پرش به محتوا

کاربر:Anonymous=Nashenas

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
دیگه فایده نداره نگو عاشقیو دلتنگمثل اونوقتای تو، منم شدم یه تیکه سنگ
این افتخار بود واسه من، بزارمت روی سرمعکستو بوسه بزنم، لایه گلهای دفترم
یادت میاد می‌گفتم فقط بمونی کافیهخندیدیو گفتی برو، خیالتم اضافیه
دنیا چقدر کوچیک شده، یاد ماهم میوفتیدر حد من تو نیستی، این جمله رو تو گفتی
واسه دل سنگی تو، هزارتا نامه دادمنخونده پاره می‌شدن، بازهم ادامه دادم
چقدر برای دیدنت، پی بهونه گشتمکوچیک شدم پیش دلت، دیگه ازت گذشتم
شبها دیگه کار من خوندن کنار پنجرهشاید که عاشق بشم، اگه زمستون بگذره
یادت میاد می‌گفتم فقط بمونی کافیهخندیدیو گفتی برو، خیالتم اضافیه