پیش‌نویس:جبار قوجایی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
جبار قوجایی
زادهٔ۱۳۰۵
قره‌آغاج (چاراویماق)
درگذشت۱۳۵۴
آذربایجان شرقی
محل زندگیحاجی کندی اولیا (قره‌آغاج)
ملیت ایران
پیشهقهرمان، نامدار
عنوانجباربَی
دورهحکومت پهلوی

جبار قوجایی (ترکی آذربایجانی: Cabbar Qocai) ملقب به جباربَی ۱۳۰۵ - ۱۳۵۴ از قهرمانان نامدار در میان بسیاری از مردمان مناطق آذربایجان از جمله مردم چاراویماق و تمام مناطق ترک زبان آذربایجان شرقی است.[۱]

زندگینامه[ویرایش]

جبار قوجایی زاده ۱۳۰۵ در خطه آذربایجان شرقی از مردم ترک زبان اهل چاراویماق بود. وی در میان مردمان چاراویماق به عنوان پهلوان و قهرمان مردم دار شناخته و یاد می‌شود. قوجانی در میان اهالی چاراویماق به جبارخان نیز معروف بود. روایت پهلوانی جبارخان به سال های قبل از انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران خلاصه میشود ؛ در آن ایامی که خان های زورگو و ظالم در سرتاسر خاک ایران به مردمان بی پناه که رعیت می نامیدند ظلم و ستم میکردند و اموالشان را به غارت می بردند در مناطق چاراویماق ( قره‌آغاج (آذربایجان شرقی)) جوانی از یک خانواده اصیل ، مومن و کشاورز که تاب تحمل در برابر این تبیعض ها را ندارد شروع به ایستادگی در برابر آنان می کند و روز به روز آوازه های دلاوریهایش در تمام گستره ی خاک آذربایجان از کوه ها می‌گذرد و در تمام روستاها و شهرها به گوش همگان می‌رسد..

گاه با بستاندن اموال یک مظلوم از یک خان ظالم و گاه با مجاب کردن منصب داران حکومت برای دادن حق و حقوق به رعیت در دل مردم بی پناه نور امید می افکند و مردم او را پهلوان و قهرمان خود میدانستند .

روایت از داستان ها و پهلوانی او بسیار در زبان های مردمان بومی و سالخوره که هنوز در قید حیات هستند به گوش می رسد ، مثل آنکه روزی خانی در روستای (حاجی کندی اولیا) بنام فریدون که مشغول و مشهور به غمارباز بود با نوکری که داشت به میز غمار نشست و بعد از اینکه نوکر تمام داروندارش را به خان باخت ، خان زن نوکر را در ازای اموالش طلب کرد و آنجا بود که وقتی خبر به گوش جبار خان رسید ، حماسه ی دیگری از رشادت های وی به وقوع پیوست ، جبار خود را فورا به منزل فریدون خان رساند و بعد از درگیری جانانه با محافظان فریدون خان موفق می‌شود او را به خارج از روستا برده و به آخور ببندد .و آن زن را برای همیشه از بند هوس رانان و ظالمان رهایی دهد.

موفقیت های او روز به روز با خلق حماسه های گوناگون و حمایت از مظلومین منطقه گسترش پیدا کرده و با حمایت مردم در مسیر خود که آزادی و برابری است قوت پیدا میکند . او در دل مردمان آنچنان خودش را جا میدهد که وقتی سواره بر اسب از روستایی عبور میکند ، مردم آن روستا برای سلامتی او دعا میکنند و آن روز خود را در امنیت کامل میدانند . تا جایی که دادستان تبریز که فردی مومن و مدافع حقوق محرومین بود پس از آشنایی با جبار خان و شخصیت او در آن ایام حامی قاطع وی میشود و از او میخواهد با تمام توان در برابر بی عدالتی ها و نابرابری های دستگاه ی حکومتی و خان ها باستد .[۲]

جبار خان کشاورز و تاجر بود و اموال بدست آورده ی خود را که از راه تجارت در مسیر های کردستان ، نخجوان، آذربایجان غربی و ... به دست می آورد چه پول و چه خوراک و لباس بین مردم بی وضاعت روستای خود و دیگر روستا ها توزیع میکرد . او مبارزی همیشه مسلح به سلاح ایمان در برابر ظالمین بود و عاملی اصلی در پایان دادن به سلسله ی ارباب‌رعیتی در منطقه چاروایماق .[۱]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. معرفی وی در کتاب فتوت و جوانمردی پهلوانان آذربایجان به عنوان اسطوره و قهرمان آذربایجان شرقی درصفحه 235و 236 انتشارات روان پویا https://uploadkon.ir/uploads/10d114_24121.pdf
  2. روایات افراد تمام روستاهای منطقه چاروایماق از جمله جعفرخان آغ دره ای و جواد گروانی هشترودی از دلاوری های وی
  3. بیان رشادت های نامبرده در نشست های مشترک بین شوراهای روستاهای غره آغاج از زبان حیدر محمدی از بومیان منطقه ی هشترود

رده:مقاله‌های ایجاد شده توسط ایجادگر رده:اهالی آذربایجان رده:پهلوانان صاحب بازوبند پهلوانی ایران رده:آذری‌تبارهای اهل ایران بر پایه پیشه

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ موتاب، احمد (۱۳۷۷). آئین فتوت و جوانمردی پهلوانان آذربایجان. انتشارات روان پویا. ص. ۲۳۶ و ۲۳۵.
  2. موتاب، احمد (۱۳۷۷). آئین فتوت و جوانمردی و پهلوانان آذربایجان. روان پویا. ص. ۲۳۵-۲۳۶.