پرش به محتوا

بحث ویکی‌پدیا:تابلوی اعلانات هیئت نظارت/دوره یازدهم/Samuel T.Owen: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مهرنگار (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
←‏جمع‌بندی شود: پیام + پاسخ به کاربر:Ladsgroup
خط ۷۱: خط ۷۱:
::::::::::::::::::{{پینگ|Ladsgroup}}عجب، اشعاری که در تفسیر حدیث نبوی آورده شده عارفانه است، و دقیقا همان اشعار عارفانه را نوشته‌ام، همچنین «مثالی بزنید که بگنجد» در دفتر ششم مولویست و اتفاقا موهن نیست، آنچه موهن است شبیه این عبارتست، گویا به هر قیمتی باید از سخنان من توهین استنباط گردد [[User:Mahdi_Mousavi|<b style="color:navy;">Mahdi Mousavi</b>]] [[User talk:Mahdi_Mousavi|<i style="color:red">«بحث»</i>]] ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۱ (UTC)
::::::::::::::::::{{پینگ|Ladsgroup}}عجب، اشعاری که در تفسیر حدیث نبوی آورده شده عارفانه است، و دقیقا همان اشعار عارفانه را نوشته‌ام، همچنین «مثالی بزنید که بگنجد» در دفتر ششم مولویست و اتفاقا موهن نیست، آنچه موهن است شبیه این عبارتست، گویا به هر قیمتی باید از سخنان من توهین استنباط گردد [[User:Mahdi_Mousavi|<b style="color:navy;">Mahdi Mousavi</b>]] [[User talk:Mahdi_Mousavi|<i style="color:red">«بحث»</i>]] ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۱ (UTC)
* بار اولی نیست که کاربر موسوی آشکارا متلک‌پرانی و سپس تکذیب می‌کنند. در رد ادعایشان خاطرم هست سالها پیش کاربری شعری نوشت و خودِ کاربر موسوی به ایشان متذکر شد فلانی این شعری که نوشتی، مربوط به فلان شعر است و ابیات پیش و پس این است و نباید این را می‌نوشتی. پس خودشان اعتقاد دارند به ایرادِ وارد شده. بشخصه چند روزی است برای در امان ماندن از ادبیات پر از طعنه و متلک ایشان، به هیچ گفتگویی ورود نکرده‌ام. [[کاربر:مهرنگار|مهرنگار]] ([[بحث کاربر:مهرنگار|بحث]]) ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)
* بار اولی نیست که کاربر موسوی آشکارا متلک‌پرانی و سپس تکذیب می‌کنند. در رد ادعایشان خاطرم هست سالها پیش کاربری شعری نوشت و خودِ کاربر موسوی به ایشان متذکر شد فلانی این شعری که نوشتی، مربوط به فلان شعر است و ابیات پیش و پس این است و نباید این را می‌نوشتی. پس خودشان اعتقاد دارند به ایرادِ وارد شده. بشخصه چند روزی است برای در امان ماندن از ادبیات پر از طعنه و متلک ایشان، به هیچ گفتگویی ورود نکرده‌ام. [[کاربر:مهرنگار|مهرنگار]] ([[بحث کاربر:مهرنگار|بحث]]) ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)
*:{{پینگ|Ladsgroup}}پیشنهاد میکنم روی نقاطی به من گفته‌اید «زیرپوستی متلک انداخته‌ای» و «حرف زدن اینگونه» خط بکشید، چون نیت‌یابی است و همچنان نظر ناروا نسبت به من است، همین که «مثالی بزنید که بگنجد» را موهن دانسته‌اید نشان می‌دهد که تسلط کافی برای اظهار نظر در این زمینه‌ها را ندارید [[User:Mahdi_Mousavi|<b style="color:navy;">Mahdi Mousavi</b>]] [[User talk:Mahdi_Mousavi|<i style="color:red">«بحث»</i>]] ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)

نسخهٔ ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۴

پرسش از ناظران

با درود به ناظران گرامی، بنده قصد درج شکایتی به دلایل مشابه شاکی از از همین کاربر شاکی علیه را در هیئت داشتم که با این پرونده مواجه شدم، الان من باید پرونده مستقل تنظیم کنم یا در همین شکایت باید تجمیع شود؟ لطفا سیاست ایجاد پرونده در اینگونه موارد را شفاف بفرمایید که مطابق همان عمل کنم. MM ʘ‿ʘ (گفتگو) ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۳۷ (UTC)پاسخ

سیاست رویه رسمی مشخص نکرده است. اگر شکایت تان با متن این شکایت یکی است نامتان را کنار شاکی اضافه کنید وگرنه پرونده جدید ایجاد کنید.--‏ SunfyreT ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۵۰ (UTC)پاسخ
متن شکایت که خب یکی نیست و باید به بحث و پیوندهای متفاوت ارجاع بدهم اما فحوای شکایت یکی است اینجوری بگم که دقیقا بابت همان عملکرد و نقض سیاست هایی که باعث شکایت جناب رونقی شدند از جناب آرتا شکایت دارم اما در جایی دیگر از دانشنامه. من خودم حس میکنم بررسی هر دو شکایت تحت یک پرونده باعث میشود ناظران دید بهتری نسبت به کل موضوع پیدا کنند اما از طرف دیگر یک مشکل عجیب ایجاد میشه یعنی یکی از ناظران هیئت (Behzad39) نسبت به شکایت اول جناب رونقی مشکلی برای بررسی پرونده تحت عنوان ناظر ندارند اما نسبت به شکایت بنده شدیدا درگیر موضوع محسوب میشوند و قاعدتا نباید در رسیدگی به پرونده حضور داشته باشند. در این حالت سیاست هیئت چیست؟ MM ʘ‿ʘ (گفتگو) ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۷ (UTC)پاسخ
پ.ن: بعد از مطالعه متن پرونده دیدم جناب رونقی نیز ادعای مشابهی درباره صلاحیت جناب بهزاد دارند بنابراین بخشی از حرفم را پس میگیرم. MM ʘ‿ʘ (گفتگو) ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۱ (UTC)پاسخ
نظر من هم این هست که پرونده‌ای دیگر باز کنید چون مثلا در این پرونده جناب موسوی (حداقل به نظر حسین رونقی و من) درگیر می‌باشند ولی در پرونده شما خیر. بنابراین به صورت جداگانه رسیدگی شود در مورد درگیر بودن و صلاحیت ناظران هم بهتر می‌شود تصمیم گرفت. از طرفی شکایت شما خودتان هم عرض کردید با پیوند تفاوت‌های دیگری است با اینکه از مسائل مشابهی شکایت دارید ظاهرا Mr Smt *[بحث]* ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۸ (UTC)پاسخ
بله درسته حق با شماست. به دلایلی تلاش من این بود که چندین پرونده همزمان برای کاربر شاکی علیه ایجاد نشود اما به این جهت که در رابطه با صلاحیت ناظران و همینطور شواهد و پیوندها مشکل زا میشه الان دیگه ترجیح میدهم یک پرونده جداگانه ایجاد کنم. MM ʘ‿ʘ (گفتگو) ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۳ (UTC)پاسخ

تعارض منافع

با درود @Sunfyre: ، با توجه به اینکه دو ناظر کاربر بهزاد و کاربر مهدی موسوی در این پرونده آشکارا تعارض منافع دارند و رای آنها در رد یا قبول پرونده و حتی در تصمیم گیری برای سلب صلاحیت ناظران تاثیر دارد نیاز است چه اقدامی صورت گیرد؟ عملکرد دو کاربر مصداق بارز بازی با سامانه نیز است.

من از هر دو عزیز یعنی بهزاد39 و مهدی موسوی درخواست می کنم که در این مورد برای حفظ و اعتبار دهی بیشتر به هیئت نظارت و عدم بروز شبهه در روند رسیدگی کنار بکشند. طبعا سایر دوستان نیز در این مورد خاص می توانند به این پرونده کمک کنند. -- Hootandolati(بحث) «شنبه،۱۸ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۴۷ (ایران‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۱۷ (UTC)پاسخ
@Hootandolati: هوتن عزیز سلام، خوبی؟ شما مرا سالهاست میشناسی، آدمی نیستم که بیخود و بی‌جهت کنار بکشم، حداقل ده پرونده اخیر دوره‌های مختلف هیات را مطالعه کن، فکر میکنم در 9 تا از این پرونده ها درخواست سلب صلاحیت برای من داده‌اند، دیگه این روند برای من تکراری شده و عادت کردمBehzad39 (بحث) ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۵۷ (UTC)پاسخ
@Behzad39: عزیز . سلام و ارزوی بهترین ها. با توجه به شناختی که از شما و مهدی داشتم درخواست کردم که از این پرونده کنار بکشید چون از دید من در این بحث تعارض منافع وجود داشت و یا حداقل به دلیل برخوردهای قبلی این شائبه به ذهن آ مد. به هر روی کناره گیری نکردید و از دید من این عدم کناره گیری اشتباه بود. شما و مهدی عزیز هر دو در این بحث و داستان بسته شدن حسین رونقی مستقیما دخیل بودید این امر از دید من لااقل در گیر بودن را به نظر می رساند.
بحث من این بود که در این موارد برای نشان دادن نقش هیئت نظارت و اهمیت آن باید این کناره گیری ها از پرونده ها صورت بگیرد. این اتفاق برای من نشان داد که باید برای بحث درگیر بودن و یا عدم درگیری بودن اعضای هیئت راهکاری غیر از ارجاع به خودشان یافت. و متاسفانه بحث اعتماد به هیئت نظارت از دید من دارای قوت سابق نخواهد بود و چرخه دیگری بنام رسیدگی به نهاد و یا نحوه نظارت به بررسی عدم تعارض منافع اعضای هیئت نظارت را باز خواهد کرد و بدین معنی که این هیئت دیگر دارای کارکرد قبلی و آن موقیعیت پیشین نخواهد بود. اگرچه از دید من این موقعیت قبلا با بحث نظام رتبه بندی بجای رای دهی کاهش اعتبار یافته بود. -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲۰ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۹ (ایران‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۴۹ (UTC)پاسخ

جمع‌بندی شود

درود بر دیوانسالار @Sunfyre: گرامی سخنگوی محترم هیئت، با توجه به اینکه قاطبۀ ناظران عملکرد شاکی علیه را مثبت و صحیح ارزیابی کرده‌اند، وقت آن نرسیده است که پرونده را ببندید؟ چون حکمی علیه شاکی علیه به اجرا درنخواهد آمد و در اینجا «ان کثیرا لیضلون باهوائهم بغیر علم» مصداق ندارد. با احترامMahdi Mousavi «بحث» ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)پاسخ

درود. از نظر من هر وقت در پرونده‌های هیئت نظر اکثریت مشخص شود میتوان نتیجه را اعلام کرد. منتهی کمی صبر میکنم تا جناب کولی هم مشارکت کند.--‏ SunfyreT ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۸ (UTC)پاسخ
@Sunfyre: جناب سخنگو بازماندن پرونده استبعادی ندارد، پرونده‌هایی وجود دارند که با نظر چهار ناظر بسته شده‌اند، یا شاید همانگونه که مولوی معنای کل ناقص ملعون را شرح میدهد، باید صبر کنیم تا پرونده ناقص نباشد؟ Mahdi Mousavi «بحث» ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۹ (UTC)پاسخ
من متوجه منظور شما نشدم. لطفا بدون نیش و کنایه بحث کنید.--‏ SunfyreT ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۳ (UTC)پاسخ
@Sunfyre: یاللعجب تاکنون با شما اینگونه برخورد داشته‌ام؟ اگر متوجه منظورم نشدید چگونه نیش و کنایه از آن مستفاد گردیده‌است؟ منظور من این بود که باید منتظر کلِ فهمِ ناظران، از پروندۀ جاری باشیم و اگر نباشیم این مصداق کل ناقص ملعون است؟ من درواقع پرسشی توام با تعریف تمجید از جنابتان نموده‌ام، شرح آنچه گفته‌ام در مثنوی اینگونه است:
«کل ناقص ملعون یعنی کل نظر و فهم ناقص ملعون و اگر نه ناقصان ظاهر جسم مرحوم‌اند ملعون نه‌اند بر خوان لیس علی الاعمی حرج نفی حرج کرد و نفی لعنت و نفی عتاب و غضب»
ایضا:
«ظاهر صنعت بدیدی زوستاد/اوستادی برگرفتی شاد شاد
ای بسا زراق گول بی‌وقوف/از ره مردان ندیده غیر صوف
ای بسا شوخان ز اندک احتراف/از شهان ناموخته جز گفت و لاف
هر یکی در کف عصا که موسی‌ام/می‌دمد بر ابلهان که عیسی‌ام
آه از آن روزی که صدق صادقان/باز خواهد از تو سنگ امتحان
آخر از استاد باقی را بپرس/یا حریصان جمله کورانند و خرس
جمله جستی باز ماندی از همه/صید گرگانند این ابله رمه
صورتی بنشینده گشتی ترجمان/بی‌خبر از گفت خود چون طوطیان»
بااحترام Mahdi Mousavi «بحث» ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۹ (UTC)پاسخ
گرامی لطفا سخنتان را بدون استفاده از اشعار و آرایه‌های ادبی منتشر کنید. در پیام اولم هم عرض کردم وقتی نظر اکثریت در پرونده مشخص شود منعی برای انتشار آن وجود ندارد منتها حکم اخلاق که منادی آن هستید این است که منتظر نظر همه ناظران بمانیم. به هر حال من نتیجه را منتشر کردم ولی این مانع منتشر کردن بررسی احتمالی کاربر:KOLI در این پرونده نمیشود.--‏ SunfyreT ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۶ (UTC)پاسخ
متاسفانه من این طرز بیان را برگزیده‌ام و از آن خرسندم و بخود می‌بالم، کاربران فراوانی طرز بیان خودرا دارند چرا با آنها برخورد نمی‌شود؟ نکند سَخُنبَدی هم موجب بندایش میگردد؟ در این چنبرۀ رنگین بر تارک سپهر دانشنامه که هم آزادی را منادیست و هم خویشکاری را دغدغه‌های دقدقه افکن چونان خجخجه است بر افواه جان و عتاب باشندگان آن بدین دیدگاه هوده برنتابد که هیچ بلکه راقم را از سکنات و وجنات فرهمند، دلسرد کند و گُرم اندرون به عزلت نشاند، چگونه نیش و کنایه چون ضربات هکک را برداشت نمودید حال آنکه به کنه سخن از نظر تیز ره نسفته بودید؟ اشتباه ننمایید اینها سلاح نفاط نبود که بلکه جمیع الطاف بود، خزعبِل نبود بلکه خزعبَل بود. با عرض ارادت و احترام Mahdi Mousavi «بحث» ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۳ (UTC)پاسخ
@Mahdi Mousavi: گرامی درود.
با توجه به دانش شما بعید می دانستم که از موضوع کنیزک کی با خر خاتون شهوت می‌راند برای جهت تمثیل در این مورد استفاده کنید.
داستان آن کنیزک کی با خر خاتون شهوت می‌راند و او را چون بز و خرس آموخته بود شهوت راندن آدمیانه و کدویی در ... خر می‌کرد تا از اندازه نگذرد خاتون بر آن وقوف یافت لکن دقیقهٔ کدو را ندید کنیزک را ببهانه براه کرد جای دور و با خر جمع شد بی‌کدو و هلاک شد بفضیحت کنیزک بیگاه باز آمد و نوحه کرد که ای جانم و ای چشم روشنم ... دیدی کدو ندیدی ... دیدی آن دگر ندیدی. کل ناقص ملعون یعنی کل نظر و فهم ناقص ملعون و اگر نه ناقصان ظاهر جسم مرحوم‌اند ملعون نه‌اند بر خوان لیس علی الاعمی حرج نفی حرج کرد و نفی لعنت و نفی عتاب و غضب
اکنون داستان کنیز و خاتون منطبق بر کدام رفتار این دوستان بوده ! و چه کسی خاتون بوده و چه کسی کنیز! و طبعا چه کسی کشته ... -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲۰ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۲۸ (ایران‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۵۸ (UTC)پاسخ
@Hootandolati: درود، شگفتا که از نظر تیز به این نقطۀ بعید تاویل فرمودید... من گفته‌ام جناب آرمان استادند و از ایشان پرسیده‌ام تا مابقی ناظران بررسی نکنند شرح چون خواهد بودن؟ جماعتی که گویا تا کامل نگردند، ناقص مانده و فهم پرونده کامل نمی‌شود. این بسی بدیهی و روشن است، اینکه خودتان سوالات طعن‌آگین و ضربتی و خجخجه می پرسید را من آمن و ضامن نیم، خودتان در زوایای ذهنتان به تکمیل سوال و جواب خویشتن خویش مشغول باشید، چون آن ره که شما در کشف این معنی پیموده‌اید رهی نیست که من از نظر معنوی پیموده‌ام و بدانسو نه حاجتم فتاده و نه اگر بیفتد باکی دارم که عینا آن معنی بیان کنم، فی‌الحال که چنین نشده تا چه پیش آید. Mahdi Mousavi «بحث» ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۰۸ (UTC)پاسخ
محض اطلاع کسانی که نمی‌دانند. منظور ایشان s:مثنوی معنوی/داستان آن کنیزک کی با خر خاتون از مولوی است. :)امیرΣυζήτηση ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)پاسخ
@Ladsgroup: بالاتر هم عرض کردم متوجه منظور ایشان نشدم. وانگهی اگر در پیام ایشان حمله شخصی یا آزار اذیتی نسبت به بنده روا شده است لطفا برخورد لازم انجام گیرد.--‏ SunfyreT ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۷ (UTC)پاسخ
@Ladsgroup: درود، چنین چیزی که من نگفته‌ام شما و جناب دولتی چنین می‌گویید، آنچه من مکتوب کرده‌ام مشخص است Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۸ (UTC)پاسخ
@Mahdi Mousavi اشعاری که نوشته‌اید کپی واو به واو از این داستان مولوی است. :)امیرΣυζήτηση ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۶ (UTC)پاسخ
@Ladsgroup: خوب؟ در این اشعار توهین وجود دارد؟ در پس و پیش اکثر اشعار ممکن است توهینی یافت شود. نمونه‌ها هم بسیارند، حتی بسیاری از کلمات چنینند که معنای دیگرشان توهین است Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۹ (UTC)پاسخ
@Sunfyre: جناب سانفایر بنده فقط تعریف و تمجید از جنابتان داشته‌ام Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۴ (UTC)پاسخ
@Mahdi Mousavi خیر کانتکست اشعار مهمند. من نمی‌توانم بیایم بیتی از سوزنی سمرقندی در ستایش باسن را بردارم به عنوان ستایش کاربری برایش بفرستم (بدون آنکه متوجه شود). اینگونه توهین‌های زیرپوستی مصداق جدی وپ:اخلال است. اگر سخن شما تعریف و تمجید است. لطف کنید بگویید چه چیزی را در این بحث به نرینگی خر تشبیه کرده‌اید؟ چه چیزی اینجا کدوست؟ چه کسی نقش خاتون را دارد و چه کسی کنیز؟ :)امیرΣυζήτηση ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۱ (UTC)پاسخ
@Ladsgroup: برداشت شماست که موهن است، من ابیاتی را در بیان کل ناقص ملعون بیان کرده‌ام، اینکه مولوی قبل از این ابیات چه فرموده را شما به صحن علنی ویکی کشانده‌اید، من صرفاً گفته‌ام: جناب سانفایر لطفا بعنوان سخنگو و خبره بیان بفرمایید آیا هر پنج ناظر باید نظر بدهند و بررسی چهار ناظر ناقص است؟ اگر چنین نیست جمع‌بندی بفرمایید» شما و جناب دولتی با موهنترین حالت ممکن بدنبال چسباندن سخنان من به چیزی هستید که اصلا آنرا بیان نکرده‌ام Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۴ (UTC)پاسخ
اشعاری هم که نوشته‌ام اصولا بعد از آن داستان کذاییست که بدان ارجاع می‌دهید، باز اگر میان آنها بود یک‌چیزی. کانتکست مصداق داشت. Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)پاسخ
@Ladsgroup: کل ناقص ملعون همچنین حدیث نبویست و پیامبر اسلام آنرا بیان داشته است، دربیان این بوده که پیامبران نقصان نداشته‌اند و تفاسیر بسیار از آن موجود است، مولوی هم این حدیث را تفسیر کرده‌است، من به تمثیل مولوی هیچکاری نداشته‌ام، اگر اهل مطالعه عرفان مولوی باشید در می‌یابید که اصولا بعد از تمثیل وی را بیان کرده‌ام Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۱۰ (UTC)پاسخ
@Sunfyre: جناب دیوانسالار، خودتان بفرمایید، آیا علیرغم اختلاف نظرهایمان، من تا کنون با شما درشتی کرده‌ام؟ غیر از این بوده که همواره جنابتان را بدلیل رفتار حرفه‌ای ستوده‌ام؟ همینجا هم توضیح مبسوط داده‌ام که معنای سخنم چه بود، در بحثتان هم آمدم و باز از شما تعریف کردم که رفتارتان علیرغم اختلافمان حرفه‌ایست. نیت‌خوانی، و پس و پیش کردن سخن دیگرانست که توهین است، نه آنچه که بیان داشته‌ام Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)پاسخ
@Hootandolati و Ladsgroup: شما دو تنِ محترم، نیت خوانی بدی نسبت بمن روا داشته‌اید، مگر کم شعر «آه از آن روزی که صدق صادقان/باز خواهد از تو سنگ امتحان» را از تریبونها شنیده‌اید؟ پس باید گفت به شعر پیشین بازگردیم و به طرف بگوییم فلان چیست و بهمان چیست، تمثیل فلان فعل بر که جاریست؟ نیت یابی نکنید، تمام کنید این رفتارویرایشی‌تان را که سخنی را به ماقبل آن پیوند زنید، شعری را بیاورید که حداقل مصرع قبلش یا بعدش توهین باشد. اگر به برداشت شمایان باشد اصلا نباید از مولوی شعر خواند، مراقب هم باشید اگر در ادبیات حرفه‌ای نیستید سوزنی سمرقندی را با جلال‌الدین محمد بلخی یکی نکنید، هجویات را هم با احادیث نبوی مقایسه نفرمایید، تمجید را هم به توهین تاویل نفرمایید، برداشت شما از سخنان من ناقص است و اتفاقا حدیث کل ناقص ملعون اینجاست که مصداق می‌یابد. سخن مرا ملعون جلوه مدهید Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۵ (UTC)پاسخ
ببخشید کجای این شعر عارفانه است؟ اتفاقا این نوع توهین‌های زیرپوستی بی‌سابقه نیست و مدیری قدیمی قبلتر خطاب به کاربری نوشته بود «بیچاره چه میکشی خودت را حسین دیگر نشود زنده» و به خاطر مصرع بعدی آن شعر با آن مدیر برخورد شد. از شما انتظار استاندارد سخن‌راندن بالاتری داشتم. :)امیرΣυζήτηση ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۶ (UTC)پاسخ
از این قبیل چیزها فراوانند، نظیر «قسر دررفتن» که معنای آن بسیار بسیار موهن است، و یا نظیر «مزخرف» که معنای آن بسیار خوبست، همین کلمۀ «هک» بسیار معنای زشتی در فارسی دارد، یا خجخجه معنای دست چندمش بسیار زشت است، پس بفرمایید هرکس اینهارا بگوید باید بندایش شود Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۶ (UTC)پاسخ
@Ladsgroup: کل مثنوی عارفانه است، آن شعر ایرج هم که مثال زذید اصلا قیاس مع الفارق است، آن شعر از هجویات ایرج است و با شعر «پدر سوخته» از ایرج تفاوت ندارد، من هجویات نیاورده‌ام، مثالی بزنید که بگنجد، راستی همین مثالی بزنید که بگنجد هم داستان ناسازی دارد اما بسیار مورد استفاده‌است، پس هرکه بگوید باید بسته‌شود؟ Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۹ (UTC)پاسخ
«کل مثنوی عارفانه است» پاسخ به «کجای این شعر عارفانه است؟» نیست. پاسخ من را بدهید. کجای آن شعر عارفانه است؟ بله. «مثالی بزنید که بگنجد» نیز موهن است و نباید استفاده شود. انقدر روی اشتباهتان اصرار نکنید. واقعا برایتان با این لحن حرف زدن و متلک‌پرانی زیرپوستی متاسفم. :)امیرΣυζήτηση ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۶ (UTC)پاسخ
@Ladsgroup: عجب، اشعاری که در تفسیر حدیث نبوی آورده شده عارفانه است، و دقیقا همان اشعار عارفانه را نوشته‌ام، همچنین «مثالی بزنید که بگنجد» در دفتر ششم مولویست و اتفاقا موهن نیست، آنچه موهن است شبیه این عبارتست، گویا به هر قیمتی باید از سخنان من توهین استنباط گردد Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۱ (UTC)پاسخ
  • بار اولی نیست که کاربر موسوی آشکارا متلک‌پرانی و سپس تکذیب می‌کنند. در رد ادعایشان خاطرم هست سالها پیش کاربری شعری نوشت و خودِ کاربر موسوی به ایشان متذکر شد فلانی این شعری که نوشتی، مربوط به فلان شعر است و ابیات پیش و پس این است و نباید این را می‌نوشتی. پس خودشان اعتقاد دارند به ایرادِ وارد شده. بشخصه چند روزی است برای در امان ماندن از ادبیات پر از طعنه و متلک ایشان، به هیچ گفتگویی ورود نکرده‌ام. مهرنگار (بحث) ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)پاسخ
    @Ladsgroup: پیشنهاد میکنم روی نقاطی به من گفته‌اید «زیرپوستی متلک انداخته‌ای» و «حرف زدن اینگونه» خط بکشید، چون نیت‌یابی است و همچنان نظر ناروا نسبت به من است، همین که «مثالی بزنید که بگنجد» را موهن دانسته‌اید نشان می‌دهد که تسلط کافی برای اظهار نظر در این زمینه‌ها را ندارید Mahdi Mousavi «بحث» ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)پاسخ