پرش به محتوا

امپراتوری درانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از سلطنت درانی)
امپراتوری درانی

امپراتوری درانیان (دری)
د درانیانو ټولواکمنی (زبان پشتو)
۱۷۴۷–۱۸۴۲
پرچم
درفش ملی
نشان ملی
نشان ملی
امپراتوری درانی میان سال‌های ۱۷۴۷ و ۱۸۶۲
وضعیت۱۷۴۷-۱۸۲۳ (امپراتوری)
۱۷۹۳-۱۸۶۳ (هرات)
۱۸۳۹-۱۸۴۲ (کابل)
پایتختقندهار (۱۷۴۷–۱۷۷۶)
کابل (۱۷۷۶–۱۸۲۳, ۱۸۳۹–۱۸۴۲)
پیشاور (۱۷۷۶–۱۸۲۳؛ پایتخت زمستانی)[۱][۲]
هرات (۱۷۹۳–۱۸۶۳)[۳]
زبان(های) رایجپشتو (شعر، ابتدا در دیوان‌سالاری استفاده می‌شد)
دری (صدارت، زبان دربار، تاریخ‌نگاری، دیپلماسی)[۴]
اردو
هندی
پنجابی
سندی
ازبکی
دین(ها)
اسلام سنی
حکومتپادشاهی انتخابی
شاه 
• ۱۷۴۷–۱۷۷۲
احمدشاه درانی
• ۱۷۷۲
همایون میرزا
  (توسط برادرش تیمورشاه خلع شد)
• ۱۷۷۲–۱۷۹۳
تیمورشاه درانی
• ۱۷۹۳–۱۸۰۱
زمان‌شاه درانی
• ۱۸۰۱–۱۸۰۳
شاه محمود درانی
• ۱۸۰۳–۱۸۰۹
شاه شجاع درانی
• ۱۸۰۹–۱۸۱۸
  (خلع شده در ۱۸۱۰)
شاه محمود درانی
• ۱۸۱۰–۱۸۱۰ (خلع شد)
عباس میرزا درانی
• ۱۸۱۸–۱۸۱۹
علی شاه درانی
• ۱۸۱۹–۱۸۲۳
ایوب شاه درانی
• ۱۸۳۹–۱۸۴۲
شاه شجاع درانی
دوره تاریخیعصر جدید اولیه
• بنیان‌گذاری
اکتبر ۱۷۴۷
• فروپاشی
۱۸۶۳
جمعیت
• 
۱۴ ملیون[۵]
پیشین
پسین
افشاریان
امپراتوری گورکانی هند
امپراتوری مراتا
خانات بخارا
خانات میمنه
شاهزاده‌نشین قندهار
امارت افغانستان
امپراتوری سیک
امپراتوری مراتا
امروز بخشی از افغانستان
 هند
 ایران
 پاکستان
 تاجیکستان
 ترکمنستان
 ازبکستان

امپراتوری درانی (پشتو: د درانیانو واکمنی) که همچنین با نام امپراتوری افغان[۶] و پادشاهی سدوزایی[۷] شناخته می‌شود، یک امپراتوری افغانی در افغانستان بود که توسط احمدشاه درانی در سال ۱۷۴۷ میلادی بنیان‌گذاری شد. این امپراتوری در اوج گستره خود از آسیای میانه و فلات ایران الی شبه‌قاره هند وسعت داشت و بر کشورهای افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، ایران و هندوستان حکم می‌راند. امپراتوری درانی آخرین امپراتوری افغان و دومین امپراتوری جهان اسلام پس از امپراتوری عثمانی در نیمهٔ دوم قرن هجدهم بود، حدود قلمرو آن را از مشهد تا دهلی و از آمودریا تا دریای عرب دربر می‌گرفت.[۸] این حکومت که شامل کشورهای امروزی افغانستان و پاکستان می‌شد و همچنین بر بیشتر ایران، ترکمنستان و هند نیز برای مدتی حکومت کرد.[۹]

احمدشاه درانی پسر محمدزمان خان (رئیس طایفه ابدالی) و فرمانده نادرشاه افشار بود. پس از مرگ افشار در ۱۷۴۷، احمدشاه با تصرف قندهار، غزنی، کابل و پیشاور، امنیت افغانستان را تامین کرد. او نام خوانوادگی خود را از ابدالی به درانی تغییر داده و لقب دُر دُران را گرفت. در سال ۱۷۴۹، احمدشاه حاکمیت بخش اعظم شمال غربی هند را از امپراتوری مغول گرفته و سپس به سمت غرب حرکت کرد تا مشهد را به تصرف خود درآورد. مشهد توسط پسر نادر افشار، شاهرخ‌شاه اداره می‌شد و او نیز تحت سلطه امپراتوری درانی درآمد.[۱۰] متعاقباً، احمدشاه لشکری ​​فرستاد تا نواحی شمال هندوکش را تا آمودریا تحت سلطه خود درآورد و در مدت کوتاهی، تمام قبایل مختلف افغان شروع به پیوستن به او کردند. در زمان احمدشاه، افغان‌ها در هشت لشکرکشی به هند حمله کردند و کشمیر و اکثریت پنجاب را تحت سلطه خود درآوردند. در اوایل سال ۱۷۵۷، دهلی نیز به تصرف احمدشاه درآمد اما به امپراتور مغول عالمگیر دوم اجازه داد تا زمانی که به حاکمیت افغانستان بر مناطق جنوب رود سند تا رودخانه سوتلج مشروعیت دهد و خراجگزار باشد، به حکومت خود ادامه دهد.[۱۱]

پس از مرگ احمدشاه در سال ۱۷۷۲، پسرش تیمورشاه درانی فرمانروای بعدی امپراتوری درانی شد. در زمان تیمور، پایتخت از قندهار به کابل منتقل شد و پیشاور به عنوان پایتخت زمستانی انتخاب شد. با وجودیکه حاکمیت تیمورشاه در صلح سپری شد با این حال، قرن نوزدهم آغاز پایه‌های تخریب امپراتوری درانی توسط قدرت‌های خارجی و داخلی گردید.[۱۲] سرزمین‌های پیشاور، مولتان و کشمیر طی حملات امپراتوری سیک و پشتیبانی انگلیس‌ها واقع شد. در داخل دوست‌محمد خان بارک‌زایی خوانواده درانی را برانداخته و قدرت را از سدوزایی‌ها به بارک‌زایی‌ها منتقل کرد. امپراتوری درانی به عنوان سیاست اساسی دولت - ملت مدرن افغانستان در نظر گرفته می‌شود و احمدشاه به عنوان بابای ملت شناخته می‌شود.[۱۳]

پیشینه[ویرایش]

پیدایش دولت افغانستان[ویرایش]

در سال ۱۷۰۹، میرویس هوتک رییس افغان‌های غلجی از ولایت قندهار، حکومت صفویان را برانداخته و پادشاهی هوتکیان را تاسیس کرد. طی سال‌های ۱۷۲۲ تا ۱۷۲۵، پسرش محمود هوتکی اصفهان را فتح نموده و سلسله صفویان ایران را منقرض نمود. محمود خودرا شاه ایران نامید؛ با این حال، هوتکیان در سال ۱۷۳۸ از افشاریان شکست خوردند.

سال ۱۷۴۷ نمایانگر ظهور قطعی یک حکومت سیاسی مستقل در افغانستان بود تا از دست‌اندازی‌های افشاریان ایران و گورکانیان هند جلوگیری شود.[۱۴] در تابستان همان سال یک لویه جرگه (شورای اعلی) فراخوانده شد. شورا ۹ روز طول کشید و دو کاندید برای آینده افغانستان مدنظر بود: حاجی جمال‌خان محمدزایی و احمدشاه درانی. صابرشاه کابلی که قبلا حکومت احمدشاه را پیش‌بینی نموده بود برخواست و گفت:

چرا این همه حرف های پرمخاطب؟ خداوند احمدخان را بزرگتر از شما آفریده است. او از نجیب ترین خانواده‌های افغان است. پس کار خدا را حفظ کنید زیرا اگر آن را نابود کنید خشم او بر شما سنگینی می‌کند.

احمدشاه ظاهراً در پذیرش تصمیم آشکار جرگه تردید داشت، بنابراین صابرشاه دوباره مداخله کرده، در عمامه احمدشاه چند خوشه گندم گذاشت و به او لقب «دُر دُران» (شاه، مروارید) داد. [۱۵] جرگه در نزدیکی شهر قندهار با انتخاب احمدشاه درانی به عنوان رهبر جدید افغان‌ها به پایان رسید و بدین ترتیب امپراتوری درانی تأسیس شد. احمدشاه علیرغم اینکه از سایر مدعیان جوانتر بود، چندین عامل مهم به نفع خود داشت. او به خانواده محترم و با سابقه سیاسی تعلق داشت، به خصوص که پدرش به عنوان والی هرات خدمت کرده بود که در دفاع هرات جان باخت.

احمدشاه‌ درانی (۱۷۴۷–۱۷۷۲)[ویرایش]

گسترش قلمرو[ویرایش]

نگاره احمدشاه درانی، ۱۷۵۷، موزه لوور، فرانسه

یکی از اولین اقدامات نظامی احمدشاه، تصرف قلات غلجایی و غزنی از غلجی‌ها و بیرون کشیدن کابل و پیشاور از دست ناصرخان والی گورکانی بود. در سال ۱۷۴۹، احمد شاه بهادر، امپراتور گورکانی هند، سند، منطقه پنجاب و مناطق شرق رود سند را به احمدشاه درانی واگذار کرد تا دهلی را از حمله او نجات دهد. دو سال بعد، او گورکانیان هند را مجبور کرد تا از سرزمینی که امروزه با نام پاکستان شناخته می‌شود عقب‌نشینی کنند و این مناطق را به امپراتوری خود ضمیمه کرد. احمدشاه سپس رو به غرب نهاد و بر هرات و مشهد که در اختیار شاهرخ افشار بود، چیره شد. او سپس ارتشی را به سمت شمال هندوکش، مناطق بدخشان و باختر (بلخ) فرستاد و در مدت کوتاهی، بیشتر قبایل آن منطقه وفاداری خود را به وی اعلام کردند. احمد شاه برای سومین بار و سپس چهارمین بار به بقایای گورکانیان هند حمله کرد و کنترل بر مناطق کشمیر، پنجاب و لاهور را تثبیت کرد. او در سال ۱۷۵۷ وارد دهلی شد و آن را غارت کرد. وی به گورکانیان هند اجازه داد که تا زمانی که ادعایی پنجاب، سند و کشمیر نداشته باشند، به حکومت بر قلمروی باقی‌مانده‌شان ادامه دهند. احمدشاه با واگذاری هند به پسر دومش تیمورشاه، هند را ترک کرد و به افغانستان بازگشت.[۱۶]

احمدشاه خردمندانه، اساس یک امپراتوری بزرگ را نهاد. هنگام در گذشت او متصرفاتش از غرب خراسان تا سرهند و از آمو تا دریای هند گسترش داشت و این همه را یا با انعقاد پیمان به‌دست آورده بود یا عملاً (با زور شمشیر) تصرف کرده بود. به‌راستی اگر شاهی در آسیا سزاوار احترام ملت خویش باشد، جز احمدشاه کس دیگری نیست.[۱۷][۱۸]

روابط با چین[ویرایش]

احمدشاه که از گسترش دودمان چینگ در چین تا مرزهای شرقی قزاقستان نگران شده‌بود، تلاش کرد خانات مسلمان همسایه و قزاق‌ها را برای متحد کردن و حمله به چین، ظاهراً برای آزادسازی اتباع مسلمان غربی خود متحد کند. احمد شاه تجارت با چین را متوقف کرد و نیروهایش را به کوکند اعزام کرد. با این حال، لشکرکشی‌های او به هند که خزانه‌ دولت را فرسوده می‌کرد و پراکندگی نیروهایش در سراسر آسیای مرکزی، فاقد در اختیار گزاری منابع کافی برای انجام حمله به چین بود. با این حال او فرستادگانی را به پکن برای مذاکرات فرستاد.[۱۹][۲۰]

جنگ سوم پانی‌پت[ویرایش]

احمدشاه درانی کنفدراسیون ماراتا را نبرد سوم پانی‌پت شکست داد و امپراتوری گورکانی را عالمگیر دوم بازگرداند.[۲۱]

قدرت گورکانیان در شمال هند پس از مرگ امپراتور اورنگ زیب، که در سال ۱۷۰۷ درگذشت، رو به زوال بود. ماراتاها تقریباً کل هند را از پایتخت خود در پونا کنترل می‌کردند و حکومت گورکانیان فقط به دهلی محدود می‌شد. ماراتاها اکنون در تلاش بودند تا منطقه کنترل خود را به سمت شمال غربی هند گسترش دهد. احمدشاه پس از غارت دهلی غنایمی بسیاری کسب کرد. احمد‌شاه پسرش تیمور شاه را به حکومت کشمیر، پنجاب، لاهور و مولتان گذاشته، خودش به افغانستان بازگشت. پس از پازگشت احمدشاه، پیشوا بالاجی باجیرائو افغان‌ها را در پنجاب شکست داد و موفق شد تیمور شاه و دربارش را از هند بیرون کند و سلطه حکومت ماراتا را تثبیت کند. با اینحال احمدشاه در سال ۱۷۵۷ از قندهار بیرون شد تا شورش کنفدراسیون ماراتاها را سرکوب کند.[۲۲] [۲۳]

لشکر احمدشاه از قبایل متنوع افغانستان بود. از جمله قوم بلوچ به فرماندهی خان کلات میر ناصر اول کلات. صوبه خان تانولی (زبردست خان) به عنوان فرمانده ارتش کل نیروهای نظامی انتخاب شد. درگیری‌های اولیه با پیروزی افغان‌ها در برابر پادگان‌های بسیار بزرگ‌تر ماراتا در شمال غربی هند دنبال شد و در سال ۱۷۵۹ احمدشاه و ارتشش به لاهور رسیدند و آماده رویارویی با ماراتاها بودند. احمدشاه درانی به دلیل پیروزی در جنگ‌های بزرگتر خود مشهور شد. در سال ۱۷۶۰، گروه‌های ماراتا در ارتش بسیار بزرگ تحت فرماندهی ساداشیوراو باو متحد شدند. بار دیگر، پانی‌پت صحنه رویارویی دو رقیب متخاصم برای کنترل شمال هند بود. نبرد سوم پانی‌پات (۱۴ ژانویه ۱۷۶۱)، در امتداد یک جبهه ۱۲ کیلومتری به راه افتاد. علیرغم شکست قاطع ماراتاها، آنچه که ممکن بود کنترل مسالمت آمیز احمدشاه بر قلمروهای خود باشد، با چالش های بسیاری مختل شد. شکست در پانیپات منجر به ضررهای سنگین برای ماراتاها شد و یک شکست بزرگ برای پیشوا بالاجی رائو بود.[۲۴]

با این‌حال افغان ها نیز در نبرد سوم پانیپات متحمل آسیب شدید شدند. این امر تسلط احمدشاه را بر پنجاب تضعیف کرد که به آغازگر حملات گمراهان سیک شد. در بخارا نیز شورش هایی روی داد.[۲۵]

سال‌های پایانی احمدشاه[ویرایش]

بالاحصار پشاور، پایتخت زمستانی درانی‌ها.

پیروزی در پانی‌پت نقطه اوج قدرت احمدشاه و افغانستان بود. با این حال، حتی قبل از مرگ او، امپراتوری شروع به فروپاشی کرد. احمدشاه در سال ۱۷۶۲ برای ششمین بار از افغانستان عبور کرد تا سیک ها را تحت سلطه خود درآورد. از این زمان و به بعد، سلطه و کنترل امپراتوری شروع به سست شدن کرد. در زمان مرگ درانی، او بخش هایی از پنجاب را به سیک ها از دست داد، و همچنین از دست دادن برخی مناطق بخارا را به ازبک ها. با اینحال دریای آمو مرز تعیین گردید و احمدشاه به قندهار بازگشت. او در سال ۱۷۷۲ در قندهار وفات کرد.[۱۶]: 71 [۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۲۷][۳۰][۲][۳۱]

امپراتوری درانی پس از احمدشاه (۱۷۷۲-۱۸۲۳)[ویرایش]

امپراتوری درانی در ۱۸۰۰ میلادی

جانشینان احمدشاه در دوره‌ی از ناآرامی های عمیق چنان نابسامان حکومت کردند که در پنجاه سال پس از مرگ او، امپراتوری درانی فی نفسه به پایان رسید و افغانستان درگیر جنگ داخلی شد. بخش اعظمی از قلمروهای فتح شده توسط احمدشاه در این نیم قرن به دست دیگران افتاد. تا سال ۱۸۱۸، حاکمان سدوزایی که جانشین احمدشاه شدند، اندکی بیشتر از کابل و مناطق اطراف آن را در شعاع ۱۶۰ کیلومتری بیش تحت کنترل نداشتند. آنها نه تنها مناطق دور افتاده را از دست دادند، بلکه سایر اقوام و دودمان را در میان پشتون‌های درانی از خود بیگانه کردند. آنها در سال ۱۸۱۹ در نبردی با سیک‌ها، کشمیر را نیز از دست دادند.

تیمورشاه[ویرایش]

پسر دوم و جانشین احمدشاه، یعنی تیمورشاه، پایتخت خود را از قندهار به کابل انتقال داد و بیست سال از ۱۱۸۷ ق. (۱۷۷۳ میلادی) تا ۱۲۰۸ ق. (۱۷۹۳ میلادی) بر قلمرو گسترده‌ای ولی نامطمئن حکم می‌راند. تیمورشاه بیست و سه پسر داشت ولی نتوانست برای خویش جانشین تعین کند.

جانشینان تیمورشاه[ویرایش]

طی بیست و پنج سال فرزندان تیمورشاه مشغول توطئه و تحریک برای دست یافتن به حکومت کابل بودند و قلمرو این حکومت هم به مرور زمان از هم می‌پاشید. در این مدت از میان پسران تیمور شاه، زمان، محمود و شجاع، هر کدام برای چند صباحی و یکی از ایشان دو بار به حکومت رسیدند، و هریک از اینان نیز بزودی قربانی توطئه‌های خانوادگی گردیدند.[نیازمند منبع]

سقوط[ویرایش]

بعد از اینکه این برادران رئیس طایفه‌ای محمدزایی را به قتل رساندند و پسر بزرگ وی فتح محمدخان (وزیر فتح خان) را کور کردند، این طایفه علیه سدوزایی‌ها شورش کرد، و در سال ۱۲۳۳ هجری قمری (۱۸۱۸ میلادی) دوست محمدخان، جوانترین پسر رئیس طایفه محمد زایی، حاکم سدوزایی را در حوالی کابل شکست داد. دراین روزها از قلمرو وسیع سدوزایی چیز چندانی باقی نمانده بود. بلخ دعوی استقلال می‌کرد، مرو و کوشک به تصرف روسیه تزاری درآمده بود، رانجیت سینگه والی ایالت پنجاب نیز اعلان حکومت نمود. انگلیس‌ها بر بلوچستان دست انداخته بودند و سند نیز در مقابل حکومت افغان‌ها تمکین نمی‌کرد.[نیازمند منبع]

پادشاهان امپراتوری درانی[ویرایش]

# نام نگاره ولادت

وفات

حکومت توضیح
نام دیهیمی نام ولیعهدی آغاز پایان خویشاوندی یادداشت
درانیان بزرگ، ۱۷۴۷–۱۸۱۸
۱ احمدشاه درانی احمد خان ابدالی ۱۷۲۲–۱۷۷۲ ۱۷۴۷ ۱۷۷۲ پسر محمد زمان خان ابدالی بنیان‌گذار
۲ تیمور شاه درانی تیمور میرزا ۱۷۴۸–۱۷۹۳ ۱۷۷۲ ۱۷۹۳ پسر احمدشاه درانی
۳ زمان شاه درانی زمان میرزا ۱۷۶۷–۱۸۴۴ ۱۷۹۳ ۱۸۰۱ پسر تیمور شاه درانی خلع و کور شد
۴ محمود شاه درانی محمود میرزا ۱۷۶۹–۱۸۲۹ ۱۸۰۱ ۱۸۰۳ پسر تیمور شاه درانی
۵ شاه شجاع درانی شجاع الملک ۱۷۸۵–۱۸۴۲ ۱۸۰۳ ۱۸۰۹ پسر تیمور شاه درانی
(۴) محمود شاه درانی محمود میرزا ۱۷۶۹–۱۸۲۹ ۱۸۰۹ ۱۸۱۸ پسر تیمور شاه درانی توسط سرداران محمد زایی از مناطقش عقب رانده شد و سلطنتش از سال ۱۸۱۸ به هرات منتقل شد
# نام نگاره ولادت

وفات

حکومت توضیح
نام دیهیمی نام ولیعهدی آغاز پایان خویشاوندی یادداشت
درانیان کابل، ۱۸۱۸–۱۸۴۲
۱ علی شاه درانی علی میرزا ؟ ۱۸۱۸ ۱۸۱۹ پسر تیمور شاه درانی توسط برادرش ایوب خلع شد
۲ ایوب شاه درانی ایوب میرزا ؟ - ۱۸۳۷ ۱۸۱۹ ۱۸۲۳ پسر تیمور شاه درانی
۳ شاه شجاع درانی شجاع الملک ۱۷۸۵–۱۸۴۲ ۸ می ۱۸۳۹ ۵ آوریل ۱۸۴۲ پسر تیمور شاه درانی توسط انگلیس به سلطنت کابل نشانده شد. در ۱۸۴۲ میلادی به دست فردی به نام شجاع‌الدوله در کابل ترور شد
۴ فتح جنگ فتح جنگ میرزا ؟ ۵ آوریل ۱۸۴۲ ۱۲ اکتبر ۱۸۴۲ پسر شاه شجاع درانی بعد چند ماه حکومت به انگلستان گریخت
۵ شاهپور شاهپور میرزا ؟ ۱۲ اکتبر ۱۸۴۲ دسامبر ۱۸۴۲ پسر شاه شجاع درانی بعد مدتی به هندوستان گریخت
# نام نگاره ولادت

وفات

حکومت توضیح
نام دیهیمی نام ولیعهدی آغاز پایان خویشاوندی یادداشت
درانیان هرات، ۱۸۱۸–۱۸۴۰
۱ محمود شاه درانی محمود میرزا ۱۷۶۹–۱۸۲۹ ۱۸۱۸ ۱۸۲۹ پسر تیمور شاه درانی حکومت او محدود به کابل بود و آنجا درگذشت
۲ کامران درانی شاهزاده کامران میرزا ۱۷۸۹–۱۸۴۰ ۱۸۲۹ ۱۸۴۰ پسر محمود شاه درانی توسط سردارش، یار محمد خان، کشته شد

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. Hanifi, Shah Mahmoud. "Timur Shah transferred the Durrani capital from Qandahar in 1775-76. Kabul and Peshawar then shared time as the dual Durrani capital cities, the former during the summer and the latter during the winter season." p. 185. Connecting Histories in Afghanistan: Market Relations and State Formation on a Colonial Frontier. Stanford University Press، 2011. Retrieved 2012-08-04.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ Singh, Sarina (2008). "Like the شاهنشاهی کوشان، the Afghan kings favoured Peshawar as a winter residence, and were aggrieved when the upstart Sikh kingdom snatched it in 1818 and levelled its buildings." p. 191. Pakistan and the Karakoram Highway. Retrieved 2012-08-10.
  3. L. Lee, Jonathan (1996). The Ancient Supremacy: Bukhara, Afghanistan and the Battle for Balkh, 1731–1901 (illustrated ed.). BRILL. p. 116. ISBN 9004103996. Retrieved March 8, 2013. [The Sadozai kingdom] continued to exist in Herat until the city finally fell to Dost Muhammad Khan in 1862.
  4. Schimmel, Annemarie (1976). Pain and Grace: A Study of Two Mystical Writers of Eighteenth-Century Muslim India. BRILL. p. 12. ISBN 978-9004047716.
  5. Noelle, Christine (1997). State and Tribe in Nineteenth Century Afghanistan The Reign of Amir Dost Muhammad Khan (1826–1863) (به انگلیسی). Psychology Press. p. 15. ISBN 9781138982871.
  6. "Last Afghan empire". Louis Dupree, Nancy Hatch Dupree and others. Encyclopædia Britannica. 2010. Retrieved 2010-08-25.
  7. Lee, Jonathan L. (1996-01-01). The "Ancient Supremacy": Bukhara, Afghanistan and the Battle for Balkh, 1731-1901 (به انگلیسی). BRILL. p. 116. ISBN 9789004103993.
  8. مهدیزاده کابلی به نقل از: «دانشنامهٔ بریتانیکا».
  9. "Archived copy" (PDF). Archived from the original (PDF) on 2013-02-07. Retrieved 2013-02-07.{{cite web}}: نگهداری یادکرد:عنوان آرشیو به جای عنوان (link)
  10. Mojtahed-Zadeh, Pirouz (2007). Boundary Politics and International Boundaries of Iran. Universal-Publishers. ISBN 9781581129335. Archived from the original on 4 August 2021. Retrieved 4 August 2021.
  11. Malleson, George (1878). History of Afghanistan: From the Earliest Period to the Outbreak of the War of 1878. p. 298. ISBN 0343739771. Archived from the original on 2 October 2022. Retrieved 31 July 2021.
  12. Siddique, Abubakar (2014). The Pashtun Question: The Unresolved Key to the Future of Pakistan and Afghanistan (به انگلیسی). Hurst. p. 31. ISBN 978-1-84904-292-5.
  13. "Afghanistan". The World Factbook (۲۰۲۴ ed.). Central Intelligence Agency. Retrieved 2010-08-25. (Archived 2010 edition)
  14. D. Balland (December 15, 1983). "Afghanistan: x. Political History". Encyclopædia Iranica. Archived from the original on 12 December 2013. Retrieved 2012-08-08.
  15. Dupree, Louis (1980). Afghanistan. Princeton University Press. p. 333. ISBN 0-691-03006-5.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ Runion, Meredith L. (2007). The History of Afghanistan. Greenwood Publishing Group. p. 69. ISBN 978-0313337987. Archived from the original on 13 January 2022. Retrieved 20 October 2021.
  17. الفنستون، بیان سلطنت کابل (افغانان)، ص۴۹۶
  18. همان‌جا، ص ۳۸۱
  19. Kim, Ho-dong (2004). Holy war in China: the Muslim rebellion and state in Chinese Central Asia, 1864–1877. Stanford University Press. p. 20. ISBN 978-0-8047-4884-1. Archived from the original on 27 April 2016. Retrieved 2010-08-25.
  20. Newby, Laura J. (2005). The Empire and the Khanate: a political history of Qing relations with Khoqand c. 1760–1860. BRILL. p. 34. ISBN 978-90-04-14550-4. Archived from the original on 17 June 2016. Retrieved 2010-08-25.
  21. Ikram, S. M. (1964). "XIX. A Century of Political Decline: 1707–1803". In Embree, Ainslie T. (ed.). Muslim Civilization in India. New York: Columbia University Press.
  22. Patil, Vishwas. Panipat.
  23. Roy, Kaushik (2004). India's Historic Battles: From Alexander the Great to Kargil. Permanent Black, India. pp. 80–81. ISBN 978-81-7824-109-8.
  24. Roy, Kaushik (2004). India's Historic Battles: From Alexander the Great to Kargil. Orient Blackswan. pp. 84–94. ISBN 9788178241098.
  25. Chhabra, G. S. (1 January 2005). Advance Study in the History of Modern India. Lotus Press. Volume 1: 1707–1803, pp. 29–47. ISBN 978-81-89093-06-8. Archived from the original on 6 January 2019. Retrieved 2 October 2022.
  26. Dhavan, Purnima (2011). When Sparrows Became Hawks: The Making of the Sikh Warrior Tradition, 1699. Oxford University Press. p. 112.
  27. ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ Singh, Khushwant (1978). A History of the Sikhs. Vol. I: 1469–1839. Delhi: Oxford University Press.
  28. Joshi, S. S.; Singh Gill, Mukhtiar, eds. (1994). "Ghalughara". Punjabi–English Dictionary. Patiala, India: Punjabi University Publication Bureau. p. 293. holcaust, massacre, great destruction, deluge, genocide, slaughter, (historically) the great loss of life suffered by Sikhs at the hands of their rulers, particularly on 1 May 1746 and 5 February 1762
  29. Latif, Syad Muhammad (1964). The History of Punjab from the Remotest Antiquity to the Present Time. New Delhi: Eurasia Publishing House.
  30. Reddy, L. R. (2002). Inside Afghanistan: end of the Taliban era?. APH Publishing. p. 65. ISBN 978-81-7648-319-3. Archived from the original on 4 September 2014. Retrieved 2010-08-25.
  31. Chopra, Gulshan Lall (1928). The Panjab as a Sovereign State. Lahore: Uttar Chand Kapur and Sons. p. 26.

پیوند به بیرون[ویرایش]