درگاه:خراسان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

خـراســان، سـرزمـیـن خـورشـیـد

خراسان منطقه‌ای جغرافیایی و تاریخی است که اکنون با شمال شرق ایران، شمال افغانستان، و جنوب ترکمنستان منطبق است. کرانهٔ شمالی قلمرو تاریخی خراسان در امتداد خطی است که دریای خزر را به آمودریا وصل می‌کند و کرانهٔ جنوبی آن در امتداد خط متصل‌کنندهٔ دشت کویر به کو‌ه‌های مرکزی افغانستان. در مفهوم گسترده‌تر، جغرافی‌دانان عرب خراسان را هم‌مرز هند دانسته‌اند. تاریخ منطقه به زمان‌های باستان از جمله هخامنشیان و اشکانیان باز می‌گردد ولی نام خراسان اولین بار در زمان ساسانیان به کار رفت. ساسانیان قلمرو خود را به چهار بخش (کوست) تقسیم کرده بودند که بخش شرقی آن خراسان بود. خراسان در دورهٔ ساسانیان و دورهٔ اسلامی، به چهار بخش (ربع) تقسیم و هر ربع به نام شهر بزرگ آن نامیده می‌شد. این چهار ربع عبارت بودند از: ربع نیشابور، ربع مرو، ربع هرات، و ربع بلخ. ابتدا کرسی خراسان مرو و بلخ بود، ولی در زمان طاهریان به نیشابور منتقل شد. خراسان در زمان طاهریان، صفاریان، و سامانیان تقریباً مستقل بود، و بخشی از سرزمین‌های غزنویان، سلجوقیان، و خوارزمشاهیان را تشکیل می‌داد. چنگیز خان و تیمور لنگ به خراسان هجوم آوردند. صفویان سر خراسان با ازبک‌ها جنگ‌ها کردند. خراسان از ۱۱۳۵ تا ۱۱۴۲ هجری به دست افغان‌ها افتاد، اما نادرشاه آنان را بیرون راند و مشهد را پایتخت ایران قرار داد. استان خراسان در ۱۳۸۳ شمسی به سه استان خراسان جنوبی به مرکزیت بیرجند، خراسان رضوی به مرکزیت مشهد، و خراسان شمالی به مرکزیت بجنورد تقسیم شد. در لغت‌نامهٔ دهخدا واژه خراسان به معنی مشرق در مقابل مغرب آمده است. واژۀ خراسان ۳ جزء دارد: خُر یا خور، آس، و ان. اولی یعنی «خورشید»، دومی از مصدر «آسیدن» به معنی «آمدن، رسیدن»، و سومی پسوند صفت‌فاعلی‌ساز است. این سه جزء روی هم یعنی «جایگاه برآمدن خورشید» که ابیات زیر در داستان ویس و رامین از فخرالدین اسعد گرگانی نیز مؤید آن است:

زبان پهلوی هر کو شناسدخراسان آن بود کز وی خور آسد
خور آسد پهلوی باشد خور آیدعراق و پارس را خور زو برآید
خوراسان را بود معنی خورآیانکجا از وی خور آید سوی ایران
نمایش برگزیده‌های تازه

نوشتار برگزیده

چهارتاقی خانه دیو، در ارتفاعات نزدیکی روستای فشتنق شهرستان داورزن؛ برخی ایران‌شناسان و باستان‌شناسان، این چهارطاقی ساسانی را آتشکده برزین‌مهر معرفی نموده‌اند.
بُرزین‌مِهر یا آذَرِ بُرزین‌مِهر نام یکی از آتش‌های مقدس کیش زرتشتی است که از گونه آتش بهرام و یکی از سه آتشکده بزرگ ایران پیش از اسلام بوده و بر روی کوه ریوند خراسان و در نزدیکی دریاچه سووَر، قرار داشته است. بُرزین‌مِهر: آتشِ خاصِ واستریوشان (= کشاورزانِ) ایران‌زمین، در دوره ساسانیان و دوران‌های پیش از آنان، در کنار دو آتشکده اساطیری-تاریخی دیگر: آذر گُشنَسپ (= آتشِ شاهان و رزمیان) و آذر فرن‌بغ (= آتشِ روحانیان) از جایگاه و احترام ویژه‌ای برخوردار بوده است. نام این سه آتشکده، با واژه آذر (= آتش) آغاز شده است. آذر در آیین مزدیسنا (کیش زرتشت)، نام ایزد نگهبان آتش است و آتش، نشانه آشکار حضور اهورامزدا است که از آسمان، فرود آمده و بر ضد دیوان و ستمگران می‌جنگد. این ایزد، در کتاب اوستا، با عنوان «پسر اهورامزدا» خطاب شده، که نشان‌دهنده بلندی جایگاه او در کیش زرتشت است. آذر (آتش)، پیام‌بر (یا پیک) میان مردم و اهورامزداست و مقدس شمرده می‌شود؛ آتش مقدس، در روندی طولانی و دشوار، تطهیر می‌گردد؛ چنان‌که شانزده آتش از منابع مختلف، گردآوری شده و آنگاه ۱۱۲۸ بار آن را تطهیر می‌کنند و این فرایند، یک سال طول می‌کشد و آتش بهرام، پدید می‌آید. بر پایه باورهای اساطیری ایران؛ در جهان، پنج گونه آتش مینوی مقدس وجود دارد. برزین‌مهر، گشنسب و فرن‌بغ ، از گونه آتش‌ مقدس‌ سپِنیشت می‌باشند که برای ساختن آن‌: یک‌هزار آتش، از جاهای گوناگون، فراهم گردیده و در جریان مراسمی دشوار، آتشی یگانه پدید آمده و سرانجام آتش بلندسود (که مینوی آتش‌هاست) از نزد اهورامزدا پایین آمده در آن جای گرفته و روانِ آتش می‌گردد. آتش را در ظرفی به نام آتشدان (یا آفرینگان) نگهداری می‌نمایند که در میان ساختمان آتشکده جای می‌گیرد. آتشکده، مکان مقدس و نیایشگاه زدتشتیان است.

نگارهٔ برگزیده

برگی از شاهنامه تهماسبی
برگی از شاهنامه تهماسبی

برگی از شاهنامه تهماسبی اثر دوست‌محمد. فردوسی به غزنی مسافرت کرد. از اتفاقات روزگار، آن روز شعرای غزنوی، عنصری، فرخی و عسجدی در باغ صحبت می‌داشتند. چون فردوسی خواست به آنان نزدیک شود شعرا با خود گفتند، بهتر این است که این زاهد خشک را دفع مزاحمت کنیم. عنصری گفت: ما شاعریم و ما را نشاید که دل بیازاریم. بهتر است که او را به شعر امتحان کنیم. پس عنصری رو به فردوسی کرده گفت: برادر ما شاعرانیم و در جمع شعرا جز شاعر نمی‌گنجد، هر یک مصراعی می‌گوییم، تو مصراع چهارم را بگو. پس عنصری گفت: چون عارض تو، ماه نباشد روشن عسجدی گفت: مانند رخت گل نبود در گلشن فرخی گفت: مژگانت همی گذر کند از جوشن سپس فردوسی گفت: مانند سنان گیو در جنگ پشن عنصری با تعجب گفت: ای مرد زیبا گفتی، مگر ترا در تاریخ سلاطین احاطه‌ای است؟ و به این ترتیب فردوسی نیز به جمع آنان پیوست.

زندگی‌نامهٔ برگزیده

نگارهٔ داستان شطرنج نهادن حکیمان هند در برابر بزرگمهر و حکیمان ایران در شاهنامهٔ بایسنقری
بُزرگمهر بُخْتَگان (سده ۶ میلادی) که با عنوان بزرگمهر حکیم از او یاد می‌شود، فرزند سوخرا و وزیر خسرو انوشیروان پادشاه ساسانی بود. او رئیس مشاوران ویژهٔ دربار و پاسبان شخصی شاه و رئیس دربار بوده‌است. منابع فارسی و عربی او را دارای خِرَد استثنایی و اندرزهای حکیمانه توصیف کرده‌اند. گزارش‌های نیمه‌افسانه‌ای از جایگاه او در شاهنامه و در اندازه‌ای کمتر در غرر ثعالبی و مروج‌الذهب مسعودی آمده‌است. از سوی خاورشناسان، بزرگمهر شخصیتی افسانه‌ای پنداشته می‌شود که به دلیل ناهمگونی نظرات دربارهٔ بزرگمهر در منابع اسلامی و ذکر نشدن نام وی در آثار پیش از اسلام است. برخی از پژوهشگران بزرگمهر را با برزویهٔ طبیب یکی دانسته‌اند که این نظر از سوی دیگر پژوهشگران رد شده‌است. برخی او را با «بُرْزْمِهر» یکی می‌دانند. طبق گفته فردوسی و ثعالبی، بزرگمهر هنگامی که در مرو به تحصیل می‌پرداخت، به دربار انوشیروان فراخوانده شد. انوشیروان از او خواست تا خواب او را تعبیر کند؛ و بزرگمهر نیز به درستی این کار را انجام داد. همین امر سبب شد تا بزرگمهر به عنوان مشاور و وزیر شاه انتخاب شود. گشودن راز شطرنج، مهم‌ترین کار بزرگمهر وزیر بود. منابع دوران اسلامی، بزرگمهر را وزیر، دانشمند، قهرمان میهنی، دانای اسرار کشف نشده و آگاه از دانش‌های پزشکی و ستاره‌شناسی توصیف می‌کنند که این امر سبب شرمساری حکومت‌های هند و روم در برابر ایران بوده‌است. برترین آموزه‌های اخلاقی در آثار نویسندگان ایران به روایت‌های گونه‌گون به بزرگمهر نسبت داده شده‌است. خلفای عباسی برای موازنه میان اقوام قلمرو خلافت، همواره شیوهٔ ساسانیان را پیش چشم داشتند و روش انوشیروان و وزیر او، بزرگمهر را پی می‌گرفتند. بسیاری از نویسندگان عرب، پندهایی مشابه بزرگمهر را در آثار خویش آورده‌اند. از دیگر ابعاد شخصیتی بزرگمهر، مهارت پیشگویی و دانایی به رازهای نهان است.

آیا می‌دانستید؟

رده‌ها

گفتاورد منتخب

بوالعجب یاری ای یار خراسانیبندهٔ بوالعجبی‌های خراسانم
          —ابوسعید ابوالخیر

مطالب باکیفیت

مقالات برگزیده

زمین‌لرزه ۱۳۷۶ قائنمشهدفردوسیطاهر بن حسینطاهر بن عبداللهطلحه بن طاهرعبدالله بن طاهرجنگ امین و مأمونرضا عطارانحوزه انتخابیه سبزوارعلی بن موسی الرضا

مقالات خوب

حسین واعظ کاشفیدقیقیآذر برزین‌مهرآرامگاه فردوسیحرم امام رضاکمال‌الدین بهزادشورای اسلامی شهر سبزواربزرگمهرولایتعهدی علی بن موسی الرضارباعیات خیامروضة الشهداجنگ اول هراتدریا دادورنادرشاهابن یمینمحمدتقی مسعودیه

فهرست‌های برگزیده

فهرست آثار ملی شهرستان سبزوارفهرست شهرستان‌های استان خراسان رضویفهرست شهرستان‌های استان خراسان شمالیفهرست شهرستان‌های استان خراسان جنوبیفهرست امیران طاهری • فهرست اهالی سبزوار • فهرست آثار ملی شهرستان کاشمرفهرست آثار ملی شهرستان مشهد

کمک و همکاری

موضوعات

شهرستان‌ها

خراسان جنوبی: بشرویهبیرجندخوسفدرمیانزیرکوهسرایانسربیشهطبسفردوسقائناتنهبندان
خراسان رضوی: باخرزبجستانبردسکنبینالودتایبادتربت جامتربت حیدریهجغتایجوینچنارانخلیل‌آبادخوافخوشابداورزندرگزرشتخوارزاوهزبرخانسبزوارسرخسششتمدصالح‌آبادفریمانفیروزهقوچانکاشمرکلاتکوهسرخگلبهارگنابادمشهدمه‌ولاتنیشابور
خراسان شمالی: اسفراینبجنوردجاجرمراز و جرگلانشیروانفاروجگرمهمانه و سملقان

شهرها

خراسان جنوبی: آبیزآرین‌شهرآیسکارسکاسدیهاسفدناسلامیهآیسکباغستانبشرویهبیرجندحاجی‌آبادخضری دشت بیاضخوسفدرحزهانسرایانسربیشهسه‌قلعهشوسفطبسطبس مسیناعشق‌آبادفردوسقائنقهستانگزیکمحمدشهرمودنهبنداننیمبلوک
خراسان رضوی: احمدآباد صولتانابدباجگیرانباخرزباربایگبجستانبردسکنبیدختتایبادتربت جامتربت حیدریهجغتایجنگلچاپشلوچخماقچکنهچنارانحکم‌آبادخروخلیل‌آبادخوافداورزندرگزدرروددولت‌آبادرباط سنگرشتخواررضویهرودآبروشناوندریوادهریوشسبزوارسرخسسفیدسنگسلامیسلطان‌آبادسمیع‌آبادسنگانشادمهرشاندیزششتمدشهرآبادشهرزوصالح‌آبادطرقبهعشق‌آبادفرهادگردفریمانفیروزهفیض‌آبادقاسم‌آبادقدمگاهقلعه‌نو علیاقلندرآبادقوچانکاخککاریزکاشمرکدکنکلاتکندرگلبهارگلمکانگنابادلطف‌آبادمزداوندمشکانمشهدمشهد ریزهملک‌آبادنشتیفاننصرآبادنقابنوخنداننوده انقلابنیشابورنیل‌شهرهمت‌آبادیونسی
خراسان شمالی: آشخانهآوااسفراینایوربجنوردپیش‌قلعهتیتکانلوجاجرمچناران‌شهرحصار گرم‌خاندرقراززیارتسنخواستشوقانشیروانصفی‌آبادغلامانفاروجقاضیقوشخانهگرمهلوجلییکه‌سعود

سیاستمداران

استانداران: حمید ملانوری شمسیمحمدصادق معتمدیانمحمدعلی شجاعی
نمایندگان خبرگان: سید ابراهیم رئیسیغلامرضا فیاضیسید احمد حسینی خراسانیسید مجتبی حسینیحسن عالمیمحمدهادی عبدخداییسید احمد علم‌الهدی
نمایندگان مجلس: سلمان اسحاقیحسین خسروی اسفرازمصطفی نخعیمجید نصیراییعلی آذریاکبر احمدپوراحسان ارکانیهاجر چنارانیمحمدحسین حسین‌زاده بحرینیفاطمه رحمانیجلیل رحیمی جهان‌آبادیحسن رزمیان مقدممحسن زنگنهمحمد صفایی دلوئیحسین عباس‌زاده امامیعلی‌اصغر عنابستانیسید احسان قاضی‌زاده هاشمیسید امیرحسین قاضی‌زاده هاشمیجواد کریمی قدوسیبهروز محبی نجم‌آبادیجواد نیک‌بینسید محمد پاک‌مهرعلی جدیامان‌الله حسین‌پورمحمد وحیدی

درگاه‌های وابسته

در دیگر ویکی‌پروژه‌های ویکی‌مدیا

پاکسازی