شهرزور: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته: اشتباهات اصلاح شد برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه |
اشتباهات اصلاح شد برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
« شهرزور » |
« شهرزور » |
||
شهرزور. [ ش َ رِ ] (اِخ ) خره ای وسیع بین اربل و همدان بود و در زمان یاقوت (قرن 7 هجری ) مردم آن کرد بودند. امروزه هم شهرکی بنام زور در جنوب شرقی سلیمانیه نزدیک مرز ایران و عراق در خاک عراق قرار دارد. (از فرهنگ فارسی معین ). شهری است بین اربل و همدان . (از تاج العروس ). مدینه ٔ زوربن ضحاک است . (منتهی الارب ). خره ای است وسیع در جبال بین اربل و همدان و مردم آن کردند. (از معجم البلدان ). شهری معروف از اقلیم چهارم کردستان میان اربل و همدان نزدیک ببابل از بناهای زور پسر ضحاک .(انجمن آرا) (آنندراج ). نام شهری نزدیک ببابل بناکرده ٔ زور پسر ضحاک . (ناظم الاطباء). نام شهری نزدیک بابل . (برهان ). نام شهری است بساحل دجله . (از دمشقی ). شهرزور از نظر مذهبی رابطه ٔ مستحکمی با عقائد علی اللهیان دارد چه پیروان این فرقه معتقدند که روز موعود در شهرزور فرا خواهد رسیدو در سالهای 400 و 434 هَ . ق . دودمان «حسنویه کرد»در شهرزور حکومت میکردند و از اتابکان ، اتابک زنگی در قرن ششم هجری (14 م .) شهرزور را تصرف کردند. و مظفرالدین گوکبری اتابک اربل در زمان یاقوت حموی در این شهر مستقر گردید و در سال 613 هَ . ق . / 1226 م . زلزله های شدیدی شهرزور را ویران کرد. کردهای مقیم این ناحیه هنگام حمله ٔ هلاکو به بغداد بسوی مصر و شام کوچ کردند و تیمور شهرزور را در 803 هَ . ق . / 1411 م .به آتش کشید. (از دائرةالمعارف اسلامی ) |
شهرزور. [ ش َ رِ ] (اِخ ) خره ای وسیع بین اربل و همدان بود و در زمان یاقوت (قرن 7 هجری ) مردم آن کرد بودند. امروزه هم شهرکی بنام زور در جنوب شرقی سلیمانیه نزدیک مرز ایران و عراق در خاک عراق قرار دارد. (از فرهنگ فارسی معین ). شهری است بین اربل و همدان . (از تاج العروس ). مدینه ٔ زوربن ضحاک است . (منتهی الارب ). خره ای است وسیع در جبال بین اربل و همدان و مردم آن کردند. (از معجم البلدان ). شهری معروف از اقلیم چهارم کردستان میان اربل و همدان نزدیک ببابل از بناهای زور پسر ضحاک .(انجمن آرا) (آنندراج ). نام شهری نزدیک ببابل بناکرده ٔ زور پسر ضحاک . (ناظم الاطباء). نام شهری نزدیک بابل . (برهان ). نام شهری است بساحل دجله . (از دمشقی ). شهرزور از نظر مذهبی رابطه ٔ مستحکمی با عقائد علی اللهیان دارد چه پیروان این فرقه معتقدند که روز موعود در شهرزور فرا خواهد رسیدو در سالهای 400 و 434 هَ . ق . دودمان «حسنویه کرد»در شهرزور حکومت میکردند و از اتابکان ، اتابک زنگی در قرن ششم هجری (14 م .) شهرزور را تصرف کردند. و مظفرالدین گوکبری اتابک اربل در زمان یاقوت حموی در این شهر مستقر گردید و در سال 613 هَ . ق . / 1226 م . زلزله های شدیدی شهرزور را ویران کرد. کردهای مقیم این ناحیه هنگام حمله ٔ هلاکو به بغداد بسوی مصر و شام کوچ کردند و تیمور شهرزور را در 803 هَ . ق . / 1411 م .به آتش کشید. (از دائرةالمعارف اسلامی ) |
||
همان خسرو و اشک و فریان و فور |
همان خسرو و اشک و فریان و فور |
||
بزرگان سند و شه شهرزو |
بزرگان سند و شه شهرزو |
||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
فردوسی |
فردوسی |
||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
از ظاهر کتاب شاهنامه چنین برمی آید که اردشیرخره همان شهرزور است. |
از ظاهر کتاب شاهنامه چنین برمی آید که اردشیرخره همان شهرزور است. |
||
سوی پارس آمد ز ری نامجوی |
سوی پارس آمد ز ری نامجوی |
||
برآسوده از رنج و از گفتگوی |
برآسوده از رنج و از گفتگوی |
||
یکی شارسان کرد پر کاخ و باغ |
یکی شارسان کرد پر کاخ و باغ |
||
بدواندرون چشمه و دشت و راغ |
بدواندرون چشمه و دشت و راغ |
||
که اکنون گرانمایه دهقان پیر |
که اکنون گرانمایه دهقان پیر |
||
همی خواندش خره ٔ اردشیر |
همی خواندش خره ٔ اردشیر |
||
یکی چشمه بد بی کران اندروی |
یکی چشمه بد بی کران اندروی |
||
فراوان از آن چشمه بگشاد جوی |
فراوان از آن چشمه بگشاد جوی |
||
برآورد زآن چشمه آتشکده |
برآورد زآن چشمه آتشکده |
||
بر او تازه شد مهرگان و سده |
بر او تازه شد مهرگان و سده |
||
بگرد اندرش باغ و میدان و کاخ |
بگرد اندرش باغ و میدان و کاخ |
||
برآورده شد جایگاهی فراخ |
برآورده شد جایگاهی فراخ |
||
فردوسی |
فردوسی |
||
همی راند زآن کوه تا شهرزور |
همی راند زآن کوه تا شهرزور |
||
شد آن شارسان پر سرای و ستور |
شد آن شارسان پر سرای و ستور |
||
فردوسی |
فردوسی |
||
چو آمد ز بابل سوی شهرزور |
چو آمد ز بابل سوی شهرزور |
||
سلامت شد از پیکر شاه دور |
سلامت شد از پیکر شاه دور |
||
نظامی |
نظامی |
||
و رجوع به خره ٔ اردشیر و الوزراء و الکُتّاب ص 232 و عیون الانباء ج 2 ص 17 و فهرست اعلام مجمل التواریخ و القصص و فهرست اعلام حبیب السیر و تاریخ رشیدی ص 214 و تاری ... |
و رجوع به خره ٔ اردشیر و الوزراء و الکُتّاب ص 232 و عیون الانباء ج 2 ص 17 و فهرست اعلام مجمل التواریخ و القصص و فهرست اعلام حبیب السیر و تاریخ رشیدی ص 214 و تاری ... |
||
[لغت نامه دهخدا] |
[لغت نامه دهخدا] |
نسخهٔ ۶ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۰۳
« شهرزور » شهرزور. [ ش َ رِ ] (اِخ ) خره ای وسیع بین اربل و همدان بود و در زمان یاقوت (قرن 7 هجری ) مردم آن کرد بودند. امروزه هم شهرکی بنام زور در جنوب شرقی سلیمانیه نزدیک مرز ایران و عراق در خاک عراق قرار دارد. (از فرهنگ فارسی معین ). شهری است بین اربل و همدان . (از تاج العروس ). مدینه ٔ زوربن ضحاک است . (منتهی الارب ). خره ای است وسیع در جبال بین اربل و همدان و مردم آن کردند. (از معجم البلدان ). شهری معروف از اقلیم چهارم کردستان میان اربل و همدان نزدیک ببابل از بناهای زور پسر ضحاک .(انجمن آرا) (آنندراج ). نام شهری نزدیک ببابل بناکرده ٔ زور پسر ضحاک . (ناظم الاطباء). نام شهری نزدیک بابل . (برهان ). نام شهری است بساحل دجله . (از دمشقی ). شهرزور از نظر مذهبی رابطه ٔ مستحکمی با عقائد علی اللهیان دارد چه پیروان این فرقه معتقدند که روز موعود در شهرزور فرا خواهد رسیدو در سالهای 400 و 434 هَ . ق . دودمان «حسنویه کرد»در شهرزور حکومت میکردند و از اتابکان ، اتابک زنگی در قرن ششم هجری (14 م .) شهرزور را تصرف کردند. و مظفرالدین گوکبری اتابک اربل در زمان یاقوت حموی در این شهر مستقر گردید و در سال 613 هَ . ق . / 1226 م . زلزله های شدیدی شهرزور را ویران کرد. کردهای مقیم این ناحیه هنگام حمله ٔ هلاکو به بغداد بسوی مصر و شام کوچ کردند و تیمور شهرزور را در 803 هَ . ق . / 1411 م .به آتش کشید. (از دائرةالمعارف اسلامی ) همان خسرو و اشک و فریان و فور بزرگان سند و شه شهرزو فردوسی چو آسوده برگشت مرد و ستور بیاورد لشکر سوی شهرزور فردوسی از ظاهر کتاب شاهنامه چنین برمی آید که اردشیرخره همان شهرزور است. سوی پارس آمد ز ری نامجوی برآسوده از رنج و از گفتگوی یکی شارسان کرد پر کاخ و باغ بدواندرون چشمه و دشت و راغ که اکنون گرانمایه دهقان پیر همی خواندش خره ٔ اردشیر یکی چشمه بد بی کران اندروی فراوان از آن چشمه بگشاد جوی برآورد زآن چشمه آتشکده بر او تازه شد مهرگان و سده بگرد اندرش باغ و میدان و کاخ برآورده شد جایگاهی فراخ فردوسی همی راند زآن کوه تا شهرزور شد آن شارسان پر سرای و ستور فردوسی چو آمد ز بابل سوی شهرزور سلامت شد از پیکر شاه دور نظامی و رجوع به خره ٔ اردشیر و الوزراء و الکُتّاب ص 232 و عیون الانباء ج 2 ص 17 و فهرست اعلام مجمل التواریخ و القصص و فهرست اعلام حبیب السیر و تاریخ رشیدی ص 214 و تاری ... [لغت نامه دهخدا]