کاربر:Mohammad. Bakhtiyar
خاطرم نیست در کدام مقاله بود که در مورد اشتراکات زبان عربی و فارسی به صورت مبسوط و با ارائه ادله و مدارک مستند پرداخته بودم،اما یکی از دلایلی که به آن پرداخته بودم هفت مقام موسیقی عرب بود که بعد از نزول قرآن و تاکید بر خواندن آیات به صورت مقام موسیقی یا همان صوت بود،اعراب هفت مقام خواندن را به صورت اسم مخفف صنع بسحر نامیدند یعنی ساختن با جادو یا ساختن با سحر یا صنعت جادو و سحر.صنع بسحر مخفف چیست؟مخفف هفت مقام موسیقی است که ص مقام صبا است ن مقام نهاوند و یکی از زیباترین مقامها در تلاوت قرآن و موسیقی است. ع مقام عجم است. ب مقام بیات است که به بیات ترک هم مشهور است. س مقام سه گاه است.ح مقام حجاز است و ر مقام رست است.در بین این هفت مقام موسیقی یا بهتر بگویم هفت مقام آواز خواندن اعراب مقام نهاوند را بهترین مقام آواز یا تلاوت قرآن میدانند.چگونه ممکن است قومی وحشی و بدوی به محض نزول قرآن که کتابی است به زبان و کلام عربی هفت مقام برای خواندن این قرآن ابداع کند که تنها یک مقامش عربی است یعنی مقام حجاز و شش مقام دیگر عربی نباشد و بهترین مقامش را هم مقام نهاوند که یک مقام ایرانی است قرار دهد؟پس آنانکه بر طبل تبعیض نژادی و ناسیونالیسم تو خالی و پوچ میکوبند بدانند کسانی هم هستند که تنها اشتراکات را میپرورانند و از اختلافات واهی و دروغین دوری میکنند.حقیر به عنوان یک مترجم زبان سامی با افتخار به اشتراکات بسیار زیاد موجود در زبان سامی و پارسی میپردازم و همانند زبان شناسان انگلیسی که بدون تعصب زبان انگلیسی را شاخه ای از زبان سام جنوبی میدانند یا بهتر بگویم زبان سام جنوبی را سامانه مادر زبان لاتین و انگلیسی میدانند.و بدون هیچگونه تعصبی به اشتراکات زبانی میپردازند پس در بیان حقیقت و واقعیت هیچ ترسی وجود ندارد.و دنبال کردن اشتراکات زبانی،قومی.نژادی و فرهنگی رسالتی است بر دوش همگان....