پرش به محتوا

الگو:ماه‌های فارسی باستان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ردیف ماه معادل ایلامی قدیم معادل ایلامی جدید معادل بابلی معادل زرتشتی توضیحات ارجاع
۱ باگیَادِیش مَنشَرکی بَکِیَتیش تَشریتُو مهر (Bāgayādi(š، اولین ماه در بین هخامنشیان بوده‌است و نام آن ترکیبی از دو کلمهٔ؛ باگ (بَغ) به معنی خدا و یاد با معنی پرستش است، بدین ترتیب نام این ماه، معنای ماه پرستش خدا را دارد. [۱][۲]
۲ ورکَزَنَه لَنکِلّی مَرکَشَنَش اَرَهسَمنَه آبان Varkazana، نام این ماه نیز ترکیبی از دو کلمهٔ دیگر است؛ وَرکَ که معنای گرگ دارد و زَنَه که برخی آن را کشتن ترجمه کرده‌اند و برخی آن را در معنای مرد یا انسان می‌دانند که بر اساس اولین تفسیر این ماه را ماه (کشتن گرگ) و بر اساس ترجمه دوم آن را ماه (مردان گرگی) می‌خوانند. [۳][۴]
۳ آثریادیَه شیبَری هَشییَتیش کیسیلیمُو آذر Açiyādiya، این ماه آخرین ماه فصل پاییز است و معنی ماه پرستش آتش را می‌دهد زیرا آثَر، در پارسی باستان معادل آتش بوده‌است و کلمه یاد نیز همان‌طور که گفته شد به معنای پرستش می‌باشد. [۵][۶]
۴ اَنامَکَه شِرمی هَنَمَکَش تِبِتُو دی Anāmaka، حرف (اَ) که در ابتدای آن آمده‌است منفی‌کنندهٔ کلمهٔ نامَکَه است که معنی نام می‌دهد، پس نام این ماه، ماه بی‌نام خوانده می‌شود. [۷][۸]
۵ سامیا کوت مَه‌مَه سَمی‌یَمِش شَباتو بهمن نام این ماه در متن فارسی باستان کتیبهٔ بیستون وجود ندارد اما تلفظ ایلامی آن به صورت Samiyamaš موجود است. [۹][۱۰]
۶ وییَخَنَه اَشِّه‌توک‌پی مِیَه‌کَنَّش اَدّارُو اسفند Viyaxna، این ماه به ماه کندن معنی شده‌است که احتمالاً به کارهای کشاورزی مربوط می‌شود. [۱۱][۱۲]
۷ آدُوکَنَیشه زیکلی هَدُوکَنَّش نیسانُّو فروردین Adukanaiša، در نام این ماه از کلمهٔ کندن استفاده شده‌است و آن را بر اساس اینکه در بهار عمل پاک کردن آبراه‌ها انجام می‌شد، ماه پاک کردن آبراه‌ها یا کندن جوی معنی کرده‌اند. [۱۳][۱۴]
۸ ثُورَ واهَرَ زَرپَکیم تُورمَر اَیّارو اردیبهشت θurarāhara، ثُورَ در نام این ماه به نیرومند و واهَرَ نیز به بهار ترجمه شده‌است که در مجموع معنی بهار نیرومند را می‌دهد. [۱۵][۱۶]
۹ ثایگرَچِش هَدَر ساکُورّیزیش سیمَنُّو خرداد (θāigarči(š، این ماه به ماه گردآوری سیر ترجمه شده‌است. [۱۷][۱۸]
۱۰ گَرمَ‌پَدَه هَلّیمِه کَرمَبَتَش دُوئوزو تیر Garmapada، این ماه از متشکل از دو کلمهٔ؛ گَرمَ به معنای گرم و پَدَه به معنی جایگاه، است که به‌طور کلی به معنای ماه گرماده است. [۱۹][۲۰]
۱۱ دَرَن‌باجیش زیلَّتَم تُورنَبَزیش آبو مرداد Turnabaziš، نام این ماه در متن فارسی باستان کتیبهٔ بیستون موجود نیست و این نام تلفظ ایلامی آن است. [۲۱][۲۲]
۱۲ کارباشیَش بِلیلیت کَربَشیش اُولولو شهریار Karbašiyaš، نام این ماه نیز در متن فارسی باستان کتیبهٔ بیستون موجود نیست اما صورت ایلامی آن کارباشیش یا کاریاشیا می‌باشد. [۲۳][۲۴]
  1. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  2. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  3. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  4. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  5. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  6. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  7. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  8. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  9. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  10. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  11. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  12. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  13. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  14. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  15. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  16. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  17. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  18. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  19. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  20. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  21. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  22. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  23. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۹.
  24. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.