پتر کبیر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از پتر یکم)
پتر کبیر
پیتر یکم
تزار همه روس‌ها
امپراتور روسیه
پرترهٔ پتر کبیر اثر ژان-مارک ناتیه در ۱۷۱۷ میلادی
امپراتور روسیه
سلطنت۲ نوامبر ۱۷۲۱ – ۸ فوریهٔ ۱۷۲۵
پیشیناولین امپراتور روسیه
جانشینکاترین یکم
تزار همه روس‌ها
سلطنت۷ مه ۱۶۸۲ – ۲ نوامبر ۱۷۲۱
تاج‌گذاری۲۵ ژوئن ۱۶۸۲
پیشینفیودور سوم
جانشینآخرین تزار روسیه تزاری
فرمانروای مشترکایوان پنجم (۱۶۸۲–۱۶۹۶)
نایب‌السلطنهسوفیا آلکسینوا (۱۶۸۲–۱۶۸۹)
زاده۹ ژوئن ۱۶۷۲
مسکو، روسیه تزاری
درگذشته۸ فوریهٔ ۱۷۲۵ (۵۲ سال)
سنت پترزبورگ، امپراتوری روسیه
آرامگاه
همسراناودوکسیا لوپوخینا ۱۶۸۹–۱۶۹۸
مارتا آلِکسِییِونا (بعدها کاترین یکم) از ۱۷۰۷
فرزند(ان)الکسی پتروویچ
آنا، دوشس هلشتاین-گوتورپ
الیزابت، امپراتریس روسیه
دوشس بزرگ ناتالیا پترونا
نام کامل
پتر آلکسیویچ رومانوف
خاندانرومانوف
پدرالکسی یکم
مادرناتالیا ناریشکینا
امضاءپتر کبیر's signature

پیتر یکم (به انگلیسی: Peter I، به روسی: Пётр I Алексеевич؛ ۹ ژوئن ۱۶۷۲ – ۸ فوریه ۱۷۲۵) مشهور به پِتر کبیر، آخرین پادشاه روسیه تزاری بود که از ۷ مه ۱۶۸۲ تا ۸ فوریه ۱۷۲۱، به عنوان تزار روسیه و از ۱۷۲۱ تا زمام مرگش در ۱۷۲۵ به عنوان امپراتور روسیه بر این کشور حکومت کرد. دوران سلطنت پتر بر روسیه آغاز عصر جهش و پیشرفت در آن کشور بود که بعد‌ها به «دورهٔ پترین» مشهور شد. او توانست، روسیه را با اصلاحات و کشورگشایی‌های فراوان به یک ابرقدرت اروپایی تبدیل کند.

بیشتر دوران سلطنت ۲۹ ساله پتر صرف توسط جنگ‌های طولانی علیه امپراتوری‌های عثمانی و سوئد شد. علیرغم مشکلات اولیه، جنگ‌های او در نهایت موفقیت‌آمیز بودند و منجر به گسترش حوضه نفوذ روسیه به دریای آزوف و دریای بالتیک شدند و بدین ترتیب، زمینه برای رشد نیروی دریایی امپراتوری روسیه فراهم گشت. پیروزی او در جنگ بزرگ شمالی به دوران سوئد به عنوان یک قدرت بزرگ و تسلط آن بر منطقه بالتیک پایان داد و در عین حال، جایگاه روسیه را تا حدی بالا برد که به عنوان یک امپراتوری به رسمیت شناخته شد.

پتر شخصاً یک انقلاب فرهنگی را رهبری کرد که بسیار از سیستم‌های اجتماعی و سیاسی سنت‌گرا و قرون وسطایی را با سیستم‌هایی که مدرن، علمی، اروپایی و مبتنی بر روشنگری محض بودند، جایگزین کرد. در سال ۱۷۰۰م، او گاه‌شماری ژولینی را معرفی کرد اگرچه کلیسای ارتدکس روسیه به ویژه در برابر این تغییر مقاومت نشان داد؛ زیرا آن‌ها بر این عقیده بودند که باید هویت متمایز خود را حفظ کنند و تحت تأثیر اعمال کاتولیک‌ها قرار نگیرند. در سال ۱۷۰۳م، او اولین روزنامه روسی را به نام «Sankt-Peterburgskie Vedomosti» تاسیس کرد و دستور خط مدنی را که اصلاحاتی در املای روسی بود و عمدتا توسط خودش طراحی شده بود صادر کرد. او شهر سنت پترزبورگ را در ساحل نوا به عنوان "پنجره‌ای رو به غرب" در می ۱۷۰۳م تأسیس کرد. در سال ۱۷۱۲م پتر پایتخت روسیه را از مسکو به سنت پترزبورگ منتقل کرد؛ جایی که تنها با یک وقفه کوتاه، تا سال ۱۹۱۸م پایتخت باقی ماند. او آموزش عالی و صنعتی‌سازی را در امپراتوری روسیه ترویج کرد. آکادمی علوم روسیه و دانشگاه دولتی سن پترزبورگ در سال ۱۷۲۴، یک سال قبل از مرگ او تأسیس شدند.

پتر در درجه اول به نوسازی کشور و تبدیل آن به یک قدرت بزرگ اروپایی نسبت داده می‌شود. برخی اصلاحات اداری او مانند ایجاد مجلس سنا در سال ۱۷۱۱، دانشکده روسیه در سال ۱۷۱۷ و جدول درجه اشرافیت در سال ۱۷۲۲ تأثیری ماندگاری بر روسیه گذاشت. منشأ بسیاری از نهاد‌های دولت روسیه به دوره سلطنت او می‌رسد.

پیش‌زمینه تاریخی[ویرایش]

تولد و اوایل زندگی[ویرایش]

نگاره‌ای از پتر در کودکی

پتر با نام کامل پتر آلکسیوویچ دومانوف در ۹ ژوئن [سبک قدیمی: ۳۰ مه] ۱۶۷۲ در مسکو پایتخت روسیه تزاری به دنیا آمد. نام او برگرفته از شخصیت پطرس قدیس بود. او در املاک ایزمایلوو بزرگ شد و از دوران کودکی و به سفارش پدرش الکسی یکم، توسط چندین معلم از جمله نیکیتا زوتوف، پاتریک گوردون و پل منزیوس آموزش دید.  در ۲۹ ژانویه ۱۶۷۶، الکسی درگذشت و حاکمیت را به برادر بزرگ و ناتنی پیتر، فئودور سوم ۲۱ ساله که ضعیف و بیمار بود، واگذار کرد. در تمام این مدت، در واقع دولت عمدتاً توسط آرتامون ماتویف، دوست روشنفکر الکسی، رئیس سیاسی خاندان ناریشکین و یکی از بزرگترین خیرین دوران کودکی پیتر اداره می‌شد.

این موقعیت زمانی که فئودور در ۷ مه ۱۶۸۲ درگذشت تغییر کرد. از آنجایی که فئودور هیچ فرزندی از خود به جای نگذاشت، اختلافی بین خانواده میلوسلاوسکی (ماریا میلوسلاوسکایا همسر اول الکسی یکم) و خانواده ناریشکین (ناتالیا ناریشکینا دومین همسر او) در مورد اینکه چه کسی باید وارث پادشاهی باشد به وجود آمد.

در پی آن، گروهی از سربازان در برابر اقدامات ناریشکین‌ها دست به شورش زده و با حمله به کاخ خواستار سلطنت ایوان شدند. مجلس شورای ملی مرکب از اعضای حاضر ولایات در مسکو تشکیل شد. استرلتسی‌ها این امکان را برای سوفیا، میلوسلاوسکی‌ها (خاندان ایوان) و متحدانشان فراهم کردند تا پیتر و ایوان به طور مشترک به عنوان تزار معرفی شوند و ایوان که بزرگ‌تر بود به عنوان تزار ارشد شناخته شود و چنین هم شد. از آن‌جا که هر دو هنوز کودک بودند، سوفیا خواهر تنی ایوان به عنوان نائب‌السلطنه تعیین شد. به این شکل درواقع سوقیا تمام قدرت را در دست گرفت و به مدت هفت سال به عنوان یک حاکم خودکامه حکومت کرد.

نگاره‌ای از کاخ پتر در مسکو که پتر در آن زندگی می‌کرد.

پتر در دوران نوجوانی و جوانی فردی عیاش بود. او نوجوانی خود را در محله خارجی‌های روسیه گذراند. محله‌ای که در آن آلمانی‌ها، فرانسوی‌ها، هلندی‌ها و انگلیسی‌ها حضور چشم‌گیری داشتند. او در این محله با شخصی به نام فرانسوا آلوفور دوست بود که اغلب در خانه زیبای او به شب‌نشینی و خوشگذرانی مشغول بود. مادر پتر به دنبال آن بود که او را مجبور به اتخاذ رویکردی متعارف‌تر کند. به همین علت، ازدواج او را با اودوکسیا لوپوخینا در سال ۱۶۸۹م (۱۷ سالگی‌اش) سازماندهی کرد. این ازدواج با شکست مواجه شد. ۱۰ سال بعد، پتر همسرش را مجبور کرد تا به راهبه ای در یک صومعه تبدیل شود. پتر با این کار، خودش را از زندگی با اودوکسیا لوپوخینا آزاد ساخت.

رسیدن به قدرت[ویرایش]

با وجود بالغ شدن پتر و ایوان سوفیا قصد کناره‌گیری از قدرت را نداشت. او علاوه بر به‌کارگیری انواع جاسوس‌ها، شخصاً پتر را که درحال تبدیل شدن به جوانی مغرور و برازنده بود زیر نظر می‌گرفت تا از هرگونه خطر کودتای احتمالی جلوگیری کند. با همه این‌ها حکومت وی چندان دوام نیاورد. درنهایت، پس از آن که سوفیا پتر را برای جلوگیری از به سلطنت رسیدنش به یکی از روستاهای مجاور مسکو تبعید کرد، پتر توانست در سال ۱۶۸۹م با جمعی از یاران و هواخواهان خود به مسکو حمله کند. او سوفیا را به زندان افکند و از صحنه قدرت کنار زد.

با این حال، پتر نتوانست کنترل واقعی بر امور روسیه را به دست آورد؛ زیرا این‌بار قدرت توسط مادرش، ناتالیا ناریشکینا به عنوان نایب‌السلطنه اعمال شد. تنها زمانی که مادر پتر در سال ۱۶۹۴ درگذشت، او که در آن زمان ۲۲ ساله شده بود توانست به یک حاکم مستقل تبدیل شود. از لحاظ رسمی، ایوان و پیتر با هم فرمانروا بودند؛ اگرچه برای هر دو بی‌اثر بود.

سرانجام، دو سال بعد و هنگامی که ایوان پنجم در سال ۱۶۹۶ و بدون فرزند پسری از دنیا رفت، پیتر تنها حاکم باقی‌مانده شد. دوران حکمرانی حقیقی وی از این سال به بعد آغاز شد و با تاج‌گذاری به عنوان «پیتر یکم» برای تبدیل شدن به یکی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ روسیه آماده شد.

سلطنت[ویرایش]

پرترهٔ «پیتر یکم» که در اوایل پادشاهی او در ۲۶ سالگی کشیده شده، اثر گادفری کنلر در ۱۶۹۸؛ این پرتره هدیهٔ پیتر به پادشاه انگلستان بود.

پیتر اصلاحات گسترده ای را با هدف مدرن سازی روسیه اجرا کرد.[۱] او که به شدت تحت‌تأثیر مشاورانش اروپایی‌اش بود، ارتش روسیه را بر اساس خطوط مدرن سازماندهی کرد و از همان ابتدا، رویای تبدیل‌کردن روسیه به یک قدرت دریایی را در سر داشت.  او در داخل با مخالفت‌های زیادی علیه سیاست‌هایش مواجه شد؛ اما او همه شورش‌ها و مخالفت‌های علیه‌ خود را به‌طور وحشیانه‌ای سرکوب کرد. از جمله توسط استرلتسی‌ها، باشقیرها، آستاراخان، و شورش بولاوین که بزرگ‌ترین قیان مدنی در طول سلطنتش بود.

او عقیده داشت که روسیه تا زمانی که در عرصه فناوری به پای اروپا نرسد، هرگز یک امپراتوری قدرتمند نخواهد شد. برای همین کارشناسان فنی خارجی را استخدام کرد تا چگونگی ساخت کشتی‌های بهتر و بنای استحکامات نیرومندتر را به روس‌ها بیاموزند. مدارسی را برای آموزش ریاضیات و مهندسی برپا کرد که برای هدف‌گیری دقیق‌تر توپخانه و بنای استحکامات مناسب به دانستن آن‌ها نیاز داشتند.

پتر درحال آرام کردن نیروهای غارتگر خود پس از بازپس‌گیری ناروا در سال ۱۷۰۴م؛ اثر نیکولای ساوروید در ۱۸۵۹م.
نگاره‌ای از دربار پتر کبیر، اثر استانیسلاو کلبوفسکی در ۱۸۵۸م.

نخستین روزنامه روسیه را به راه انداخت تا روس‌ها مانند اروپاییان، بتوانند دربارهٔ وقایع جاری کسب اطلاع کنند. او تقویم سنتی روسیه را که تاریخ رخدادها را از پیدایش جهان تعیین می‌کرد، کنار گذاشت و به جای آن تقویم مورد استفاده در اروپای غربی را پذیرفت که تاریخ رخدادها را از میلاد مسیح محاسبه می‌کرد. درهای مناصب دولتی را که تا آن زمان تنها به پسران اشراف اختصاص داشت به روی پسران با استعداد خانواده‌های معمولی گشود. آکادمی علوم را برای ترویج آموزش و پژوهش تأسیس کرد. او به مردم دستور داد او را به جای تزار، امپراتور بنامند. پتر فرمانی صادر کرد که به جز روحانیون و دهقانان، همه روس‌ها می‌بایست ریش خود را بتراشیدند. این فرمان، مخالفت‌های زیادی را بین مردم در پی داشت چرا که برای مردم ریش صرفاً یک آرایش نبود بلکه اهمیتی مذهبی داشت. پتر کبیر شخصیتی تندخو و بی‌رحم داشت و افرادی که مورد غضب واقع می‌شدند به شدت مورد شکنجه قرار می‌گرفتند؛ حتی پسر او که با اصلاحاتش موافق نبود در زندان زیر شکنجه قرار گرفت و کشته شد.

پرترهٔ مشهور «پیتر در گروسه»، اثر پل دلاروش. ج در  ۱۸۳۸م.

اصلاحات نظامی[ویرایش]

پتر ارتش روسیه را در مرز‌های غربی کشور به طور کامل اصلاح‌سازی کرد. این تصویر یک سرباز پیاده‌نظام روس از سال ۱۷۰۴م را نشان می‌دهد که یک سرنیزه را روی تفنگش نصب می‌کند.

در دوران پترکبیر، ارتش روسیه به سبک ارتش‌های اروپایی بازسازی و نیرومند شد. روسیه از نظر سیاسی و اقتصادی نیاز شدیدی به دریای آزاد داشت. پتر کبیر می‌خواست با ارتش قدرتمند روسیه بندر‌های دریای سیاه در جنوب و دریای بالتیک در شمال غرب را به منظور تسهیل تجارت با اروپا در اختیار بگیرد و در عین حال قوای خود را متوجه دریای خزر کند. با چنین هدفی بود که لشکرکشی‌های آزوف (۱۶۹۵–۱۶۹۶) بین روسیه و عثمانی بر سر در اختیار گرفتن بندر بزرگ آزوف در دریای سیاه درگرفت.

نگارهٔ «تسخیر آزوف» اثر رابرت کر پورتر در ۱۶۹۶م.

نبرد مهم دیگر، جنگ بزرگ شمالی بود که با امپراتوری سوئد درگرفت. این جنگ برای دستیابی به سواحل دریای بالتیک درگرفت و از ۱۷۰۰ تا ۱۷۲۱ ادامه داشت. در ۱۷۲۱ با امضای صلح بین روسیه و سوئد، سرانجام کنترل بخش‌هایی از لیوونی و استونی، دو منطقه در دریای بالتیک، به دست روسیه افتاد.

ساخت سنت پترزبورگ[ویرایش]

پتر درحال فکر‌کردن به ساخت سنت پترزبورگ در ساحل دریای بالتیک، اثر الکساندر بنوا در ۱۹۱۶م.

پتر کبیر در سال ۱۷۰۳م تصمیم گرفت در باریکه‌ای باتلاقی که در طول ساحل دریای بالتیک به تصرف خود درآورده بود، یک شهر جدید و بزرگ بنا کند که سنت پترزبورگ نام گرفت. با تلاش جان‌فرسای هزاران کارگر، شهر سن‌پترزبورگ به بندری بزرگ برای تجارت بین روسیه و اروپا تبدیل شد. این شهر تا حدود دو قرن به صورت پایتخت روسیه درآمد.

تبدیل شدن به امپراتور روسیه[ویرایش]

پتر در سال ۱۷۲۱م به عنوان امپراتور روسیه تاج‌گذاری می‌کند. اثر بوریس چوریکوف در ۱۸۳۶م.

حمله به ایران در زمان صفویه[ویرایش]

دشمنی‌های عثمانی و روسیه و عزم هرکدام برای تسخیر شمار بیشتری از کشورها پایان‌ناپذیر می‌نمود. امپراتوری عثمانی و روسیه تزاری هر دو تمایل داشتند از قدرت ایران صفوی علیه یکدیگر استفاده کنند. این جریان تا زمان پترکبیر و شاه سلطان حسین صفوی ادامه داشت. اولین رابطه بین صفویان و پادشاهی تزاری زمانی بود که قزاق‌ها در زمان شاه سلیمان یکم به فرح‌آباد مازندران حمله کردند و قصر جهان‌نما را که از بناهای زیبای دوره شاه‌ عباس یکم بود، ویران ساختند و عده‌ای از اهالی را به قتل رساندند و شبه‌جزیره میانکاله را پایگاه حملات بعدی خود قرار دادند. به دستور شاه‌ سلیمان، قشون ایران به این شبه‌جزیره حمله، و قزاق‌ها را متواری کرد. پس از این واقعه، شاه صفوی از دربار روسیه تقاضای تنبیه و مجازات قزاق‌ها را نمود. دولت روسیه هم استینکا رازین را در سال ۱۶۷۳م دستگیر کرد و در مسکو به دار آویخت و آنگاه سفیری به اصفهان فرستاد تا روابط دو کشور را دوستانه و سوءتفاهمات را رفع کند. همراه این سفیر آراکلی‌خان، نواده تهمورث‌خان، والی سابق گرجستان، نیز به اصفهان آمد و نزد شاه سلیمان رسید. سفیر روسیه تقاضا کرد دولت ایران، طبق تعهد خود در موقع فتح گرجستان مبنی بر اینکه والی آن ایالت همواره از دودمان باگرایتون باشد، با حکمرانی آراکلی‌خان موافقت کند و اجازه دهد آراکلی‌خان پای شاه را ببوسد و به والی‌گری مفتخر شود. شاه سلیمان تقاضای تزار روسیه را پذیرفت و به آراکلی محبت کرد و امارت گرجستان را برای او برقرار نمود. در سال ۱۶۷۵م نیز سفیر دیگری از روسیه به اصفهان آمد و برای جنگ با عثمانی تقاضای ۲۰ هزار قشون امدادی کرد. این سفیر یک سال در اصفهان ماند و در این خصوص اصرار ورزید؛ ولی دولت ایران حاضر نشد عهدنامه صلح قصر شیرین را زیر پا گذارد و به خاطر روس‌ها با دولت عثمانی وارد جنگ شود. از این تاریخ تا مرگ آلکسی یکم و جلوس پتر کبیر در سال ۱۶۸۲م، روابط بین دو کشور توأم با سردی بود.

ظاهر و رفتار[ویرایش]

اندیشه‌های سیاسی[ویرایش]

پتر کبیر در جوانی، الگوی وجودی پروتستانی (نومذهبی) را در دنیای عملگرایانه رقابت و موفقیت‌های شخصی اتخاذ کرد که تا حد زیادی فلسفه اصلاح‌طلبی او را شکل داد. او مردم روسیه را بی‌ادب، بی‌شعور، کودک‌فکر و سرسخت در تنبلی می‌دانست. او نقش دولت در زندگی مردم را بسیار بالا برد و آن را ابزاری ایده‌آل برای دستیابی به اهداف عالی‌اش می‌دانست. پتر دولت را نهادی برای تبدیل مردم البته با به‌کارگیری خشونت و ترس، به افراد تحصیل کرده، آگاه، قانونمند و مفید برای تمام موضوعات جامعه می‌دانست.

او در مفهوم سلطنت مطلقه وظایف یک پادشاه را مشخص کرد. او مواظبت از رعایای خود، محافظت از آن‌ها در برابر دشمنان و تلاش برای منافع آن‌ها را ضروری می‌دانست. پتر بیش از هر کسی منافع روسیه را در نظر گرفت. او رسالت خود را در تبدیل کشورش به قدرتی مشابه کشورهای غربی می‌دید و زندگی خود و رعایای خود را به هر نحو تابع تحقق این اندیشه کرد. به تدریج این ایده در اندیشه همه رسوخ کرد که این آرمان باید با کمک اصلاحات و با اراده خودکامه پتر انجام شود که البته، منفعت‌آمیز هم خواهد بود. وی اخلاق یک دولت‌مرد را جدا از اخلاق شخصی می‌‌دانست و معتقد بود که حاکمیت به نام منافع دولتی می‌تواند به سمت قتل، خشونت، جعل و نیرنگ برود.[۲]

خلقیات[ویرایش]

از نظر شخصیتی، پتر بسیار جدی، کم‌حرف، پرانرژی و زودخشم بود. پیتر علاقه زیادی به گیاهان، حیوانات و مواد معدنی، موجودات ناقص‌الخلقه یا استثنائی در قانون طبیعت برای ارضای کنجکاوی‌های خود داشت. او تحقیق در مورد ناهنجاری‌ها را تشویق می‌کرد و در تمام طول سلطنتش تلاش می‌کرد تا ترس‌های خرافی مانند ترس از هیولاها را از بین ببرد.

ظاهر[ویرایش]

پتر به شکل غیر معمولی بسیار قد بلند شد. در دوره‌ای که اکثر انسان‌های جهان قامت بلندی نداشتند، او طبق گزارش‌ها ۶ فوت ۸ اینچ (۲.۰۳ متر) قد داشت. پیتر همچنین دارای تیک‌های عصبی قابل توجهی در صورتش بود، به طوریه که ممکن است از تشنج‌های کوچک رنج می‌برده باشد که نوعی صرع محسوب می‌شوند.

همسر و فرزندان[ویرایش]

مرگ[ویرایش]

«پتر کبیر در بستر مرگ» اثر ایوان نیکیتین در ۱۷۲۵م.

علت دقیق مرگ پتر هنوز در هاله‌ای از ابهام وجود دارد. یک داستان تایید نشده از مرگ پتر به دلیل سرمازدگی پس نجات سربازان در حال غرق شدن در آب سرد حکایت دارد. پس از آن پتر به شدت مریض احوال شد و رو به ضعف نهاد. همچنین شواهدی از وجود قانقاریا در ناحیه مثانه وی (که قبلاً هم دچار عارضه شده بود) وجود دارد که ممکن است علت واقعی مرگ او بوده باشد.

آرامگاه پتر کبیر در قلعه پیتر و پل واقع در سنت پترزبورگ

سرانجام پتر کبیر در ۸ فوریه [سبک قدیمی: ۲۸ ژانویه] ۱۷۲۵ در سن پنجاه و دو سال و هفت ماهگی و درحالی که بیش از چهل و دو سال فرمانروایی کرده بود از دنیا رفت. جسد او در کلیسای جامع سنت پیتر و پل واقع در سنت پترزبورگ روسیه به خاک سپرده شد.

میراث[ویرایش]

گسترش قلمرو پادشاهی تزاری از سال ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰؛ متصرفات پتر کبیر با سبز روشن مشخص شده‌است.

روسیه از زمان تأسیس دودمان رومانوف توسط میخائیل یکم (۱۶۱۳–۱۶۴۵) دو راهبرد عمده را اجرا کرد. این دو سیاست که از زمان میخائیل آغاز شد و در دوره پتر کبیر، چهارمین تزار از این خانواده، به اوج خود رسید، عبارت است از:

۱ـ اعمال سیاست گسترش سرزمینی به منظور تصرف مناطق استعماری. این سیاست قبل از پتر در سمت شمال این کشور آغاز شده بود، ولی در دوره پتر استراتژی اساسی روسیه شد. روسیه اعمال سیاست گسترش سرزمینی را از چهار جهت دنبال کرد: نخست در سده شانزدهم به سمت سیبری تا ولادی‌وستوک و سپس سلطه بر مغولستان و منچوری؛ دوم از سوی شمال با تعرض به خاک سوئد و نروژ که با چند سده جنگ همراه بود؛ سوم به جانب بالتیک که در واقع پنجره روسیه به اروپا بود، با هدف دسترسی به آب‌های آزاد (دریای سیاه و دریای مدیترانه) برای دستیابی به تجارت جهانی؛ چهارم پیشروی به سمت سواحل دریای مازندران و مرزهای ایران. این سیاست که از قرن شانزدهم آغاز شده بود تا قرن بیستم ادامه یافت و روسیه به بخش وسیعی از سیاست گسترش سرزمینی دست یافت و بزرگ‌ترین کشور جهان شد.

۲ـ سیاست مدرن‌سازی روسیه. این سیاست، گرچه در زمان پتر وارد مرحله گسترده و اجرایی شد و به اوج خود رسید، از دوره الکسی یکم، فرزند میخائیل یکم، آغاز شده بود. آلکسی روسیه را از انزوای سیاسی خارج کرد. تعداد زیادی صنعتگر و مهندس از اروپا به کشور خود آورد، علوم و فلسفه و ادبیات اروپای غربی را رواج داد و طرز لباس پوشیدن اروپاییان را در مسکو متداول کرد.

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. Evgenii V. Anisimov, The Reforms of Peter the Great: Progress Through Violence in Russia (Routledge, 2015)
  2. Anisimov, Y. V. (16 June 2023) [13 December 2022]. «Пётр I». Great Russian Encyclopedia.

منابع[ویرایش]

مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Peter the Great». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۲۵ مارس ۲۰۲۴.

  • پ‍طر ک‍ب‍ی‍ر، ت‍أل‍ی‍ف راب‍رت م‍اس‍ی، ت‍رج‍م‍ه ذب‍ی‍ح‌الله م‍ن‍ص‍وری، ت‍ه‍ران: انتشارات زری‍ن، ۱۳۶۶.
  • ت‍اری‍خ روس‍ی‍ه از آغ‍از ت‍ا ان‍ق‍لاب اک‍ت‍ب‍ر، ت‍أل‍ی‍ف ن. ب‍ری‍ان ش‍ان‍ی‌ن‍وف، ت‍رج‍م‍ه و اق‍ت‍ب‍اس خ‍ان‌ب‍اب‍ا ب‍ی‍ان‍ی. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۵۲.
  • روس‍ی‍ه ت‍زاری، ت‍أل‍ی‍ف ج‍ی‍م‍ز ای. اس‍ت‍ری‍ک‍ل‍ر، ت‍رج‍م‍ه م‍ه‍دی ح‍ق‍ی‍ق‍ت‌خ‍واه، ت‍ه‍ران: انشارات ق‍ق‍ن‍وس، ۱۳۸۱.

پیوند به بیرون[ویرایش]