ضرب
معنای ضرب را در ویکیواژه، واژهنامهٔ آزاد، ببینید. |
در فارسی، ضَرب به چند معنا بهکار میرود:
موسیقی[ویرایش]
- ضرب (ساز) یا تمبک یکی از سازهای موسیقی
- ضرب (موسیقی) به معنی واحد زمانی (اشتباه نشود با تمپو یا تندا که به سرعت اجرای این ضربها اشاره دارد)
- ضربآهنگ یا ریتم، یکی از ویژگیهای قطعات موسیقی
ریاضیات[ویرایش]
- ضرب (ریاضی)، یک از چهار عمل اصلی در ریاضی
سایر[ویرایش]
- ضرب سکه، به معنی ساخت سکه از طریق کوبیدن