بحث:احمد کایا: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
مثل بیشتر ایرانیها پس از مرگش با او آشنا شدم. بعدها دانستم که او یک کرد شیعه بود و نه یک ترک سنی. در ترکیه داشتن نام کردی ممنوع بود و شاید هنوز هم هست، از این رو نام خانوادگی او «قایا» به ترکی یعنی صخره است. در ترکی استانبولی بر خلاف بیشتر ترکیها تلفظ و حرف «ق» وجود ندارد و این حرف به «ک» تبدیل میشود. از این رو قایا به کایا تبدیل میشود و به جای Qaya نوشته میشود : Kaya. احمد کایا خوانندهی کردها محسوب میشد و یک کرد بود گرچه به جز چند دکلمه، تنها یک ترانهی کردی در آثار او یافت میشود: ترانهی کروان که داستان عشق پسری کرد به نام کروان(به فارسی کاروان) به دختری به نام کانی(به فارسی چشمه) است. احمد کایا برخی کارهایش را بر اساس فولکولور شرق ترکیه که بسیار شبیه به ترکی آذربایجانی است اجرا کرده و از آن جمله قلعه سنگی(داشلی قالا) است. برخی دیگر از کارهای او بر طبق ساختههای صوفیان بزرگ علوی ترکیه خصوصاً پیر سلطان ابدال اجرا شدهاست که آنها نیز به علت قدمت و جنبهی مذهبی به لهجهای شبیه به ترکی رایج در آذربایجان سروده شده. در این آثار از آتش عشق بزرگانی چون عیسی مسیح و امام حسین و حاجی بکتاش(یکی از صوفیان ساکن در روم شرقی یعنی ترکیه امروزی که پیروانش پس از او فرقه بکتاشیه را ایجاد کردند.) به خداوند سخن گفته میشود. |
مثل بیشتر ایرانیها پس از مرگش با او آشنا شدم. بعدها دانستم که او یک کرد شیعه بود و نه یک ترک سنی. در ترکیه داشتن نام کردی ممنوع بود و شاید هنوز هم هست، از این رو نام خانوادگی او «قایا» به ترکی یعنی صخره است. در ترکی استانبولی بر خلاف بیشتر ترکیها تلفظ و حرف «ق» وجود ندارد و این حرف به «ک» تبدیل میشود. از این رو قایا به کایا تبدیل میشود و به جای Qaya نوشته میشود : Kaya. احمد کایا خوانندهی کردها محسوب میشد و یک کرد بود گرچه به جز چند دکلمه، تنها یک ترانهی کردی در آثار او یافت میشود: ترانهی کروان که داستان عشق پسری کرد به نام کروان(به فارسی کاروان) به دختری به نام کانی(به فارسی چشمه) است. احمد کایا برخی کارهایش را بر اساس فولکولور شرق ترکیه که بسیار شبیه به ترکی آذربایجانی است اجرا کرده و از آن جمله قلعه سنگی(داشلی قالا) است. برخی دیگر از کارهای او بر طبق ساختههای صوفیان بزرگ علوی ترکیه خصوصاً پیر سلطان ابدال اجرا شدهاست که آنها نیز به علت قدمت و جنبهی مذهبی به لهجهای شبیه به ترکی رایج در آذربایجان سروده شده. در این آثار از آتش عشق بزرگانی چون عیسی مسیح و امام حسین و حاجی بکتاش(یکی از صوفیان ساکن در روم شرقی یعنی ترکیه امروزی که پیروانش پس از او فرقه بکتاشیه را ایجاد کردند.) به خداوند سخن گفته میشود. |
||
من هم معتقدم که احمد کایا کشته شد و در واقع شهید گشت و با نظریاتی که مرگ او را به دلایلی دیگر میداند مخالفم. شعری سپید هم دربارهی او با این عنوان: «احمد ای صخرهی استوار» سرودهام و در آن نظر خودم را دربارهی مرگ احمد کایا گفتهام. روحش شاد. |
من هم معتقدم که احمد کایا کشته شد و در واقع شهید گشت و با نظریاتی که مرگ او را به دلایلی دیگر میداند مخالفم. شعری سپید هم دربارهی او با این عنوان: «احمد ای صخرهی استوار» سرودهام و در آن نظر خودم را دربارهی مرگ احمد کایا گفتهام. روحش شاد. |
||
سید فواد میراسکندری ۱۳۸۹/۰۳/۲۳،۱۲:۰۸ |
نسخهٔ ۱۳ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۷:۳۸
فکر می کنم از آنجا که او در میان ایرانیان به احمد کایا معروف است بهتر است همان نام را عنوان قرار بدهیم. رسم همیشه این بوده که نامهای مشترک اسلامی را در زبان فارسی به همان صورت عربی اش بنویسند مثلا نام سلطانهای عثمانی اگر Ali یا Mehmet نوشته شده در فارسی همان علی و محمد نوشته می شود نه آلی و مهمت. Ahmet هم همان احمد به رسمالخط ترکی است و در رسمالخط فارسی به نظرم همان احمد بنویسیم بهتر باشد. البته این نظر من است.
یک نگاهی هم به فهرست مشاهیر ترکیه و نامهای عربی آن بیندازید. مثلاً عزیز نسین را آزیز نسین و مصطفی و نجمالدین را موستفا و نجمتّین نمی نویسیم.
--ماني ۱۹:۵۵, ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- نمیدونم ولی یهجوری، بدجوری به نظرم میرسه!! اگه صلاح میدونین به جای اولش برگردونین. شاید دلیلش این باشه که به تلفظ اصلیش عادت کردم. --میثم ψ ۲۰:۰۵, ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- من هم راستش آهمت یهجورایی بدجور به چشمم می آید! فکر می کنم همان عادت که گفتید مؤثر باشد. پس اگر صلاح می دانید با توجه به دلایل بالا آن را به عنوان قبلی برمی گردانم.
قربان شما. --ماني ۲۰:۰۹, ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۶ (UTC)
احمد كايا
من اين صفحه را ويرايش كرده بودم مي خواستم ببينم دليل اين كه ويرايش من خنثي شده چيه؟
احمد قایا
مثل بیشتر ایرانیها پس از مرگش با او آشنا شدم. بعدها دانستم که او یک کرد شیعه بود و نه یک ترک سنی. در ترکیه داشتن نام کردی ممنوع بود و شاید هنوز هم هست، از این رو نام خانوادگی او «قایا» به ترکی یعنی صخره است. در ترکی استانبولی بر خلاف بیشتر ترکیها تلفظ و حرف «ق» وجود ندارد و این حرف به «ک» تبدیل میشود. از این رو قایا به کایا تبدیل میشود و به جای Qaya نوشته میشود : Kaya. احمد کایا خوانندهی کردها محسوب میشد و یک کرد بود گرچه به جز چند دکلمه، تنها یک ترانهی کردی در آثار او یافت میشود: ترانهی کروان که داستان عشق پسری کرد به نام کروان(به فارسی کاروان) به دختری به نام کانی(به فارسی چشمه) است. احمد کایا برخی کارهایش را بر اساس فولکولور شرق ترکیه که بسیار شبیه به ترکی آذربایجانی است اجرا کرده و از آن جمله قلعه سنگی(داشلی قالا) است. برخی دیگر از کارهای او بر طبق ساختههای صوفیان بزرگ علوی ترکیه خصوصاً پیر سلطان ابدال اجرا شدهاست که آنها نیز به علت قدمت و جنبهی مذهبی به لهجهای شبیه به ترکی رایج در آذربایجان سروده شده. در این آثار از آتش عشق بزرگانی چون عیسی مسیح و امام حسین و حاجی بکتاش(یکی از صوفیان ساکن در روم شرقی یعنی ترکیه امروزی که پیروانش پس از او فرقه بکتاشیه را ایجاد کردند.) به خداوند سخن گفته میشود. من هم معتقدم که احمد کایا کشته شد و در واقع شهید گشت و با نظریاتی که مرگ او را به دلایلی دیگر میداند مخالفم. شعری سپید هم دربارهی او با این عنوان: «احمد ای صخرهی استوار» سرودهام و در آن نظر خودم را دربارهی مرگ احمد کایا گفتهام. روحش شاد.
سید فواد میراسکندری ۱۳۸۹/۰۳/۲۳،۱۲:۰۸