جعفر مجتهدی
جعفر مجتهدی | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۱ بهمن ۱۳۰۳ |
درگذشته | ۶ بهمن ۱۳۷۴ |
دین | اسلام |
ملیت | ایرانی |
محل اقامت | تبریز-کربلا-نجف-قم-مشهد |
مذهب | شیعه دوازده امامی |
شناخته شده برای | در روش سلوک اهل خدمت به خلق[۱] و فقرا و مستضعفین بود.[۲] |
رهبر مسلمان | |
تأثیرگذاران |
جعفر مجتهدی تبریزی (زاده ۱ بهمن ۱۳۰۳ – درگذشته ۶ بهمن ۱۳۷۴)، فرزند میرزا یوسف معروف به شیخ جعفر آقا از عارفان شیعه بود. وی دلیل اصلی تحول معنوی خود را «دوستی و محبت اهل بیت» میداند.[۳]
جعفر در اشتیاق زیارت عتبات به عراق مهاجرت نمود که به دلیل نداشتن جواز ورود، دستگیر و در عراق زندانی شد. او زندان را توفیق اجباری خلوت و ریاضت بیشتر و در نتیجه تجارب رؤیاهای صادقانه دانست. پس از رهایی از زندان در نجف و کربلا اقامت گزید و به اعتکاف و راز و نیاز با خدا و توسل به اهل بیت مشغول گشت. مجتهدی در بحبوحه ناامنی کودتای عبدالکریم قاسم بر ضد فیصل (پادشاه عراق) به ایران برگشت و پس از سکونت کوتاهی در کرمانشاه، ایلام و تبریز، ساکن تهران شد و البته به نقاط مختلف رفت و آمد داشت. بیست سال پس از ورود به ایران و خانهبهدوشی، ساکن قم شد و در چهار سال آخر عمر، ساکن مشهد بود. جعفر مجتهدی در ظهر جمعه ۶ بهمن ۱۳۷۴ هجری شمسی مطابق با ۶ رمضان ۱۴۱۶ قمری پس از حدود چهل روز بستریبودن در حالت کما فوت کرد و در حرم علی بن موسی الرضا، در صحن آزادی قبل از کفشداری ۷ حجره ۲۴ قدیم (۱۶۹ فعلی) به خاک سپرده شد، و هم در دیواره داخل حجره و هم در بیرون حجره سنگ قبری برای وی نصب شدهاست.[۴]
والدین[ویرایش]
میرزا یوسف از دلباختگان حسین بن علی بود، جعفر مجتهدی تبریزی بعد از مرگ پدرش (میرزا یوسف)، تحت کفالت و سرپرستی مادر قرار گرفت.[۵]
شاگردان[ویرایش]
شخص خاصی را به عنوان شاگرد یا استاد نمیتوان برای وی ذکر کرد[۶]، گرچه افرادی از قبیل محمدعلی مجاهدی[۷] از محضر این عارف شیعی بهره های فراوان بردند.
نوشتارها دربارهٔ وی[ویرایش]
تا سال ۲۰۱۵ حداقل هشت عنوان کتاب مختلف راجع به جعفر مجتهدی تألیف و چاپ شدهاست.[۸]
- سفیدآبیان، حمید، لاله ای از ملکوت، چهار جلد؛
- مجاهدی، محمد علی، در محضر لاهوتیان، دو جلد.[۶]
پانویس[ویرایش]
- ↑ اینجا به معنی مردم
- ↑ https://www.mashreghnews.ir/news/1282813/تفاوت-سلوک-عرفانی-و-طی-طریق-اساتید-عرفانی
- ↑ «کیمیایی که حسین به جعفر مجتهدی داد». مشرق نیوز.
- ↑ دد وبگاه سراج-صالحین
- ↑ «تصاویر کمتر دیده شده».
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ «امام زمان ایشان را سر راه من قرار دادند/چشمانشان به قدری جاذبه داشت که نمیشد به ایشان نگاه کرد». خبرگزاری تسنیم.
- ↑ شاعر شیعه دوازده امامی قرن ۱۴ شمسی
- ↑ Doostdar, Alireza (2018). The Iranian metaphysicals (به انگلیسی). 41 William street, Princeton, New Jersey 08540: Princeton university press, PRINCETON AND OXFORD. p. 187.
{{cite book}}
: نگهداری CS1: موقعیت (link)
خاطرات دیگران[ویرایش]
محمدعلی مجاهدی که سالها با جعفر مجتهدی مرتبط بود، خاطرات بسیاری از وی در جلد یکم کتاب «در محضر لاهوتیان» بیان میکند. آنچه در ذیل بیان میگردد، سه خاطره از چاپ شانزدهم کتاب مذکور است.
- خاطره هفتاد و چهارم
این مرثیه جگر ما را خون میکند! آقای رضا بیگدلی از ارادتمندان دیرینه حضرت آقای مجتهدی و از دوستان با صفا و صمیمی من نقل کردند: روزی آقای مجتهدی از من خواستند تا مراثی منظوم شعرای پارسای زبان را در رثای حضرت علی اصغر (علیه السلام) از نظرشان بگذرانم. من هم با مراجعه به کتابخانه شخصی خود دیوان چند تن از شعرا را تَوَرُّق کرده و مراثی مورد نظر ایشان را علامتگذاری کرده و به خدمتشان بردم، ضمنا گفتم: مرثیه میرزا جیحون یزدی در رثای حضرت علی اصغر (علیه السلام) ممتاز است. آقای مجتهدی مرثیه جیحون را با صدای بلند و با لحنی گیرا و غم آلود شروع به خواندن کردند و من برای رعایت حال آن مرد خدا از اتاق بیرون آمدم: ای که فرو رفتهای به بحر تمنّا گاه به صورت چمیّ و، گاه به معنا بشکن و بفکن هر آنچه اَسفَل و اَعلیٰ خواهی اگر رستگی به نَشأَت اُخریٰ جوی به جانْ بستگی به صادرِ اول
احمد و حیدر که یک وجود و دو اسماند کشور ایجاد را قویمْ طلسماند گر چه ز صُلب و رَحِمْ عیان به دو قسماند لیک یکی روح رفته در به دو جسماند دو نَنَماید مگر به دیده اَحوَل
شیر خدا، آفتاب برج مَیامِن باب حَکَم، پرده دار واجب و ممکن مخزن اسرارِ هر چه ساری و ساکن عرصهٔ لاهوت راست، ماهِ مُهَیْمِن ساحت ناسوت راست شاهِ مجلّل... دقایقی گذشت و آن ولی خدا از خواندن باز ماندند و مرثیه جیحون را ناتمام وانهادند! میخواستم به حضورشان شرفیاب شوم و علت را جویا گردم ولی ادب مانع از این کار شد، در بیرون از اتاق لحظهشماری میکردم تا مرا صدا کنند. لحظاتی بعد مرا صدا کردند و فرمودند: وقتی به این قسمت از مرثیه میرزا جیحون رسیدم که امیر مؤمنان علی (علیه السلام) را مورد خطاب قرار داده است و عرض میکند: ای حرم کعبهات ز حلقهْ به گوشان! وی دل دانای تو زبان خموشان! با تو که گفت از حسین چشم بپوشان؟ خاصه در آن دم که اهل بیت خروشان، نزدش با اصغر آمدند مُعَجَّل ناگهان حضرت امیر (علیه السلام) با چهرهای بسیار غمگین جلوه نمودند و فرمودند: این مرثیه را ادامه ندهید! کِی من از فرزندم حسین چشم پوشیدهام که شاعر به آن در این مرثیه اشاره میکند؟! این مرثیه جگر ما را خون میکند و طاقت شنیدن آن را نداریم!