پرش به محتوا

پیش‌نویس:تقابل های دو تایی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

آغاز بحث در مورد تقابل های دوتایی با ارجاع به آرا فیلسوف فقید ژاک دریدا و نظریه سبک دیکانستراکشن یا ساختار شکنی ست. دریدا را پدر ساختارشکنی می‌شناسند ساختارشکنی یعنی شیوه‌ای از تحقیق که بر اساس آن همه‌ی نوشته‌ها سرشار از سردرگمی و تناقض است و نیت نویسنده می‌تواند بر تناقضات نهفته در خود زبان، غلبه کند. دریدا به همین دلیل، صداقت و معنای حقیقی و دائمی را از متن می‌گیرد. این مفهوم، در همه‌ی انواع هنر و علوم اجتماعی هم‌چون زبان‌شناسی، انسان‌شناسی، علوم سیاسی، و حتی معماری جریان یافته است.

تقابل های دوتایی موضوع دیگری است که دریدا نقد کرده است. تقابل های دوتایی همچون روز و شب، ذهن و عین، گفتار و نوشتار همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است و همواره یکی بر دیگری برتری داشته است. ولی به نظر دریدا هیچ ارجحیتی وجود ندارد. از این منظر، دریدا متن واسازی شده را متنی می دانست که ارجحیت یک وجه دلالت بر سایر وجوه مسلط از بین می رود. در واقع واسازی حرکتی است تحلیلی که از طریق آن عناصر به حاشیه رانده شده تاریخ به میانگاه متن می آیند و دیگر عناصری که تاکنون در مرکزیت متن قرار داشته اند ارجحیت خود را از دست داده و حاشیه را تجربه می کنند (قبادیان،۱۴۳:۱۳۸۳).بنابراین از آن جایی که باورها و معیارهای ما در هر زمان، معماری ما راتشکیل می دهد، اکنون زمان آن فرارسیده که این باورها و اصول شکسته شوند و مفاهیم متافیزیکی و جفت های مفهومی درهنر و معماری بررسی شوند تا به مدد کشفیات علمی و رد مفروضات قدیمی، اساس مفاهیم جدید بر حقایق محض استوارگردد. تقابل دوتایی موضوع دیگری است که دریدا نقد کرده است. تقابل های دوتایی همچون روز و شب، مرد و زن، ذهن و عین، گفتار و نوشتار، زیبا و زشت و نیک و بد همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است. از زمان افلاطون تا کنون همواره یکی بر دیگری برتری داشته است ولی به نظر دریدا هیچ ارجحیتی وجود ندارد، او این منطق سیاه و سفید و مسئله یا این یا آن را رد و مردود می داند .

به عنوان مثال، در فلسفه غرب همیشه گفتار بر نوشتار به دلیل حضور گوینده ارجحیت داشته است. ولی به عقیده دریدا، معنای متن را گوینده تعیین نمی کند، بلکه شنونده و یا خواننده متن است که با توجه به ذهنیت و تجربه خود این معنا را که می تواند متفاوت از منظور و غرض گوینده یا مولف باشد مشخص می کند لذا لزوما گفتار بر نوشتار ارجح نیست.