جیحون یزدی
این مقاله به دلیل زیر نامزد حذف زماندار شده است:
اگر میتوانید مشکل این مقاله را با ویرایش، نگارش، منبعدهی، تغییر نام یا ادغام حل کنید، لطفاً این صفحه را ویرایش کنید و مقاله را در حد استانداردهای ویکیپدیا بهبود دهید. در صورتی که مقاله را بهبود بخشیدید، میتوانید این برچسب را بردارید یا این که با هر دلیلی با حذف صفحه مخالفت کنید. اما اگر خودتان سازندهٔ این مقاله هستید، لطفاً این برچسب را از مقاله برندارید و از کاربری دیگر یا نامزدکننده بخواهید تا برچسب را بردارد. اگرچه الزامی وجود ندارد، اما توصیه میشود که دلیل خود برای مخالفت را در خلاصهٔ ویرایش یا در صفحهٔ بحث مقاله ذکر کنید. اگر این الگو حذف شد، آن را دوباره در صفحه قرار ندهید. اگر این پیام برای ده روز در جای خود باقی بماند، ممکن است که مقاله حذف شود. لطفاً برای آگاهی از زمان زمان افزوده شدن این الگو تاریخچهٔ صفحه را بررسی کنید. یافتن منابع: "جیحون یزدی" – اخبار · روزنامهها · کتابها · آکادمیک · جیاستور خطاب به نامزدکننده: لطفاً با قرار دادن این الگو در صفحهٔ بحث نویسنده، او را آگاه کنید: {{جا:هشدار حذف زماندار|جیحون یزدی|دلیل=بی طرفی و بی اهمیتی موضوع}} ~~~~ |
میرزا محمد جیحون یزدی | |
---|---|
زاده | ۱۲۱۶ خورشیدی ۱۸۳۷ میلادی ایران، یزد |
محل زندگی | ایران (یزد، کرمان، اصفهان، شیراز) عراق و هند |
درگذشته | ۱۲۶۱ خورشیدی ۴۵ سال ۱۸۸۲ میلادی ایران، کرمان |
آرامگاه | خواجه خضر، کرمان |
لقب | تاجالشعرا |
تخلص | جیحون |
پیشه | حکاکی |
زمینه کاری | شاعر |
ملیت | ایرانی |
دوره | ناصرالدین شاه |
کتابها | نمکدان |
میرزا محمد جِیحونِ یزدی ملقب به تاجالشعرا یکی از شاعران مشهور یزدی دوره قاجار بود. او در سال ۱۲۱۶ هجری شمسی در شهر یزد دیده به جهان گشود.
خلاصه زندگی[ویرایش]
جیحون یزدی در سال ۱۲۱۶ خورشیدی در محلهٔ گازرگاه یزد زاده شد. نسبت او از سوی پدر به شاه شجاع، از امرای آل مظفر میرسد. در نوجوانی صرف و نحو عربی و علم عروض را آموخت. او به حرفه حکاکی نیز مشغول بود. در دورهٔ جوانی وی چند سالی را در هند و پس از آن در بنادر جنوب سپری کرد و سپس به عراق مهاجرت نمود. جیحون همچنین سه سال نیز در اسارت ترکمنها بود.
زمانی که جیحون در شیراز بود، نزد فرهاد میرزا معتمدالدوله رفت و مورد توجه او قرار گرفت. با واسطه فرهاد میرزا به تهران رفت و به حضور ناصرالدین شاه رسید. در اصفهان نیز ظلالسلطان را ستود و لقب تاجالشعرا را از او گرفت. برادر او سیحون یزدی پیشه طبابت داشت و به تاج الاطبا ملقب بود. از دیگر ممدوحان تاجالشعرا میتوان به سهامالسلطنه عرب، حاکم و سراجالملک امام جمعه یزد اشاره کرد. جیحون در سال ۱۲۶۱ خورشیدی در کرمان فوت کرد و در خواجه خضر کرمان به خاک سپرده شد.
آثار[ویرایش]
از آثار جیحون میتوان به دیوان او اشاره کرد که شامل ستایش بزرگان زمان بود و در سال ۱۳۱۶ توسط انجوی شیرازی در بمبئی به چاپ رسید و در مکتبخانههای آن زمان به عنوان کتاب درسی اسفاده میشد. از دیگر آثار او مناقب و مراثی امام حسین و واقعه کربلا بود که هم به نثر و هم به نظم نگاشته شده بود. جیحون مجموعهای به تقلید گلستان سعدی و منظومه دیگری نیز با عنوان نمکدان دارد.
دیوان شعر[ویرایش]
دیوان شعر او یک بار در ۱۳۱۶ هجری قمری در بمبئی و دوبار به سالهای ۱۳۳۶ هجری شمسی و ۱۳۶۳ هجری شمسی در تهران به چاپ رسیدهاست. او در سال ۱۳۰۱ یا ۱۳۰۲ هجری قمری در کرمان درگذشت. مجموعهای به نام نمکدان نیز از وی باقی است که در سال ۱۳۱۶ ه.ق در بمبئی چاپ شدهاست.[نیازمند منبع]
هنر جیحون در ترجیع بند و مسمطّات مؤثری است که در رثای خاندان عصمت سروده و با زبان شعر، تصویری روشن و غم آفرین از وقایع عاشورا آفریدهاست؛ به طوری که در تاریخ سوگواریهای ادب پارسی، کمتر شاعری را مانند او در این کار موفق میبینیم. مخمّس معروف او، که با مدح مولای متقیان شروع میشود و با تصویری روشن از شهادت طفل کوچک امام سوم خاتمه میپذیرد، به قدری استادانه سروده شدهاست که کمتر کسی است، تحت تأثیر آن قرار نگیرد:
ای که فرورفتهای به بحر تمنّی
گاه به صورت چَمی و گاه به معنی
بشکن و بفکن، هر آنچه اسفل و اعلی
خواهی اگر رستگی به نشئهٔ اُخری
جوی به جان بستگی به صادر اول
ای حرم کعبه ات ز حلقه بگوشان
وی دل دانای تو زبان خموشان
با تو که گفت، از حسین چشم بپوشان؟
خاصه در آندم که اهل بیت، خروشان
نزدش با اصغر آمدند معجّل
قصایدی که در مدح خاندان عصمت، سروده چون از روی کمال اخلاص بوده، تأثیر دیگری در دل نهادهاست. سرودن اشعار مؤثر مذهبی و شهرت فراوان شاعر در میان مردم، موجبی بود که خطاهای شاعرانهی وی را که با جوّ مذهبی دارالعبادهٔ یزد، سازشی نداشت، مردم نادیده گیرند و عزیزش دارند؛ تا آنجا که روحانی معروف یزد در مجلس روضهای، پس از شنیدن مرثیهٔ شهادت علی اصغر و گریستن زیاد، بیاختیار میگوید:«این جیحونک هم بهشتی شد!» و جیحون که اتفاقاً در مجلس حضور داشته با صدای بلند پاسخ میدهد: «و شما را هم بهشتی کرد!»
منابع[ویرایش]
- محمد کاظمینی، مشاهیر یزد، ج. اول، یزد، شابک ۹۶۴-۸۰۰۹-۱۱-۲
- ایرج افشار (۱۳۷۱)، یزدنامه، ج. اول، تهران: ایران زمین، ص. ۴۶۷–۴۷۸
- کتاب ده مقاله در شعر و ادب، صفحات ۲۴ – ۳۷.