فرقه وجود عالی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
فرقه وجود عالی
«مردم فرانسه وجود عالی و جاودانگی روح را به رسمیت می‌شناسند.» (چاپ ۱۷۹۴)
طبقه‌بندیدادارباوری
منطقهفرانسه
بنیان‌گذارماکسیمیلیان روبسپیر
خاستگاه۷ مه ۱۷۹۴ (۱۷۹۴-05-۰۷)
انحلال۲۸ ژوئیه ۱۷۹۴ (۱۷۹۴-07-۲۸)

فرقه وجود عالی (فرانسوی: Culte de l'Être suprême‎) [note ۱] شکلی از دادباوری بود که توسط ماکسیمیلیان روبسپیر در طول انقلاب فرانسه در این کشور تأسیس شد. قرار بود این مذهب به دین رسمی جمهوری تازه تأسیس فرانسه تبدیل شود و جایگزینی برای مذهب کاتولیک رومی و رقیب آن، فرقه عقل، شود. این مذهب پس از سقوط روبسپیر بدون پشتیبانی باقی ماند و به‌طور رسمی توسط کنسول اول ناپلئون بناپارت در سال ۱۸۰۲ ممنوع شد.

ریشه‌ها[ویرایش]

انقلاب فرانسه تغییرات بنیادی زیادی را در فرانسه ایجاد کرده بود، اما یکی از اساسی‌ترین تغییرات برای ملتی تا آن زمان کاتولیک بودند، رد مذهب به صورت رسمی بود. اولین مکتب فکری سازمان یافته اصلی جدید تحت نام چتر فرقه عقل ظهور کرد. فرقه عقل که توسط رادیکال‌هایی مانند ژاک هربرت و آنتوان فرانسوا مومورو حمایت می‌شد، آمیزه ای از دیدگاه‌های عمدتاً الحادی را به یک فلسفه انسان محور تقطیر کرد. هیچ خدایی در فرقه عقل پرستش نمی‌شد - اصل راهنما وقف به مفهوم انتزاعی خود عقل بود.[۱]

ماکسیمیلیان روبسپیر (۱۷۵۸–۱۷۹۴)

رد تمام خداها ماکسیمیلین روبسپیر را وحشت زده کرد. هرچند او ستایشگر مذهب کاتولیک نبود، اما علاقه خاصی هم به بی خدایی نداشت.[۲] او فکر می‌کرد که اعتقاد به موجودی برتر برای نظم اجتماعی مهم است و همواره از ولتر نقل می‌کرد: «اگر خدا وجود نداشت، لازم بود او را اختراع کنیم».[۳] از نظر او، اهانت‌های فلسفی فرقه عقل با «صحنه‌های مفتضحانه» و «بالماسکه‌های وحشیانه» منسوب به عمل آن ترکیب شد.[۴] در اواخر سال ۱۷۹۳، روبسپیر نکوهش آتشین فرقه عقل و طرفداران آن را ارائه کرد[۵] و به ارائه دیدگاه خود از مذهب انقلابی مناسب پرداخت. فرقه وجود عالی که تقریباً به‌طور کامل توسط روبسپیر ابداع شد، توسط کنوانسیون ملی در ۷ می ۱۷۹۴ به عنوان مذهب مدنی فرانسه مجاز شد.[۶][۷][۸]

اصول دینی[ویرایش]

روبسپیر معتقد بود که عقل وسیله‌ای برای رسیدن به هدف است و تنها هدف فضیلت است. او در پی آن بود که فراتر از دئیسم ساده (که طرفداران آن اغلب آن را ولتر توصیف می‌کنند) به یک ارادت جدید و به نظر او عقلانی‌تر به الوهیت حرکت کند. اصول اولیه کیش حق تعالی اعتقاد به وجود خدا و جاودانگی روح انسان بود.[۹] گرچه این باورها با آموزه مسیحیت ناسازگار نبودند، اما در خدمت معنای کامل روبسپیر قرار گرفتند، که نوعی فضیلت مدنی و عمومی بود که او به یونانیان و رومی‌ها نسبت می‌داد.[۱۰] این نوع فضیلت تنها از طریق وفاداری فعال به آزادی و دموکراسی حاصل می‌شود.[۱۱] او گفت که اعتقاد به یک خدای زنده و قوانین اخلاقی بالاتر، «یادآوری دایمی عدالت» است و بنابراین برای یک جامعه جمهوری‌خواه ضروری است.[۱۲]

در ۷ می ۱۷۹۴، کنوانسیون ملی عبادت وجود عالی را تأسیس کرد. بندهای آغازین فرمان تأسیس عبادت وجود عالی هجدهمین فلورال سال دوم اعلام کرد:

  • مردم فرانسه وجود وجود عالی و جاودانگی روح را می‌شناسند.
  • آنها اعلام می‌دارند که بهترین خدمت وجود عالی عمل به وظایف انسان است.
  • آنان از جمله مهم‌ترین این وظایف، بیزاری از بد نیتی و ظلم، مجازات ظالمان و خائنان، رسیدگی به بدبختان، احترام به ضعیفان، دفاع از مظلوم، انجام هر کار خیر در حق دیگران و عدم ظلم و ستم قرار دادند. نسبت به هر کسی

تأثیر انقلابی[ویرایش]

روبسپیر از موضوع مذهبی برای محکوم کردن علنی انگیزه‌های بسیاری از رادیکال‌هایی که در اردوگاهش نبودند استفاده کرد و این امر به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم منجر به اعدام مسیح‌زداهای انقلابی مانند هبرت، مومورو و آناچارسیس کلوت شد.[۴] تأسیس فرقه حق تعالی نشان دهنده آغاز معکوس شدن روند کلی مسیحیت زدایی بود که قبلاً با اقبال رسمی به آن نگاه می‌شد.[۱۳] به‌طور همزمان اوج قدرت روبسپیر را نشان داد. اگرچه از نظر تئوری او فقط یک عضو برابر کمیته ایمنی عمومی بود، اما در این زمان روبسپیر از شهرت ملی بی‌رقیبی برخوردار بود.[۱۴]

جشنواره حق تعالی[ویرایش]

جشنواره اعظم، اثر پیر آنتوان دماشی (۱۷۹۴)

برای افتتاح دین دولتی جدید، روبسپیر اعلام کرد که ۲۰ام پیریال سال دوم انقلاب (۸ جون ۱۷۹۴) اولین روز جشن ملی حق تعالی خواهد بود، و تعطیلات جمهوری آینده باید هر روز دهم - روزهای استراحت (décadi). در تقویم جدید جمهوری‌خواه فرانسه برگزار شود.[۶] هر محلی موظف به برگزاری مراسم یادبود بود، اما این رویداد در پاریس در مقیاس وسیع طراحی شد. این جشنواره توسط هنرمند ژاک لوئیس دیوید سازماندهی شد و در اطراف یک کوه دست‌ساز در میدان شان دو مارس برگزار شد.[۱۵] روبسپیر رهبری کامل این رویداد را بر عهده گرفت و با اجبار - و برای خیلی‌ها، با خودنمایی[۱۶] - حقیقت و «فایده اجتماعی» دین جدید خود را اعلام کرد.[۱۷] در حالی که جشنواره‌های انقلابی قبلی بیشتر خودجوش بود، جشنواره حق تعالی برنامه‌ریزی دقیقی داشت. مونا اوزوف، مورخ، اشاره کرده‌است که چگونه «سفت ترقی» این رویداد توسط برخی برای پیش‌بینی «اسکلروز انقلاب» دیده می‌شود.

میراث[ویرایش]

احتمالا فرقه حق تعالی و جشنواره آن به واکنش ترمیدوری و سقوط روبسپیر کمک کرده باشد.[۱۷] به گفته مادام دو استال، از همان زمان بود که او گم شد.[۱۸] با مرگ او در گیوتین در ۲۸ ژوئیه ۱۷۹۴، فرقه تمام مجوز رسمی را از دست داد و از دید عموم ناپدید شد.[۱۹] این دین رسماً توسط ناپلئون بناپارت در ۸ آوریل ۱۸۰۲ با قانون او در مورد فرقه‌های ۱۸ ژرمینال، سال ۱۰ ممنوع شد.[۲۰]

منابع[ویرایش]

  1. Kennedy, p. 343: "Momoro explained, 'Liberty, reason, truth are only abstract beings. They are not gods....'"
  2. Scurr, p. 293.
  3. Scurr, p. 294.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Kennedy, p. 344.
  5. Kennedy, p. 344: "Robespierre lashed out against de-Christianization in the Convention...."
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ Doyle, p. 276.
  7. Neely, p. 212: "(T)he Convention authorized the creation of a civic religion, the Cult of the Supreme Being. On 7 May, Robespierre introduced the legislation...."
  8. Jordan, pp. 199ff.
  9. Kennedy, p. 345. : "Robespierre followed a consistent line of argument...(that) God exists and that the soul is immortal."
  10. Žižek, p. 111: "I [Robespierre] am talking about the public virtue that worked such prodigies in Greece and Rome, and that should produce far more astonishing ones in republican France...."
  11. Lyman, pp. 71–72.
  12. Doyle, p. 276. : "[Robespierre] proclaim[ed] that the French people recognized the existence of a Supreme Being and the immortality of the soul. These principles, declared Robespierre to applause, were a continual reminder of justice, and were therefore social and republican." See also p.262: "[Robespierre] believed that religious faith was indispensable to orderly, civilized society".
  13. Kennedy, p. 344. : "Robespierre's influence was such that the de-Chistianization movement rapidly slackened...."
  14. Doyle, p. 277. : "He seemed to be speaking for the Committee of Public Safety more and more, and was certainly better known in the country at large than any of his colleagues. At Orléans, as well as in Paris, the Festival of the Supreme Being took place to cries of "Vive Robespierre"."
  15. Hanson, p. 95: "...[T]he Champ de Mars where David had created an enormous symbolic mountain."
  16. Doyle, p. 277: "'Look at the bugger,' muttered Thuriot, an old associate of Danton. 'It's not enough for him to be master, he has to be God.'"
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ Kennedy, p. 345.
  18. G. Rudé (1967) Robespierre, p. 127
  19. Neely, p. 230: "The fall of Robespierre brought an end to the Cult of the Supreme Being with which he had been closely identified. The new civic religion... had not had a chance to win many converts."
  20. Doyle, p. 389.


خطای یادکرد: خطای یادکرد: برچسب <ref> برای گروهی به نام «note» وجود دارد، اما برچسب <references group="note"/> متناظر پیدا نشد. ().