معشوق: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
دانیل (بحث | مشارکت‌ها)
جز روبات: اِعمال دستور خط فارسی و فرهنگ املایی
Alefbe (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تمیزکاری}}
{{ناقص}}
{{ناقص}}
معشوق در ادب فارسی کنایه از فردی است که مورد عشق قرار گرفته، در مقابل وی [[عاشق]] قرار دارد.
معشوق در ادب فارسی کنایه از فردی است که مورد عشق قرار گرفته، در مقابل وی [[عاشق]] قرار دارد.

نسخهٔ ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۳۴

معشوق در ادب فارسی کنایه از فردی است که مورد عشق قرار گرفته، در مقابل وی عاشق قرار دارد.

معشوق در ادب فارسی

گرچه عموماً استنباط ما از معشوق، زن است. اما ذکر این نکته نیز جالب است در اکثر ادوار ادبی ایران معشوق مرد بوده است. در ادب فارسی به آن اصطلاحا شاهدبازی اطلاق می شده است.البته در کنار این باید گفته شود که به معشوق زن نیز بسیار اشاره شده است . برای مثال در کتب قدیمی ایرانی مانند هزارو یک شب معشوق زن است.اما فقط در بخش کمی از اشعار قدماست که می‌توان در آن‌ها به ضرس قاطع معشوق را مؤنث قلمداد کرد. «عشق مرد به مرد در طول تاریخ از دیدگاه‌های مختلف با اسم‌ها و اصطلاحات مختلفی مطرح شده است: شاهدبازی، نظربازی، جمال‌پرستی، لواط، لواطه، اِغلام، کار، بچه‌بازی و ...» همچنين «به شخص مفعول، معشوق، اَمرد، مابون، شاهد، منظور، مفعول، کودک، مخنث، نوخط، بی‌ریش، پسر، ساده، ساده‌رخ، ابنه‌ای ... گفته‌اند.» چنان که «به شخص فاعل، غلام‌باره، جمال‌پرست، صورت‌پرست، بچه‌باز، موزون ... گفته‌اند.»

منبع

شاهدبازی در ادبیات فارسی، تألیف دکتر سیروس شمیسا، 280 صفحه، انتشارات فردوس، تهران 1381

در بیشه اندیشه دکتر محمود درگاهی

با نگاهی به 1