پیش‌نویس:کورینا شاتوک

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

کورینا شاتوک (انگلیسی: Corinna Shattuck نیکوکار و مبلغ مذهبی در زمان کشتارهای ارمنیان در زمان حکومت عبدالحمید دوم و شاهد عینی نسل‌کشی ارامنه

زندگی‌نامه[ویرایش]

کورینا شاتوک در ۲۱ آوریل ۱۸۴۸، در شهر لییویل واقع در ایالت کنتاکی آمریکا متولد شد. پس از مرگ والدینش، او به آکتون در ایالت ماساچوست، نزد والدین پدری‌اش نقل مکان کرد، جایی که او دوران کودکی اش را سپری کرد. او در دانش سرای فرامینگهام (دانشگاه ایالتی فرامینگهام کنونی) علوم پرورشی خواند. در پاییز ۱۸۷۳، به عنوان مبلغ مذهبی از هیئت کمیسیونرهای آمریکایی برای ماموریت‌های خارجی به شهر آنتپ ترکیه رفت. از سال ۱۸۷۳ او به ارمنیان آنتپ، اورفا، ماراش، آدانا و کساب کمک کرد.

در سال ۱۸۹۲، سرانجام او در شهر اورفا ساکن شد و مدیریت کار تبلیغ دین را در آنجا به عهده گرفت. شاتوک با به خطر انداختن جان خود، به ۲۴۰ ارمنی (۶۰ مرد و بقیه زنان و کودکان) در خانه خود پناه داده و زندگی آنها را در طول قتل‌عام ۱۸۹۵ اورفا نجات داد. او از حقوق خود برای نقل مکان کردن به آنتپ استفاده نکرده و ترجیح داد تا به ارمنیان گرفتار در قتل‌عام‌ها کمک کند. کورینا شاتوک از هیچ تلاشی برای مراقبت از یتیمان، غذا دادن به بی‌خانمان‌ها و التیام دادن به زخم‌های مجروهان چشم پوشی نکرد. او در مدرسه پروتستان یک دارالایتام تأسیس کرد، و طولی نکشید تعداد کودکان در آن یتیم خانه به ۳۰۰ رسید.

آودیس سانوسیان، یکی از اعضای یتیم خانه دربارهٔ او می‌نویسد:

«این مبلغ مذهبی شریف به هر طریقی سعی کرد تا برای مردم مفید باشد، اگر کسی جامه لباسی نیاز داشت، او باید یک عایدی می‌یافت تا به آن شخص کمک کند. اگر یتیمان مجبور به جمع شدن در یک سرپناه بودند، پس آنها باید تعلیم داده می‌شدند. اگر افراد از قبل لباس پوشانده و خوب تغذیه شده بودند، لازم بود که همچنین در مورد تسلی روان آنها نیز اندیشیده شود، زیرا همه آنها مصیبت دیده و عزیزانشان را از دست داده بودند. سرانجام، خانم شاتوک دربارهٔ همه ملزومات اندیشید و در همه جهات، برنامه‌هایی آماده کرده و آنها را عملی کرد.»

همچنین او در یتیم‌خانه، کارگاه‌هایی برای خیاطی، نانوایی، مرغ داری، آهنگری، کفاشی و نجاری باز کرد تا برای یتیمان و زنان بیوه شغل مهیا سازد. دربارهٔ این موضوع زارِه اوربریان، یکی از شاگردان آن یتیم خانه می‌نویسد:

«همین که کارگاه‌ها در جنب یتیم خانه باز شد، آنهایی که هیچ توانایی برای مطالعه نشان نمی‌دادند، پس از اتمام آموزش مقدماتی در مدارس یتیم خانه، به کارگاه‌های کفاشی، نجاری، فرش بافی، نقاشی برده شدند. و آن دختران و پسرانی که میل مطالعه داشتند، در مدرسه متوسطه خانم شاتوک حضور یافتند، و آنهایی که توانایی بیشتری داشتند، به کالج و دانشگاه فرستاده شدند.»


به هر حال، با دیدن آنکه تنها مؤسسه او برای جمع‌آوری یتیمان کافی نبوده و صدها نفر از هزاران یتیم دیگر هنوز رها شده باقی مانده‌اند، تصمیم گرفت تا از دیگر مبلغان مذهبی درخواست کمک کند. در نتیجه مذاکرات با «یوهانس لپسیوس» رئیس مبلغان مذهبی شاغل در امپراتوری عثمانی و فراهم شدن پول و عریضه توسط او، خانم کورینا در سال ۱۸۹۷ یک دارالایتام آلمانی با ۵۰ دانش آموز تأسیس کرد. بعدها، تعداد کودکان در آن یتیم خانه به ۲۵۰ نفر رسید. از طرف دیگر، پروفسور هریس به همراه دوستان خود یک دارالایتام در اورفا باز کردند، و ۵۰ کودک جمع‌آوری کرده و برای مراقبت آنها را به کورینا شاتوک تحویل دادند.

مؤسسه گلدوزی (“Nskhin Tun”) که توسط خانم شاتوک تأسیس شد نیز نقش مهمی در بازسازی زندگی اقتصادی اورفا ایفا کرد. این مؤسسه همچنین به منظور مهیا سازی شغل برای ایتام و زنان بیوه تأسیس شد.

«خاتون گورجیکیان-مغریکیان»، یکی از مدیران مؤسسه، در این باره می‌نویسد:

«در اورفا هنر نفیس گلدوزی از دوران بسیار کهن وجود داشت. اما اکنون آثار ساخته شده در اورفا بسیار معروف شده‌است. این هنری است که خانم شاتوک تلاش کرد تا بکار گیرد و آن را به جهان بیرونی به نفع یتیمان ارمنی اورفا معرفی کند.»

هدف مهم بعدی کورینا شاتوک بازگرداندن آموزش بود. به پاس تلاش‌های او، مدرسه اورفا فعالیت خود را در سال‌های ۱۸۹۶–۱۹۰۱ ادامه داد. و در سال ۱۹۰۲، به همراه شاگرد پیشین خود «ماری هاروتیونیان»، که بینایی خود را در دوران کودکی از دست داده بود، مدرسه‌ای در اورفا برای افراد نابینا تأسیس کردند و کتب درسی چاپ کردند که بر اساس نوشتار بریل (خط نابینایان) بوده و مطابق با زبان ارمنی بود. به کمک شرکت‌های بریتانیایی چند نسخه از انجیل به زبان بریل ارمنی منتشر شد. دوشیزه کورینا شاتوک در سال ۱۹۱۰ درگذشت.

کاری که او انجام داد قهرمانانه است، اما افراد کمی از آن مطلع هستند.

کردار قهرمانانه او توسط یکی از ارمنیان محلی به بهترین نحو توصیف شده‌است:

«اگر خانم شاتوک نبود، ما قادر به تحمل آن همه فشار نبوده، یا کشته می‌شدیم یا مجبور به ترک دیانت اجباری می‌شدیم.»

منابع[ویرایش]