بحث الگو:نقشه آذربایجان
افزودن مبحثوده و اینکه مدتهایی هم جزو واحد جغرافیایی آذربایجان به شمار میآمده یا نه نیاز به بررسی دارد. آیا میشود مدرکی پیدا کرد که نشان دهد بوکان و ابهر آنطور که در این نقشه آورده شده هر دو جزئی از یک واحد جغرافیایی به نام آذربایجاناند این نقشه غلط است و نمیشود استانهای جدید اکثراً ترکزبان را با منطقه قدیمی آذربایجان پکی تصور کرد و این مرزهای جدید استانی ربطی به مرزهای ناحیههای قدیمی ندارد. همانطور که ما نمیتوانیم بر پایه زبان فارسی به بازسازی مرزهای ایالتهای تاریخی فارس و جبال و ... بپردازیم. درخواست حذف این نقشه را دارم. مهیمی کلی و حدودی جغرافیایی مانند جبال، قهستان، خراسان، آذربایجان، کردستان ... مفاهیمی شناورند که در هر برهه از تاریخ مرزکشیهای متفاوتی داشتهاند و نمیشود مفهوم آنها را در یک نقشه واحد خلاصه کرد. نیاز به اطلس جغرافیایی با دهها نقشه تاریخدار دارد.--ماني ۱۳ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۲۵ (UTC)
- درود بر شما. مانیجان من تمام سخنان شما را تأیید میکنم. محدودهای که آذربایجان در زمان باستان شامل آن بوده، با محدوده کنونی آن در این نقشه قابل مقایسه نیست. اگر ما تقسیمات کشوری را مبنای نقشه قرار دهیم، سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل، منطقه آذربایجان را تشکیل میدهند. ولی اگر مبنا را پراکندگی اقوام قرار دهیم، در این صورت باید بخشهایی از آذربایجان غربی حذف شده و در مقابل بخشهایی از همدان و قزوین به آن افزوده شود. این مورد باتوجه به اینکه نقشه دقیقی در اینباره (پراکندگی اقوام) وجود ندارد و در صورت وجود نیز مطابق با تقسیمبندی شهرستانها نیست، نمیتواند مناسب باشد. از همینروی بهتر است مبنایمان را تقسیمات کشوری قرار داده و در نتیجه، محدوده استان زنجان را از نقشه فعلی حذف کنیم. اگر شما نیز تأیید میفرمایید، مراتب را در نسخه اصلی نقشه در ویکیانبار اعمال کنم. --علمجو ۱۳ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)
- درود بر شما دوست عزیز. در مورد اینکه زنجان می بایست از نقشه آذربایجان حذف شود با جناب مانی کاملا موافقم. چون مبنای ما در اینجا بر اساس پراکندگی اقوام نباید باشد بلکه باید بر مبنای اینکه در گذشته کدام مناطق جزو واحد آذربایجان به حساب می آمدند ایجاد گردد. چون اگر قرار به پراکندگی اقوام باشد مثلا مناطقی از شمال خراسان هنوز هم کردنشین دارد ولی دلیل نمی شود که آنجا را هم جزو کردستان ایران به حساب آورد.از سوی دیگر در استان آذربایجان غربی همان طور که جناب مانی در اینجا عنوان کرده اند استان های مهاباد٬ بوکان٬ سردشت و پیرانشهر نیز در گذشته جزو ناحیه مکریان به حساب می آمدند و اینکه در تقسیم بندی های جدید به استان آذربایجان غربی متصل شده اند آنها جزو واحد آذربایجان قرار نمی دهد. به نظر من بهتر است این استانها نیز از نقشه آذربایجان حذف شوند البته نه به این خاطر که اکثریت ساکنانش را کردها تشکیل می دهند بلکه به این خاطر که از نظر تاریخی نیز جدا از واحد آذربایجان بوده اند. با این وجود بهتر است که بقیه کاربران نیز در این مورد نظر خود را بیان کنند.با سپاس Persia2099 ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۲۸ (UTC)
- دوست عزیز؛ من با دلایلی که در بالا ذکر نمودم، بدین نتیجه رسیدم که بهتر است مبنای ما تقسیمات کشوری باشد؛ نه اینکه علاوه بر تقسیمات کشوری مناطق کردنشین آذربایجان غربی را نیز از این نقشه جدا نماییم! در این صورت در واقع مبنای ما پراکندگی اقوام میشود و در این صورت، میبایست مناطق ترکنشین استانهای دیگر را نیز به این نقشه ملحق نمود. مثلاً اینکه در بخشهایی از بیجار و قروه در استان کردستان به زبان ترکی سخن میگویند، دلیل نمیشود که ما آن مناطق را جزء استان کردستان بهحساب نیاوریم! براساس نخستین تقسیمات کشوری ایران در سال ۱۳۱۶ خورشیدی، آذربایجان از دو استان به نامهای آذربایجان شرقی (تبریز) و آذربایجان غربی (ارومیه) تشکیل میشدهاست. در سال ۱۳۷۲ خورشیدی نیز استان اردبیل از آذربایجان شرقی مستقل شد. از همینروی هماکنون سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل، منطقه آذربایجان را تشکیل میدهند. حتی مناطق کردنشین آذربایجان غربی و مناطق تاتنشین استان اردبیل نیز جزء آذربایجاناند. چیزی که در اکثر دانشنامهها، لغتنامهها و کتب نیز بدان اشاره شدهاست. --علمجو ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)
- با درود. دوست عزیز گمان کنم منظور من را به درستی متوجه نشدید. من در پیام قبلی خودم به صراحت گفتم که گستردگی های قومی در مناطق دیگر سبب ملحق شدن آن مناطق به مثلا آذربایجان یا کردستان نمی شود. مانند همان مثال من در مورد کردهای خراسان شمالی یا ترک های قروه یا کردهای استان ماکو و ارومیه یا ترک ها و کردهای سنقر. اما اصرار من در مورد آن چهار استان مهاباد٬ بوکان٬ سردشت و پیرانشهر ربطی به گستردگی اقوام ندارد و چیز دیگری است.همان طور که عرض کردم به این چهار استان در گذشته مکریان گفته می شد مثل زنجان که در گذشته با عنوان خمسه نامیده می شد و به همین خاطر هردوی این مناطق از نظر تاریخی جزو واحد آذربایجان به حساب نمی آمدند. البته همان طور که گفتم بهتر است اشخاصی چون مانی و دیگران نیز در این مورد نظر خود را بیان نمایند. با سپاس Persia2099 ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۴۴ (UTC)
- باسلام هم آذربایجان های غربی و شرقی و هم اردبیل وزنجان و قزوین و همدان جزو آذربایجان هستند و نقشه های قدیمی هم این را تاییدمی کنند و کردها به مرور زمان به برخی از شهرهای آذربایجان آمدند و بعد به جای تشکر از مهمان نوازی مردم ادعای مالکیت کردند 2.187.248.90 ۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۵۰ (UTC)
- منطقه مکریان حتی اگر روزگاری جزئی از آذربایجان نبوده باشد، هماکنون به استان آذربایجان غربی ملحق شدهاست. من همانگونه که پیشتر نیز بدان اشاره کردم، مطالب اکثر دانشنامهها، لغتنامهها و کتب گوناگون را درباره آذربایجان مطالعه نمودم. همه آنها بلااتفاق آذربایجان را سرزمینی دانستهاند که از سمت شمال به جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان (رودخانه ارس)، از سمت شرق به استان گیلان (رشتهکوه تالش)، از سمت غرب به ترکیه و از سمت جنوب به استانهای کردستان و زنجان محدود شدهاست. به طوری که اکثر آنها زبان کردی را از زبانهای رایج در جنوب آذربایجان برشمردهاند. از همینروی هماکنون شهرهایی نظیر مهاباد، بوکان، پیرانشهر و سردشت که اکثراً کردنشیناند، از شهرهای جنوب غربی آذربایجان بهشمار میروند. چراکه ما به تاریخ کاری نداریم، به تقسیمات کشوری استناد کردهایم و از همینروی براساس تقسیمات کشوری ایران، مکریان بخشی از آذربایجان غربی است. برای اطمینان بیشتر از صحت این نقشه، در نسخه اصلی آن در ویکیانبار، یکی از این منابع را قرار میدهم. --علمجو ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۲۲ (UTC)
- اگر معیار شما تقسیمات کشوری است که اصلاً چنین الگویی نباید وجود داشته باشد. نمی شود هر چند تا استان را برداریم برایشان یک الگو درست کنیم. مثلاً مرکزی و قم و همدان و لرستان را به هم بچسبانیم و یک اسم برایشان بگذاریم. این در صورتی است که معیار ما تقسیمات کشوری باشد. اما اگر ملاک ما تقسیمات کشوری نیست، و واقعاً منطقه ای به نام خاصی وجود دارد و داشته، که امروز هر بخش اش توی یک استانی است، در این صورت دیگر بحث غیررسمی می شود، و اول باید ثابت شود چنین منطقه ای وجود دارد و سپس منبع ارائه شود، و ملاک ساختن دیگر تقسیمات کشوری نیست. Marvolo Gaunt ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۳۷ (UTC)
- در اینجا آمده که آذربایجان از سمت شمال به جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان (رودخانه ارس)، از سمت شرق به استان گیلان (رشتهکوه تالش)، از سمت غرب به ترکیه و از سمت جنوب به استانهای کردستان و زنجان محدود شدهاست. یعنی سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل. --علمجو ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۵۶ (UTC)
- نه نه! نگفته استان! گفته منطقه گیلان، منطقه کردستان، و منطقه زنجان. Iranian regions of Zanjān and Kordestān یعنی اینها هم مفاهیمی غیررسمی هستند. سخن از استان نیست. --Marvolo Gaunt ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۰۲ (UTC)
- مطمئناً منظور آنها از منطقه، همان استان بودهاست. چراکه فکر نکنم استان برای آنها معنی خاصی داشته باشد! علاوه بر آن اگر منظورشان همان منطقه بوده باشد، میبایست به جای منطقه گیلان، منطقه تالش مینوشتند. --علمجو ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)
- نه عزیز من! آنها دایره المعارف بزرگی هستند دقیقاً به معنای Province معترف اند و از آن هم در همین دایره المعارف استفاده می کنند. تالش هم جزئی از گیلان است. --Marvolo Gaunt ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۱۷ (UTC)
- شما بر چه اساسی تالش را جزئی از گیلان دانستید؟ مگر تالشها و گیلکها نژاد و زبان مشترکی دارند؟ در حالی که تالشها قومی مستقل هستند و حتی در جمهوری آذربایجان، جمهوری خودگردان تالش-مغان تأسیس شدهاست! پس تالشها نیز همچون مکریانها هویتی جدا از هویت گیلکها دارند. ما براساس تقسیمات کشوری است که تالش را جزئی از گیلان میدانیم. از همینروی براساس همین تقسیمات کشوری مکریان جزئی از کریان جزو آذربایجان است؟ --ثMarvolo Gaunt ۱۵ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۲۵ (UTC)TweetPinMail
اقا شما تاریخ مهاباد رو نخوندین مهاباد به دست کورد نشینان بوده و در قدیم ذرتشتی که این رو میتونی تو خونه های قدیمی شهر هم مشاهده کرد غیر از این کی گفته بیشتر روستا های مهاباد تر نشین هستن کلا تو ازربایجان غربی یک شهر کاملا ترک نشین داریم اونم میاندوآب هستش و ارومیه هم که نصف جمعیتش کورد نشین نصف جمعیتشم ترک نشین و چند شهر دیگه که مثل ارومیه شدن تر ها از زمان قاجار اومدن ازربایجان وگرنه کل ازربایجان کورد بودن هستن غیر از این ترک ها اصلا ایرانی نبودن حمله کردن به ایران و الان جزو ایرانی ها به حساب میان
وجود همچین الگویی[ویرایش]
درود، این که بیاییم ۳ استان را یکی کنیم و همچین الگوی در آوریم با این نام چه معنی ای میتواند بدهد؟--◄سورنا/بحث)۲۳ اسفند ۱۳۸۸ -- ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۰۸ (UTC)
- درود بر شما. قرار نیست معنای خاصی بدهد فقط برای مشخص کردن منطقه ای به نام آذربایجان که از زمان های دور بدین نام شناخته میشده است به کار می رود تا نمای مشخص و دقیقی از وسعت این منطقه که معولا بر سر اندازه و بزرگی آن بحث و جدل بوده٬ به دست آید. از طرفی شاید منظور شما اینست که با ایجاد چنین الگویی بهانه دست پان ترکها و جدایی گرایان داده می شود اما از نظر من اینکه حالا این اشخاص از هر موضوعی چه تعبیری به نفع خود می کنند اهمیتی ندارد و نباید واقعیت ها را فدای اینگونه موضوعات کرد. از سوی دیگر اگر قرار بود به خاطر اینگونه اشخاص از قرار دادن اینگونه الگوها خودداری کنیم آن وقت باید مقالات آذربایجان و کردستان و مناطق کردنشین را هم حذف کنیم که به هیچ وجه کار پسندیده ای نیست. با سپاس Persia2099 ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۳۸ (UTC)
- درود، این کار عین بهانه دادن است، شاید زمانی منطقه واحدی به نام آذربایجان بوده ولی امروز دیگر نیست، به نظرم صحیح تر است که این الگو را در مقاله آذربایجان به کار برد و از استفاده به صورت یک الگوی مجزا اجتناب نمود چون استفاده آتی از آن در مقالاتی که ارتباطی به تاریخ ندارند میتواند دردسرزا باشد و نداعی مجزا بودن این سه استان واحد از ایران را بکند. اگر هم در مقالاتی از آن دست که گفتم به کار نرود، یک الگوی بی مصرف است که در این صورت هم نباید باشد (شوخی:آقا چرا امضای من را خط خطی میکنید؟)--◄سورنا/بحث)۲۳ اسفند ۱۳۸۸ -- ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)
- درود بر شما. به نظر تنها کاربردی که این الگو می تواند داشته باشد در همان مقاله آذربایجان است و تاکنون در جای دیگری کاربرد نداشته و گمان هم نکنم داشته باشد. حالا اینکه شما می فرمایید که باید به جای یک الگوی مجزا فقط در مقاله آذربایجان به کار رود بستگی به نظر جناب علم جو دارد. در مورد امضا هم شرمنده اشتباهی دستکاریش کردم. با سپاس Persia2099 ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۵۳ (UTC)
- درود، این کار عین بهانه دادن است، شاید زمانی منطقه واحدی به نام آذربایجان بوده ولی امروز دیگر نیست، به نظرم صحیح تر است که این الگو را در مقاله آذربایجان به کار برد و از استفاده به صورت یک الگوی مجزا اجتناب نمود چون استفاده آتی از آن در مقالاتی که ارتباطی به تاریخ ندارند میتواند دردسرزا باشد و نداعی مجزا بودن این سه استان واحد از ایران را بکند. اگر هم در مقالاتی از آن دست که گفتم به کار نرود، یک الگوی بی مصرف است که در این صورت هم نباید باشد (شوخی:آقا چرا امضای من را خط خطی میکنید؟)--◄سورنا/بحث)۲۳ اسفند ۱۳۸۸ -- ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)
مهاباد[ویرایش]
چنین چیزی که ساخته شده، وجود که ندارد، اگر قرار است منطقه غیررسمی آذربایجان را نشان بدهد، یعنی هرجایی که جزو عنوان کلی و تاریخی آذربایجان قرار می گیرد (بر اساس منابع معتبر) را شامل شود، سوال پیش می آید که مهاباد تا قبل از چند سال پیش، مگر جزو آذربایجان بوده؟ --Marvolo Gaunt ۱۴ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۳۳ (UTC)
- آری مهاباد که نام پیشین آن سابلاغ (سويوقبلاغ) بوده، همواره بهعنوان یکی از شهرهای جنوبی آذربایجان شناخته میشده و زبان مردمان آن ترکی بودهاست. بعدها با مهاجرت اکراد برای کار و زندگی به این شهر، زبان اکثر ساکنان شهر مهاباد به کردی تغییر یافت. ولی هنوز هم در بسیاری از روستاهای تابعه مهاباد و بوکان و نیز در بخشهایی از این شهرها، زبان ترکی رایج است. قضیه مکریان از کردستان جدا است. --علمجو ۱۵ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۲۹ (UTC)
- دوست عزیز در مورد اینکه تعداد زیادی از روستاهای مهاباد و بوکان به قول شما ترک هستند بهتر است به شهرداری مهاباد رجوع کنید که نوشته شده بیش از ۹۵ درصد از ساکنان شهرستان مهاباد سنی و کرد هستند. در ضمن اینگونه حرفهای نژادپرستانه را کنار بگذارید چون اینجا قرار نیست که گفته شود اول چه کسی کجا زندگی می کرده است اگر هم نام قدیم منطقه سابلاغ (سويوقبلاغ) بوده به خاطر حکومت خاندان های ترک مثل قجرها بوده که اینجا را بدین نان می شناختند نه اینکه ترک ها آنجا ساکن بوده اند. اگر از نظر شما تمام این منطقه ترک بوده و بعد کردها به منطقه آمده اند از نظر خیلی از کردها هم شهرهایی مثل ماکو و ارومیه اکثرا کردنشین بوده اند که بعدها با مهاجرت گسترده ترک ها ساختار جمعیتی تغییر کرده است. یا از سویی دیگر مثلا شهر قروه نیز در گذشته کاملا کردنشین بوده که همر اکنون با مهاجرت تعدادی ترک به منطقه دارای اقلیتی ترک زبان شده. البته هدف من از این حرفها مقابله به مثل نبود بلکه خواستم بگویم که درج اینگونه حرفها جز ایجاد کدورت در فضای ویکی چیز دیگری در پی ندارد شما اگر خیلی از این نظریات خوشتون میاد می تونید آنها را در ویکی ترکی آذربایجانی قرار دهید که به اعتقادشون اصلا تمام ایران از اول ترک بوده و بعد بقیه فارسها و ارمنی ها و کردها منطقشون رو اشغال کردند. در هر حال امیدوارم کسی از سخنان من دلگیر نشده باشد. با سپاس Persia2099 ۱۵ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۴۶ (UTC)
- باید ببینیم منابع چه می گویند. اگر مهاباد جزو آذربایجان شناخته می شده که حرفی نیست. --Marvolo Gaunt ۱۵ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۲۵ (UTC)
- دوست عزیز در مورد اینکه تعداد زیادی از روستاهای مهاباد و بوکان به قول شما ترک هستند بهتر است به شهرداری مهاباد رجوع کنید که نوشته شده بیش از ۹۵ درصد از ساکنان شهرستان مهاباد سنی و کرد هستند. در ضمن اینگونه حرفهای نژادپرستانه را کنار بگذارید چون اینجا قرار نیست که گفته شود اول چه کسی کجا زندگی می کرده است اگر هم نام قدیم منطقه سابلاغ (سويوقبلاغ) بوده به خاطر حکومت خاندان های ترک مثل قجرها بوده که اینجا را بدین نان می شناختند نه اینکه ترک ها آنجا ساکن بوده اند. اگر از نظر شما تمام این منطقه ترک بوده و بعد کردها به منطقه آمده اند از نظر خیلی از کردها هم شهرهایی مثل ماکو و ارومیه اکثرا کردنشین بوده اند که بعدها با مهاجرت گسترده ترک ها ساختار جمعیتی تغییر کرده است. یا از سویی دیگر مثلا شهر قروه نیز در گذشته کاملا کردنشین بوده که همر اکنون با مهاجرت تعدادی ترک به منطقه دارای اقلیتی ترک زبان شده. البته هدف من از این حرفها مقابله به مثل نبود بلکه خواستم بگویم که درج اینگونه حرفها جز ایجاد کدورت در فضای ویکی چیز دیگری در پی ندارد شما اگر خیلی از این نظریات خوشتون میاد می تونید آنها را در ویکی ترکی آذربایجانی قرار دهید که به اعتقادشون اصلا تمام ایران از اول ترک بوده و بعد بقیه فارسها و ارمنی ها و کردها منطقشون رو اشغال کردند. در هر حال امیدوارم کسی از سخنان من دلگیر نشده باشد. با سپاس Persia2099 ۱۵ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۴۶ (UTC)
- عجیب است! بحث کمکم داغ شده و نقاب از چهره افراد کنار زده میشود! نخستین برچسب زده شد: «اینگونه حرفهای نژادپرستانه را کنار بگذارید». اولاً درباره انگی که نثار بنده ساختید، باید بدانید که نژادپرست و به مفهوم دقیقتر پانکردیست به امثال شما گویند که علاوه بر اینکه از نقشههای تهیهشده توسط گروههای پست و افراطگرای پانکرد بهره میجویید، این نقشهها را به نفع خودتان تغییر میدهید! این نسخه از نقشه پراکندگی اقوام در ایران که نژادپرستی به وضوح کامل در آن قابل مشاهده بوده و ردپای افراطگرایان در آن دیده میشود، توسط شما تغییر یافته و به نسخه جدیدتری تبدیل میشود که دیگر پانکردیست نیز انگشت به دهان میماند! شما در این نسخه با استناد به همان نسخه پیشین، مناطق ترکنشین شمال آذربایجان غربی، شمال کردستان، شمال همدان و شمال مرکزی را بهطور کامل به نفع کردها مصادره نموده و مناطق ترکنشین جنوب آذربایجان غربی، غرب قزوین و شرق اردبیل را به حداقل مقدار خود رساندهاید. همانگونه که در ابتدا نیز گفتم، این نقشه توسط گروههای افراطی تهیه شدهاست. به طوری که مرکز آذربایجان غربی و روستاهای پیرامون آن را بهطور کلی کردنشین عنوان کردهاند (در حالی که این وضعیت برعکس است!). شمال آذربایجان غربی که اکثر ساکناناش ترکاند را به نفع کردها دانستهاند. جنوب این استان را نیز تقریباً به کردها بخشیدهاند. در استانهای کردستان، همدان و مرکزی حضور ترکها را به حداقل مقدار خود رساندهاند. حال شما نیز آمده و این نقشه مغرضانه را با ترفندهای فراوان تغییر میدهید تا شاید پانکردیستها را برای اشغال کامل آذربایجان و پیروزی در جنگ به اصطلاح مقدس مصممتر سازید! در بحث بالایی صحبت از پانترکیستها و دادن سلاح به دست آنها کردهاید. به نظر من هماکنون در ایران حضور پانکردیستهای افراطی که آرزوی تسلط بر کل آذربایجان و مرکزش تبریز را دارند، بسیار پررنگتر از حضور پانترکیستهایی است که از بامداد تا شامگاه توسط سایر افراطیون به خرابکاری متهم میشوند. پیشتر نیز گفتم که اکثریت ساکنان شهرهای مهاباد و بوکان کردنشین و اکثریت روستانشینان این دو شهرستان ترکاند. این وبگاه هم به احتمال قوی توسط کردهای شهرنشین نوشته میشود و هیچ ارزش و اعتباری درباره وضعیت روستاها ندارد. راستی شما سنی را پیش از کرد آوردید. معلوم میشود که میخواهید کمکم مسائل مذهبی را نیز مطرح سازید. به یکی از دوستان گفته بودید که ناسیونالیست نیستید، چراکه مقالههایی نظیر نسلکشی یونانیان و نسلکشی ارامنه را گسترش دادهاید! دوست عزیز؛ همه میدانند که وقتی کسی راجع به این مسائل اینقدر طرفداری و پافشاری میکند، در حقیقت انزجار خود را از ترکها ابراز میکند و این به معنای واقعی کلمه همان ناسیونالیستبودن و افراطگرایی را میرساند. من خود از همه پانترکیستهایی که خود را برتر از سایر انسانها میدانند، متنفرم. ولی در مقابل از پانکردیستهایی هم که با تهیه نقشههای دروغین، سعی در مهاجرخواندن ترکهای آذربایجان دارند، بسیار بیشتر متنفرم! چراکه پانترک لااقل طرفدار حقوق من است، ولی پانکرد خواستار نابودی من است! شما یا تا به حال به مکریان سفر نکردهاید و یا سخنانتان را از روی تعصب بیان میدارید. در پیرامون شهرهای این منطقه، روستای ترک و کردنشین در کنار هم قرار گرفتهاند و اینگونه نیست که در این منطقه تنها کردها ساکن باشند. البته شهرستانهای سردشت، پیرانشهر و اشنویه تقریباً به طور کامل کردنشیناند و یا در شهرستانهای شاهیندژ و تکاب جمعیت ترکها بیشتر از کردها است. پس به یکدیگر انگ نژادپرستی نزنیم. مخصوصاً در ویکیپدیا که این کار عواقب ناگواری به همراه خواهد داشت (هم برای من و هم برای شما). --علمجو ۱۵ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۲۹ (UTC)
این را بدانید کردها قبل از ترکها در این جهان بودهاند و شهر مهاباد از قدیم کردنشین بوده است به اسم شهر ربطی ندارد، اگر دقت کنی زمانی ترکی وجود نداشت و صائب تبریزی شعرهاش به زبانی تقریبا مشابه کردی بوده. شما ترکها بیجا کردید زر اضافی میزنید، الکی از اونور مغولستان اومدید و زر میزنید Topsat noviner (بحث) ۲۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
به نظر بنده کردها ساکنان اصلی جنوب آذربایجان غربی و ارمنیها هم مردمان بومی شمال آذربایجان غربی بودهاند و این ترکها هستند که بعدا آمدند و بیشتر شدند. Mehraban Moradi (بحث) ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۰۶ (UTC)
زنجان؟[ویرایش]
برخی از منابع زنجان را جزء شهرهای آذربایجان دانستهاند. --علمجو ۱۵ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۳۴ (UTC)
در همین لغت نامه دهخدا زنجان ( در اینجا گفته شده خمسه) جزیی از آذربایجان نمی باشد. (اینجا را بنگرید). با سپاس Persia2099 ۱۵ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۵۲ (UTC)
در شهرستان طارم به دلیل نزدیکی با خلخال و رودبار روستاهای کردنشینی وجود دارد و یا مردمان تالشی. در شهرستان ماهنشان به دلیل نزدیکی با تکاب و بیجار روستاهایی با نام های کردی همچون کردی و کاکا و... وجود دارد که نشان از حضور دیرینه کوردها در این منطقه میدهد.
در مورد شهرستان طارم : تنها اهالی روستای بالاکوه که جمعیت زیر سه خانوار دارد از کردهای تبعیدی قوچان هستند و به کردی صحبت می کنند و تالشی هم ندارد و تنها ۴ روستای نوکیان ، سیاه ورود ، قوهیجان و چرزه به تاتی صحبت می کنند. شهرستان ماهنشان همگی از آذری های شیعه هستند و تنها روستای زنگین قزلار بولاغی دارای سکنه آذری زبان سنی مذهبه که اونام کرد نیستن . استان زنجان نه کرد داره ، نه فارس و نه تالشی به جز پنج تا روستای تات در طارم و ایجرود بقیه از ترکهای آذری هستند. در اینکه مردمان مهاباد از دیرباز کرد بوده اند جای هیچ شبهه ای نیست و حتی یک سند تاریخی معتبر نیز وجود ندارد که این ادعای ترکها را اثبات نماید تا حدود نیم قرن پیش مهاباد مرکز حکومت محلی موکریان بوده و درواقع با تقسیمات امروزی میتوان گفت یک مرکز استان بوده است.مسئله مهم دیگری که وجود دارد این است در دو طرف شهرستان مهاباد دو شهر باستانی وجود دارند که اکنون تبدیل به روستاهایی در اطراف شهر مهاباد شده اند که این دو شهر یکی دریاز و دیگری اگریقاش نام دارند و در کرد بودن مردمان آن هیچ شکی نیست و این نشان از این دارد که این منطقه از زمان های دور کردنشین بوده است.اگریقاش اسمی ترکی هست و کردی نیست ، در ضمن بادام و قپی باباعلی در مهاباد آذری هستن(31.2.171.159 ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۳ (UTC)) همچین وضعیتی در مورد ارومیه نیز صدق میکند در حالیکه در حال حاضر نصف ساکنان ارومیه را ترکها تشکیل میدهند که این خود از سیاستهای کنترلی اقوام اقلیت توسط رژیم پهلوی بوده است و با ترکیب قومیت ها سعی در کنترل آنها کرده است.
پیشنهاد[ویرایش]
به نظر من اگر قرار است نقشهای داشته باشیم یا این را برگردانیم.، یا سه نقشه با ابعاد کوچکتر بر پایه این نقشه اول جناب علمجو درست شود اولی شامل شهرستانهای ترکزبان با عنوان محدوده زبانی آذربایجانیان، دومی به شکل آذربایجان تاریخی در فلان تاریخ (شامل استانهای آذ.غ.، آذ.ش.، اردبیل و ...)، سومی به شکل آنچه امروزه رسماً آذربایجان نامیده میشود.--ماني ۱۵ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۳۷ (UTC)
- از نظر شخصی من الگو الان در شکل کنونیاش برای مفهوم امروزی آذربایجان میتواند قابل قبول باشد، مناطق کردنشین آذربایجان غربی هم در منابع رسمی نام آذربایجان (غربی) با خود دارند. نظرهای غیر رسمی به کنار.--ماني ۱۵ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۴۲ (UTC)
ممنونم مانیجان. اگر درباره مواردی هم که فرمودید، منبعی یافت شود (مخصوصاً درباره محدوده تاریخی)، حتماً فرمایش شما را انجام خواهم داد. البته هماکنون مطلب منبعداری را که آذربایجان را رسماً شامل سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل میداند را نمیپذیرند، چه برسد به محدوده زبانی آن! --علمجو ۱۵ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۴۸ (UTC)
سلام دوستان-دوست عزیز از اینکه این نقشه رو اینجا گذاشتید بسیار ممنونم-خطاب به اونهایی میگم که وجود این نقشه رو و ماهیت آذربایجان رو انکار میکنند.بهتره که هر گونه تعصبی رو کنار بگذاریم و واقعیت رو ببینیم-واقعیت اینه که این نقشه دقیقا همان نقشه ایه که شرکت راه آهن ایران.سازمان توانیر و اداره ی آب ازش استفاده میکنه-در واقع باید بگم که چیزی به اسم اداره ی برق آذربایجان شرقی یا راه آهن آذربایجان غربی وجود نداره و همه زیر مجموعه ی آذربایجان واحدند.و راه آهن آذربایجان یا اداره ی برق آذربایجان و...اثبات میکنه که این نقشه بسیار کاربردی و مهمه.
و اما در مورد وسعت تاریخی آذربایجان اینکه:طبق منابع موثق بسیاری از جمله بلعمی از وزرای عهد سامانی كه كتاب تاریخ طبری را ترجمه و تخلیص كرده است، در مورد حدود آذربایجان چنین مینویسد: ((اول حد از همدان گیرند تا به ابهر و زنگان بیرون شوند و آخرش به دربند خزران و بدین میانه، هر چه شهرها است همه را آذربایگان خوانند ... راهها به آخر آذربایگان كه از آن جمله بلاد خزران شوند، گروهی برخشك و گروهی از دریا، كه از هر راهی دربند خوانند و به تازی باب گویند.))-البته این محدوده ی واقعی و تاریخی آذربایجان است اما طبق تقسیمات امروزی دولت ایران همین الگوی شما درست است.
و اما در مورد ترکیب جمعیتی آذربایجان این که:دوستان خواهش میکنم تعصبات را کنار بگذاریم و واقعیت را ببینیم.من خودم اهل ارومیه هستم-کسی که میگوید فقط نصف ارومیه ترک است باید گفت یا هرگز نه خود واقعیت را دیده و نه کسی به او گفته و یا هم به سلامت عقلی او شک کرد.در مورد چهار شهر جنوبی هم که باید گفت بیش از 90 درصد آنها کرد هستند-در روستاهای مهاباد پیرانشهر و بوکان بیش از 60 درصد کردند و در سردشت بیش از 95 درصد و در واقع 100 درصد کردند-به غیر از اینها در سایر شهرها اکثریت به نسبت زیادی ترکهاست-مخصوصا در شهرهای شمالی و میاندوآب.در خود ارومیه هم کردها بیش از 15 درصد جمعیت شهر نیستند و در روستاهای ارومیه این نسبت شاید به40 درصد برسد.
در مورد روستاهای ارومیه من نیز این مطلب را بیانگر می شوم که در اینکه اکثر روستاهای ارومیه ترک نشین هستند بحثی نیست و کسانی که در مطرح کردن کرد نشین بودن بعضی از روستاها یا درصد بالای آن صحبت می کنند شکی در افراطی بودن و بی عقلانی بودن آنها نیست. من خودم اهل ارومیه هستم و تقریبا تمام شهرستان ارومیه را گشته ام و به مطلب جالبی رسیده ام و آن اینکه در مورد روستاها دو بحث مطرح است : یکی تعداد روستاها و دیگری تراکم جمعیت در روستاها. در بحث تعداد روستاها نزدیک به 70 درصد روستاهای ارومیه ترک نشین هستند ولی در بحث دوم که تعداد جمعیت روستاها مطرح هستند بیش از 85 درصد جمعیت روستاها ترک نشین می باشند اما این تفاوت از کجا ناشی میشود : با توجه به اینکه اکثر کردها بیشتر به صورت قبیله ای و طلیفه های زندگی می کنند دسته های و طایفه های کرد ها که به ارومیه مهاجرت کرده اند اکثرا نزدیک به 20 تا 30 نفر جمعیت دارند که د اثر سکونت در یک منطقه تشکیل روستا را داده اند در واقع اکثر روستاهای کردنشین ارومیه جمعیتی بالغ بر 20 تا 30 نفر را دارند که متاسفانه پان کردها از این مساله سوء استفاده می کنند حتی روستاهای کردنشینی وجود دارند که کل جمعیت آنها 2 خانوار بیشتر نیست اما در مقابل اکثر روستاهای ترک نشین ارومیه جمعیتی ما بین 600 نفر تا 10000 نفر را دارند . که در کل بحث مطرح کردن تعداد روستاها برای اثبات موضوعی خلاف عقل و منطق است.5.116.151.135 ۳ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۰۲ (UTC) سلام بر همه دوستان،چه دوستان کرد تندرو و افراطی و چه برادران ترک ساده دل!99درصد مردم زنجان ترک هستند!!سندش موجود است و نام قبل تر از خمسه شهین،و آندیا میباشد.......کاری به حرفهای صدتا یه غاز ندارم ولی ترکهای نژاد پرست فکر مکنند کل دنیا تر هستن
آستارا[ویرایش]
شهرستان آستارا یکی از شهرستان های استان گیلانه که در مجاورت با آذربایجان(اردبیل و جمهوری آذربایجان) قرار داره . اکثریت جمعیت این شهرستان را آذری های شیعه تشکیل می دهند و کم تر از 10 درصد تالش زبان هستند ، البته خیلی ها نظرشان این است که آذری های آستارا اصالتا از اهالی نمین ، اردبیل ، خلخال و باکو هستند و اهالی بومی اون از تالش های کادوسی نژاد بودند. با این حال آستارایی های اصیل خودشون رو آذری و متعلق به آذربایجان می دونن و خیلی ها هم این شهرستان جزء آذربایجان به حساب آوردن ، لطفا اگه بیشتر می دونید توضیح بدید . (ممنون) مغارتل (بحث) ۲۰ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC) مردم آستارا در گذشته تالش زبان بودند که با مهاجرت ترک ها زبانشان به ترکی تغییر یافت. نهخیر مردم آستارا ترک آذربایجانی هستند و زبانشان هم به خاطر مهاجرت ترک ها تغییر نکرده بلکه تالش ها اقلیت هستند.روستاهایی نظیر دمیراوغلی کش ، آقچای ، صیادلر ، قره سو و... همگی اسامی ترکی دارند و چیز دیگری را می گویند. زبان اهالی آستارا ترکی آذربایجانی بوده و هم اکنون هم هست و تالش تبار هم نیستند بلکه اقلیت تالشی آستارا که همگی اهل سنت هستند و عمدتا در عنبران محله و کوته کومه و به صورت اقلیتی در لوندویل و کانرود ساکنند کاملا زبان خودشان را حفظ کرده و حتی بعضی هایشان ترکی نمی دانند.در گذشته هم از توابع آذربایجان بوده و فرهنگ آستاراهم مانند اردبیل و نمین است.