پرش به محتوا

درگاه:ادبیات فارسی/داستان‌ها/۱۴

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

دستگیری خرها
مردی با ترس و رنگ و روی پریده به خانه‌ای پناه برد. صاحبخانه گفت: برادر از چه می‌ترسی؟ چرا فرار می‌کنی؟ مرد فراری جواب داد: ماموران بی‌رحم حکومت، خرهای مردم را به زور می‌گیرند و می‌برند. صاحبخانه گفت: خرها را می‌گیرند ولی تو چرا فرار می‌کنی؟ تو که خر نیستی؟ مرد فراری گفت: ماموران احمق‌اند و چنان با جدیت خر می‌گیرند که ممکن است مرا به جای خر بگیرند و ببرند.

داستان‌های مثنوی معنوی/دفتر پنجم