کلاس معکوس

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

کلاس معکوس (به انگلیسی: Flipped Classroom) شکل جدیدی از کلاس‌های درسی است. در این کلاس‌ها فعالیت‌هایی که به‌طور سنتی در کلاس‌های درس انجام می‌شدند (مثل تدریس مطالب اصلی هر درس) توسط دانشجویان و دانش‌آموزان در خانه انجام می‌شوند.[۱]

دانشجویان و دانش‌آموزان برای یادگیری محتوای دروس از فیلم‌های آموزشی استفاده می‌کنند که می‌توانند آن‌ها را از طریق درس باز آنلاین بزرگ، یوتیوب، وبگاه تد یا هر سیستم آموزش الکترونیکی تهیه کنند و فعالیت‌هایی که به‌طور سنتی در خانه انجام می‌شدند (مانند انجام تکالیف و پروژه‌های درسی) در کلاس انجام می‌شوند. در این شیوه فعالیت‌های آموزشی پایه شامل مطالعه کتب مرجع و سایر منابع آموزشی توسط دانشجویان در منزل صورت پذیرفته، و کلاس محلی است که در آن مفاهیم برداشت شده توسط دانشجویان از طریق ویدئوکنفرانس به استاد ارائه می‌گردد. استاد در طی ارائه‌ها ایرادات احتمالی را تذکر می‌دهد اما چندان به مباحث جزئی ورود پیدا نمی‌کند، در عوض از زمان آزاد شده در جهت راهنمایی‌های عمومی، ایجاد انگیزش و تفکر کل‌نگر استفاده می‌نماید. برای اجتناب از امکان جا افتادن برخی دانشجویان از مباحث درسی، کلاس‌ها در فواصل کوتاه و هفتگی، پس از مطالعه هربخش از مطالب معین شده توسط استاد در برنامه و طرح درس، بصورت دوره‌ای برگذار می‌شود. با توجه به بازخورد دریافتی از دانشجویان منابع آموزشی دوره‌ای نیز توسط استاد به آنان ارسال می‌گردد.

پیشینهٔ تاریخی[ویرایش]

سلمان خان بنیانگذار آکادمی خان با اجرای یک برنامهٔ تد در سال ۲۰۱۱ به گسترش کلاس معکوس کمک شایانی کرد.[۲]

دو معلم آمریکایی به نام‌های جان برگمن و آرون سمز برای نخستین‌بار این شیوه را در سال ۲۰۰۶ در کلاس‌های خود به کار گرفتند. این دو معلم کتاب یادگیری معکوس در دورهٔ ابتدایی، یادگیری معکوس و... را تألیف نموده‌اند. این کتاب‌ها به فارسی ترجمه شده‌است.[۳]

اینفوگرافی کلاس معکوس

مزایای شیوه آموزش کلاس معکوس[ویرایش]

مزایای این شیوه آموزشی عبارتنداز: انجام فعایت‌های پایه آموزشی توسط دانشجویان و بصورت غیرحضوری، انتقال ظرفیت بالاتر علمی در طول یک دوره زمانی کوتاه، ارتباط موثرتر دانشجویان مسلط به اصول درس با استاد، یادگیری ماندگارتر مطالب در شخص ارائه دهنده (Edgar, 1954) و تمرین مداوم برای دستیابی به سطوح بالای یادگیری در مقام اشخاص ارزیابی کننده (Anderson & Krathwohl, 2001). از چالش‌های احتمالی در اجرای این شیوه آموزشی می‌توان به فرد‌محور بودن فعالیت‌های پایه اشاره کرد که برای عده‌ای مزیت و برای عده دیگر با سبک یادگیری استادمحور ضعف محسوب می‌گردد. راهکار پیشنهادی نیز در دسترس بودن استاد از طریق ایمیل و حتی چت در فواصل بین جلسات برای پاسخ دادن به سوالات احتمالی دانشجویان و تهیه و تدوین منابع متنوع و جدید چندرسانه‌ای برای اجرای دوره بصورت فراگیر می‌باشد.

منابع آموزشی در یک کلاس معکوس[ویرایش]

کلاس معکوس تاکید ویژه‌ای بر انجام فعالیت‌های مطالعاتی پایه توسط دانشجویان و آزاد کردن وقت کلاس و استاد برای پرداختن به مسایل پراهمیت‌تر آموزشی، از جمله ایجاد انگیزه و پرورش خلاقیت دارد. به دلیل رفع محدودیت ظرفیت و حجم مطالب آموزشی قابل انتقال در ساعات کوتاه کلاس و تحقق آن توسط خود دانشجویان در منزل، حجم کار تهیه و تدوین منابع آموزشی در چنین شیوه‌ای عمدتاً بیش از سایر شیوه‌ها است و استاد یا تیم آموزشی می‌بایست پیوسته در حال تهیه و تدوین منابع آموزشی بکارگرفته می‌شدند. اما به دلیل پایه‌ای بودن و وجود اشتراک زیاد بین مطالب پایه دربین تمام دانشگاه‌های دنیا، حجم‌کار تقسیم گشته، لذا ضرورت سیاست متن‌باز برای دسترسی تمام دانشجویان به محتوی آنان برای اجتناب از دوباره‌کاری بیشتر احساس می‌گردد. در میان برنامه‌های متعدد فرهنگی و عام‌المنفعه، ویکی‌پدیا بهترین شرایط را برای تحقق چنین هدفی فراهم آورده است. در این دانشنامه متن‌باز ساختار مناسب تنظیم مطالب، بهبود و توسعه پیوسته آن‌ را برای افراد مختلف مشارکت کننده میسر ساخته است.

چهار ستون کلاس معکوس (F-L-I-P)[ویرایش]

  • F: محیط یادگیری انعطاف‌پذیر
  • L: فرهنگ یادگیری
  • I: محتوای خودخواسته
  • P: مدرس حرفه‌ای

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. Sohrabi, Babak; Iraj, Hamideh (2016). "Implementing flipped classroom using digital media: A comparison of two demographically different groups perceptions". Computers in Human Behavior. Elsevier BV. 60: 514–524. doi:10.1016/j.chb.2016.02.056. ISSN 0747-5632.
  2. Khan، Salman. «Let's use video to reinvent education». www.ted.com. دریافت‌شده در ۲۰۱۶-۰۵-۱۰.
  3. «کتاب یادگیری معکوس در دورهٔ ابتدایی منتشر شد. – وب‌سایت رسمی سید حسین رضوی خوسفی». hrazavi.ir. بایگانی‌شده از اصلی در ۶ ژانویه ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۱-۰۵.

6. Anderson, & Krathwohl. (2001). A taxonomy for learning, teaching, and assessing: A revision of Bloom's Taxonomy. New York: Longman.

7. Edgar, D. (1954). Audio-visual methods in teaching. Dryden Press, 534.