هارولد رو بارتل

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
اچ. رو بارتل
۴۷مین شهردار شهر کانزاس
دوره مسئولیت
۱۹۵۶ – ۱۹۶۳
پس ازWilliam E. Kemp
پیش ازIlus W. Davis
اطلاعات شخصی
زاده
هارولد رو بنت استوردیوانت بارتل

۲۵ ژوئن ۱۹۰۱
ریچموند، ویرجینیا، ایالات متحده
درگذشته۹ مهٔ ۱۹۷۴ (۷۲ سال)
شهر کانزاس، میسوری، ایالات متحده
آرامگاهقبرستان تپه جنگلی، شهر کانزاس، میسوری.
حزب سیاسیدموکرات
همسر(ان)مارگارت آن کارولین جارویس
فرزندانمارگارت رو «جیمی» بارتل تیلور
محل تحصیلدانشگاه تنسی در چتانوگا
تخصصاجرایی، نوع‌دوست، معلم، سخنگوی عمومی
لقب(ها)د چیف

هارولد رو بنت استوردیوانت بارتل (Harold Roe Bennett Sturdyvant Bartle) (زادهٔ ۲۵ ژوئن ۱۹۰۱ – درگذشتهٔ ۹ می ۱۹۷۴)، بازرگان، نوع‌دوست، مدیر اجرایی و سخنران عمومی اهل ایالات متحده بود که برای دو دوره به عنوان شهردار کانزاس‌سیتی، میزوری خدمت کرد. پس از اینکه بارتل تیم فوتبال دالاس تگزان در لیگ فوتبال آمریکایی را در ۱۹۶۲ میلادی به کانزاس‌سیتی کشاند، مالک این باشگاه لمار هانت، نام این تیم را به افتخار کنیه بارتل که «ارشد» (د چیف) بود، به تیم کانزاس سیتی چیفس تغییر داد.

اوایل زندگی و تحصیلات[ویرایش]

بارتل در ریچموند، ویرجینیا بدنیا آمد و تنها فرزند ساموئل دون بارتل، مهاجر انگلیسی و کشیش و «ادا ما رو» اهل شمال ایلینوی بود.[۱] خانواده بارتل یک خانواده موسیقی دوست بود، از اینرو هارولد زمانی که تنها سیزده سال سن داشت در کلیسای پدر خود پیانو و ارگ می‌نواخت. در همان سال وی همچنین تلاش نمود تا وارد ارتش شود، اما پدرش مدرک سن وی را فراهم نموده و وی را از ارتش اخراج کرد.[۲]

بارتل از ۱۹۱۶ تا ۱۹۲۰ میلادی در آکادمی نظامی فورک یونیون آموزش دید، جاییکه پدر وی مضمون تاریخ و علوم نظامی تدریس می‌کرد. هنگام حضور در این آکادمی، رو (تأکید می‌کرد تا به این نام شناخته شود) به قهرمان مناظره‌کننده مبدل شد.[۳] بارتل در ۱۹۲۰ میلادی در دانشگاه چتانوگا پذیرفته شده و توانایی خود به عنوان یک ورزشکار طبیعی را به اثبات رساند، اما برای مدت زمان زیادی از سینه‌پهلو رنج برد.[۴] از اینرو وی دوباره به نزد خانواده‌اش که در آن زمان در لبنان، کنتاکی ساکن بودند برگشته و در ۱۹۲۱ میلادی مدرک حقوق خود از کالج حقوق همیلتون، مدرسه حقوق آنلاین مستقر در شیکاگو، کسب کرد.[۵]

زندگی شخصی[ویرایش]

بارتل در لبنان با مارگارت آن کارولین جارویس آشنا شده و آنها در ۲۶ سپتامبر ۱۹۲۳ در سنت جوزف، میزوری، جاییکه پدرش به عنوان کشیش گماشته شده بود ازدواج کردند.[۶] خانواده بارتل یک فرزند داشتند، مارگارت رو «جیمی» بارتل تیلور.[۷] بارتل با داشتن ۶ فوت ۴ اینچ قد، قبل از ازدواج بیش از ۲۰۰ پوند وزن داشت و به وزن گرفتن ادامه داد تا اینکه وزن وی در مقطعی به حدود ۳۷۵ پوند رسید.[۸]

حرفه پیشاهنگی[ویرایش]

بارتل در ۱۹۲۰ میلادی (قبل از اینکه مدرک آنلاین خود را به اتمام برساند) اجازه فعالیت به عنوان وکیل دادگستری را در کنتاکی دریافت نموده و در یک بنگاه واقع در لبنان به کار آغاز کرد؛ وی همچنین از ۱۹۲۰ – ۱۹۲۲ میلادی به عنوان دادستان در لبنان کار کرد.[۹] با این همه، بارتل در حوزه‌های سازماندهی و تبلیغات ماهر بود و نمی‌خواست تا کل زندگی خود را در بخش حقوق بگذراند. بارتل مسئولیت سرپرستی از یک نیروهای پیشاهنگی پسران در لبنان را بر عهده داشت و وی در ۱۹۲۳–۲۴ میلادی سمتی را به عنوان مدیر اجرائی شورای شایان سازمان پیشاهنگی پسران آمریکا در کسپر، وایومینگ پذیرفت که وظایف وی شمال نظارت از کل ایالت می‌شد.[۱۰] وی از ۱۹۲۵ تا ۱۹۲۸ میلادی سمت مشابهی در سنت جوزف، میزوری داشت[۱۱] و از ۱۹۲۸ تا ۱۹۵۵ میلادی وی مدیر اجرائی پیشاهنگی در منطقه کانزاس‌سیتی این شورا بود.[۱۲]

بارتل یک برنامه افتخاری کمپینی تحت نام قبیله میکوسی (Tribe of Mic-O-Say)، را در ۱۹۲۵ میلادی در اجانسی، میزوری در کمپ برینتون ایجاد نمود. وی برنامه قبیله میکوسی را به یک کمپ پسران پیشاهنگی در اوسکیئولا، میزوری آورد. این کمپ که در آن زمان به کمپ اوسکیئولا یاد می‌گردید، بعدتر به افتخار وی به اچ. رو بارتل اسکاوت ریزرویشن تغییر نام داده شد.[۱۳] چیزی که رو در رابطه با این برنامه‌ها الهام می‌بخشید، سالهایی بود که وی در وایومینگ گذرانده بود.[۱۴]

حرفه تجاری[ویرایش]

هنگام خدمت به عنوان مدیر اجرایی پیشاهنگی، بارتل در کارهای بازرگانی سودآور نیز دخیل شده و تصمیم‌های سرمایه‌گذاری زیرکانه اتخاذ کرد. وی همچنین در هیئت مدیره چندین شرکت سهامی و بانک خدمت کرد، از جمله بزرگترین بازرگان مستقل مشروبات الکلی در میزوری.[۱۵] طبق گفته دختر وی، زمانی که دوست پدرش رئیس‌جمهوری هری ترومن از وی درخواست نمود تا رئیس منطقه‌ای اداره ثبات اقتصادی شود، بارتل مجبور شد از عضویت ۵۷ هیئت مدیره استعفا دهد تا از بروز تضاد منافع ممکنه جلوگیری نماید.[۱۶]

به عنوان یک سخنران عمومی، وی همواره در سازمان‌های سیاسی، برادری، آموزشی، مذهبی، مدنی، تجاری و خدماتی سخنرانی می‌کرد. (او صدای غنی و پرقدرت داشت و باری در شهر نیس، فرانسه باعث ترکیدن سیستم بلندگو شد)[۱۷] زمانی که وی وارد انتخابات شهرداری شد، او سالانه حدود ۲۰۰ سخنرانی ایراد می‌کرد و از سخنرانی خود حدود ۱٬۰۰۰ دلار فیس دریافت می‌کرد.[۱۸] یکی از مسئولین باشگاه خدمات به حدی مبهوت سخندانی و شوخ‌طبعی بارتل شده بود که اعلام نمود، بارتل «یکی از پویاترین سخنرانی‌های را که انسان در تاریخ شنیده‌است» را ایراد نمود. یک گزارشگر اندکی شکاک اضافه نمود که، با این وجود «آنچه که او گفت… ثبت نشده بود».[۱۹]

پولی را که بارتل از طریق سرمایه‌گذاری در سکتور خصوصی بدست می‌آورد برای تأمین هزینه مالی خدمات عمومی خود به مصرف می‌رساند، چیزی که به وی این امکان را فراهم می‌نمود تا هزینه مالی سازمانهای که در آنها سهم داشت را تأمین نماید.[۲۰] به عنوان مثال، وی برای مدت ۳۰ سال حقوقی را که از پیشاهنگی پسران دریافت می‌کرد به مؤسسه عمومی خود اهدا می‌نمود. به گفته خود وی، سه نوع بارتل وجود داشت، «بارتلی که پول کسب می‌کرد، بارتلی که بخشش می‌کرد و بارتلی که رایگان کار می‌کرد».[۲۱]

فعالیت‌های مدنی، نوع‌دوستانه و مذهبی[ویرایش]

بارتل ظاهراً مصمم بود تا در حد امکان در مؤسسات خیریه بیشتری اشتراک نماید. وی عضویت سی هیئت و کمیسیون نوع‌دوستانه را پذیرفت و همزمان به‌طور غیرحضوری در امور اجرائی تمامی آنها شرکت می‌کرد. در جریان جنگ جهانی دوم، وی به عنوان مدیر ارشد سازمان پدران جنگ آمریکا (American War Dads) که یک سازمان متمرکز بر رفاه سربازان بود، خدمت کرد.[۲۲] پس از جنگ، بارتل از ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۲ میلادی به عنوان رئیس کالج میزوری والی، مدرسهٔ کوچک مختلط منتسب به کلیسای پرسبیترین کمبرلند، خدمت کرد.[۲۳]

زمانی که وی به عنوان رئیس این کالج خدمت می‌کرد، وی سازمان نوع‌دوستانهٔ بنام بنیاد انسانی آمریکا، حالا معروف به ائتلاف رهبری غیرانتفاعی است، را در ۱۹۴۸ میلادی در کالج میزوری والی بنیانگذاری نموده و ۱۰۰٬۰۰۰ دلار به این بنیاد اهدا نمود.[۲۴] این برنامه که حالا در سطح کشور در هفتاد و پنج کالج و دانشگاه فعالیت دارد، دانشجویان را برای رهبری سازمان‌های غیرانتفاعی خدمات عمومی مانند پیشاهنگی پسران، باشگاه دختران آتش (Camp Fire Girls) و انجمن زنان جوان مسیحی (YWCA) آماده می‌سازد.[۲۵]

بارتل از ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۶ میلادی به عنوان رئیس ملی سازمان برادری آلفا فی اومگا خدمت کرد.[۲۶][۲۷] زمانی که وی تصدی این سازمان را برعهده گرفت، آلفا فی اومگا تنها ۱۸ شعبه داشت، اما زمانی که وی از ریاست کنار رفت تعداد شعبه‌های این سازمان به ۱۰۹ شعبه گسترش یافته بود. گفته می‌شد که بارتل به‌طور شخصی هزینه مالی این سازمان نوبال را تأمین کرد.[۲۸]

بارتل از ۱۹۲۹ میلادی تا هنگام مرگ خود یکی از اعضای راسخ کلیسای مرکزی پرسبیترین در کانزاس‌سیتی بود، اما وی اغلب نمی‌توانست شخصاً در کلیسا حضور یافت، چون معمولاً در جاهای دیگری مشغول وعظ می‌بود.[۲۹] (اگر گاهی از بارتل خواسته می‌شد تا بجای کشیشی که مریض است به کلیسا بیاید، او تنها به زمان لباس پوشیدن و رسیدن به کلیسا نیاز داشت. او می‌توانست در جریان راه خطابه وعظ را آماده سازد)[۳۰] بارتل از ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۸ میلادی به عنوان عضو شورای عمومی کلیسای پرسبیترین و از ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۶ میلادی به عنوان عضو مجلس عمومی خدمت کرد. وی همچنین یکی از اعضای بنیان‌گذار کنفرانس ملی مسیحیان و یهودیان بود.

منابع[ویرایش]

  1. NCAB; The Bartles were married on November 24, 1897 in Chana, Illinois. Taylor, 18.
  2. Taylor, 20. Bartle also developed a fine baritone singing voice. (27)
  3. Taylor, 23-27; Monroe
  4. Monroe, 45; Taylor, 27-29.
  5. Cosmopolitan Magazine (April 1915), 31; Taylor, 28-29.
  6. Taylor, 44.
  7. Taylor, 48. She was born on Thanksgiving, November 27, 1924.
  8. Monroe, 45-46; Taylor, 25, 45; Eby; Spence, 18. Bartle insisted on waffles every morning "swimming in butter and syrup", and he enjoyed dinners of meat (no chicken or eggs), potatoes, gravy, salad, bread, and dessert. His wife unsuccessfully tried to persuade him that he did not also need four or five slices of buttered bread with these meals.
  9. Taylor, 41.
  10. Taylor, 41; NCAB.
  11. According to an undocumented story published in Scouting magazine several years after Bartle's death, when Bartle recruited a Roman Catholic commissioner in St. Joseph, a Ku Klux Klan mob demanded he be fired. Bartle is said to have replied, "If three or more of you will step right up here onto the porch, I'll whup you immediately." The Klan never bothered him again. Monroe, 46.
  12. NCAB. The Boy Scouts eventually awarded Bartle the organization's Silver Buffalo, Silver Antelope and Silver Beaver Awards.
  13. Taylor, 52-53.
  14. According to his daughter, Bartle acquired his nickname "The Chief" when the Arapaho chief Lone Bear made him a blood brother and gave Bartle his own name. Taylor, 46.
  15. Spence, 18.
  16. Taylor, 137. Spence gives the number of boards as 17. (80)
  17. Spence, 18. Bartle's response was, "That's all right, I'm wired for sound myself." When speaking to the Rotary Club in Phoenix, the Optimists in the next room complained he was drowning out their speaker through closed doors. Bartle replied, "Open the doors, and I'll talk to both clubs at once."
  18. Time (April 11, 1955).
  19. Spence, 80.
  20. Worley, 31; NCAB; Taylor, 137-38.
  21. Eby.
  22. Spence, 80; Taylor, 134-35; W. F. McDermott, "They Call Themselves War Dads", Rotarian (September 1943), 37.
  23. NCAB.
  24. "American Humanics".
  25. NCAB; Spence, 19.
  26. Alpha Phi Omega Pledge Manual p. 42 بایگانی‌شده در ۲۰۱۰-۰۲-۱۵ توسط Wayback Machine. Bartle followed the founder, Frank Reed Horton, as head of the group. The National President was styled "Supreme Grand Master" until 1934.
  27. "National Executive Board of Alpha Phi Omega" (PDF). Torch & Trefoil. Vol. 10, no. 1. May 1935. p. 2.
  28. Eby. Alpha Phi Omega twice recognized Bartle (the only person to be so honored) as Fall Pledge Class Namesake for 1946 and 1962, presented him with its National Distinguished Service Award in 1958, and named the H. Roe Bartle Chapter Award in his honor.
  29. Central Presbyterian Church
  30. Taylor, 68-69, 136.