پستمدرنیته: تفاوت میان نسخهها
ایلیا 2010 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
ایلیا 2010 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
پست مدرنیته به شکل کلی برای توصیف شرایط و وضعیت اقتصادی و فرهنگی جامعهای به کار میرود که گفته میشود وضعیت مدرنیته را پشت سر گذاشته است .برخی از مکتبهای فلسفی و فکری معتقدند که مدرنیته در نیمهٔ دوم [[قرن بیستم]] به انتها رسید و با پست مدرنیته جایگزین شد . در حالی که دیگران از جمله [[یورگن هابرماس]] بر این باورند که مدرنیته هنوز به پایان نرسیده است. |
پست مدرنیته به شکل کلی برای توصیف شرایط و وضعیت اقتصادی و فرهنگی جامعهای به کار میرود که گفته میشود وضعیت مدرنیته را پشت سر گذاشته است .برخی از مکتبهای فلسفی و فکری معتقدند که مدرنیته در نیمهٔ دوم [[قرن بیستم]] به انتها رسید و با پست مدرنیته جایگزین شد . در حالی که دیگران از جمله [[یورگن هابرماس]] بر این باورند که مدرنیته هنوز به پایان نرسیده است. |
||
مدرنیته با ظهور صنعتی شدن بعد از [[قرون وسطی]] و [[سرمایه داری]]، نظارت و [[نظام ملت – دولت]] برجسته میشود . نتیجتاً، مدرنیته بایست جامعهای فراصنعتی، فراسرمایه داری، و بدون دولت باشد. اگرچه هیچ کس تا به حال به طور جدی دربارهٔ وضعیت جوامع معاصر غربی بحث نمیکند که «بعد از مدرن» در یک وضعیت مشخص نهادی قرار دارند. بلکه مفهوم پست مدرنیته زمانی که برای توصیف مسائل نهادی استفاده میشوند به ساخت اجتماعی ای اشاره دارند که تبادل اطلاعات جایگزین تولیدات صنعتی و به طور خاص [[صنایع سنگین]] به عنوان محرک ابتدایی اقتصادی شدهاست. لازم به تذکر است که فناوری اطلاعات عنصر حیاتی این فرایند است . |
مدرنیته با ظهور صنعتی شدن بعد از [[قرون وسطی]] و [[سرمایه داری]]، نظارت و [[نظام ملت – دولت]] برجسته میشود . نتیجتاً، مدرنیته بایست جامعهای [[فراصنعتی، فراسرمایه داری، و بدون دولت باشد. اگرچه هیچ کس تا به حال به طور جدی دربارهٔ وضعیت جوامع معاصر غربی بحث نمیکند که «بعد از مدرن» در یک وضعیت مشخص نهادی قرار دارند. بلکه مفهوم پست مدرنیته زمانی که برای توصیف مسائل نهادی استفاده میشوند به ساخت اجتماعی ای اشاره دارند که تبادل اطلاعات جایگزین تولیدات صنعتی و به طور خاص [[صنایع سنگین]] به عنوان محرک ابتدایی اقتصادی شدهاست. لازم به تذکر است که فناوری اطلاعات عنصر حیاتی این فرایند است . |
||
گفته میشود که پست مدرنیته در یک تغییر کلی از تولید به مصرف به عنوان مجموعه مرکزی فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی ساخت اجتماعی مداخله میکند. به این معنا، مفهوم پست مدرنیته تا حدی مشابه جامعهٔ فرا صنعتی است، این مفهوم اظهار میدارد که جوامع صنعتی شاهد تغییر جهت از ساخت صنعتی به صنایع خدماتی با تاکید بر تکنولوژی اطلاعات هستند. |
گفته میشود که پست مدرنیته در یک تغییر کلی از تولید به مصرف به عنوان مجموعه مرکزی فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی ساخت اجتماعی مداخله میکند. به این معنا، مفهوم پست مدرنیته تا حدی مشابه جامعهٔ فرا صنعتی است، این مفهوم اظهار میدارد که جوامع صنعتی شاهد تغییر جهت از ساخت صنعتی به صنایع خدماتی با تاکید بر تکنولوژی اطلاعات هستند. |
نسخهٔ ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۸:۲۸
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
پسامدرنیته یا پستمدرنیته (به انگلیسی: postmodernity)، تجریدی است که به دوران تاریخی بعد از مدرنیته اطلاق میشود.
پست مدرنیته به شکل کلی برای توصیف شرایط و وضعیت اقتصادی و فرهنگی جامعهای به کار میرود که گفته میشود وضعیت مدرنیته را پشت سر گذاشته است .برخی از مکتبهای فلسفی و فکری معتقدند که مدرنیته در نیمهٔ دوم قرن بیستم به انتها رسید و با پست مدرنیته جایگزین شد . در حالی که دیگران از جمله یورگن هابرماس بر این باورند که مدرنیته هنوز به پایان نرسیده است.
مدرنیته با ظهور صنعتی شدن بعد از قرون وسطی و سرمایه داری، نظارت و نظام ملت – دولت برجسته میشود . نتیجتاً، مدرنیته بایست جامعهای [[فراصنعتی، فراسرمایه داری، و بدون دولت باشد. اگرچه هیچ کس تا به حال به طور جدی دربارهٔ وضعیت جوامع معاصر غربی بحث نمیکند که «بعد از مدرن» در یک وضعیت مشخص نهادی قرار دارند. بلکه مفهوم پست مدرنیته زمانی که برای توصیف مسائل نهادی استفاده میشوند به ساخت اجتماعی ای اشاره دارند که تبادل اطلاعات جایگزین تولیدات صنعتی و به طور خاص صنایع سنگین به عنوان محرک ابتدایی اقتصادی شدهاست. لازم به تذکر است که فناوری اطلاعات عنصر حیاتی این فرایند است .
گفته میشود که پست مدرنیته در یک تغییر کلی از تولید به مصرف به عنوان مجموعه مرکزی فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی ساخت اجتماعی مداخله میکند. به این معنا، مفهوم پست مدرنیته تا حدی مشابه جامعهٔ فرا صنعتی است، این مفهوم اظهار میدارد که جوامع صنعتی شاهد تغییر جهت از ساخت صنعتی به صنایع خدماتی با تاکید بر تکنولوژی اطلاعات هستند.
اگرچه، بعضی از نظریه پردازان مفهوم پست مدرنیته را برای اشاره به موقعیت نهادی مورد استفاده قرار نمیدهند بلکه به منظور ارجاع به موقعیت دانش آن را به کار میبرند. بنابراین بومن عنوان کردهاست که پیامدهای پست مدرنیته آنها چیزهایی است که ذهن مدرن بر خودش از دور و بواسطهٔ درک انگیزش تغییر بازتاب میکند. عدم قطعیت، دو سو گرایی و ابهام پست مدرنیته امکان به چنگ آوردن سرنوشت به منظور خلق آینده مان را فراهم میآورد. اگرچه هیچ یک از اینها تضمین یا مبنای عامی برای این پروژه نیستند، بلکه تنها به عنوان احتمالی درون موقعیت پست مدرنیته ظاهر گشتهاند. اندیشهٔ پست مدرنیته خواستار آن است که مدرنیته در پی بر آوردن وعدههای خود باشد ولو اینکه عقلانیت در آن تحریف شدهاست. برای لیوتارد نیز وضعیت پست مدرنیته فهم موقعیت دانش در جامعهٔ بسیار پیشرفتهاست. او «شکاکی دربارهٔ فرا روایتها» را عنوان میکند و تفاوتها و فهمهای واقع شده درون دانشهای خاص محلی را تجلیل میکند.
منابع
- - Barker, C, (2004) , The SAGE Dictionary of Cultural Studies ,London , SAGE publication
- ویکیپدیای انگلیسی