ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای انتقال/ضدقهرمان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.

برای en:Antihero برابر ضدقهرمان و برای en:Antagonist برابر هماورد به اجماع رسید.--آرمانب ‏۲۶ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۹ (UTC)[پاسخ]

ضدقهرمان[ویرایش]

پیش از درخواست، لازم است پیشینه‌ای از مطلب بیان کنم. دو اصطلاح در نمایشنامه‌نویسی وجود دارد به نام‌های Antagonist و Antihero. اولی شخصی است که در برابر Protagonist (قهرمان اصلی) قرار می‌گیرد و مانع رسیدن او به اهدافش می‌شود و دومی شخصیتی است که خود یک Protagonist است اما فاقد ارزش‌های اخلاقی متداول آن است.

فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای Antagonist، برابر ضدقهرمان قرار داده و برای Antihero برابر ناقهرمان را انتخاب کرده که در حال حاضر در مقاله هم همین برابرنهاده استفاده شده جستجو کنید.

در اینجا قصد ندارم در مورد این که برابرهای فرهنگستان درست هستند یا نه بحثی بکنم. مطابق وپ:فرهنگستان، «با اینکه فرهنگستان زبان و ادب فارسی از منابع معتبر در گزیدن واژگان مناسب است، اما تا زمانی که واژهٔ فرهنگستان در جامعهٔ علمی متداول نشده‌است ترجیح بر استفاده از واژهٔ رایج‌تر (بر اساس منابع معتبر) است».

روزنامه‌ها و نشریات عمومی معمولاً در این زمینه خلط مبحث انجام داده و عبارت ضدقهرمان را برای هر دو مفهوم به‌کار برده‌اند. ناقهرمان را فکر نمی‌کنم در منبعی بتوان دید.

در منابع معتبر تخصصی (لطفاً تعدادی از آن‌ها را در بحث:شخصیت مقابل ببینید) ضدقهرمان برابر Antihero قرار گرفته‌است و برای Antagonist برابرهایی نظیر شخصیت مخالف، شخصیت مقابل، شخصیت رقیب و شخصیت پادچالشگر به‌کار رفته‌است.

پیشنهاد من این است که مقاله ضدقهرمان برابر Antihero قرار گیرد ضمن این که در بالای آن با الگو:اشتباه نشود از مقاله Antagonist متمایز شود (و بالعکس) و در بخشی از مقاله (مثلاً با عنوان «نام») به این اشاره شود که فرهنگستان چه برابرنهاده‌ای دارد و چه در منابع ترجمه‌هایی انجام شده‌است. برای Antagonist شخصاً ترجیح یا رواج گسترده خاصی را مشاهده نکرده‌ام و می‌توان نام مقاله آن را علاوه بر آنتاگونیست، هر یک از ترجمه‌های منبع‌دار قرار داد. Amirreza (ب) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)[پاسخ]

در ضمن این درخواست بنا به درخواستی که قبلاً در ویکی‌پدیا:تابلوی اعلانات مدیران/درخواست انتقال و ادغام تاریخچه/بایگانی ۱۰ شده‌بود انجام شده. Amirreza (ب) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)[پاسخ]
  • موافق با اینکه «ضدقهرمان» برای Antihero به کار رود؛ در ادبیات سینمایی به همین معنی استفاده می شود و کاملا رواج دارد. در مورد اینکه چه برگردانی برای Antagonist به کار رود من فعلا خود آنتاگونیست را پیشنهاد می کنم. Wikimostafa (بحث) ‏۲ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)[پاسخ]
  • نکته: همان‌طور که از ویرایش من در مقاله مشخص است، بنده این نظرخواهی را خواندم، اما دقیق متوجه منظور درست نشدم. حالا که ویکی‌مصطفی نیز نظر داده‌اند، اجازه دهید من نیز درخواستی کنم: الآن مقاله‌ای که هست‌هم، مقالهٔ بسیار خُردی هست، آن یکی مورد نیز مقاله‌ای ندارد،... پس دوستان پیشنهادم آنست که با توجه به تاریخچهٔ کوتاه مقالهٔ کنونی، به جای انتقال و غیره، هر دو مقاله را به صورتی ایجاد کنید، که مدنظرتان هست. تا دقیق مشخص شود منظور شما چیست و به علاوه قدمی مثبت در جهت اشتراک دانش خود، با خوانندگانی همچون بنده برداشته باشید، ممنون KhabarNegar خبرنگار ‏۲ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۳۴ (UTC)[پاسخ]
  • موافق برای آنتاگونیست هم میتونیم یکی از معادل های تخصصی مثلا «شخصیت مقابل» رو به کار ببریم. کار فرهنگستان همچون موارد بسیار قبلی ضعیف بوده. --دوستدار ایران بزرگ ‏۱۴ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۰۵:۴۱ (UTC)[پاسخ]
  • @Mostafazizi: سلام، با توجه به این انتقالتان اگر مایل بودید در این بحث هم شرکت کنید تا اجماع به‌دست بیاید، ممنون. Wikimostafa (بحث) ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۴۷ (UTC)[پاسخ]
  • موافق در کتاب فرهنگ فیلم‌نامه «حریف» استفاده شده است. ضدقهرمان همان‌طور که دوستان به‌خوبی توضیح داده‌اند. به قهرمانی گفته می‌شود که نقش منفی دارد. اما آنتاگونیست به شخصیت مقابل قهرمان گفته می‌شود. مثلا ژوکر آنتاگونیست است و نه ضدقهرمان. عزیزی (بحث) ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • موافق ضدقهرمان با آنتی‌هیرو عجین‌شده و رایج است. اگر روند اجماع‌یابی دچار خلل نمی‌شود، می‌توانم شخصیت مقابل را بسازم. توجه داشته باشیم که ضدقهرمان هم نوعی قهرمان است با معیارهایی که بعضاً مخالف معیارهای اخلاقی رایج یا به قول ما ایرانی‌ها، پهلوانی قهرمان است. یعنی اگر قهرمان Protagonist باشد، ضدقهرمان هم چنین است. به این جمله در ابتدای نوشتار Antihero در انگلیسی توجه کنید: An antihero, or antiheroine, is a protagonist who lacks conventional heroic qualities such as idealism, courage, or morality. پس ضدقهرمان Antagonist نمی‌تواند باشد. سپاس. mOsior (بحث) ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۵۶ (UTC)[پاسخ]
  • موافق بر پایه رواج در منابع معتبر ضدقهرمان برابر Antihero قرار گیرد؛ توجه کنید وپ:رواج بر وپ:فرهنگستان ارجحیت دارد؛ و اینکه برای برابر Antagonist هنوز اجماعی در این نظرخواهی دیده نمی‌شود، لطفا بیشتر بحث شود. آرمانب ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۰۰ (UTC)[پاسخ]
  • @MOSIOR: شخصیت مقابل و آنتاگونیست، هردو قابل‌قبولند؛ مهم این است که نام اشتباه روی مقاله نباشد؛ اشتباه این‌همه مدت پابرجا بوده و کک هیچ‌کس هم نگزیده، حالا هم دوستان انتقال را اورژانسی نمی‌دانند (تا بلکه چند سال دیگر هم اشتباه ادامه پیدا کند). هیچ چیز نباید مانع مقاله‌سازی شود؛ شما نوشتار مربوط به آنتی‌هیرو را بسازید و من را پینگ کنید؛ با مسئولیت خودم این نظرخواهی را جمعبندی خواهم کرد. Wikimostafa (بحث) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۲۵ (UTC)[پاسخ]
  • @Sunfyre: با سپاس از شما، بی‌زحمت درخواست انتقال به آنتاگونیست را هم انجام دهید؛ دقیق‌تر است از شخصیت مقابل (فقط شخصیتِ مقابلِ قهرمان را آنتاگونیست می‌گویند نه هر شخصیت مقابلی). Wikimostafa (بحث) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۲۲ (UTC)[پاسخ]
بهتر نیست برای برابر Antagonist نیز در همین نظرخواهی به اجماع برسیم؟ شخصیت شریر را نیز در بحث:شخصیت مقابل دیدم اشاره شده است، بنظر برابر فارسی باشد بهتر باشد تا آوانگاری، مگر اینکه واقعا آوانگاری رواج بیشتری از نام‌های دیگر فارسی داشته باشد. آرمانب ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)[پاسخ]
باید هم شریر باشد و هم مقابل قهرمان؛ اصطلاحات فنی را نمی‌توان برگردان دقیق کرد. با این حال من شخصیت مقابل را از شخصیت شریر بهتر می‌بینم چون شخصیت شریر خودش نوشتاری مجزا به نام Villain دارد (اینجا را ببینید). Wikimostafa (بحث) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)[پاسخ]
فعلا به آنتاگونیست منتقل کردم ولی بهتر است این بحث باز باشد تا اگر برابر دیگری برای Antagonist به اجماع رسید منتقل شود وگرنه که همان آنتاگونیست بماند. آرمانب ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۴۳ (UTC)[پاسخ]
بسیاری از واژه‌ها در رشته‌های مختلف معنای مختلفی دارند. اشکالی ندارد اگر حریف در ورزش استفاده می‌شود در واژگان سینمایی هم استفاده بشود. فعلا ما یک منبع معتبر داریم که از «حریف» استفاده کرده. عزیزی (بحث) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۳۲ (UTC)[پاسخ]
@Mostafazizi: با سپاس از حضورتان، شما حریف را در مجموع از هماورد و آنتاگونیست بهتر می دانید؟ (رتبه بندی کنید لطفا) Wikimostafa (بحث) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۴۳ (UTC)[پاسخ]
می‌شود حریف را برای ورزش بگذارید چون رایج است و آنتاگونیست را هماورد بنامید. چون آنتاگونیست حتماً منفی نیست. سنگ‌انداز است. در آناتومی، هر حرکت رفت و برگشتی ما به دو عضله پروتاگونیست، مثلاً بازکننده انگشت شست و آنتاگونیست، بستنده همان، وابسته است. mOsior (بحث) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۳۲ (UTC)[پاسخ]
هماورد خوب است؛ آیا منابعی آن را بکار برده اند تا تحقیق دست اول نباشد؟ Wikimostafa (بحث) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۴۷ (UTC)[پاسخ]
خیلی جستجو نکردم ولی این را پیدا کردم. فکر کنم کافی باشد. mOsior (بحث) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۱۴ (UTC)[پاسخ]
من موافق انتقالم؛ اگر دیگران نیز مخالفتی نداشتند پس از چند روز منتقل کنید. Wikimostafa (بحث) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۳۲ (UTC)[پاسخ]
در نشریه پژوهش‌های زبان‌شناسی هماورد برابریابی شده است. آرمانب ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)[پاسخ]
هر چند «حریف» را مناسب‌تر می‌دانم اما «هماورد» (opponent) و «رقیب» (rival) به عنوان نام‌های دیگر رد فرهنگ فیلم‌نامه گذرآبادی آمده است.عزیزی (بحث) ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۰۱ (UTC)[پاسخ]