پرش به محتوا

مأموریت نظامی اتریش-مجارستان در ایران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
دانشجویان افسری ایرانی سپاه اتریش، ۱۲۷۹ خورشیدی
ماموریت نظامی اتریش-مجارستان در ایران
بخشی از اصلاحات نظامی در دورهٔ قاجار
تاریخ۱۸۷۹–۱۸۸۱ (ماموریت رسمی اولیه)
فعالیت‌های غیررسمی تا ۱۹۱۱
موقعیت
ایران، به‌ویژه تهران و آذربایجان
نتایج تشکیل «سپاه اتریشی»
تأثیر محدود در بلندمدت
شکست در رقابت با بریگاد قزاق روسی
طرف‌های درگیر
 ایران ایران قاجار
 اتریش-مجارستان اتریش-مجارستان (ماموریت نظامی)
فرماندهان و رهبران
ناصرالدین‌شاه کلنل آدالبرت شونوفسکی فون شون‌ویس
ماژور واگنر فون وترشتدت
ژولیوس گبوئر (رهبر گروه موسیقی نظامی)

ماموریت نظامی اتریش-مجارستان در ایران، ماموریتی نظامی بود که از سوی اتریش-مجارستان در سال ۱۸۷۹ به درخواست ناصرالدین‌شاه برای کمک به تشکیل یک ارتش مدرن در ایران قاجار اعزام شد. هدف این ماموریت، ایجاد یک نیروی نظامی مدرن به الگوی ارتش امپراتوری اتریش-مجارستان بود.[۱]

پیشینه و تشکیل

[ویرایش]
رژه پیاده نظام قاجار آموزش دیده توسط مأموریت اتریش-مجارستان

ماموریت نظامی اتریش-مجارستان بخشی از تلاش‌های ناصرالدین‌شاه برای مدرن‌سازی نیروهای مسلح ایران بود. این تصمیم پس از سفر دوم ناصرالدین‌شاه به اروپا در سال ۱۸۷۸ گرفته شد. روابط خوب میرزا داودخان (مترجم اول ناصرالدین‌شاه، ارمنی‌تبار) با دربار وین و همچنین ارتباطات پزشک شخصی سابق شاه، یاکوب ادوارد پولاک، نقش مهمی در جذب افسران اتریشی داشت.[۲]

در جریان بازدید ناصرالدین‌شاه از وین در ۵ ژوئیهٔ ۱۸۷۸، یوهان اشتراوس (پسر) به دستور دربار وین، سرود ملی ایران را ساخت که امروزه با عنوان «مارش ایرانی» (Persian March) شناخته می‌شود.[۲] شاه در این سفر، به آرسنال وین رفته و از نمایش توپ‌های ساخت یوهان فون اوچاتیوس (افسر ارتش و عضو آکادمی علوم وین) تحت تأثیر قرار گرفت و بلافاصله ۱۲ قطعه توپ سفارش داد. همچنین ۲۶٬۰۰۰ تفنگ خرید و با دولت اتریش-مجارستان بر سر اعزام ماموریت نظامی توافق کرد.[۱]

ماموریت رسمی در ۲۹ اکتبر ۱۸۷۸ با رهبری کلنل آدالبرت شونوفسکی فون شون‌ویس[۳] و همراهی ۳۰ افسر دیگر از وین به راه افتاد. آن‌ها از طریق ترنوپیل، اودسا، پوتی، تفلیس، باکو و دریای خزر به رشت و سپس تهران رسیدند و در ژانویهٔ ۱۸۷۹ وارد پایتخت شدند.[۱] این گروه را آلبرت ژوزف گاستایگر، مهندس اتریشی با سابقهٔ خدمت در ایران همراهی می کرد.[۱][۴]

ساختار و فعالیت‌ها

[ویرایش]

ماموریت اتریشی قصد داشت ارتش ایران را بر پایهٔ الگوی ارتش امپراتوری اتریش-مجارستان بازسازی کند. برنامهٔ اولیه شامل تشکیل یک سپاه ۷٬۰۰۰ نفری بود که شامل واحدهای زیر می‌شد:[۱]

  • ۶ گردان پیاده‌نظام (هر کدام ۸۰۰ نفر)
  • ۱ گردان شکارچی (پیاده سبک) (۸۰۰ نفر)
  • ۳ باتری توپخانه (۲۰۰ نفر)
  • ۱ گردان مهندس (۲۰۰ نفر)
  • ۳ گروه موسیقی نظامی (۵۰ نفر)

آموزش سربازان در مارس ۱۸۸۱ به پایان رسید.[۱] افسران اتریشی توانستند حقوق سربازان این سپاه را منظم و بالاتر از سایر واحدها تعیین کنند. با وجود مخالفت‌های روحانیون محلی که اعضای ماموریت را «کافر» می‌دانستند، روحیهٔ گروهی (esprit de corps) در این نیرو شکل گرفت.[۱]

ناصرالدین‌شاه در ۲۲ می ۱۸۷۹ برای اولین بار از این سپاه بازدید کرد و در حالی که «مارش رادتسکی» را گوش داد، رژه نظامی را دیده و به پادگان شاه عبدالعظیم که تا آن موقع به آن نظم آن را ندیده بود نیز سرکشی کرد.[۲]

تسلیحات و تجهیزات

[ویرایش]

یکی از مهم‌ترین نتایج حضور افسران اتریشی در ایران، انتقال دانش و تجهیزات نظامی نوین به قشون ناصری بود. در این دوره تفنگ‌های خزانه‌ای ساخت اتریش-مجارستان از نوع M1867 ورندل به تعداد زیاد وارد ایران شد و برای آموزش نیروهای پیاده و تمرین تیراندازی به‌کار رفت.[۵] برخی از این تفنگ‌ها بعدها در اختیار واحدهای نظامی تحت فرمان ظل‌السلطان در اصفهان قرار گرفتند که زیر نظر مستشاران اتریشی آموزش دیده بودند.[۶]

رقابت با بریگاد قزاق

[ویرایش]

در ماه مهٔ ۱۸۷۹، افسران روسی برای تشکیل بریگاد قزاق ایران وارد ایران شدند. این نیرو به‌سرعت از سپاه اتریسی پیشی گرفت و بعدها هستهٔ اصلی ارتش شاهنشاهی ایران شد.[۷] با این حال، ماموریت اتریشی در ابتدا موفقیت‌آمیز ارزیابی شد.

در ژوئیهٔ ۱۸۷۹، سپاه ۹۰ افسر و ۱٬۴۰۰ سرباز داشت. در ژانویهٔ ۱۸۸۰، شونوفسکی جای خود را به کلنل شمل فون کون‌ریت داد.[۱] تا آوریل ۱۸۸۰، سپاه به ۲۶۰ افسر و ۶٬۰۰۰ سرباز رسیده بود.[۱]

عملیات نظامی

[ویرایش]

اولین عملیات نظامی سپاه اتریشی در اکتبر ۱۸۸۰ در آذربایجان علیه شورش کُرد تحت رهبری شیخ عبیدالله نهری بود.[۱] فرماندهٔ اعزامیه، کاپیتان واگنر فون وترشتدت[۸] (که پیش‌تر در مکزیک تحت فرمان فردیناند ماکسیمیلیان یوزف خدمت کرده بود)، شورش را سرکوب کرد و سپس در ارومیه برای دفاع از شهر مستقر شد.[۲]

با وجود موفقیت‌های اولیه، ناصرالدین‌شاه به دلیل کمبود بودجه نتوانست برنامه‌های گسترده‌تر را ادامه دهد. در مهٔ ۱۸۸۱، حقوق سربازان کاهش یافت و در ۵ اوت ۱۸۸۱، پرداخت حقوق افسران متوقف شد.[۱] تا پاییز ۱۸۸۱، تمام اعضای ماموریت به اتریش بازگشتند.[۱]

فون وترشتدت واگنر که بعدها به واگنر خان معروف شد در سال ۱۸۸۵ با درجهٔ سرهنگ بازنشسته شد، اما در سال بعد به درخواست ناصرالدین‌شاه با درجهٔ سرتیپ در ارتش ایران بازگشت و عنوان «خان» یافت.[۲] او تا سال ۱۹۰۱ در ایران ماند و در سفر شاه به نمایشگاه جهانی پاریس در ۱۸۸۹ همراهی‌اش کرد.[۲]

ماموریت‌های غیررسمی

[ویرایش]

پس از پایان ماموریت رسمی، ناصرالدین‌شاه موفق شد افسران اتریشی را به‌صورت فردی و غیررسمی استخدام کند. در ژانویهٔ ۱۸۸۲، کل ارتش ایران (حدود ۱۰٬۰۰۰ نفر) لباس نظامی اتریشی و ۸٬۰۰۰ تفنگ جدید دریافت کرد.[۱] در سال‌های ۱۸۸۳ و ۱۸۸۸ نیز توپ‌های کوهی و سنگین اتریشی به توپخانه اضافه شد.[۱]

تبادلات نظامی

[ویرایش]

در همین دوره، یک کشتی جنگی شش‌توپه با نام کشتی پرسپولیس در بندر برمرهافن سفارش داده شد و مقرر شد با خدمهٔ آلمانی به خلیج فارس برسد.[۱]

در سال ۱۸۸۵، دانشکدهٔ نظامی در تهران تأسیس شد که افسران اتریشی در آن تدریس می‌کردند.[۱] در سال ۱۸۸۶، دانشجویان نظامی ایرانی برای ادامهٔ تحصیل به وین فرستاده شدند.[۱] در سال ۱۸۸۷، ناصرالدین‌شاه از امپراتور فرانتس یوزف اول درخواست کمک بیشتر کرد، اما امپراتور به دلیل نگرانی از واکنش روسیه، درخواست را رد کرد.[۱] با این حال، ژنرال تومل به عنوان سفیر به تهران فرستاده شد. پس از بررسی وضعیت، مشخص شد که سرمایه‌گذاری بیشتر اتریش در ایران بازدهی لازم را نخواهد داشت و همچنین اهمیت استراتژیک ایران برای اتریش کاهش یافته بود.[۱]

در دورهٔ مظفرالدین‌شاه، افسران اتریشی همچنان به عنوان مربی در ارتش ایران خدمت کردند. در ۷ اوت ۱۹۰۶، کاپیتان آرتور کوسترسیتس فون مارنهورست و سرهنگ کنراد امیل پادووتز در تهران با شاه دیدار کردند.[۱] پادووتز برای دو سال به ژنو رفت و کوسترسیتس تا بسته شدن دانشکدهٔ نظامی در ۱۹۱۱، ریاست آن را بر عهده داشت. فارغ‌التحصیلان این دانشکده بعداً به ژاندارمری ایران پیوستند.[۱] کوسترسیتس تا کمی قبل از جنگ جهانی اول در تهران ماند.[۱]

وضعیت ارتش ایران در آن دوره

[ویرایش]

در آن زمان، ارتش ایران از نظر کاغذی شامل ۷۲ گردان پیاده‌نظام (هر کدام ۶۰۰ نفر) بود.[۷] سربازان عمدتاً از مناطق روستایی بودند، چرا که شهرنشینان از خدمت سربازی معاف بودند. مدت خدمت بین ۵ تا ۲۰ سال متغیر بود، اما بسیاری پس از چند ماه آموزش اولیه با رشوه از خدمت معاف می‌شدند. سربازان حقوق یا غذای منظمی دریافت نمی‌کردند و لباس جدید هر دو تا سه سال یک‌بار داده می‌شد. سلاح‌ها در انبارها نگهداری می‌شد و فقط در تمرینات خارج می‌شد. بسیاری از سربازان هرگز تیراندازی نکرده بودند.[۷]

افسران اغلب زمین‌دار یا اشراف بودند و بسیاری بدون آموزش نظامی یا سواد خدمت می‌کردند. در هنگام بازرسی وزارت جنگ، کارگران موقتی به جای سربازان غایب استخدام و با لباس و سلاح موقت در صف قرار می‌گرفتند.[۷]

توپخانه شامل ۶۰ توپ سنگین اتریشی اوچاتیوس و ۳۰ توپ سریع‌آتش شنایدر-کروزو بود، اما بیشتر آن‌ها در انبار بودند و حتی اسب برای کشیدن توپ‌ها نداشتند و در تمرینات از اسب‌های کالسکه استفاده می‌شد.[۷]

با توجه به این شرایط، ارتش ایران در عمل آمادگی جنگی نداشت و در سرکوب جنبش‌های انفصال‌طلبانه پس از جنگ جهانی اول نقشی ایفا نکرد. سرکوب این جنبش‌ها توسط بریگاد قزاق تحت فرماندهی رضاخان انجام شد. ارتش ایران تا زمان انقلاب نظامی رضاخان در ۱۹۲۱ بدون تغییر ماند.[۷]

سرنوشت اعضای ماموریت

[ویرایش]

ژولیوس گبوئر، رهبر گروه موسیقی نظامی و تنها عضو باقی‌مانده از ماموریت اولیه، تا پایان عمرش در تهران ماند و در ۹ ژوئیهٔ ۱۸۹۵ درگذشت. آرامگاه او در آرامستان دولاب تهران با این سطر مشخص شده: «در اینجا ژولیوس گبوئر، ژنرال و رهبر موسیقی، به دنیا آمده در ۱۸ مارس ۱۸۴۶، درگذشته در ۹ ژوئیهٔ ۱۸۹۵، آرام گرفته است.»[۲]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ ۱٫۱۲ ۱٫۱۳ ۱٫۱۴ ۱٫۱۵ ۱٫۱۶ ۱٫۱۷ ۱٫۱۸ ۱٫۱۹ ۱٫۲۰ ۱٫۲۱ Helmut Slaby: Schild, Löwe und Sonne (آکادمیک پرینتینگ اند پابلیشینگ هاوس، ۱۹۸۲)، صص. ۱۴۶–۲۰۶.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ Reinhard Pohanka, Ingrid Thurner: Der Khan von Tirol (انتشارات فدرال اتریش، وین، ۱۹۸۸)، ISBN 3-215-06593-2، صص. ۷۶–۹۰.
  3. «Schönowsky (Schönovsky) von Schönwies(e), Adalbert (1826-1891), Offizier».
  4. «GASTEIGER, ALBERT JOSEPH».
  5. Floor، Willem (۲۰۰۹). Firearms i. History. Encyclopaedia Iranica.
  6. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ Hassan Arfa: Under Five Shahs (لندن، ۱۹۶۴)، صص. ۵۰–۵۱.
  7. «Wagner von Wetterstädt, Karl Walther (1838–1902), Offizier».