات معتقدند که گونزالس پیزانیا دوباره در جرایم سازمانیافته درگیر شده و تصمیم گرفته است برای پایان دادن به جنگ با لوس زتاس و بازگرداندن شیوههای "قدیمی" زمانی که با هم بودند، به کارتل خلیج فارس بپیوندد.
تجزیه شدن
[ویرایش]در ژوئن 2020، ویکتوریا دیتمار، روزنامهنگار InSight Crime، ادعا کرد که کارتل خلیج در برههای از زمان دچار «تجزیه» شده است. لوس پلونز نیز در طول این تجزیه به عنوان یک کارتل مستقل ظهور کرد. با این حال، بقایای آن هنوز در تامائولیپاس وجود دارد.
تامائولیپاس: فساد دولتی
[ویرایش]فساد سیاسی
[ویرایش]خشونت مواد مخدر و فساد سیاسی که تامائولیپاس، ایالت زادگاه کارتل خلیج و لوس زتاس، را گرفتار کرده است، این فکر را تقویت کرده است که تامائولیپاس به یک "ایالت شکست خورده" و پناهگاهی برای قاچاقچیان مواد مخدر و جنایتکاران از هر نوع تبدیل شود. قتل عام 72 مهاجر و گورهای دسته جمعی مخفی با بیش از 250 جسد در سن فرناندو، تامائولیپاس ، که با ترور نامزد فرماندار رودولفو توره کانتو (2010) همراه شد، خشونت فزاینده بین گروههای مواد مخدر و ناتوانی ایالت در تضمین آرامش، متخصصان را به این نتیجه رسانده است که "نه دولت منطقهای و نه دولت فدرال کنترلی بر قلمرو تامائولیپاس ندارند."
اگرچه خشونتهای مرتبط با مواد مخدر از اوایل شکلگیری کارتل خلیج فارس وجود داشته است، اما اغلب در سطوح پایینتری اتفاق میافتاد، در حالی که دولت موافقت میکرد در حالی که قاچاقچیان مواد مخدر به کار خود ادامه میدادند - تا زمانی که رفتارشان درست باشد - "به آن توجهی نکند". در دوران حکومت 71 ساله حزب انقلابی نهادی (PRI)، اعتقاد بر این بود که آنها دقیقاً همین نمایش را اجرا میکنند: اگر کارتلهای مواد مخدر از خط خارج شوند، دولت مکزیک تعدادی را دستگیر میکند، تعدادی را ناپدید میکند و اربابان مواد مخدر افراد خود را دوباره به خط برمیگردانند. پس از اینکه PRI در سال 2000 ریاست جمهوری را به حزب اقدام ملی (PAN) باخت، توافق بین دولت و کارتلها و همچنین صلح مافیایی از بین رفت . علاوه بر این، ایالت تامائولیپاس نیز از این قاعده مستثنی نبود؛ به گفته سانتیاگو کریل ، سیاستمدار حزب PAN و نامزد پیش از انتخابات ریاست جمهوری 2012، حزب PRI در تامائولیپاس سالهاست که از کارتل خلیج فارس محافظت میکند. علاوه بر این، روزنامه ال یونیورسال اشاره میکند که فساد مواد مخدر در تامائولیپاس به این دلیل است که احزاب سیاسی مخالف، PAN و حزب انقلاب دموکراتیک (PRD)، به ندرت در انتخابات پیروز میشوند و "عملاً وجود ندارند". حزب مخالف اصلی PRI، PAN، ادعا کرد که انتخابات دولتی در تامائولیپاس احتمالاً با "نفوذ جرایم سازمانیافته" مواجه خواهد شد.
روزنامه اکسلسیور گزارش داد که فرمانداران سابق تامائولیپاس، مانوئل کاوازوس لرما (1993-1999)، توماس یارینگتون (1999-2004) و اوگنیو هرناندز فلورس (2005-2010) روابط نزدیکی با کارتل خلیج فارس داشتهاند. در 30 ژانویه 2012، دادستان کل مکزیک با صدور اطلاعیهای به سه فرماندار سابق تامائولیپاس و خانوادههایشان دستور داد که در کشور بمانند زیرا آنها به دلیل همکاری احتمالی با کارتلهای مواد مخدر مکزیکی تحت بازجویی هستند. اسکار پرز اینگوانزو، رئیس شهرداری تامائولیپاس، در 12 نوامبر 2011 به دلیل «انجام نادرست وظایف عمومی و جعل» برخی اسناد دستگیر شد. علاوه بر این، لا خورنادا اشاره میکند که کارتل خلیج مالک "تمام ماتاموروس" است، جایی که آنها به عنوان خود ایالت عمل میکنند و انواع فعالیتهای جنایی را انجام میدهند. در اواسط سال 2010، اوگنیو هرناندز فلورس، فرماندار تامائولیپاس و اسکار لوبرت گوتیرز، شهردار رینوسا، تامائولیپاس، که هر دو عضو حزب انقلابی انقلابی بودند، به دلیل ادعای اینکه هیچ درگیری مسلحانهای در تامائولیپاس وجود نداشته و خشونت "فقط یک شایعه" بوده است، مورد انتقاد قرار گرفتند. ماهها بعد، هرناندز فلورس سرانجام اذعان کرد که چندین بخش از تامائولیپاس "مورد هجوم خشونتهای جرایم سازمانیافته قرار گرفته است." لوبرت گوتیرز بعداً کار نیروهای فدرال را تشخیص داد و اذعان کرد که شهرش "افزایش خشونت" را تجربه میکند.
در 5 ژوئن 2016، شهروندان تامائولیپاس فرمانداری از حزب مخالف، فرانسیسکو خاویر گارسیا کابزا د واکا، عضو آکسیون ناسیونال (اقدام ملی) را انتخاب کردند. این اولین بار در 87 سال گذشته است که فرمانداری از حزب مخالف در این ایالت پیروز میشود. او با شعار "نسیمهای تغییر در راه است" در تامائولیپاس پیروز شد. اگرچه انتخاب او از نظر سیاست عمومی چندان معنادار نبود، اما شعارهایش مبنی بر گذار مسالمتآمیز، او را قادر ساخت تا با اختلاف دو رقمی نامزد حزب حاکم، بالتازار مانوئل هینیجوسا اوچوا، را شکست دهد.
هر دو نامزد با اتهامات دریافت پول غیرقانونی از کارتل خلیج فارس در زمان تصدی سمت شهردار دو شهر مرزی روبرو بودهاند و همچنان هستند. در سال 1986، طبق گزارش Proceso، کابزا د واکا به جرم سرقت سلاح به دستور یک سازمان قاچاق مواد مخدر (DTO) از کارتل خلیج فارس دستگیر شد. کابزا د واکا توسط بلومبرگ/ال فینانسیرو به داشتن ثروت هنگفت و غیرقابل توضیح 951 میلیون پزو متهم شده است. کابزا د واکا متهم به عدم گزارش کل ثروت خود و داشتن املاکی در تگزاس، تامائولیپاس و مکزیکوسیتی است. کابزا د واکا به مدت 11 سال کارمند دولت بوده است که طبق گزارش ال فینانسیرو، منشأ ثروت آن را زیر سوال میبرد. بالاتازار هینوخوسا اوچوا همچنین به همکاری با DTO های کارتل خلیج فارس در زمان تصدی سمت شهردار ماتاموروس در سال 2006 متهم شده است. در کتابی که اخیراً با عنوان تامائولیپاس منتشر شده، به این موضوع پرداخته شده است . گروه قاچاقچیان مواد مخدر: یک مکزیکی شرقی متهم است که در جریان دریافت پول غیرقانونی از کارتل خلیج فارس توسط توماس یارینگتون، فرماندار سابق، که او نیز به همکاری با DTO های کارتل خلیج فارس متهم است، حضور داشته است. همچنین طبق گزارش Proceso، بالتازار هینوخوسا توسط وزارت خزانه داری ایالات متحده به دلیل پولشویی از طریق شرکت حقوقی موساک فونسکا که هدف اسناد پاناما قرار گرفته، تحت بازجویی است. به گفته این رسانه، برادر همسر بالتازار هینوخوسا، مالک یک شرکت صوری است که توسط این شرکت حقوقی ایجاد شده است و اعضای هیئت مدیره آن همسر و سه دخترش هستند.
فرار از زندان
[ویرایش]در 25 مارس 2010، در شهر ماتاموروس، 40 زندانی از یک زندان فدرال فرار کردند. مقامات هنوز در تلاشند تا بفهمند که زندانیان چگونه فرار کردهاند. مقامات اعلام کردند که این حادثه "در دست بررسی" است، اما اطلاعات بیشتری ارائه ندادند. در شهر مرزی رینوسا، 85 زندانی در 10 سپتامبر 2010 از یک زندان فرار کردند. گزارشها ابتدا حاکی از 71 فراری بود، اما آمار صحیح بعداً منتشر شد. در 5 آوریل 2010، در همان زندان، کاروانی متشکل از 10 کامیون پر از افراد مسلح به سلولها حمله کردند و 13 زندانی را آزاد کردند و مقامات بعداً اعلام کردند که 11 نفر از آنها "بسیار خطرناک" بودند. در نوئوو لاردو در 17 دسامبر 2010، حدود 141 زندانی از یک زندان فدرال فرار کردند. در ابتدا، تخمینها حاکی از فرار 148 زندانی بود، اما بعداً آمار دقیق اعلام شد. دولت فدرال فرار از زندان را «به شدت محکوم» کرد و گفت که کار مقامات ایالتی و شهری تامائولیپاس «فاقد اقدامات کنترلی مؤثر» است و از آنها خواست تا نهادهای خود را تقویت کنند. درگیری در داخل یک زندان فوق امنیتی در نوئوو لاردو در 15 ژوئیه 2011، منجر به کشته شدن 7 زندانی و فرار 59 نفر شد. 5 نگهبانی که قرار بود بر اوضاع نظارت کنند، پیدا نشدهاند و دولت فدرال از مقامات ایالتی و شهری خواست تا امنیت زندانهای خود را تقویت کنند. در نتیجه، دولت فدرال در اعزام ارتش مکزیک و پلیس فدرال برای مراقبت از زندانها تا اطلاع ثانوی تردید نکرد. آنها همچنین مسئول جستجوی فراریان بودند. سیانان اشاره کرد که دولت ایالتی تامائولیپاس بعداً «ناتوانی خود در همکاری با دولت فدرال» را تشخیص داد. در 16 مه 2009، در زندانی در ایالت زاکاتکاس ، یک کماندوی مسلح با استفاده از 10 کامیون و حتی یک هلیکوپتر، 53 عضو کارتل خلیج را آزاد کرد.
طبق گزارش سیانان ، بیش از ۴۰۰ زندانی از ژانویه ۲۰۱۰ تا مارس ۲۰۱۱ به دلیل فساد از چندین زندان در تامائولیپاس فرار کردهاند.
فساد پلیس
[ویرایش]روزنامه اکسلسیور اشاره کرد که نیروهای پلیس در ایالت تامائولیپاس، با وجود اینکه «یکی از ایالتهایی است که بیشترین آسیب را از خشونت دیده است»، «بدترین حقوق را در مکزیک» دریافت میکنند. آنها همچنین گزارش دادند که در آگواسکالینتس ، ایالتی که سطح خشونت در آن بسیار پایینتر است، به پلیسها پنج برابر بیشتر از تامائولیپاس حقوق پرداخت میشود. در واقع، آنها در کل تامائولیپاس ماهانه حدود 3618 دلار پزو (حدود 260 دلار آمریکا) حقوق میگیرند. در نتیجه، اعتقاد بر این است که اکثر نیروهای پلیس در تامائولیپاس به دلیل دستمزد پایین و وجود جرایم سازمانیافته که به راحتی میتوانند آنها را رشوه دهند، «فاسد» هستند.
در 9 مه 2011، دولت مکزیک به همراه سدنا ، تمام نیروهای پلیس ایالت تامائولیپاس را خلع سلاح کردند و این کار را با شهرهای ماتاموروس و رینوسا آغاز کردند. در ژوئن 2011، دولت ایالتی تامائولیپاس از دولت فدرال درخواست کرد تا برای مبارزه با کارتلهای مواد مخدر در منطقه، "اقدامات مربوط به امنیت عمومی را تثبیت" و "ظرفیت نهادهای خود را تقویت کند." عملیات مشترک نوئوو لئون-تامائولیپاس که در سال 2007 صادر شد، به همراه چندین عملیات نظامی دیگر توسط دولت فدرال، هزاران سرباز را برای برقراری نظم در تامائولیپاس به کار گرفته است. سیانان اشاره کرد که این سربازان "جایگزین نیمی از پلیسها" در ایالت تامائولیپاس شدند. در 7 نوامبر 2011، حدود 1660 پلیس از وظایف خود مرخص شدند زیرا یا در آزمونهای کنترل خود شکست خورده بودند یا از شرکت در آنها امتناع ورزیده بودند.
اگرچه تلاشهایی از سوی دولت فدرال برای ریشهکن کردن فساد پلیس صورت گرفته است، اما Terra Networks مقالهای از یک شاهد منتشر کرد که گفته بود نیروهای پلیس در ماتاموروس به عنوان "خبرچین برای کارتل خلیج" کار میکنند و فعالیتهای ارتش مکزیک را گزارش میدهند و حتی وقتی آنها را در خیابان میبینند، "برای [اعضای کارتل] دست تکان میدهند". روزنامه El Universal مقالهای منتشر کرد که در آن گفته شده بود سیستم امنیت عمومی ملی (SNSP) حقوق پلیسها را محکوم کرده و از مقامات ایالتی و شهری خواسته است تا برنامههای پرداخت بهتری برای پلیسها ایجاد کنند تا آنها بتوانند " دستمزد عادلانهای " برای خود و خانوادههایشان داشته باشند. دولت فدرال همچنین در حال ساخت سه پایگاه نظامی در تامائولیپاس است: در سیوداد میر ، سن فرناندو و سیوداد مانت .
منابع
[ویرایش]- ↑ پلیس یک شهر مکزيک برای مبارزه با فساد منحل شد، بیبیسی فارسی
- ↑ Marosi, Richard (24 July 2011). "Unraveling Mexico's Sinaloa drug cartel". Los Angeles Times.
- ↑ "Mexican government sends ۶٬۵۰۰ to state scarred by drug violence اینتر نشنال هرالد تریبیون
- ↑ رهبر یک کارتل مواد مخدر مکزیک کشته شد، بیبیسی فارسی
- ↑ زنی که در مکزیک سر بریده شد کیست؟ بیبیسی فارسی
- ↑ «Wayback Machine». www2.eluniversal.com.mx. دریافتشده در ۲۰۲۵-۱۱-۰۹.
- گروههای تبهکاری در مکزیک
- بنیانگذاریهای دهه ۱۹۳۰ (میلادی) در مکزیک
- جنگ مواد مخدر در مکزیک
- سازمانهای بنیانگذاریشده در دهه ۱۹۳۰ (میلادی)
- کارتلهای مواد مخدر در مکزیک
- گروههای تبهکاری
- گروههای تبهکاری در تگزاس
- گروههای سازمان یافته جرم و جنایت در ایالات متحده آمریکا
- ماتاموروس، تامائولیپاس
- مواد مخدر در مکزیک