ویکیپدیا:جانبداری ساختاری
این انشای رهنمود شامل توضیحات و توصیههای یک یا چند مشارکتکننده ویکیپدیا است. اینجا یک رهنمود یا سیاست ویکیپدیا نیست، با وجود آن ممکن است برای کمک مشورت شدهباشد. یک سنجش بالقوه از اینکه اجتماع این انشا را چگونه میبیند میتواند با همفکری دربارهٔ صفحههای تاریخچه و بحث و همینطور بررسی پیوندها به این صفحه بدست آید. |
این صفحه در یک نگاه: در این انشا سعی کردم نمونههایی از جانبداری ساختاری را معرفی کنم که ممکن است در نگاه اول مغایرتی با دیدگاه بیطرف نداشته باشند اما اگر نیک بنگریم، آن را نقض میکنند. |
ممکن است به عنوان یک ویکیپدین متعهد، در صدد باشید که مقاله مفصلی بنویسید تا کمکی به گسترش دانایی کرده باشید. میدانید که برای این کار باید سیاست بیطرفی را رعایت کنید. پس محض اطمینان، به وپ:دبط سری میزنید و سعی میکنید اصول آن را رعایت کنید. اما پسزمینه ذهنی شما هم بیکار نیست و نمیتواند بپذیرد که بیطرف بمانید. به عقیده پسزمینه ذهنی شما، آنچه میاندیشید و احساس میکنید درست است و از این رو دستورالعملی به شما پیشنهاد میکند که طوری پیش بروید که مقاله، اندیشه و احساس شما را تایید کند. این دستورالعمل، تا آنجا که من با مشاهده و بررسی مقالات نامزد شده برای خوبیدگی و برگزیدگی توانستهام دریابم، مبتنی بر پنج استراتژی است که گاهی ناخودآگاه و گاهی هم کاملا آگاهانه به کار برده میشوند. این پنج استراتژی با روح «دیدگاه بیطرف» مغایرند اما ممکن است نتوان به سادگی از آنها ایراد گرفت، یا دست کم، ایراد گرفتن را دشوار میکنند. و اما این پنج استراتژی:
استراتژی اول: مقاله را با روایت خودتان ساختاربندی کنید و بعد یک بخش «نقد» یا «دیدگاه مخالفان» در مقاله بگنجانید و دیدگاههای دیگر را در آن بخش بیاورید. میتوانید برای تکمیل شدن کار، بعد از هر نقد یا دیدگاه مخالفی، پاسخ موافقان را هم بیاورید. مثلا اینطوری که فلانی چنان ایرادی را گرفته اما بهمانی گفتهاست که چنان ایرادی به چنین دلیلی درست نیست. سعی کنید این بخش یک مقدار پراکنده باشد و نظرات به صورت موضوعی پاراگراف بندی نشوند تا خواننده زیاد چیزی دستگیرش نشود.
استراتژی دوم: نظر منتقدان را ناقص و سطحی پوشش دهید و از ارائه فکتها و شواهد برای آنها پرهیز کنید تا هر کس خواند، آن را سرضرب رد کند.
استراتژی سوم: ساختار مقاله را نامتوازن بچینید. سعی کنید برای موضوعات کماهمیت و کمارتباط یک بخش و چند زیربخش و کلی مطلب داشته باشید تا خواننده مجالی برای حرفهای مهم و محوری پیدا نکند.
مثال: مقاله در مورد سد سیراب است که باعث از بین رفتن چندین زیستگاه مهم میشود و از نظر اقتصادی هم بازدهی ندارد اما نمایندگان منطقه تلاش زیادی برای موافقت با احداث آن کرده اند چون تصور میکنند باعث رونق اقتصادی منطقه میشود. ساختار اول، ساختاری منسجم است اما در ساختار دوم، مطالب کم اهمیت برجسته شدهاند و خواننده نمیتواند نقدها را به درستی پیدا کند.
- تاریخچه و مراحل ساخت، مشخصات فنی، اهمیت و بازدهی اقتصادی، تبعات زیستمحیطی
- ایده، طرح اولیه، تصویب طرح، مکانیابی، نمونههای موجود در جهان، بازتاب در رسانهها، تاثیر در کسب و کارهای محلی، نظر نمایندگان مجلس، توقف در ساخت، شروع مجدد پروژه، افتتاح و آبگیری، محوطه دریاچه، ظرفیت تولید برق
استراتژی چهارم: فرض را بر این بگذارید که روایت شما درست است و مقاله را ساختاربندی کنید. بعد از این که روایت خود را تمام و کمال در آن گنجاندید، لابلای مطالب بعضی از بخشها بگویید که البته فلانی و بهمانی فلان نظر مخالف را دارد. استفاده از کلمه «مخالف» یا «منتقد» را فراموش نکنید. اینطوری، به نظر می رسد که اصالت با روایت شماست.
مثال: در هر دو جمله زیر، به جعلی بودن مدرک دکترای امیر صاحبی اشاره شده، اما جمله اول دارای جانبداری ساختاری است.
- «امیر صاحبی با مدرک تحصیلی دکترا به مقام وزارت کشور رسید. اما مخالفان وی در مجلس، مدرک دکترای او را جعلی دانستند و او را استیضاح کردند.»
- «پس از این که مشخص شد مدرک دکترای امیر صاحبی جعلی است، نمایندگان مجلس او را استیضاح کردند.»
استراتژی پنجم: ساختار مقاله را طوری طراحی کنید که نظرات مخالف، هیچکدام از بخشها را پوشش ندهد و دیدگاه مخالف به ناچار، به صورتی غیرمنسجم و تکهپاره در مقاله بیاید.
مثال: پولشویی در قانون بانکداری در کشور ناکجا، مورد توجه قانونگذار نبوده و متقلبان میتوانند از خلاءهای قانونی آن استفاده کنند. در نمونه اول، یک بخش به این مقوله اختصاص یافتهاست و ویکیپدین در این بخش توضیح دادهاست که ضعفهای قانون برای مقاله با پولشویی چیست. اما در نمونه دوم، ویکیپدین در مورد فعالیتهای بانکی بخشهای متفاوتی ایجاد کردهاست و در هر یک توضیح دادهاست که سازوکار حاکم بر این فعالیت چیست و در آن بخش توضیح داده است که این بخش، به نظر مخالفان این قانون، توانایی مقابله با پولشویان را ندارد. در ساختار نمونه دوم، خواننده نمیتواند تصویر منسجمی از خلاءهای قانون برداشت کند؛ چون هر تکه از استدلال در یک بخش آمدهاست.
- مقابله با پولشویی
- افتتاح حساب بانکی، برداشت از حساب بانکی، صدور دسته چک، تخصیص وام، تسویهحساب پایاپای
اکنون که با دستورالعمل پسزمینه ذهنیتان آشنا شدید، میتوانید با دید آگاهانهتری نسبت به بیطرف بودن مقالهتان قضاوت کنید و اگر همانطور که فرض شده، ویکیپدین متعهدی هستید، آگاهانه به سمت دیدگاه بیطرف حرکت کنید. اگر داوطلبید که مقالهای را برای خوبیدگی یا برگزیدگی بررسی کنید، باید مراقبت بیشتری نسبت به این استراتژیها داشته باشید. گاهی نامزدکننده، دیدگاه مخالف را در مقاله میآورد، گاهی حتی وزن را هم رعایت میکند اما مقاله عملاً جانبدارانه است؛ چون (در اغلب مواقع کاملا ناخودآگاه) ساختاری جانبدارانه دارد که از دستورالعمل فوق پیروی میکند.