ملامد
ملامد، (عبری: מלמד מלמד , معلم) در زمان کتاب مقدس به معلم یا مربی مذهبی بهطور کلی اشاره میکرد (مثلاً در مزمور ۱۱۹:۹۹ و امثال ۵:۱۳)، اما در دوره تلمودی به ویژه در مورد معلم کودکان گفته میشد.[۱] معادل آرامی آن مکره دردکه بود.
ملامدها توسط جامعه یهودی منصوب میشدند و مقررات خاصی وجود داشت که تعیین میکرد چه تعداد از فرزندان او میتواند تدریس کند و همچنین قوانینی در مورد انتخاب متقاضیان این شغل و اخراج یک ملامد وجود داشت.[۱] این مقررات در دوره پس از تلمود تمدید و افزایش یافت.
مقررات[ویرایش]
علاوه بر معلمانی که توسط جامعه منصوب شده بودند، افراد دیگری بودند که بهطور خصوصی توسط والدین کودکان مشغول به کار بودند. از این رو تعیین دقیق حقوق و وظایف متقابل ملامد و والدین ضروری شد.
ملامد در حین آموزش اجازه انجام کار دیگری را نداشت.[۲] اگر بیمار بود، و بنابراین نمیتوانست برای مدتی تدریس کند، به اندازه هزینه دروس آن زمان از دستمزد او کسر میشد.[۲] اما اگر دانش آموز مریض بود و نمیتوانست درسش را بخواند، ملامد حقوق کامل میگرفت.[۳]
ملامد اجازه نداشت شاگردانش را خیلی شدید تنبیه کند. و او باید هم در روز و هم در بخشی از شب تدریس میکرد.[۴] او ممکن است شاگردانش را تنها نگذارد و از وظایف خود غافل نگردد. و از او لازم بود که تقوا داشته باشد و مسلک خود را بفهمد.[۵] فقط یک مرد متأهل ممکن است ملامد باشد.[۶] علاوه بر این مقررات، در یوره دئه[۷] و همچنین در هوشن مشپات[۶] در مورد ملامدها بسیار آمدهاست که برخی از آنها در حال حاضر رعایت نمیشود.
دستمزد یک ملامد، اغلب کم بود. بسیاری از ملامدها زندگی بسیار سختی داشتند.
انواع مربیان[ویرایش]
بین ملامد روستایی که توسط یک یهودی ساکن روستا به عنوان معلم خصوصی بود و در خانه پدر و مادر دانش آموز به کودک آموزش میداد و ملامد شهر که در خانه خودش که همزمان به عنوان یک مدرسه عمل میکرد تفاوت وجود داشت (به خدر مراجعه کنید).
به همین ترتیب بین «دردکی ملامد» و «گمارای ملامد» تمایز وجود دارد. اولی به کودکان از هر دو جنس خواندن و نوشتن عبری، و همچنین یک یا دو فصل از هر درس هفتگی از پنجکتب را آموزش میداد، و او عموماً یک یا چند دستیار داشت. از سوی دیگر، گمارا ملامد، کتاب مقدس و تلمود را به پسران آموزش میدهد و وقتی بزرگتر شدند، شولحان عاروخ را نیز به پسرها میآموزد.
استفاده از اصطلاح ملامد[ویرایش]
در روسیه و لهستان، کلمه ملامد مترادف با احترام و ربی است. در میان قرائیان، این اصطلاح مانند راو در میان خاخامها به «معلم» و «استاد» اشاره میکند و به عنوان یک عنوان با افتخار تلقی میشود. در نتیجه، در میان قرائیان، بسیاری از دانشآموزان وجود دارند که با عنوان «ها-ملامد ها-گادول» (استاد بزرگ)، یا صرفاً «ها-ملامد» (استاد) خوانده میشوند.