فهرست واژگان اسپانیایی با ریشه ایرانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

این فهرستی از واژگان اسپانیایی است که از زبانهای ایرانی فارسی و اوستایی ریشه می‌گیرند. برای معدودی از این واژگان ممکن است ریشه‌شناسی دیگری هم قائل شده باشند و ممکن است در فهرست واژگان اسپانیایی که از زبانهای دیگر می‌آیند نیز دیده شوند.

فهرست[ویرایش]

aceche یا aciche یا acije یا azache به معنی فروس سولفات یا مس(II) سولفاتَ، برگرفته از عربی «الزاج»، برگرفته از واژه فارسی «زاک». <[۱][۲]

acederaque: به معنی آزاد درخت یا همان سنجد تلخ و زهر زمین و زیتون تلخ است، برگرفته از فرانسه azédarac که خود برگرفته از واژه فارسی «آزاد درخت» است.[۱][۲]

aduana: به معنی دیوان برگرفته از عربی «الدیوان» که خود برگرفته از واژه فارسی دیوان است.[۳]

ajedrez: به معنی شطرنج، برگرفته از عربی الشطرنج، برگرفته از فارسی «شترنگ»، با ریشه فارسی میانه «چترنگ»، برگرفته از سانسکریت «چَتورَنگَ»، به معنی «دارای چهار لبه یا چهار حد».[۱][۲][۴]

alcoba: برگرفته از واژه عربی «القبه» که خود از واژه فارسی گنبد می‌آید.[۵]

alferza: به معنی وزیر بازی شطرنج. برگفته از واژه فارسی فرزین.[۶][۷]

alfil: به معنی فیل در بازی شطرنج، برگرفته از واژه فیل یا پیل[۸]

alfócigo یا alfóncigo یا alfóstigaو یا alfóstigo به معنی پسته، برگرفته از عربی «الفستق»، معرب واژه فارسی میانه «پستک».[۹]

algarroba: به معنی گیاه خرنوب یا غلاف لوبیا. برگرفته از واژه فارسی خرنوب.[۱۰]

alhame اشاره به نوعی پارچهٔ کتانی یا ابریشمی، یا به نوعی پیرهن و تونیک. برگرفته از عربی «الخام» به معنی «پارچه خام» یا «ابریشم خام»، برگرفته از واژه «خام» فارسی.[۱۱]

alhandac یا alhandaque به معنی «آبکند» و «مسیل» و «دره باریک و کوچک»، برگرفته از عربی «الخندق»، معرب از فارسی میانه «کندک» یا «کنده».[۱۲]

almártaga یا almártega به معنی مرداسنگ، برگرفته از عربی «المرتک» یا «المرتق»، برگرفته از واژه فارسی «مرده‌سنگ».[۱۳][۱۴]

almíbar: به معنی شربت. برگرفته از واژه‌های فارسی می+بِه که از راه عربی به اسپانیایی رفته‌است.[۱۵]

almizcle: به معنی مُشک. برگرفته از معرب واژه مشک.[۱۶]

almoraduj یا almoradux یا almorabú، به معنی پونه کوهی یا مرزنگوش، برگرفته از عربی «المردکوش»، برگرفته از وازه فارسی «مرده‌گوش».[۱]

alubia: به معنی لوبیا، برگرفته از عربی‌شدهٔ واژه فارسی لوبیا.

añil یا añir یا amir، به معنی گیاه نیل (Indigofera tinctoria) و رنگ نیلی، بر گرفته از عربی «النیل»، برگرفته از واژه فارسی «نیل»، خود برگرفته از سانسکلیت «نیلـَه».[۱۷]

arjorán به معنی «درخت ارغوان»، برگرفته از عربی «ارجوان»، برگرفته از فارسی «ارغوان».[۲][۱۸]

arrabio، به معنی «چدن»، بر گرفته از عربی «الرَوی»، برگرفته از فارسی «روی».[۱۹]

atabalaque یا atabaque به معنی «طبل کوچک»، برگرفته از عربی «الطبلک»، بر گرفته از فارسی «طبلک».[۲۰]

azabache: به معنی کهربای سیاه یا شَبَق، برگرفته از واژه عربی الصبغ که خود از واژه فارسی شبق گرفته شده‌است.[۲۱][۲۲]

azarcón به معنی سرب سوخته و «رنگ نارنجی شدید» برگرفته از عربی «الزرقون»، برگرفته از واژه فارسی «زرگون».[۱][۲][۲۳]

azúcar به معنی شکر، برگرفته از عربی «السکر»، شاید برگرفته از یونانی σάκχαρη، شاید برگرفته از واژه فارسی «شکر، برگرفته از واژه سانسکریت «शर्करा» (شرَکـَرا). <[۱][۲][۲۴][۲۵]

azucena: به معنی گل سوسن یا زنبق و همچنین نامی برای دختران، برگرفته از واژه عربی «السوسنه» که خود از واژه پهلوی سوسن گرفته شده‌است.[۲۶]

azul: به معنی رنگ آبی، برگرفته از تغییر شکل یافته و معرب واژه فارسی لاژورد.[۲۷][۲۸]

babucha: به معنی کفش یا دمپایی، برگرفته از واژه پاپوش[۲۹]

badián، به معنی بادیان ختایی (Illicium verum)، برگرفته از فرانسه یا ایتالیایی badian، برگرفته از فارسی «بادیان». <[۱][۲][۳۰]

bazar: به معنی بازار

bezoar: یه معنی پادزهر و برگرفته از واژه پادزهر[۳۱]

chacal: به معنی شغال، برگرفته از واژه ترکی cakal که خود برگرفته از واژه فارسی شغال است.[۳۲]

caqui: به معنی رنگ خاکی[۳۳]

caravana: به معنی کاروان و همچنین خودرو مسافرتی بزرگی که جای خواب هم داشته باشد.[۳۴]

carcaj: به معنی ترکش کمانداری یا تیرکش، برگرفته از واژه ترکَش یا تیرکش[۳۵]

carmesí: به معنی سرخ‌رنگ. برگرفته از معرب واژه فارسی قرمز.[۳۶] این باور نیز وجود دارد که واژه قرمز ریشه سانسکریست دارد.[۳۷]

casaca: به معنی بالاپوش یا کاپشن، احتمالاً برگرفته از واژه قزاقی

chal: به معنی شال[۳۸]

chalina: مصغر واژه شال، به معنی شال کوچک

cheque[۳۹]

cipayo: به معنی سرباز، برگرفته از واژه فارسی سپاهی.[۴۰][۴۱]

diván: به معنی مبل یا کاناپه و همچنین دیوان، برگرفته از واژه دیوان[۴۲]

espinaca: به معنی اسفناج. برگرفته از واژه فارسی اسفناج یا فارسی باستان اسپاناخ.[۴۳][۴۴][۴۵]

escabeche: نوعی غذای اسپانیایی به‌ویژه کاتالان است. از واژه عربی سکباج که خود از واژه‌های فارسی سرکه+با (به معنی آش) گرفته شده‌است.[۴۶][۴۷]

gaceta[۴۸]

gasa: به معنی پارچه ابریشمی

jaque: به معنی کیش در بازی شطرنج، تبدیل یافته معرب واژه[۳۹]

jazmín: به معنی یاسمن. برگرفته از واژه پهلوی یاسمن.[۴۹]

mago: به معنی مُغ و همچنین جادوگر. برگرفته از واژه فارسی مُغ.[۵۰]

matador[۵۱]

mate: مات، اصطلاحی در شطرنج[۵۱][۵۲]

parche: به معنی وصله، یا تکه، برگرفته از واژه پارچه

paraíso: به معنی پردیس یا بهشت. برگرفته از واژه فارسی پردیس.[۵۳][۵۴]

percal: از واژه پرگاله[۵۵]

persa: به معنی پارسی، فارسی، ایرانی

persiana: به معنی پرده کرکره، پنجره پوش، برگرفته از پنجره پوش‌های سبک ایرانی یا پارسی که اولین بار در قرن هجدهم به ونیز برده شدند.[۵۶]

prisco

pi(j/y)ama: به معنی پیژامه، از واژه پای‌جامه[۵۷]

quermes: به معنی سرخ شرابی یا قرمز.[۵۸]

quiosco: به معنی کیوسک. برگرفته از واژه کوشک فارسی و پهلوی.[۵۹][۶۰]

roque: به معنی مهره رخ شطرنج[۶۱]

sátrapa: به معنی ساتراپ یا استان. برگرفته از واژه پارسی باستان ساتراپ.[۶۲]

serrallo: به معنی شبستان، برگرفته از واژه سرای[۶۳][۶۴]

taburete: به معنی چهارپایه، برگرفته از واژه عربی تنبور که خود از واژه پارسی تبیر گرفته شده[۶۵]

tafetán: به معنی نوعی پارچه ابریشمی تافته، برگرفته از واژه تافته[۶۶]

talco: به معنی سنگ تالک، برگرفته از واژه تالک[۶۷]

tigre: به معنی ببر، برگرفته از واژه لاتین tigris که خود احتمالاً ریشهٔ ایرانی دارد[۶۸]

tulipán: به معنی لاله، برگرفته از واژه دلبند[۶۹]

taza: به معنی فنجان، برگرفته از واژه عربی طسّة که خود برگرفته از واژه تشت فارسی است.[۷۰]

turbante: به معنی دستار یا عمامه، برگرفته از واژه دلبند[۷۱]

zancada: به معنی گام بلند، برگرفته از واژه لاتین zanca، که خود بر گرفته از واژه زنگه‌است. (که به معنی نوعی پای‌افزار بوده‌است).[۷۲][۷۳]

zénana: به معنی زنانه یا بخش زنانه[۷۴]

zumbar

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ Shafa, Shojaeddin. De Persia a la España musulmana: la historia recuperada. Huelva, 2000. شابک: ۸۴-۹۵۰۸۹-۴۳-۲
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ Moliner, María. Diccionario de uso del español. ویرایش رایانه‌ای سال ۲۰۰۱
  3. ADUANA
  4. «مقاله «شترنگ» در لغات‌نامه دهخدا». بایگانی‌شده از اصلی در ۴ ژوئن ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۲۷ نوامبر ۲۰۱۱.
  5. ALCOBA
  6. Alferza
  7. http://es.wikipedia.org/wiki/Alferza
  8. Etimología - Castellano - La Palabra del Día de el-castellano.org - La lengua española[پیوند مرده]
  9. Eguílaz y Yanguas, Leopoldo de. Glosario etimológico de las palabras españolas (castellanas, catalanas, gallegas, mallorquinas, portuguesas, valencianas, y bascongadas) de orígen oriental (árabe, hebreo, malayo, persa, y turco). Granada, 1886.
  10. Algarroba
  11. Eguílaz y Yanguas, Leopoldo de. Glosario etimológico de las palabras españolas (castellanas, catalanas, gallegas, mallorquinas, portuguesas, valencianas, y bascongadas) de orígen oriental (árabe, hebreo, malayo, persa, y turco). Granada, 1886. صفحه ۱۸۶.
  12. Eguílaz y Yanguas, Leopoldo de. Glosario etimológico de las palabras españolas (castellanas, catalanas, gallegas, mallorquinas, portuguesas, valencianas, y bascongadas) de orígen oriental (árabe, hebreo, malayo, persa, y turco). Granada, 1886. صفحه ۱۸۷.
  13. [Shafa, Shojaeddin. De Persia a la España musulmana: la historia recuperada. Huelva, 2000. شابک: ۸۴-۹۵۰۸۹-۴۳-۲
  14. Moliner, María. Diccionario de uso del español. ویرایش رایانه‌ای سال ۲۰۰۱ Eguílaz y Yanguas, Leopoldo de. Glosario etimológico de las palabras españolas (castellanas, catalanas, gallegas, mallorquinas, portuguesas, valencianas, y bascongadas) de orígen oriental (árabe, hebreo, malayo, persa, y turco). Granada, 1886. صفحه ۲۱۶.
  15. Almíbar
  16. Almizcle
  17. Eguílaz y Yanguas, Leopoldo de. Glosario etimológico de las palabras españolas (castellanas, catalanas, gallegas, mallorquinas, portuguesas, valencianas, y bascongadas) de orígen oriental (árabe, hebreo, malayo, persa, y turco). Granada, 1886. صفحه ۲۵۹
  18. Eguílaz y Yanguas, Leopoldo de. Glosario etimológico de las palabras españolas (castellanas, catalanas, gallegas, mallorquinas, portuguesas, valencianas, y bascongadas) de orígen oriental (árabe, hebreo, malayo, persa, y turco). Granada, 1886. صفحه ۲۷۹
  19. Eguílaz y Yanguas, Leopoldo de. Glosario etimológico de las palabras españolas (castellanas, catalanas, gallegas, mallorquinas, portuguesas, valencianas, y bascongadas) de orígen oriental (árabe, hebreo, malayo, persa, y turco). Granada, 1886. صفحه ۲۸۰
  20. Eguílaz y Yanguas, Leopoldo de. Glosario etimológico de las palabras españolas (castellanas, catalanas, gallegas, mallorquinas, portuguesas, valencianas, y bascongadas) de orígen oriental (árabe, hebreo, malayo, persa, y turco). Granada, 1886. صفحه ۲۹۶
  21. Azabache
  22. http://es.wiktionary.org/wiki/azabache
  23. مقاله «شترنگ» در لغات‌نامه دهخدا.
  24. سایت تخصصی ریشه‌شناسی زبان اسپانیایی.
  25. ریشه‌شناسی در مقاله ویکی‌پدیای انگلیسی درباره شکر.
  26. Azucena
  27. http://es.wiktionary.org/wiki/azul
  28. AZUL
  29. http://es.wiktionary.org/wiki/babucha
  30. مقاله «بادیان ختائی» در لغات‌نامه دهخدا.[پیوند مرده]
  31. http://books.google.com/books?id=mjrgOh4iBnEC&pg=PA304&lpg=PA304&dq=bezoar+persa&source=bl&ots=suFeXeZyZL&sig=PUXkA98vKLgtVtBhI2pXzRqWwpA&hl=en&ei=-fmMTeyhOI_CtAbzn_WWCg&sa=X&oi=book_result&ct=result&resnum=9&ved=0CFIQ6AEwCA#v=onepage&q=bezoar%20persa&f=false
  32. CHACAL
  33. Etimología - Castellano - La Palabra del Día de el-castellano.org - La lengua española[پیوند مرده]
  34. Etimología - Castellano - La Palabra del Día de el-castellano.org - La lengua española[پیوند مرده]
  35. CARCAJ
  36. Carmesí
  37. http://es.wiktionary.org/wiki/carmesí
  38. CHAL
  39. ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ Etimología - Castellano - La Palabra del Día de el-castellano.org - La lengua española[پیوند مرده]
  40. CIPAYO
  41. Etimología - Castellano - La Palabra del Día de el-castellano.org - La lengua española[پیوند مرده]
  42. http://es.wiktionary.org/wiki/diván
  43. «Etimología - Castellano - La Palabra del Día de el-castellano.org - La lengua española». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ فوریه ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲۸ مارس ۲۰۱۱.
  44. Espinaca
  45. Online Etymology Dictionary
  46. Escabeche
  47. http://es.wikipedia.org/wiki/Escabeche#Or.C3.ADgenes
  48. GACETA
  49. JAZMÍN
  50. MAGO
  51. ۵۱٫۰ ۵۱٫۱ MATE
  52. http://es.wiktionary.org/wiki/jaque
  53. http://es.wikipedia.org/wiki/Paraíso
  54. «Paraíso». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۲۸ مارس ۲۰۱۱.
  55. percale: Definition from Answers.com
  56. «History». بایگانی‌شده از اصلی در ۹ فوریه ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۲۵ مارس ۲۰۱۱.
  57. PIJAMA
  58. Quermes
  59. Etimología - Castellano - La Palabra del Día de el-castellano.org - La lengua española[پیوند مرده]
  60. Quiosco
  61. Etimología - Castellano - La Palabra del Día de el-castellano.org - La lengua española
  62. Sátrapa
  63. [۱]
  64. Etimología - Castellano - La Palabra del Día de el-castellano.org - La lengua española
  65. Taburete
  66. http://en.wikipedia.org/wiki/Taffeta
  67. TALCO
  68. http://en.wiktionary.org/wiki/tigris#Etymology
  69. Online Etymology Dictionary
  70. TAZA
  71. http://unabridged.merriam-webster.com
  72. Zancada
  73. http://en.wiktionary.org/wiki/zanga#Latin
  74. http://es.wiktionary.org/wiki/zénana