طالب شیرازی
طالب شیرازی از شعرای فارسی سرای گرجی ایران در دورهٔ قاجاریان[۱] و هم عصر ناصرالدین شاه قاجار بودهاست.[۲][۳]
وی در شیراز میزیسته و حاکم آن شهر میرزا فتح علی صاحب دیوان آصف ثانی را بسیار مدح گفتهاست. طالب اطلاعات فراوانی در زمینهٔ تاریخ داشته و در اشعار خود از آنها همراه با فنون شعری فراوان بهره بردهاست. اجداد وی در شیراز سر و سامانی داشتهاند، اما به گفتهٔ خودش او در تنگدستی روزگار می گذرانیده است. چنانکه میگوید:
تهی دستم بلی اما به این دستی که من دارم | نمیگویم کسی را مدح جز اشخاص روحانی | |
شعار من نباشد شعر و میدانی که اجدادم | در این شیراز ویران شان سری میبود و سامانی | |
چه شد آن مالها از کف فتادم من بمداحی | نه هر کس را شوم مادح اگر میرم ز بی نانی |
همچنین وی ۳۵ بیت در تاریخ آیینه نمودن ایوان و رواق شاهچراغ در زمان ناصر الدین شاه و حکومت جلال الدوله در فارس سرودهاست. (سال ۱۳۰۴ هجری).[۴]
اشعار[ویرایش]
از اشعار اوست:
مژدهای دل که دگر بار جهان گشت جوان | آمد از جانب نوروز ز نو خط امان | |
فصل دی رفت و عیان گشت مه فروردین | تیرگی شد ز میان نور بگردید عیان | |
شه خاور بشد از حوت ابر کاخ حمل | مقدمش باد مبارک به همه پیر و جوان | |
تاخت آورد ابر لشکر دی، لشکر دی | همچنان لشکر گودرز بجیش پیران | |
دید از صاحب اورنگ حمل قیصری | و آنچه از بیژن بن گیو بدیدی هومان | |
شکرالله که نمردیم و بدیدیم که شد | سپید ظلم دی از سطوت نوروز نهان | |
وقت شادی شد و ایام کدورت بگذشت | بخت رو کرد و ز جا خیز و تو در خانه بمان |
(این قصیده ۴۹ بیت میباشد)
میرزا فتح علی شاه که ورا هست لقب | از شهنشاه فلک مرتبه صاحب دیوان | |
چه ظاهر گشت ای یاران به عالم عید سلطانی | برای تهنیت رفتم ببزم آصف ثانی[۵] |
عید نوروز است و در عالم عجب غوغاستی | هر کجا بینم درفشهای و هوی برپاستی | |
فروردین دنبال دی بین با سپاهی همچو مور | کرد جنبش گویی اسکندر در پی داراستی |
(این قصیده ۳۸ بیت میباشد)
پانویس[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- مولیانی، سعید. جایگاه گرجیها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران. اصفهان: یکتا، ۱۳۷۹.
- تودوا، ماگالی. اتیودبی. تفلیس: ۱۹۷۵.