بدرالدین یحیی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

امیر بدرالدین یحیی از دبیران چیره‌دست قرن هفتم از معاصران پروانه و دیوانیان کیخسرو دوم بود و عنوان ترجمان داشت. خاندانش از گرگان به روم رفته بودند و نسبتش به فخری گرگانی سرایندهٔ ویس و رامین می‌رسید، اما خود در قونیه به دنیا آمده بود. ابن بی‌بی در حوادث حدود سال ۶۴۴ در بارهٔ او می‌نویسد: «بدرالدین یحیی ترجمان... از امائل افاضل روم بود و در رقت منظوم و جزالت منثور قسِّ فصاحت و حسّانِ بلاغت. اگرچه مولد و منشأ شهر قونیه داشت، اما به نژاد قدیم و تربیت اصلی به خطهٔ جرجان منتسب شدی، و به فخری جرجانی ناظم قصهٔ ویس و رامین انتما و اعترا کردی؛ و به یمین و یسار، خط منسوب روان آبدار چون لؤلؤ شاهوار نوشتی. در جملهٔ علوم حظّی تمام و قسطی وافر، سیمّا در انشاءِ مکاتبات و مراسلات دیوانی ید بیضا و دم مسیحا و درجهٔ عُلیا یافته بود...».

بدرالدین از دوستداران و معاشران مولوی بود و در مناقب‌العارفین روایات متعددی در بارهٔ او آمده از جمله می‌نویسد: در سماعی که پروانهٔ دیلمی در ماتم مولوی ترتیب داده بود «ملک‌الادبا بدرالدین یحیی در سماع گرم شده بود، جامه‌ها بر خود چاک زده، این رباعی [حضرت خداوندگار] را می‌گفت:

کو دیده که در غم تو نمناک نشدیا جیب که در ماتم تن چاک نشد
سوگند به روی تو که از پشت زمینمانند تویی در شکم خاک نشد

مجموعهٔ منشآت بدرالدین یحیی در دست است. تعدادی از نامه‌های او هم در مجموعهٔ نفیس منشآت کتابخانه حسین نخجوانی موجود است.


منابع[ویرایش]