پرش به محتوا

کاربر:امیر عباس کشت کارر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

امیر عباس کشت کار متولد سال 1385است و در شهر مقدس قم  به دنیا آمده است

او در نوزادی بابیماری ای به نام زردی و به خاطر این که زردی او ۳۰بود رفت داخل شیشه های مخصوص زردی و...

و درنهایت او ۱ سالش هم نبود که به دسته عزاداری رفتند و وقتی که برگشتند به خانه او خواب بود و بعداز خوابش دیگر اون امیر عباس خوشمزه نشد و...

اما با کمکی که مادرش و مادر بزرگش و خانم عصمت سادات خلیلی به او کرد او توانست راه برود ولی نمی توانست هیچ حرفی بزند که مادرش خیلی نگران او بود و بعداز کاردرمانی که خانم عصمت سادات خلیلی انجام داد اورا برای گفتار درمان می‌برد پیش خانم فاطمه سادات حسینی تا اینکه سرانجام امیر عباس به حرف در آمد

ولی کلاس اول ابتدایی گیر یک معلم به نام آقای شاهین افتاد و این شخص عرب بود و خیلی در حق امیر عباس اجحاف میکرد و این که می‌گفت که باید امیر عباس برود مدرسه استث و مادر او خیلی دوندگی کرد تا اینکه او به مدرسه عادی برود سرانجام امیر عباس کشت کار که مادرش او را در مدرسه ثبت نام کرد خوشحال بود ولی نمی دانست که معلمش خیلی بد اخلاق است جوری که وسط های سال به مادرش گفت که مامان من پشیمون شدم دیگه نمیخواهم بروم مدرسه وقتی که مادرش پرسید که چرا

گفت چون معلمم بهم میزند و مادرش گفت که فردا صبح میام مدرسه وقتی که مادرش رفت مدرسه و پرسید که چرا به بچه ی من میزنی گفت که ببخشید دیگه تکرار نمیشه ولی هی تکرار می‌کرد جوری که اصلا درس نمی‌داد فقط دنبال این بود که به امیر عباس بزند و...

در آخر هم امیر عباس کلاس اول ابتدایی را بانامردی معلمش افتاد اما سال بعد در مدرسه ملک زاده در خیابان آذر رفت آنجا خیلی از بچه ها او را دوست داشتن و خیلی ها هم نه او کلاس اول.دوم و سوم را در مدرسه ملک زاده گذراند

و درنهایت به پردیسان رفت و از کلاس چهارم ابتدایی تا پنجم ابتدایی را در مدرسه کریمه اهل بیت علیهم السلام و کلاس ششم ابتدایی را در مدرسه شهید میثمی خواند ولی کلاس های هفتم . هشتم و نهم را در کمال با نظمی پشت سر گذاشت چونکه تا قبل از کلاس هفتم در مدرسه همش دعوا میکرد و از این بابت مدیر مدرسه شهید مشکینی خیلی نگران بود و در نهایت مدیر مدرسه پدرش را میخواهد که ازش امضا بگیرد که اگر امیر عباس دعوا کرد اورا اخراج میکنیم

و شکر خدا او یک بار هم دعوا نکرد

و...

امیر عباس الان  مداحی هم میکند که دو نمونه اش در سایت نوحه بروز است با نام های لالایی گلم لالا و اشکامو ببین  با مداحی کربلایی امیر عباس کشت کار

امیر عباس از چند نفر هم تشکر کرده که اگر اینها نبودند امیر عباس هم نبود

1.مادرش که زندگی اش را فروخت تا امیر عباس خوب شود تا راه برود تا حرف بزند و...

۲کسانی که تا کنون کنارش بودند

۱.محبوبه شایسته( رفیق مادرش که میشه گفت که حکم خاله اش را دارد )۲ خاله اش مریم سادات سلیمی

۳دختر خاله اش مهدیه محمدی

۴.پسر خاله هایش مرتضی محمدی و میلاد محمدی

۵.شوهر خاله اش محمد محمدی

۶.داماد خاله اش مهدی شهریاری

۳.خادمین هیئت حضرت رقیه سلام الله علیها

۴.سیدمحسن موسوی خواه صاحب هیئت حضرت رقیه سلام الله علیها که اگر لطف او نبود الان امیر عباس مداحی را نمی دانست چیه

۵.از استادان مداحی اش که واقعا به گردن او حق دارند

حاج ابوذر بیوکافی

حاج آقا علی شفایی

کربلایی مجتبی امینی

کربلایی محمد علی امامی

کربلایی حمید قاسمی

حاج محمد رضا سیرلانی

و...

وقبل از دعا از عطیه مظفری( دختر خانم زهرا مکی ) امیر عباس تشکر کرده است که امیر عباس او را مثل خواهر تنی خودش دوست دارد و از او از قصد قبل دعا تشکر میکند واینکه انشالله هرچی حاجت دارد را امام زمان برآورده کند.

در آخر هم دعا برای سلامتی امام زمان(عج)میکنیم

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن

خدایا، ولى ات حضرت حجة بن الحسن

صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ

که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد

فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ

در این لحظه و در تمام لحظات

وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً

سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان باش

حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً

تا او را به صورتى که خوشایند اوست ساکن زمین گردانیده

وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"

و مدت زمان طولانى در آن بهره‏ مند سازى

برحمتک یا ارحم الراحمین